دیکتاتوری اقلیت
خبري

سركوب قيام ليبي با حمايت آمريكا / كارتون: سجاد جعفري
سركوب قيام ليبي با حمايت آمريكا / كارتون: سجاد جعفري


 


جزئياتي از شگردهاي ارتباطي سران ضدانقلاب و علت ايجاد محدوديت ارتباطاتي
ايجاد محدوديت ارتباطي براي موسوي و كروبي كه پس از 25 بهمن به علت ايفاي كامل نقش كارگزار امريكا و اسرائيل از سران فتنه به سران داخلي ضدانقلاب تغيير عنوان پيدا كرده‌اند، به‌دليل عمق ارتباطات ضد امنيتي آن‌ها و پيشگيري از افزوده شدن بر سياهه جرايم آن‌ها در طول 21 ماه گذشته بوده است.

حماسه نیوز به گزارش رجانيوز، در پي فراخوان براي حضور خياباني در روز 25 بهمن كه موسوي و كروبي به‌عنوان اعلام كنندگان آن هيچ انگيزه‌اي جز ايجاد درگيري و آشوب به‌منظور مشابه‌سازي ايران و برخي كشورهايي كه مردم آن‌ها در اعتراض به ديكتاتوري سران خود قيام كرده‌اند، نداشتند، فضا به مراتب از قبل شفاف‌تر و كاملاً روشن شد كه ديگر اردوكشي‌هاي خياباني هيچ ارتباطي به مسائلي مانند انتخابات سال گذشته ندارد، بلكه امريكا و رژيم صهيونيستي براي خروج از تهديدهاي كم‌سابقه‌اي كه متحدان اصلي‌اشان در منطقه و افريقا با آن مواجه هستند، سناريوي سرشكن كردن اين تحولات را تدارك ديده و مي‌كوشند با القاي مشابه بودن وضعيت ايران، از اينكه كشورمان به يك الگو و استاندارد براي خاستگاه‌هاي قيام‌هاي مردمي تبديل شود، جلوگيري كنند.

نكته جالب در ارتباطات ضد امنيتي موسوي اين است كه عمده تماس‌هاي وي با عوامل بيروني از طريق چت تصويري بوده و وي حتي براي جلوگيري از اينكه صدايش شنود شود، مطالب خود را بر روي كاغذ مي‌نوشته و براي مشاهده طرف مقابل، جلوي دوربين وب‌كم مي‌گرفته است.

اما در حالي كه مطالبه مردمي بسيار فراتر از اعمال محدوديت‌هاي ارتباطي است و در راهپيمايي‌هاي مردمي از 9 دي سال گذشته تاكنون، اعدام سران فتنه خواسته شده است، رسانه‌ها و عوامل ضد انقلاب قصد دارند، همين محدوديت اندك را كه در واقع لطف نظام به اين افراد براي پيشگيري از برخوردهاي مردمي و از سوي ديگر اضافه شدن به جرايم‌شان است، به‌عنوان يك فاجعه توصيف كنند.

اين در حالي است كه با محدود شدن ارتباطات موسوي و كروبي، علناً ضدانقلاب مقيم خارج براي مديريت صحنه وارد شده و طراحي و اجراي ابتدا تا انتهاي پروژه‌هايي را كه البته تا امروز ناكام مانده، برعهده گرفته است كه اين رويكرد اثبات مي‌كند تا قبل از اين نيز عملاً ضدانقلاب طراح ناآرامي‌ها بوده و افرادي كه از آن‌ها به‌عنوان سران فتنه تعبير مي‌شد، صرفاً‌ كارگزاران پروژه‌هاي ضدانقلاب و سرويس‌هاي غربي بوده‌اند.

اين رويكرد در سايت كلمه كه تا پيش از اين ادعا مي‌شد از سوي نزديكان موسوي اداره مي‌شود نيز وجود دارد، به‌طوري كه از زمان قطع ارتباطات سران داخلي ضد انقلاب، اين سايت نيز كاملاً به رسانه جريان ضدانقلاب تبديل شده است. گفته مي‌شود حمزه غالبي رئيس شاخه جوانان ستاد موسوي كه به فرانسه گريخته است، مديريت اين سايت را برعهده دارد.

سناريوي "ادامه التهاب" در ايران، مصوب سرويس‌هاي امريكا، انگليس و رژيم صهيونيستي است كه موسوي و كروبي در فاز جديد اجراي اين سناريو صرفاً نقش كارگزار و عامل اجرايي را برعهده داشتند اما بي‌تدبيري در امكان‌سنجي براي اجراي اين پروژه و بصيرت شكل گرفته در ميان مردم و نخبگان در اثر تدابير رهبر انقلاب در طول اين ماه‌ها، عملاً اين سناريو بي‌اثر شده است، به‌طوري كه اكنون سرويس ‌هاي طراح آن معتقد هستند كه با تشكيل دو قطبي "انقلابي" و "ضدانقلاب" پس از 25 بهمن، بي‌اعتنايي مطلق مردم و ريزش شديد حاميان فتنه، همچنين محكوميت يكپارچه عوامل حتي از سوي افرادي كه در طول اين دو سال سكوت كرده بودند، كارت‌هاي مهمي را از دست داده و شرايط براي ادامه سناريوي التهاب آفريني دشوار شده است.


 



 


امام گفت: من از اینجا تکان نمی‌خورم، تکلیفم با بقیه فرق می‌کند

 

امام خمینی در دوران موشک باران شهرها ، حاضر به رفتن به پناهگاه نشدند

هامون نیوز به گزارش ازجوان آنلاین سید عبدالحسین طباطبایی می گوید: امام خمینی هرگز جان خود را برتر از جان مردم نمی دانستند. در زمان جنگ شهرها و به هنگام حملات موشکی و هوایی دشمن ، ایشان پناه بردن به پناهگاه را هم برخود جایز نمی دانستند و مایل بودند در آن وضعیت خطرناک و قرمز همانند دیگر مردمی باشند که جان پناه ندارند.

اگرچه به ایشان تاکید می شد مردمانی هم هستند که به جان پناه می روند اما ایشان خود را همانند مردمی می نمودند که جان پناه ندارند و به همین علت تاکید داشتند که من تکلیفم با دیگران فرق دارد. نمونه ای از این دست را باهم میخوانیم...

در دوران موشک باران تهران، پس از اینکه اصرار برخی پزشکان اعضای دفتر که به امام ترک خانه و رفتن به جای امن را پیشنهاد می‌کردند به جایی نرسید، مرحوم حاج احمد‌آقا وارد اتاق امام شد.

امام در حالیکه بسیار عصبانی بودند و در اتاق قدم می‌زدند، تا احمد آقا را دیدند فرمودند:" من از اینجا تکان نمی‌خورم. من چگونه از پناهگاه استفاده‌ کنم در حالی‌که همسایة من به خاطر من خانه‌اش ویران شود و... پاسدار محافظ من تکه‌تکه شود؟ اصلاً این آقایان مرا چگونه شناخته‌اند، من از اصرارها و پیغامهای این و آن خسته ‌شده‌ام. آخر مگر می‌توانم به پناهگاه بروم؟"

و بعد از اندکی آرام‌تر شدند و گفتند:" به همه گفته‌ام که اینجا را ترک کنید و هر جا می‌خواهید، بروید. آخر من تکلیفم با بقیه فرق می‌کند.

/

 


حمایت موتلفه از نامزدی مهدوی کنی

دبيركل حزب مؤتلفه اسلامي با اشاره به اعلام حمايت 60 عضو خبرگان رهبري از نامزدي آيت‌الله ‌مهدوي‌كني و اعلام آمادگي ايشان براي كانديداتوري گفت كه حزب مؤتلفه از نامزدي آيت‌الله مهدوي‌كني حمايت مي‌كند.
  بولتن نیوز : محمد نبي حبيبي دبيركل حزب مؤتلفه اسلامي كه در پايان نشست دبيران حزب متبوعش سخن مي‌گفت، اظهار داشت: افزود: واقعيت اين است كه انقلاب اسلامي وارد حيات تازه اي شده است و نام امام خميني(ره) بيش از هر زمان بر صفحه تاريخ معاصر مي-درخشد.

حبيبي حمايت از خواست و مطالبات مردم منطقه را وظيفه جمهوري اسلامي ايران دانست و گفت: حكام مستبد منطقه بايد در برابر خواست مردم سر تعظيم فرود آورند؛ اعراب مي خواهند عزت از دست رفته خود را به دست آورند و به استقلال، آزادي و جمهوري اسلامي برسند.

دبير كل حزب موتلفه اسلامي تلاش‌هاي آمريكا براي بازگشت دوباره به منطقه را مضحك خواند و تصريح كرد: غرب و آمريكا بيهوده تلاش مي‌كنند كه در مناسبات جديد منطقه جايي پيدا كنند؛ بيداري اسلامي در منطقه امكان بازگشت سلطه آنها را محال مي‌كند.د.

اين فعال سياسي خطاب به انقلابيون كشورهاي مصر، يمن، بحرين، تونس، اردن، ليبي و...، گفت: مقاومت را تا پيروزي ادامه دهيد اتحاد خود را حفظ كنيد و با برنامه ريزي دقيق جلو برويد.

حبيبي ضمن محكوم كردن جنايات قذافي در ليبي خاطر نشان كرد: حكومت قذافي در ليبي پليد ترين و كثيف ترين حكومت در شمال آفريقا بوده است. قذافي براي ماندن در قدرت به همه قدرتهاي زورگو باج داده است. عمر سلطنت او رو به افول است و به زودي سرنگون خواهد شد.

وي با اشاره به جنايت قذافي مبني بر حبس امام موسي صدر گفت: يكي از جنايات قذافي ربودن امام موسي صدر است كه اميدواريم با قيام ملت ليبي خداوند امام موسي صدر را سالم به دامن امت اسلامي برگرداند.

حبيبي موضع‌گيري فرانسوي‌ها را در قبال تحولات منطقه خاورميانه شرم آور خواند و تاكيد كرد: موضع ضد اسلامي و ضد مردمي دولت فرانسه در قبال قيام‌هاي الهي مردم منطقه واقعاً تأسف آور است. استعفاي وزير خارجه فرانسه در اثر فشار افكار عمومي نشان ميدهد آنها تا آخرين نفس از ديكتاتورهاي جهان عرب ميخواهند حمايت كنند.

دبير كل حزب موتلفه اسلامي در بخش ديگري از سخنان خود در مورد تصميم گيري ها و تصميم سازي ها در خصوص هيات رئيسه مجلس خبرگان تاكيد كرد: مجلس خبرگان يك نهاد مقدس در جمهوري اسلامي است كه شماري از علماء و مجتهدان در آن حضور دارند. نوع تصميم گيري هاي آنان مربوط به خودشان است.

حبيبي درباره نامزدي آيت‌الله مهدوي‌كني براي رياست خبرگان، گفت: بنا به اخبار رسيده نزديك به 60 تن از علماي مجلس خبرگان به اين امر نظر مساعد نشان دادند. آيت‌الله مهدوي كني از علماي بزرگ و مبارزين قديمي انقلاب هستند كه آوازه مقاومت ايشان در زندان‌هاي شاه ملعون به گوش انقلابيون آشنا و اثرگذاري ايشان در تمام امور مهم انقلاب اسلامي بعد از پيروزي در 22 بهمن 57 نيز بر همگان آشكاراست. با توجه به اينكه معظم‌له اعلام آمادگي قطعي براي نامزدي رياست مجلس خبرگان را فرموده‌اند ما از نامزدي ايشان استقبال مي‌كنيم.

دبير كل حزب موتلفه اسلامي همچنين با اشاره به نشست جامعه مدرسين و علماي بلاد ابراز داشت: نشست مشترك جامعه مدرسين و حوزه علميه قم يك گام مثبت در ايجاد تحول در حوزه ها و آثار وجودي آنها در جامعه امروز ايران است. حزب موتلفه اسلامي با استقبال از بيانيه پاياني اين نشست از نتايج و دستاوردهاي آن استقبال ميكند.

وي با اشاره به اينكه علماي سراسر كشور خواستار محاكمه سران فتنه هستند، گفت: محاكمه سران فتنه يك مطالبه ملي است در شرايطي كه آوازه انقلاب اسلامي سراسر جهان را فرا گرفته است. عده اي با اختلاف افكني و فتنه انگيزي ميخواهند منفذي براي حيات و تنفس استبداد در كشورهاي اسلامي پيدا كنند. اينها عامل غرب و آمريكا هستند و بايد با آنها انقلابي برخورد كرد.

حبيبي در مورد بودجه سال 90 اظهار داشت: بحمدالله در مجلس عزمي پديد آمده تا پايان سال انشاءالله بودجه را تصويب نمايند.

وي افزود: حزب موتلفه اسلامي هر سال پيشنهاد مشخص در خصوص بودجه داشته امسال نيز به فضل خدا پيشنهادات خود را با توجه به قانون هدفمندسازي يارانه ها به كميسيونهاي مربوط ارائه خواهد نمود.

دبيركل حزب موتلفه اسلامي، خاطر نشان كرد: بودجه سال 90 بايد شفاف ترين بودجه پس از انقلاب باشد، به نظر ميرسد قانون هدفمندسازي يارانه ها به اين شفافيت كمك ميكند.

وي با اشاره به توفيق دولت در تنظيم بازار شب عيد گفت : خوشبختانه دولت توفيق خوبي در تنظيم بازار شب عيد داشته كه رضايت مردم را نيز به همراه داشته است.

حبيبي در پايان اظهار داشت: مااميدواريم اصناف محترم همكاري لازم را با دستگاههاي توليدي و توزيعي داشته باشند و با رعايت انصاف و عدالت طعم شيرين ارزاني را به كام مردم بچشانند.

 


"جرم"های کیمیایی علیه مردم و انقلاب

بررسی جشنواره فجر سال 89 نشان از آن دارد که متاسفانه جایزه بهترین ها در بعضی قسمت ها به صورت نا حق پخش شده و یکی از فیلم هایی که به نظر از سر دلداری و دلجویی کارگردان آن جایزه گرفته است ؛ فیلم "جرم" به کارگردانی و نویسندگی " مسعود کیمیایی " است .
  نوستالژی مسعود کیمیایی در بیش از بیست فیلمی که از پیش و پس از انقلاب ساخته است، نشان از فضای به اصطلاح روشنفکری چپ نمای وی دارد که در قالب تمایل به ساختن فیلم های سیاه و سفید بروز پیدا می کند .

اما حضور کیمیایی و فیلم جرم در جشنواره بیست و نهم که به عقیده خیلی از هواداران وی چون فریدون جیرانی آن را به فال نیک باید گرفت به نظر بیشتری می بایست باید آن را به دور باطل عقاید این فیلم ساز و کارگردان نزدیک دانست .


فیلم " جرم" در حالی سیمرغ بهترین فیلم را به خود اختصاص داد که همچون دیگر آثار کیمیایی مثل قیصر و گوزن ها و حکم و .... تا محاکمه در خیابان یک اصل اساسی و غیر قابل رفع و رجوع به نام "تیزی " دارد .


از حمایت های مسعود کیمیایی از جعفر پناهی کارگردان و نویسنده ضد انقلاب پیش از آغاز جشنواره هم می شود تشخیص داد که وی از "جرم" خود می خواهد بهره برداری سیاسی کند و فیلم خود را درجهت انتفاع جریان شکست خورده در انتخابات 88 به کار برد .


جالب آن که این  تیزی ها و چاقوها که اکثرا برای تجاوز به نوامیس کشیده می شود در دست اشخاصی قرار می گیرد که همیشه کمیتشان بیش از حد معمول لنگ می زند.


قهرمان فیلم سیاه و سفید " جرم " رضا است؛ که وی را از زندان می شناسیم آدمی که در همان یک ربع بیست دقیقه اول می بینیم که هم چاقوکش است و هم جلاد و نوکر شخصی به نام قاسم و هم آقای قهرمان شیره کش و تزریقی است .


گرچه به نظر اکثر اهالی سینما مسعود کیمیایی به دنبال سمبل سازی از فرزندش پولاد کیمیایی در سینمای ایران است اما رضا که نقشش را همین پولاد کیمیایی بازی می کند با تمام ادعای ناموس دوستی اش در ملاقات با همسرش نشان می دهد که هیچ علاقه ای به خانواده ندارد و ناموس و ناموس پرستی تنها وسیله ای برای قهرمان کیمیایی در جهت ارضای شهوت و چاقو کشی است .


در صحنه ای از فیلم " جرم " رفعت خان – داریوش ارجمند – با رضا قهرمان اصلی در حال معاشرت است و وی فضای بیرون را تشنج نشان می دهد و بگیر و بند سیاسی و صحنه ای از نماز خواندن یک فرد داخل زندان و... همه و همه داد می زند که بهانه سال 56 و 57 برای مسعود کیمیایی خوب است تا وی با بسط آن به وقایع سال 88 آنطور که محبوب شکست خوردگان 88 است فیلم سازی کند .


در صحنه ملاقات خواهر رضا – نیکی کریمی – با وی در زندان بیننده می بیند که خواهر بعد از چاق سلامتی و .... سریع با ژست غمبار به رضا می فهماند که مادرشان را کشته اند و آنهم بی گناه. بی گناه کشی در دوران ظاغوت به عنوان عرف دستگاه مستبد ستم شاهی باب بوده است اما این بسط که زدن و کشتن 88 تنها راه رسیدن آقای شال قرمز به هدفش یعنی بازخوانی اغتشاشات در راستای شایعات مورد قبول سران فتنه سال گذشته است .البته بماند که چطور 3 ماه از فوت مادر رضا گذشته و هیچ خبری نداده اند و با خواهر وی قصد دارد به این زودی بر خلاف عرف سابق ازدواج کند و برای ازدواج رضا رخصت می گیرد ولی خبر مرگ مادرشان را از وی دریغ کرده است.


قهرمان اصلی فیلم آنقدر بزرگ نمایش داده می شود که گردن کلفت های خارج از زندان  برای استخدام و آزادی وی هر کاری می کنند که بارها در فیلم نئشگی اش اش نمایش داده شده است با کمال افتخار و سربلندی ان ها را رد می کند.


مسعود کیمایی کارگردان زیرکی است که با نماد سازی هایش سعی در تظابق زمانی دارد و وی خفقان و بد بختی 56 و 57 را با جنجال های 88 تظابق می دهد.


قهرمان فیلم بعد از آزادی به دنبال دختری می رود که معلوم نیست در طویله چه کار می کند و تنها از یکی دو جمله مشخص می شود که بساط فروش اسلحه دارد. دختر در حالی خود را بوکانی – کرد – معرفی می کند که حتی ته لهجه کردی هم ندارد و مانند بلبل تهرانی صحبت می کند و جالب آن که کیمیایی که پیرو مکاتبی چون فرویدسیم تنها به خاطر مجوز از روابط نزدیک تر از عرف جلوی دوربین رضا و آباجان – دختر کرد – می گذرد .

رضا قصدش از حضور در محل کسب آباجان گرفتن اسلحه است ولی مشخص نیست هدفش کیست .1- ناصر رفیقش که از نامردی وی می نالد. 2- قاسم که به نظر قهرمان فیلم در به دام افتادن وی در زندان مقصر است .3- شخص نامعلوم !!!

رضا مانندفیلم قیصر کیمیایی که قیصر بعد از آزادی از زندان راهی خیاطی و بازار و حمام می شود این سکانس های ملکه شده در ذهن کیمیایی را مجداد طی می کند تا در خیاطی تیکه های سیاسی کیمایی را حواله انقلاب کند و شایعات 88 مجددا در فیلم تکرار شود.


خیاط از پسرش می گوید که کشته شده و حتی قبرش را نشان نمی دهند به نظر شما این سخن با شایعاتی غیر از بازنده آرای باطله هم خوانی دارد؟


رضا به محل سکونت همسر و فرزندش می رود جایی که تنها یادآور سکانس های شیره کش خانه های فیلم گوزنهای کیمیایی است. زنی که آنقدر تریاک و سیگار کشیده که تمام دندان هایش قهوه ای شده و این همسر قهرمان و نمونه فیلم است.


اما مواجهه رضا و قاسم خان را می توان اوج ذکاوت مسعود کیمیایی در نثار کردن فحش های غیر مستقیم به جبهه و جنگ دانست.جایی که قاسم خان که نمودار یک خرده بورژوای بازاری نوکیسه است حرف از حضور در جنگ می زند. در قبال 5 بار استفاده از جنگ 1 بار کلمه ظفار را به کار می برد .تنها پیش زمینه فکری که به مخاطب حاضر در سالن القاء می شود آنکه انگار قاسم خان در 8 سال دفاع مقدس بوده است و الان مسئول تمام کثافت کاری های تهران و ایران چه سیاسی چه اقتصادی است و این در حالی که مخاطب اندک شناختی از جنگ ظفار ندارد.


درقسمتی می بینیم که مردمی در حال فرار از نیروهای امنیتی هستند بر روی روزنامه پای می گذارند و مانع  روزنامه خوانی قهرمان شیره کش قصه "رضا" می شوند. این سکانس به دلیل آن که روزنامه نشان داده شده قدیمی است و حوادث سال 57 را نشان می دهد تنها قسمت است که می توان تظابق زمانی با دوران انقلاب را به وضوح در آن دید و این خود نشان از ان دارد مردمی که در سال 57 علیه رژیم طاغوت مبارزه کردند مخالف روزنامه و روزنامه خوانی و در واقع بسط اندیشه بوده اند.


نکته جالب آن که قهرمان تازه از زندان درآمده فیلم جرم در حالی که بارها در زندان شنیده که بیرون شلوغ است در مقابل تجمع و فرار و گریز مردم می پرسد "چه خبر است؟" و این هم از خصوصیات خود را به کوچه علی چپ زنی جناب کیمیایی در فیلم های سابق و کنونی اش برای ایجاد دیالوگ است.


کیمیایی در فیلم جرم علاقه گدشته خود به نشان دادن فضای حمام را نشان می دهد البته استاد فیلم سازی این بار از سرمایه سالاری استفاده می کند چون حمام داخل زندان به بزن بزن کشیده می شود و نتیجه ای جزء مرگ ندارد و حمام پایین شهر تنها مأمنی برای استعمال و مصرف مواد مخدر است و تنها حمامی که رضا و فرزندش به راحتی در حال شست و شوی و در واقع زدودن زنگار دنیا هستند که متعلق به هتل است که رضا با پول حاصل از کشتن یک شخص بدست آورده و برای رفاه خانواده اش کرایه کرده است و اینجاست که کیمیایی ارزش پول در قالب هر وسیله را نشان می دهد.


رضایی که یک تفنگ کمری همراه دارد به دنبال دوستش ناصر می رود که به همراه وی به دنبال شکار جدیدی برود که قاسم خان برایشان مشخص کرده است.

ناصر که در جنازه کش زندگی می کند و ادعای مردانگی دارد هم به درد خماری و نئشگی مبتلا است و در این راه حتی حاضر نیست پیرمردی را که در حال مرگ است با نعش کش به بیمارستان برساند. جالب آن که حتی رضا قهرمان فیلم هم به ضجه و ناله مردم بی اعتناست و اینجاست که تشویش عقاید مارکسیتی و توده گرایی و سرمایه داری و فرد گرایی ذهنی کیمایی مشخص می شود .

متاسفانه در این قسمت از فیلم لفظی ناشایست و ناسزایی در قالب ترجیع بند از سوی ناصر -حامد بهداد– به کار می رود که نویسنده این مطلب تنها به این اشاره می کند که عمده حاضرین در سال با شنیدن این قالب مستهجن بی نهایت متاسفانه شدند .


قابل ذکر است در فیلم انواع سوتی ها دیده می شود از جمله حضور پژو 206 و کولر گازی و...ه به نظر نویسنده این مطلب بر خلاف سایرین که این امر را گاف می دانند بیشتر آن را به همت و هدف کیمیایی جهت تداعی دوران نونی نزدیک می داند.


 


شهید سبزها زنده شد + عکس

رسانه‌های وابسته از جمله بی‌بی‌سی فارسی که خیلی زود از شنیدن خبر کشته شدن یک نفر در 25 بهمن خوشحال شده و اقدام به انتشار آن کردند پس از افشاگری رسانه ملی چیزی برای گفتن نداشتند.

در راستای دروغ پردازی های رسانه های فتنه، خبر کشته شدن امیرحسین خیاط طهرانچی نیز جز اخباری بود که بیش از پیش موجب رسوایی و بی اعتباری این جریان و رسانه هایش شده است.

رسانه‌های وابسته از جمله بی‌بی‌سی فارسی که خیلی زود از شنیدن خبر کشته شدن یک نفر در 25 بهمن خوشحال شده و اقدام به انتشار آن کردند پس از افشاگری رسانه ملی چیزی برای گفتن نداشتند.


 

البته درفضای مجازی اوضاع سایت های دروغ پراکن متشنج بوده و برای توجیه دروغ بزرگ خود اقدام به دروغ گویی های متعدد دیگری کرده اند که آن دروغ ها هم بسیار سطحی و غیرقابل باور است.


مانند محل تولد، محل تحصیل یا رشته تحصیلی فرد یاد شده( امیرحسین طهرانچی) که مورد شک و تردید آن سایت ها قرار گرفته بود.
اما کپی شناسنامه، کارت ملی و مدارک تحصیلی امیرحسین خیاط طهرانچی که در زیر مشاهده می‌شود حکم بایگانی پرونده آخرین دروغ فتنه یعنی کشته سازی امیرحسین خیاط طهرانچی را دارد.


 



 


سخنگوی دستگاه قضایی انتقال موسوی و کروبی به بازداشتگاه حشمتیه را تکذیب کرد.
سخنگوی دستگاه قضایی انتقال موسوی و کروبی به بازداشتگاه حشمتیه
را تکذیب کرد.


حجت‌الاسلام و المسلمین غلامحسین محسنی اژه‌ای در گفت‌وگو با ایسنا، اظهار کرد: اخبار منتشره از سوی برخی رسانه‌های معاند مبنی بر انتقال آقایان موسوی و کروبی به بازداشتگاه حشمتیه صحت ندارد.

سخنگوی وزارت امور خارجه نیز در نشست خبری صبح سه‌شنبه خود با خبرنگاران در پاسخ به سوالی درباره متهم کردن ایران از سوی مقامات آمریکایی به نقض حقوق بشر در پی ادعای بازداشت موسوی و کروبی گفت: این‌ها مسائل مربوط به داخل کشور ما هستند و مساله کاملا داخلی است و هیچ کشوری اجازه مداخله در امور داخلی کشور ما را ندارد و نخواهد داشت. مسائلی که مربوط به افراد مطرح می‌شود در چارچوب حقوقی و توسط مقامات قضایی رسیدگی خواهد شد و این موضوع نمی‌تواند دستاویزی برای آمریکایی‌ها و یا برخی کشورهای غربی قرار گیرد. در حال حاضر شاهد تحولاتی در کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا هستیم برای فرافکنی و تغییر صورت مساله سعی کنند همه توجه‌شان را به موضوعات غیرواقعی انحراف دهند


 
 


تحرك منافقين و موضع گيري آمريكا به نفع فتنه
تحرك منافقين و موضع گيري آمريكا به نفع فتنه
 
تهران- شهر ژنو مقر دفتر اروپايي سازمان ملل روز دوشنبه شاهد پيوند ناميمون منافقين و آمريكا در حمايت از جريان فتنه بود.

منافقين برخلاف ادعاهاي دولت هاي غربي مبني برتروريست شناختن آنها،با برخورداري ازمصونيت اهدايي دولت هاي غربي به راحتي در ژنو،محل برگزاري اجلاس شوراي حقوق بشر سازمان ملل متحد تجمع كردند.

اگرچه تجمع پنج نفره منافقين بيشتر نشست كافه اي بود تا حركتي سياسي چرا كه هيچ توجه اجتماعي را به خود جلب نكرد،اما نشان از حمايت هاي رياكارانه دولت هاي غربي از آنها دارد.
منافقين كه به دليل تعداد انگشت شمار دريكي از ميدان هاي شهر ژنو نتوانستند افكار و نظر عمومي را به خود جلب كنند،دركار خود ناكام ماندند و حتي اين تجمع پنج نفره آنها نيز از هم پاشيده شد.
درهمين راستا همچنين چندتن از منافقين توانستند با استفاده از اين چتر حمايتي وارد مقر اروپايي سازمان ملل شوند تا در جريان شانزدهمين اجلاس شوراي حقوق بشر سازمان ملل متحد،دست به بهره برداري و شانتاز تبليغاتي بزنند.
آنها در اين تجمع خود تابلو نوشته هايي به نفع جريان فتنه در دست داشتند.
همراه با اين تحركات،هيلاري كلينتون وزير امور خارجه آمريكا نيز كه در ژنو حضور دارد در سخنراني خود در شوراي حقوق بشرسازمان ملل متحد به حمايت از جريان فتنه پرداخت تا پيوند ميان آنها را آشكارتر سازد.


 




تاریخ: سه شنبه 10 اسفند 1389برچسب:,
ارسال توسط arman

سركوب قيام ليبي با حمايت آمريكا / كارتون: سجاد جعفري
سركوب قيام ليبي با حمايت آمريكا / كارتون: سجاد جعفري


 


جزئياتي از شگردهاي ارتباطي سران ضدانقلاب و علت ايجاد محدوديت ارتباطاتي
ايجاد محدوديت ارتباطي براي موسوي و كروبي كه پس از 25 بهمن به علت ايفاي كامل نقش كارگزار امريكا و اسرائيل از سران فتنه به سران داخلي ضدانقلاب تغيير عنوان پيدا كرده‌اند، به‌دليل عمق ارتباطات ضد امنيتي آن‌ها و پيشگيري از افزوده شدن بر سياهه جرايم آن‌ها در طول 21 ماه گذشته بوده است.

حماسه نیوز به گزارش رجانيوز، در پي فراخوان براي حضور خياباني در روز 25 بهمن كه موسوي و كروبي به‌عنوان اعلام كنندگان آن هيچ انگيزه‌اي جز ايجاد درگيري و آشوب به‌منظور مشابه‌سازي ايران و برخي كشورهايي كه مردم آن‌ها در اعتراض به ديكتاتوري سران خود قيام كرده‌اند، نداشتند، فضا به مراتب از قبل شفاف‌تر و كاملاً روشن شد كه ديگر اردوكشي‌هاي خياباني هيچ ارتباطي به مسائلي مانند انتخابات سال گذشته ندارد، بلكه امريكا و رژيم صهيونيستي براي خروج از تهديدهاي كم‌سابقه‌اي كه متحدان اصلي‌اشان در منطقه و افريقا با آن مواجه هستند، سناريوي سرشكن كردن اين تحولات را تدارك ديده و مي‌كوشند با القاي مشابه بودن وضعيت ايران، از اينكه كشورمان به يك الگو و استاندارد براي خاستگاه‌هاي قيام‌هاي مردمي تبديل شود، جلوگيري كنند.

نكته جالب در ارتباطات ضد امنيتي موسوي اين است كه عمده تماس‌هاي وي با عوامل بيروني از طريق چت تصويري بوده و وي حتي براي جلوگيري از اينكه صدايش شنود شود، مطالب خود را بر روي كاغذ مي‌نوشته و براي مشاهده طرف مقابل، جلوي دوربين وب‌كم مي‌گرفته است.

اما در حالي كه مطالبه مردمي بسيار فراتر از اعمال محدوديت‌هاي ارتباطي است و در راهپيمايي‌هاي مردمي از 9 دي سال گذشته تاكنون، اعدام سران فتنه خواسته شده است، رسانه‌ها و عوامل ضد انقلاب قصد دارند، همين محدوديت اندك را كه در واقع لطف نظام به اين افراد براي پيشگيري از برخوردهاي مردمي و از سوي ديگر اضافه شدن به جرايم‌شان است، به‌عنوان يك فاجعه توصيف كنند.

اين در حالي است كه با محدود شدن ارتباطات موسوي و كروبي، علناً ضدانقلاب مقيم خارج براي مديريت صحنه وارد شده و طراحي و اجراي ابتدا تا انتهاي پروژه‌هايي را كه البته تا امروز ناكام مانده، برعهده گرفته است كه اين رويكرد اثبات مي‌كند تا قبل از اين نيز عملاً ضدانقلاب طراح ناآرامي‌ها بوده و افرادي كه از آن‌ها به‌عنوان سران فتنه تعبير مي‌شد، صرفاً‌ كارگزاران پروژه‌هاي ضدانقلاب و سرويس‌هاي غربي بوده‌اند.

اين رويكرد در سايت كلمه كه تا پيش از اين ادعا مي‌شد از سوي نزديكان موسوي اداره مي‌شود نيز وجود دارد، به‌طوري كه از زمان قطع ارتباطات سران داخلي ضد انقلاب، اين سايت نيز كاملاً به رسانه جريان ضدانقلاب تبديل شده است. گفته مي‌شود حمزه غالبي رئيس شاخه جوانان ستاد موسوي كه به فرانسه گريخته است، مديريت اين سايت را برعهده دارد.

سناريوي "ادامه التهاب" در ايران، مصوب سرويس‌هاي امريكا، انگليس و رژيم صهيونيستي است كه موسوي و كروبي در فاز جديد اجراي اين سناريو صرفاً نقش كارگزار و عامل اجرايي را برعهده داشتند اما بي‌تدبيري در امكان‌سنجي براي اجراي اين پروژه و بصيرت شكل گرفته در ميان مردم و نخبگان در اثر تدابير رهبر انقلاب در طول اين ماه‌ها، عملاً اين سناريو بي‌اثر شده است، به‌طوري كه اكنون سرويس ‌هاي طراح آن معتقد هستند كه با تشكيل دو قطبي "انقلابي" و "ضدانقلاب" پس از 25 بهمن، بي‌اعتنايي مطلق مردم و ريزش شديد حاميان فتنه، همچنين محكوميت يكپارچه عوامل حتي از سوي افرادي كه در طول اين دو سال سكوت كرده بودند، كارت‌هاي مهمي را از دست داده و شرايط براي ادامه سناريوي التهاب آفريني دشوار شده است.


 



 


امام گفت: من از اینجا تکان نمی‌خورم، تکلیفم با بقیه فرق می‌کند

 

امام خمینی در دوران موشک باران شهرها ، حاضر به رفتن به پناهگاه نشدند

هامون نیوز به گزارش ازجوان آنلاین سید عبدالحسین طباطبایی می گوید: امام خمینی هرگز جان خود را برتر از جان مردم نمی دانستند. در زمان جنگ شهرها و به هنگام حملات موشکی و هوایی دشمن ، ایشان پناه بردن به پناهگاه را هم برخود جایز نمی دانستند و مایل بودند در آن وضعیت خطرناک و قرمز همانند دیگر مردمی باشند که جان پناه ندارند.

اگرچه به ایشان تاکید می شد مردمانی هم هستند که به جان پناه می روند اما ایشان خود را همانند مردمی می نمودند که جان پناه ندارند و به همین علت تاکید داشتند که من تکلیفم با دیگران فرق دارد. نمونه ای از این دست را باهم میخوانیم...

در دوران موشک باران تهران، پس از اینکه اصرار برخی پزشکان اعضای دفتر که به امام ترک خانه و رفتن به جای امن را پیشنهاد می‌کردند به جایی نرسید، مرحوم حاج احمد‌آقا وارد اتاق امام شد.

امام در حالیکه بسیار عصبانی بودند و در اتاق قدم می‌زدند، تا احمد آقا را دیدند فرمودند:" من از اینجا تکان نمی‌خورم. من چگونه از پناهگاه استفاده‌ کنم در حالی‌که همسایة من به خاطر من خانه‌اش ویران شود و... پاسدار محافظ من تکه‌تکه شود؟ اصلاً این آقایان مرا چگونه شناخته‌اند، من از اصرارها و پیغامهای این و آن خسته ‌شده‌ام. آخر مگر می‌توانم به پناهگاه بروم؟"

و بعد از اندکی آرام‌تر شدند و گفتند:" به همه گفته‌ام که اینجا را ترک کنید و هر جا می‌خواهید، بروید. آخر من تکلیفم با بقیه فرق می‌کند.

/

 


حمایت موتلفه از نامزدی مهدوی کنی

دبيركل حزب مؤتلفه اسلامي با اشاره به اعلام حمايت 60 عضو خبرگان رهبري از نامزدي آيت‌الله ‌مهدوي‌كني و اعلام آمادگي ايشان براي كانديداتوري گفت كه حزب مؤتلفه از نامزدي آيت‌الله مهدوي‌كني حمايت مي‌كند.
  بولتن نیوز : محمد نبي حبيبي دبيركل حزب مؤتلفه اسلامي كه در پايان نشست دبيران حزب متبوعش سخن مي‌گفت، اظهار داشت: افزود: واقعيت اين است كه انقلاب اسلامي وارد حيات تازه اي شده است و نام امام خميني(ره) بيش از هر زمان بر صفحه تاريخ معاصر مي-درخشد.

حبيبي حمايت از خواست و مطالبات مردم منطقه را وظيفه جمهوري اسلامي ايران دانست و گفت: حكام مستبد منطقه بايد در برابر خواست مردم سر تعظيم فرود آورند؛ اعراب مي خواهند عزت از دست رفته خود را به دست آورند و به استقلال، آزادي و جمهوري اسلامي برسند.

دبير كل حزب موتلفه اسلامي تلاش‌هاي آمريكا براي بازگشت دوباره به منطقه را مضحك خواند و تصريح كرد: غرب و آمريكا بيهوده تلاش مي‌كنند كه در مناسبات جديد منطقه جايي پيدا كنند؛ بيداري اسلامي در منطقه امكان بازگشت سلطه آنها را محال مي‌كند.د.

اين فعال سياسي خطاب به انقلابيون كشورهاي مصر، يمن، بحرين، تونس، اردن، ليبي و...، گفت: مقاومت را تا پيروزي ادامه دهيد اتحاد خود را حفظ كنيد و با برنامه ريزي دقيق جلو برويد.

حبيبي ضمن محكوم كردن جنايات قذافي در ليبي خاطر نشان كرد: حكومت قذافي در ليبي پليد ترين و كثيف ترين حكومت در شمال آفريقا بوده است. قذافي براي ماندن در قدرت به همه قدرتهاي زورگو باج داده است. عمر سلطنت او رو به افول است و به زودي سرنگون خواهد شد.

وي با اشاره به جنايت قذافي مبني بر حبس امام موسي صدر گفت: يكي از جنايات قذافي ربودن امام موسي صدر است كه اميدواريم با قيام ملت ليبي خداوند امام موسي صدر را سالم به دامن امت اسلامي برگرداند.

حبيبي موضع‌گيري فرانسوي‌ها را در قبال تحولات منطقه خاورميانه شرم آور خواند و تاكيد كرد: موضع ضد اسلامي و ضد مردمي دولت فرانسه در قبال قيام‌هاي الهي مردم منطقه واقعاً تأسف آور است. استعفاي وزير خارجه فرانسه در اثر فشار افكار عمومي نشان ميدهد آنها تا آخرين نفس از ديكتاتورهاي جهان عرب ميخواهند حمايت كنند.

دبير كل حزب موتلفه اسلامي در بخش ديگري از سخنان خود در مورد تصميم گيري ها و تصميم سازي ها در خصوص هيات رئيسه مجلس خبرگان تاكيد كرد: مجلس خبرگان يك نهاد مقدس در جمهوري اسلامي است كه شماري از علماء و مجتهدان در آن حضور دارند. نوع تصميم گيري هاي آنان مربوط به خودشان است.

حبيبي درباره نامزدي آيت‌الله مهدوي‌كني براي رياست خبرگان، گفت: بنا به اخبار رسيده نزديك به 60 تن از علماي مجلس خبرگان به اين امر نظر مساعد نشان دادند. آيت‌الله مهدوي كني از علماي بزرگ و مبارزين قديمي انقلاب هستند كه آوازه مقاومت ايشان در زندان‌هاي شاه ملعون به گوش انقلابيون آشنا و اثرگذاري ايشان در تمام امور مهم انقلاب اسلامي بعد از پيروزي در 22 بهمن 57 نيز بر همگان آشكاراست. با توجه به اينكه معظم‌له اعلام آمادگي قطعي براي نامزدي رياست مجلس خبرگان را فرموده‌اند ما از نامزدي ايشان استقبال مي‌كنيم.

دبير كل حزب موتلفه اسلامي همچنين با اشاره به نشست جامعه مدرسين و علماي بلاد ابراز داشت: نشست مشترك جامعه مدرسين و حوزه علميه قم يك گام مثبت در ايجاد تحول در حوزه ها و آثار وجودي آنها در جامعه امروز ايران است. حزب موتلفه اسلامي با استقبال از بيانيه پاياني اين نشست از نتايج و دستاوردهاي آن استقبال ميكند.

وي با اشاره به اينكه علماي سراسر كشور خواستار محاكمه سران فتنه هستند، گفت: محاكمه سران فتنه يك مطالبه ملي است در شرايطي كه آوازه انقلاب اسلامي سراسر جهان را فرا گرفته است. عده اي با اختلاف افكني و فتنه انگيزي ميخواهند منفذي براي حيات و تنفس استبداد در كشورهاي اسلامي پيدا كنند. اينها عامل غرب و آمريكا هستند و بايد با آنها انقلابي برخورد كرد.

حبيبي در مورد بودجه سال 90 اظهار داشت: بحمدالله در مجلس عزمي پديد آمده تا پايان سال انشاءالله بودجه را تصويب نمايند.

وي افزود: حزب موتلفه اسلامي هر سال پيشنهاد مشخص در خصوص بودجه داشته امسال نيز به فضل خدا پيشنهادات خود را با توجه به قانون هدفمندسازي يارانه ها به كميسيونهاي مربوط ارائه خواهد نمود.

دبيركل حزب موتلفه اسلامي، خاطر نشان كرد: بودجه سال 90 بايد شفاف ترين بودجه پس از انقلاب باشد، به نظر ميرسد قانون هدفمندسازي يارانه ها به اين شفافيت كمك ميكند.

وي با اشاره به توفيق دولت در تنظيم بازار شب عيد گفت : خوشبختانه دولت توفيق خوبي در تنظيم بازار شب عيد داشته كه رضايت مردم را نيز به همراه داشته است.

حبيبي در پايان اظهار داشت: مااميدواريم اصناف محترم همكاري لازم را با دستگاههاي توليدي و توزيعي داشته باشند و با رعايت انصاف و عدالت طعم شيرين ارزاني را به كام مردم بچشانند.

 


"جرم"های کیمیایی علیه مردم و انقلاب

بررسی جشنواره فجر سال 89 نشان از آن دارد که متاسفانه جایزه بهترین ها در بعضی قسمت ها به صورت نا حق پخش شده و یکی از فیلم هایی که به نظر از سر دلداری و دلجویی کارگردان آن جایزه گرفته است ؛ فیلم "جرم" به کارگردانی و نویسندگی " مسعود کیمیایی " است .
  نوستالژی مسعود کیمیایی در بیش از بیست فیلمی که از پیش و پس از انقلاب ساخته است، نشان از فضای به اصطلاح روشنفکری چپ نمای وی دارد که در قالب تمایل به ساختن فیلم های سیاه و سفید بروز پیدا می کند .

اما حضور کیمیایی و فیلم جرم در جشنواره بیست و نهم که به عقیده خیلی از هواداران وی چون فریدون جیرانی آن را به فال نیک باید گرفت به نظر بیشتری می بایست باید آن را به دور باطل عقاید این فیلم ساز و کارگردان نزدیک دانست .


فیلم " جرم" در حالی سیمرغ بهترین فیلم را به خود اختصاص داد که همچون دیگر آثار کیمیایی مثل قیصر و گوزن ها و حکم و .... تا محاکمه در خیابان یک اصل اساسی و غیر قابل رفع و رجوع به نام "تیزی " دارد .


از حمایت های مسعود کیمیایی از جعفر پناهی کارگردان و نویسنده ضد انقلاب پیش از آغاز جشنواره هم می شود تشخیص داد که وی از "جرم" خود می خواهد بهره برداری سیاسی کند و فیلم خود را درجهت انتفاع جریان شکست خورده در انتخابات 88 به کار برد .


جالب آن که این  تیزی ها و چاقوها که اکثرا برای تجاوز به نوامیس کشیده می شود در دست اشخاصی قرار می گیرد که همیشه کمیتشان بیش از حد معمول لنگ می زند.


قهرمان فیلم سیاه و سفید " جرم " رضا است؛ که وی را از زندان می شناسیم آدمی که در همان یک ربع بیست دقیقه اول می بینیم که هم چاقوکش است و هم جلاد و نوکر شخصی به نام قاسم و هم آقای قهرمان شیره کش و تزریقی است .


گرچه به نظر اکثر اهالی سینما مسعود کیمیایی به دنبال سمبل سازی از فرزندش پولاد کیمیایی در سینمای ایران است اما رضا که نقشش را همین پولاد کیمیایی بازی می کند با تمام ادعای ناموس دوستی اش در ملاقات با همسرش نشان می دهد که هیچ علاقه ای به خانواده ندارد و ناموس و ناموس پرستی تنها وسیله ای برای قهرمان کیمیایی در جهت ارضای شهوت و چاقو کشی است .


در صحنه ای از فیلم " جرم " رفعت خان – داریوش ارجمند – با رضا قهرمان اصلی در حال معاشرت است و وی فضای بیرون را تشنج نشان می دهد و بگیر و بند سیاسی و صحنه ای از نماز خواندن یک فرد داخل زندان و... همه و همه داد می زند که بهانه سال 56 و 57 برای مسعود کیمیایی خوب است تا وی با بسط آن به وقایع سال 88 آنطور که محبوب شکست خوردگان 88 است فیلم سازی کند .


در صحنه ملاقات خواهر رضا – نیکی کریمی – با وی در زندان بیننده می بیند که خواهر بعد از چاق سلامتی و .... سریع با ژست غمبار به رضا می فهماند که مادرشان را کشته اند و آنهم بی گناه. بی گناه کشی در دوران ظاغوت به عنوان عرف دستگاه مستبد ستم شاهی باب بوده است اما این بسط که زدن و کشتن 88 تنها راه رسیدن آقای شال قرمز به هدفش یعنی بازخوانی اغتشاشات در راستای شایعات مورد قبول سران فتنه سال گذشته است .البته بماند که چطور 3 ماه از فوت مادر رضا گذشته و هیچ خبری نداده اند و با خواهر وی قصد دارد به این زودی بر خلاف عرف سابق ازدواج کند و برای ازدواج رضا رخصت می گیرد ولی خبر مرگ مادرشان را از وی دریغ کرده است.


قهرمان اصلی فیلم آنقدر بزرگ نمایش داده می شود که گردن کلفت های خارج از زندان  برای استخدام و آزادی وی هر کاری می کنند که بارها در فیلم نئشگی اش اش نمایش داده شده است با کمال افتخار و سربلندی ان ها را رد می کند.


مسعود کیمایی کارگردان زیرکی است که با نماد سازی هایش سعی در تظابق زمانی دارد و وی خفقان و بد بختی 56 و 57 را با جنجال های 88 تظابق می دهد.


قهرمان فیلم بعد از آزادی به دنبال دختری می رود که معلوم نیست در طویله چه کار می کند و تنها از یکی دو جمله مشخص می شود که بساط فروش اسلحه دارد. دختر در حالی خود را بوکانی – کرد – معرفی می کند که حتی ته لهجه کردی هم ندارد و مانند بلبل تهرانی صحبت می کند و جالب آن که کیمیایی که پیرو مکاتبی چون فرویدسیم تنها به خاطر مجوز از روابط نزدیک تر از عرف جلوی دوربین رضا و آباجان – دختر کرد – می گذرد .

رضا قصدش از حضور در محل کسب آباجان گرفتن اسلحه است ولی مشخص نیست هدفش کیست .1- ناصر رفیقش که از نامردی وی می نالد. 2- قاسم که به نظر قهرمان فیلم در به دام افتادن وی در زندان مقصر است .3- شخص نامعلوم !!!

رضا مانندفیلم قیصر کیمیایی که قیصر بعد از آزادی از زندان راهی خیاطی و بازار و حمام می شود این سکانس های ملکه شده در ذهن کیمیایی را مجداد طی می کند تا در خیاطی تیکه های سیاسی کیمایی را حواله انقلاب کند و شایعات 88 مجددا در فیلم تکرار شود.


خیاط از پسرش می گوید که کشته شده و حتی قبرش را نشان نمی دهند به نظر شما این سخن با شایعاتی غیر از بازنده آرای باطله هم خوانی دارد؟


رضا به محل سکونت همسر و فرزندش می رود جایی که تنها یادآور سکانس های شیره کش خانه های فیلم گوزنهای کیمیایی است. زنی که آنقدر تریاک و سیگار کشیده که تمام دندان هایش قهوه ای شده و این همسر قهرمان و نمونه فیلم است.


اما مواجهه رضا و قاسم خان را می توان اوج ذکاوت مسعود کیمیایی در نثار کردن فحش های غیر مستقیم به جبهه و جنگ دانست.جایی که قاسم خان که نمودار یک خرده بورژوای بازاری نوکیسه است حرف از حضور در جنگ می زند. در قبال 5 بار استفاده از جنگ 1 بار کلمه ظفار را به کار می برد .تنها پیش زمینه فکری که به مخاطب حاضر در سالن القاء می شود آنکه انگار قاسم خان در 8 سال دفاع مقدس بوده است و الان مسئول تمام کثافت کاری های تهران و ایران چه سیاسی چه اقتصادی است و این در حالی که مخاطب اندک شناختی از جنگ ظفار ندارد.


درقسمتی می بینیم که مردمی در حال فرار از نیروهای امنیتی هستند بر روی روزنامه پای می گذارند و مانع  روزنامه خوانی قهرمان شیره کش قصه "رضا" می شوند. این سکانس به دلیل آن که روزنامه نشان داده شده قدیمی است و حوادث سال 57 را نشان می دهد تنها قسمت است که می توان تظابق زمانی با دوران انقلاب را به وضوح در آن دید و این خود نشان از ان دارد مردمی که در سال 57 علیه رژیم طاغوت مبارزه کردند مخالف روزنامه و روزنامه خوانی و در واقع بسط اندیشه بوده اند.


نکته جالب آن که قهرمان تازه از زندان درآمده فیلم جرم در حالی که بارها در زندان شنیده که بیرون شلوغ است در مقابل تجمع و فرار و گریز مردم می پرسد "چه خبر است؟" و این هم از خصوصیات خود را به کوچه علی چپ زنی جناب کیمیایی در فیلم های سابق و کنونی اش برای ایجاد دیالوگ است.


کیمیایی در فیلم جرم علاقه گدشته خود به نشان دادن فضای حمام را نشان می دهد البته استاد فیلم سازی این بار از سرمایه سالاری استفاده می کند چون حمام داخل زندان به بزن بزن کشیده می شود و نتیجه ای جزء مرگ ندارد و حمام پایین شهر تنها مأمنی برای استعمال و مصرف مواد مخدر است و تنها حمامی که رضا و فرزندش به راحتی در حال شست و شوی و در واقع زدودن زنگار دنیا هستند که متعلق به هتل است که رضا با پول حاصل از کشتن یک شخص بدست آورده و برای رفاه خانواده اش کرایه کرده است و اینجاست که کیمیایی ارزش پول در قالب هر وسیله را نشان می دهد.


رضایی که یک تفنگ کمری همراه دارد به دنبال دوستش ناصر می رود که به همراه وی به دنبال شکار جدیدی برود که قاسم خان برایشان مشخص کرده است.

ناصر که در جنازه کش زندگی می کند و ادعای مردانگی دارد هم به درد خماری و نئشگی مبتلا است و در این راه حتی حاضر نیست پیرمردی را که در حال مرگ است با نعش کش به بیمارستان برساند. جالب آن که حتی رضا قهرمان فیلم هم به ضجه و ناله مردم بی اعتناست و اینجاست که تشویش عقاید مارکسیتی و توده گرایی و سرمایه داری و فرد گرایی ذهنی کیمایی مشخص می شود .

متاسفانه در این قسمت از فیلم لفظی ناشایست و ناسزایی در قالب ترجیع بند از سوی ناصر -حامد بهداد– به کار می رود که نویسنده این مطلب تنها به این اشاره می کند که عمده حاضرین در سال با شنیدن این قالب مستهجن بی نهایت متاسفانه شدند .


قابل ذکر است در فیلم انواع سوتی ها دیده می شود از جمله حضور پژو 206 و کولر گازی و...ه به نظر نویسنده این مطلب بر خلاف سایرین که این امر را گاف می دانند بیشتر آن را به همت و هدف کیمیایی جهت تداعی دوران نونی نزدیک می داند.


 


شهید سبزها زنده شد + عکس

رسانه‌های وابسته از جمله بی‌بی‌سی فارسی که خیلی زود از شنیدن خبر کشته شدن یک نفر در 25 بهمن خوشحال شده و اقدام به انتشار آن کردند پس از افشاگری رسانه ملی چیزی برای گفتن نداشتند.

در راستای دروغ پردازی های رسانه های فتنه، خبر کشته شدن امیرحسین خیاط طهرانچی نیز جز اخباری بود که بیش از پیش موجب رسوایی و بی اعتباری این جریان و رسانه هایش شده است.

رسانه‌های وابسته از جمله بی‌بی‌سی فارسی که خیلی زود از شنیدن خبر کشته شدن یک نفر در 25 بهمن خوشحال شده و اقدام به انتشار آن کردند پس از افشاگری رسانه ملی چیزی برای گفتن نداشتند.


 

البته درفضای مجازی اوضاع سایت های دروغ پراکن متشنج بوده و برای توجیه دروغ بزرگ خود اقدام به دروغ گویی های متعدد دیگری کرده اند که آن دروغ ها هم بسیار سطحی و غیرقابل باور است.


مانند محل تولد، محل تحصیل یا رشته تحصیلی فرد یاد شده( امیرحسین طهرانچی) که مورد شک و تردید آن سایت ها قرار گرفته بود.
اما کپی شناسنامه، کارت ملی و مدارک تحصیلی امیرحسین خیاط طهرانچی که در زیر مشاهده می‌شود حکم بایگانی پرونده آخرین دروغ فتنه یعنی کشته سازی امیرحسین خیاط طهرانچی را دارد.


 



 


سخنگوی دستگاه قضایی انتقال موسوی و کروبی به بازداشتگاه حشمتیه را تکذیب کرد.
سخنگوی دستگاه قضایی انتقال موسوی و کروبی به بازداشتگاه حشمتیه
را تکذیب کرد.


حجت‌الاسلام و المسلمین غلامحسین محسنی اژه‌ای در گفت‌وگو با ایسنا، اظهار کرد: اخبار منتشره از سوی برخی رسانه‌های معاند مبنی بر انتقال آقایان موسوی و کروبی به بازداشتگاه حشمتیه صحت ندارد.

سخنگوی وزارت امور خارجه نیز در نشست خبری صبح سه‌شنبه خود با خبرنگاران در پاسخ به سوالی درباره متهم کردن ایران از سوی مقامات آمریکایی به نقض حقوق بشر در پی ادعای بازداشت موسوی و کروبی گفت: این‌ها مسائل مربوط به داخل کشور ما هستند و مساله کاملا داخلی است و هیچ کشوری اجازه مداخله در امور داخلی کشور ما را ندارد و نخواهد داشت. مسائلی که مربوط به افراد مطرح می‌شود در چارچوب حقوقی و توسط مقامات قضایی رسیدگی خواهد شد و این موضوع نمی‌تواند دستاویزی برای آمریکایی‌ها و یا برخی کشورهای غربی قرار گیرد. در حال حاضر شاهد تحولاتی در کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا هستیم برای فرافکنی و تغییر صورت مساله سعی کنند همه توجه‌شان را به موضوعات غیرواقعی انحراف دهند


 
 


تحرك منافقين و موضع گيري آمريكا به نفع فتنه
تحرك منافقين و موضع گيري آمريكا به نفع فتنه
 
تهران- شهر ژنو مقر دفتر اروپايي سازمان ملل روز دوشنبه شاهد پيوند ناميمون منافقين و آمريكا در حمايت از جريان فتنه بود.

منافقين برخلاف ادعاهاي دولت هاي غربي مبني برتروريست شناختن آنها،با برخورداري ازمصونيت اهدايي دولت هاي غربي به راحتي در ژنو،محل برگزاري اجلاس شوراي حقوق بشر سازمان ملل متحد تجمع كردند.

اگرچه تجمع پنج نفره منافقين بيشتر نشست كافه اي بود تا حركتي سياسي چرا كه هيچ توجه اجتماعي را به خود جلب نكرد،اما نشان از حمايت هاي رياكارانه دولت هاي غربي از آنها دارد.
منافقين كه به دليل تعداد انگشت شمار دريكي از ميدان هاي شهر ژنو نتوانستند افكار و نظر عمومي را به خود جلب كنند،دركار خود ناكام ماندند و حتي اين تجمع پنج نفره آنها نيز از هم پاشيده شد.
درهمين راستا همچنين چندتن از منافقين توانستند با استفاده از اين چتر حمايتي وارد مقر اروپايي سازمان ملل شوند تا در جريان شانزدهمين اجلاس شوراي حقوق بشر سازمان ملل متحد،دست به بهره برداري و شانتاز تبليغاتي بزنند.
آنها در اين تجمع خود تابلو نوشته هايي به نفع جريان فتنه در دست داشتند.
همراه با اين تحركات،هيلاري كلينتون وزير امور خارجه آمريكا نيز كه در ژنو حضور دارد در سخنراني خود در شوراي حقوق بشرسازمان ملل متحد به حمايت از جريان فتنه پرداخت تا پيوند ميان آنها را آشكارتر سازد.


 




تاریخ: سه شنبه 10 اسفند 1389برچسب:,
ارسال توسط arman

سركوب قيام ليبي با حمايت آمريكا / كارتون: سجاد جعفري
سركوب قيام ليبي با حمايت آمريكا / كارتون: سجاد جعفري


 


جزئياتي از شگردهاي ارتباطي سران ضدانقلاب و علت ايجاد محدوديت ارتباطاتي
ايجاد محدوديت ارتباطي براي موسوي و كروبي كه پس از 25 بهمن به علت ايفاي كامل نقش كارگزار امريكا و اسرائيل از سران فتنه به سران داخلي ضدانقلاب تغيير عنوان پيدا كرده‌اند، به‌دليل عمق ارتباطات ضد امنيتي آن‌ها و پيشگيري از افزوده شدن بر سياهه جرايم آن‌ها در طول 21 ماه گذشته بوده است.

حماسه نیوز به گزارش رجانيوز، در پي فراخوان براي حضور خياباني در روز 25 بهمن كه موسوي و كروبي به‌عنوان اعلام كنندگان آن هيچ انگيزه‌اي جز ايجاد درگيري و آشوب به‌منظور مشابه‌سازي ايران و برخي كشورهايي كه مردم آن‌ها در اعتراض به ديكتاتوري سران خود قيام كرده‌اند، نداشتند، فضا به مراتب از قبل شفاف‌تر و كاملاً روشن شد كه ديگر اردوكشي‌هاي خياباني هيچ ارتباطي به مسائلي مانند انتخابات سال گذشته ندارد، بلكه امريكا و رژيم صهيونيستي براي خروج از تهديدهاي كم‌سابقه‌اي كه متحدان اصلي‌اشان در منطقه و افريقا با آن مواجه هستند، سناريوي سرشكن كردن اين تحولات را تدارك ديده و مي‌كوشند با القاي مشابه بودن وضعيت ايران، از اينكه كشورمان به يك الگو و استاندارد براي خاستگاه‌هاي قيام‌هاي مردمي تبديل شود، جلوگيري كنند.

نكته جالب در ارتباطات ضد امنيتي موسوي اين است كه عمده تماس‌هاي وي با عوامل بيروني از طريق چت تصويري بوده و وي حتي براي جلوگيري از اينكه صدايش شنود شود، مطالب خود را بر روي كاغذ مي‌نوشته و براي مشاهده طرف مقابل، جلوي دوربين وب‌كم مي‌گرفته است.

اما در حالي كه مطالبه مردمي بسيار فراتر از اعمال محدوديت‌هاي ارتباطي است و در راهپيمايي‌هاي مردمي از 9 دي سال گذشته تاكنون، اعدام سران فتنه خواسته شده است، رسانه‌ها و عوامل ضد انقلاب قصد دارند، همين محدوديت اندك را كه در واقع لطف نظام به اين افراد براي پيشگيري از برخوردهاي مردمي و از سوي ديگر اضافه شدن به جرايم‌شان است، به‌عنوان يك فاجعه توصيف كنند.

اين در حالي است كه با محدود شدن ارتباطات موسوي و كروبي، علناً ضدانقلاب مقيم خارج براي مديريت صحنه وارد شده و طراحي و اجراي ابتدا تا انتهاي پروژه‌هايي را كه البته تا امروز ناكام مانده، برعهده گرفته است كه اين رويكرد اثبات مي‌كند تا قبل از اين نيز عملاً ضدانقلاب طراح ناآرامي‌ها بوده و افرادي كه از آن‌ها به‌عنوان سران فتنه تعبير مي‌شد، صرفاً‌ كارگزاران پروژه‌هاي ضدانقلاب و سرويس‌هاي غربي بوده‌اند.

اين رويكرد در سايت كلمه كه تا پيش از اين ادعا مي‌شد از سوي نزديكان موسوي اداره مي‌شود نيز وجود دارد، به‌طوري كه از زمان قطع ارتباطات سران داخلي ضد انقلاب، اين سايت نيز كاملاً به رسانه جريان ضدانقلاب تبديل شده است. گفته مي‌شود حمزه غالبي رئيس شاخه جوانان ستاد موسوي كه به فرانسه گريخته است، مديريت اين سايت را برعهده دارد.

سناريوي "ادامه التهاب" در ايران، مصوب سرويس‌هاي امريكا، انگليس و رژيم صهيونيستي است كه موسوي و كروبي در فاز جديد اجراي اين سناريو صرفاً نقش كارگزار و عامل اجرايي را برعهده داشتند اما بي‌تدبيري در امكان‌سنجي براي اجراي اين پروژه و بصيرت شكل گرفته در ميان مردم و نخبگان در اثر تدابير رهبر انقلاب در طول اين ماه‌ها، عملاً اين سناريو بي‌اثر شده است، به‌طوري كه اكنون سرويس ‌هاي طراح آن معتقد هستند كه با تشكيل دو قطبي "انقلابي" و "ضدانقلاب" پس از 25 بهمن، بي‌اعتنايي مطلق مردم و ريزش شديد حاميان فتنه، همچنين محكوميت يكپارچه عوامل حتي از سوي افرادي كه در طول اين دو سال سكوت كرده بودند، كارت‌هاي مهمي را از دست داده و شرايط براي ادامه سناريوي التهاب آفريني دشوار شده است.


 



 


امام گفت: من از اینجا تکان نمی‌خورم، تکلیفم با بقیه فرق می‌کند

 

امام خمینی در دوران موشک باران شهرها ، حاضر به رفتن به پناهگاه نشدند

هامون نیوز به گزارش ازجوان آنلاین سید عبدالحسین طباطبایی می گوید: امام خمینی هرگز جان خود را برتر از جان مردم نمی دانستند. در زمان جنگ شهرها و به هنگام حملات موشکی و هوایی دشمن ، ایشان پناه بردن به پناهگاه را هم برخود جایز نمی دانستند و مایل بودند در آن وضعیت خطرناک و قرمز همانند دیگر مردمی باشند که جان پناه ندارند.

اگرچه به ایشان تاکید می شد مردمانی هم هستند که به جان پناه می روند اما ایشان خود را همانند مردمی می نمودند که جان پناه ندارند و به همین علت تاکید داشتند که من تکلیفم با دیگران فرق دارد. نمونه ای از این دست را باهم میخوانیم...

در دوران موشک باران تهران، پس از اینکه اصرار برخی پزشکان اعضای دفتر که به امام ترک خانه و رفتن به جای امن را پیشنهاد می‌کردند به جایی نرسید، مرحوم حاج احمد‌آقا وارد اتاق امام شد.

امام در حالیکه بسیار عصبانی بودند و در اتاق قدم می‌زدند، تا احمد آقا را دیدند فرمودند:" من از اینجا تکان نمی‌خورم. من چگونه از پناهگاه استفاده‌ کنم در حالی‌که همسایة من به خاطر من خانه‌اش ویران شود و... پاسدار محافظ من تکه‌تکه شود؟ اصلاً این آقایان مرا چگونه شناخته‌اند، من از اصرارها و پیغامهای این و آن خسته ‌شده‌ام. آخر مگر می‌توانم به پناهگاه بروم؟"

و بعد از اندکی آرام‌تر شدند و گفتند:" به همه گفته‌ام که اینجا را ترک کنید و هر جا می‌خواهید، بروید. آخر من تکلیفم با بقیه فرق می‌کند.

/

 


حمایت موتلفه از نامزدی مهدوی کنی

دبيركل حزب مؤتلفه اسلامي با اشاره به اعلام حمايت 60 عضو خبرگان رهبري از نامزدي آيت‌الله ‌مهدوي‌كني و اعلام آمادگي ايشان براي كانديداتوري گفت كه حزب مؤتلفه از نامزدي آيت‌الله مهدوي‌كني حمايت مي‌كند.
  بولتن نیوز : محمد نبي حبيبي دبيركل حزب مؤتلفه اسلامي كه در پايان نشست دبيران حزب متبوعش سخن مي‌گفت، اظهار داشت: افزود: واقعيت اين است كه انقلاب اسلامي وارد حيات تازه اي شده است و نام امام خميني(ره) بيش از هر زمان بر صفحه تاريخ معاصر مي-درخشد.

حبيبي حمايت از خواست و مطالبات مردم منطقه را وظيفه جمهوري اسلامي ايران دانست و گفت: حكام مستبد منطقه بايد در برابر خواست مردم سر تعظيم فرود آورند؛ اعراب مي خواهند عزت از دست رفته خود را به دست آورند و به استقلال، آزادي و جمهوري اسلامي برسند.

دبير كل حزب موتلفه اسلامي تلاش‌هاي آمريكا براي بازگشت دوباره به منطقه را مضحك خواند و تصريح كرد: غرب و آمريكا بيهوده تلاش مي‌كنند كه در مناسبات جديد منطقه جايي پيدا كنند؛ بيداري اسلامي در منطقه امكان بازگشت سلطه آنها را محال مي‌كند.د.

اين فعال سياسي خطاب به انقلابيون كشورهاي مصر، يمن، بحرين، تونس، اردن، ليبي و...، گفت: مقاومت را تا پيروزي ادامه دهيد اتحاد خود را حفظ كنيد و با برنامه ريزي دقيق جلو برويد.

حبيبي ضمن محكوم كردن جنايات قذافي در ليبي خاطر نشان كرد: حكومت قذافي در ليبي پليد ترين و كثيف ترين حكومت در شمال آفريقا بوده است. قذافي براي ماندن در قدرت به همه قدرتهاي زورگو باج داده است. عمر سلطنت او رو به افول است و به زودي سرنگون خواهد شد.

وي با اشاره به جنايت قذافي مبني بر حبس امام موسي صدر گفت: يكي از جنايات قذافي ربودن امام موسي صدر است كه اميدواريم با قيام ملت ليبي خداوند امام موسي صدر را سالم به دامن امت اسلامي برگرداند.

حبيبي موضع‌گيري فرانسوي‌ها را در قبال تحولات منطقه خاورميانه شرم آور خواند و تاكيد كرد: موضع ضد اسلامي و ضد مردمي دولت فرانسه در قبال قيام‌هاي الهي مردم منطقه واقعاً تأسف آور است. استعفاي وزير خارجه فرانسه در اثر فشار افكار عمومي نشان ميدهد آنها تا آخرين نفس از ديكتاتورهاي جهان عرب ميخواهند حمايت كنند.

دبير كل حزب موتلفه اسلامي در بخش ديگري از سخنان خود در مورد تصميم گيري ها و تصميم سازي ها در خصوص هيات رئيسه مجلس خبرگان تاكيد كرد: مجلس خبرگان يك نهاد مقدس در جمهوري اسلامي است كه شماري از علماء و مجتهدان در آن حضور دارند. نوع تصميم گيري هاي آنان مربوط به خودشان است.

حبيبي درباره نامزدي آيت‌الله مهدوي‌كني براي رياست خبرگان، گفت: بنا به اخبار رسيده نزديك به 60 تن از علماي مجلس خبرگان به اين امر نظر مساعد نشان دادند. آيت‌الله مهدوي كني از علماي بزرگ و مبارزين قديمي انقلاب هستند كه آوازه مقاومت ايشان در زندان‌هاي شاه ملعون به گوش انقلابيون آشنا و اثرگذاري ايشان در تمام امور مهم انقلاب اسلامي بعد از پيروزي در 22 بهمن 57 نيز بر همگان آشكاراست. با توجه به اينكه معظم‌له اعلام آمادگي قطعي براي نامزدي رياست مجلس خبرگان را فرموده‌اند ما از نامزدي ايشان استقبال مي‌كنيم.

دبير كل حزب موتلفه اسلامي همچنين با اشاره به نشست جامعه مدرسين و علماي بلاد ابراز داشت: نشست مشترك جامعه مدرسين و حوزه علميه قم يك گام مثبت در ايجاد تحول در حوزه ها و آثار وجودي آنها در جامعه امروز ايران است. حزب موتلفه اسلامي با استقبال از بيانيه پاياني اين نشست از نتايج و دستاوردهاي آن استقبال ميكند.

وي با اشاره به اينكه علماي سراسر كشور خواستار محاكمه سران فتنه هستند، گفت: محاكمه سران فتنه يك مطالبه ملي است در شرايطي كه آوازه انقلاب اسلامي سراسر جهان را فرا گرفته است. عده اي با اختلاف افكني و فتنه انگيزي ميخواهند منفذي براي حيات و تنفس استبداد در كشورهاي اسلامي پيدا كنند. اينها عامل غرب و آمريكا هستند و بايد با آنها انقلابي برخورد كرد.

حبيبي در مورد بودجه سال 90 اظهار داشت: بحمدالله در مجلس عزمي پديد آمده تا پايان سال انشاءالله بودجه را تصويب نمايند.

وي افزود: حزب موتلفه اسلامي هر سال پيشنهاد مشخص در خصوص بودجه داشته امسال نيز به فضل خدا پيشنهادات خود را با توجه به قانون هدفمندسازي يارانه ها به كميسيونهاي مربوط ارائه خواهد نمود.

دبيركل حزب موتلفه اسلامي، خاطر نشان كرد: بودجه سال 90 بايد شفاف ترين بودجه پس از انقلاب باشد، به نظر ميرسد قانون هدفمندسازي يارانه ها به اين شفافيت كمك ميكند.

وي با اشاره به توفيق دولت در تنظيم بازار شب عيد گفت : خوشبختانه دولت توفيق خوبي در تنظيم بازار شب عيد داشته كه رضايت مردم را نيز به همراه داشته است.

حبيبي در پايان اظهار داشت: مااميدواريم اصناف محترم همكاري لازم را با دستگاههاي توليدي و توزيعي داشته باشند و با رعايت انصاف و عدالت طعم شيرين ارزاني را به كام مردم بچشانند.

 


"جرم"های کیمیایی علیه مردم و انقلاب

بررسی جشنواره فجر سال 89 نشان از آن دارد که متاسفانه جایزه بهترین ها در بعضی قسمت ها به صورت نا حق پخش شده و یکی از فیلم هایی که به نظر از سر دلداری و دلجویی کارگردان آن جایزه گرفته است ؛ فیلم "جرم" به کارگردانی و نویسندگی " مسعود کیمیایی " است .
  نوستالژی مسعود کیمیایی در بیش از بیست فیلمی که از پیش و پس از انقلاب ساخته است، نشان از فضای به اصطلاح روشنفکری چپ نمای وی دارد که در قالب تمایل به ساختن فیلم های سیاه و سفید بروز پیدا می کند .

اما حضور کیمیایی و فیلم جرم در جشنواره بیست و نهم که به عقیده خیلی از هواداران وی چون فریدون جیرانی آن را به فال نیک باید گرفت به نظر بیشتری می بایست باید آن را به دور باطل عقاید این فیلم ساز و کارگردان نزدیک دانست .


فیلم " جرم" در حالی سیمرغ بهترین فیلم را به خود اختصاص داد که همچون دیگر آثار کیمیایی مثل قیصر و گوزن ها و حکم و .... تا محاکمه در خیابان یک اصل اساسی و غیر قابل رفع و رجوع به نام "تیزی " دارد .


از حمایت های مسعود کیمیایی از جعفر پناهی کارگردان و نویسنده ضد انقلاب پیش از آغاز جشنواره هم می شود تشخیص داد که وی از "جرم" خود می خواهد بهره برداری سیاسی کند و فیلم خود را درجهت انتفاع جریان شکست خورده در انتخابات 88 به کار برد .


جالب آن که این  تیزی ها و چاقوها که اکثرا برای تجاوز به نوامیس کشیده می شود در دست اشخاصی قرار می گیرد که همیشه کمیتشان بیش از حد معمول لنگ می زند.


قهرمان فیلم سیاه و سفید " جرم " رضا است؛ که وی را از زندان می شناسیم آدمی که در همان یک ربع بیست دقیقه اول می بینیم که هم چاقوکش است و هم جلاد و نوکر شخصی به نام قاسم و هم آقای قهرمان شیره کش و تزریقی است .


گرچه به نظر اکثر اهالی سینما مسعود کیمیایی به دنبال سمبل سازی از فرزندش پولاد کیمیایی در سینمای ایران است اما رضا که نقشش را همین پولاد کیمیایی بازی می کند با تمام ادعای ناموس دوستی اش در ملاقات با همسرش نشان می دهد که هیچ علاقه ای به خانواده ندارد و ناموس و ناموس پرستی تنها وسیله ای برای قهرمان کیمیایی در جهت ارضای شهوت و چاقو کشی است .


در صحنه ای از فیلم " جرم " رفعت خان – داریوش ارجمند – با رضا قهرمان اصلی در حال معاشرت است و وی فضای بیرون را تشنج نشان می دهد و بگیر و بند سیاسی و صحنه ای از نماز خواندن یک فرد داخل زندان و... همه و همه داد می زند که بهانه سال 56 و 57 برای مسعود کیمیایی خوب است تا وی با بسط آن به وقایع سال 88 آنطور که محبوب شکست خوردگان 88 است فیلم سازی کند .


در صحنه ملاقات خواهر رضا – نیکی کریمی – با وی در زندان بیننده می بیند که خواهر بعد از چاق سلامتی و .... سریع با ژست غمبار به رضا می فهماند که مادرشان را کشته اند و آنهم بی گناه. بی گناه کشی در دوران ظاغوت به عنوان عرف دستگاه مستبد ستم شاهی باب بوده است اما این بسط که زدن و کشتن 88 تنها راه رسیدن آقای شال قرمز به هدفش یعنی بازخوانی اغتشاشات در راستای شایعات مورد قبول سران فتنه سال گذشته است .البته بماند که چطور 3 ماه از فوت مادر رضا گذشته و هیچ خبری نداده اند و با خواهر وی قصد دارد به این زودی بر خلاف عرف سابق ازدواج کند و برای ازدواج رضا رخصت می گیرد ولی خبر مرگ مادرشان را از وی دریغ کرده است.


قهرمان اصلی فیلم آنقدر بزرگ نمایش داده می شود که گردن کلفت های خارج از زندان  برای استخدام و آزادی وی هر کاری می کنند که بارها در فیلم نئشگی اش اش نمایش داده شده است با کمال افتخار و سربلندی ان ها را رد می کند.


مسعود کیمایی کارگردان زیرکی است که با نماد سازی هایش سعی در تظابق زمانی دارد و وی خفقان و بد بختی 56 و 57 را با جنجال های 88 تظابق می دهد.


قهرمان فیلم بعد از آزادی به دنبال دختری می رود که معلوم نیست در طویله چه کار می کند و تنها از یکی دو جمله مشخص می شود که بساط فروش اسلحه دارد. دختر در حالی خود را بوکانی – کرد – معرفی می کند که حتی ته لهجه کردی هم ندارد و مانند بلبل تهرانی صحبت می کند و جالب آن که کیمیایی که پیرو مکاتبی چون فرویدسیم تنها به خاطر مجوز از روابط نزدیک تر از عرف جلوی دوربین رضا و آباجان – دختر کرد – می گذرد .

رضا قصدش از حضور در محل کسب آباجان گرفتن اسلحه است ولی مشخص نیست هدفش کیست .1- ناصر رفیقش که از نامردی وی می نالد. 2- قاسم که به نظر قهرمان فیلم در به دام افتادن وی در زندان مقصر است .3- شخص نامعلوم !!!

رضا مانندفیلم قیصر کیمیایی که قیصر بعد از آزادی از زندان راهی خیاطی و بازار و حمام می شود این سکانس های ملکه شده در ذهن کیمیایی را مجداد طی می کند تا در خیاطی تیکه های سیاسی کیمایی را حواله انقلاب کند و شایعات 88 مجددا در فیلم تکرار شود.


خیاط از پسرش می گوید که کشته شده و حتی قبرش را نشان نمی دهند به نظر شما این سخن با شایعاتی غیر از بازنده آرای باطله هم خوانی دارد؟


رضا به محل سکونت همسر و فرزندش می رود جایی که تنها یادآور سکانس های شیره کش خانه های فیلم گوزنهای کیمیایی است. زنی که آنقدر تریاک و سیگار کشیده که تمام دندان هایش قهوه ای شده و این همسر قهرمان و نمونه فیلم است.


اما مواجهه رضا و قاسم خان را می توان اوج ذکاوت مسعود کیمیایی در نثار کردن فحش های غیر مستقیم به جبهه و جنگ دانست.جایی که قاسم خان که نمودار یک خرده بورژوای بازاری نوکیسه است حرف از حضور در جنگ می زند. در قبال 5 بار استفاده از جنگ 1 بار کلمه ظفار را به کار می برد .تنها پیش زمینه فکری که به مخاطب حاضر در سالن القاء می شود آنکه انگار قاسم خان در 8 سال دفاع مقدس بوده است و الان مسئول تمام کثافت کاری های تهران و ایران چه سیاسی چه اقتصادی است و این در حالی که مخاطب اندک شناختی از جنگ ظفار ندارد.


درقسمتی می بینیم که مردمی در حال فرار از نیروهای امنیتی هستند بر روی روزنامه پای می گذارند و مانع  روزنامه خوانی قهرمان شیره کش قصه "رضا" می شوند. این سکانس به دلیل آن که روزنامه نشان داده شده قدیمی است و حوادث سال 57 را نشان می دهد تنها قسمت است که می توان تظابق زمانی با دوران انقلاب را به وضوح در آن دید و این خود نشان از ان دارد مردمی که در سال 57 علیه رژیم طاغوت مبارزه کردند مخالف روزنامه و روزنامه خوانی و در واقع بسط اندیشه بوده اند.


نکته جالب آن که قهرمان تازه از زندان درآمده فیلم جرم در حالی که بارها در زندان شنیده که بیرون شلوغ است در مقابل تجمع و فرار و گریز مردم می پرسد "چه خبر است؟" و این هم از خصوصیات خود را به کوچه علی چپ زنی جناب کیمیایی در فیلم های سابق و کنونی اش برای ایجاد دیالوگ است.


کیمیایی در فیلم جرم علاقه گدشته خود به نشان دادن فضای حمام را نشان می دهد البته استاد فیلم سازی این بار از سرمایه سالاری استفاده می کند چون حمام داخل زندان به بزن بزن کشیده می شود و نتیجه ای جزء مرگ ندارد و حمام پایین شهر تنها مأمنی برای استعمال و مصرف مواد مخدر است و تنها حمامی که رضا و فرزندش به راحتی در حال شست و شوی و در واقع زدودن زنگار دنیا هستند که متعلق به هتل است که رضا با پول حاصل از کشتن یک شخص بدست آورده و برای رفاه خانواده اش کرایه کرده است و اینجاست که کیمیایی ارزش پول در قالب هر وسیله را نشان می دهد.


رضایی که یک تفنگ کمری همراه دارد به دنبال دوستش ناصر می رود که به همراه وی به دنبال شکار جدیدی برود که قاسم خان برایشان مشخص کرده است.

ناصر که در جنازه کش زندگی می کند و ادعای مردانگی دارد هم به درد خماری و نئشگی مبتلا است و در این راه حتی حاضر نیست پیرمردی را که در حال مرگ است با نعش کش به بیمارستان برساند. جالب آن که حتی رضا قهرمان فیلم هم به ضجه و ناله مردم بی اعتناست و اینجاست که تشویش عقاید مارکسیتی و توده گرایی و سرمایه داری و فرد گرایی ذهنی کیمایی مشخص می شود .

متاسفانه در این قسمت از فیلم لفظی ناشایست و ناسزایی در قالب ترجیع بند از سوی ناصر -حامد بهداد– به کار می رود که نویسنده این مطلب تنها به این اشاره می کند که عمده حاضرین در سال با شنیدن این قالب مستهجن بی نهایت متاسفانه شدند .


قابل ذکر است در فیلم انواع سوتی ها دیده می شود از جمله حضور پژو 206 و کولر گازی و...ه به نظر نویسنده این مطلب بر خلاف سایرین که این امر را گاف می دانند بیشتر آن را به همت و هدف کیمیایی جهت تداعی دوران نونی نزدیک می داند.


 


شهید سبزها زنده شد + عکس

رسانه‌های وابسته از جمله بی‌بی‌سی فارسی که خیلی زود از شنیدن خبر کشته شدن یک نفر در 25 بهمن خوشحال شده و اقدام به انتشار آن کردند پس از افشاگری رسانه ملی چیزی برای گفتن نداشتند.

در راستای دروغ پردازی های رسانه های فتنه، خبر کشته شدن امیرحسین خیاط طهرانچی نیز جز اخباری بود که بیش از پیش موجب رسوایی و بی اعتباری این جریان و رسانه هایش شده است.

رسانه‌های وابسته از جمله بی‌بی‌سی فارسی که خیلی زود از شنیدن خبر کشته شدن یک نفر در 25 بهمن خوشحال شده و اقدام به انتشار آن کردند پس از افشاگری رسانه ملی چیزی برای گفتن نداشتند.


 

البته درفضای مجازی اوضاع سایت های دروغ پراکن متشنج بوده و برای توجیه دروغ بزرگ خود اقدام به دروغ گویی های متعدد دیگری کرده اند که آن دروغ ها هم بسیار سطحی و غیرقابل باور است.


مانند محل تولد، محل تحصیل یا رشته تحصیلی فرد یاد شده( امیرحسین طهرانچی) که مورد شک و تردید آن سایت ها قرار گرفته بود.
اما کپی شناسنامه، کارت ملی و مدارک تحصیلی امیرحسین خیاط طهرانچی که در زیر مشاهده می‌شود حکم بایگانی پرونده آخرین دروغ فتنه یعنی کشته سازی امیرحسین خیاط طهرانچی را دارد.


 



 


سخنگوی دستگاه قضایی انتقال موسوی و کروبی به بازداشتگاه حشمتیه را تکذیب کرد.
سخنگوی دستگاه قضایی انتقال موسوی و کروبی به بازداشتگاه حشمتیه
را تکذیب کرد.


حجت‌الاسلام و المسلمین غلامحسین محسنی اژه‌ای در گفت‌وگو با ایسنا، اظهار کرد: اخبار منتشره از سوی برخی رسانه‌های معاند مبنی بر انتقال آقایان موسوی و کروبی به بازداشتگاه حشمتیه صحت ندارد.

سخنگوی وزارت امور خارجه نیز در نشست خبری صبح سه‌شنبه خود با خبرنگاران در پاسخ به سوالی درباره متهم کردن ایران از سوی مقامات آمریکایی به نقض حقوق بشر در پی ادعای بازداشت موسوی و کروبی گفت: این‌ها مسائل مربوط به داخل کشور ما هستند و مساله کاملا داخلی است و هیچ کشوری اجازه مداخله در امور داخلی کشور ما را ندارد و نخواهد داشت. مسائلی که مربوط به افراد مطرح می‌شود در چارچوب حقوقی و توسط مقامات قضایی رسیدگی خواهد شد و این موضوع نمی‌تواند دستاویزی برای آمریکایی‌ها و یا برخی کشورهای غربی قرار گیرد. در حال حاضر شاهد تحولاتی در کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا هستیم برای فرافکنی و تغییر صورت مساله سعی کنند همه توجه‌شان را به موضوعات غیرواقعی انحراف دهند


 
 


تحرك منافقين و موضع گيري آمريكا به نفع فتنه
تحرك منافقين و موضع گيري آمريكا به نفع فتنه
 
تهران- شهر ژنو مقر دفتر اروپايي سازمان ملل روز دوشنبه شاهد پيوند ناميمون منافقين و آمريكا در حمايت از جريان فتنه بود.

منافقين برخلاف ادعاهاي دولت هاي غربي مبني برتروريست شناختن آنها،با برخورداري ازمصونيت اهدايي دولت هاي غربي به راحتي در ژنو،محل برگزاري اجلاس شوراي حقوق بشر سازمان ملل متحد تجمع كردند.

اگرچه تجمع پنج نفره منافقين بيشتر نشست كافه اي بود تا حركتي سياسي چرا كه هيچ توجه اجتماعي را به خود جلب نكرد،اما نشان از حمايت هاي رياكارانه دولت هاي غربي از آنها دارد.
منافقين كه به دليل تعداد انگشت شمار دريكي از ميدان هاي شهر ژنو نتوانستند افكار و نظر عمومي را به خود جلب كنند،دركار خود ناكام ماندند و حتي اين تجمع پنج نفره آنها نيز از هم پاشيده شد.
درهمين راستا همچنين چندتن از منافقين توانستند با استفاده از اين چتر حمايتي وارد مقر اروپايي سازمان ملل شوند تا در جريان شانزدهمين اجلاس شوراي حقوق بشر سازمان ملل متحد،دست به بهره برداري و شانتاز تبليغاتي بزنند.
آنها در اين تجمع خود تابلو نوشته هايي به نفع جريان فتنه در دست داشتند.
همراه با اين تحركات،هيلاري كلينتون وزير امور خارجه آمريكا نيز كه در ژنو حضور دارد در سخنراني خود در شوراي حقوق بشرسازمان ملل متحد به حمايت از جريان فتنه پرداخت تا پيوند ميان آنها را آشكارتر سازد.


 




تاریخ: سه شنبه 10 اسفند 1389برچسب:,
ارسال توسط arman

سركوب قيام ليبي با حمايت آمريكا / كارتون: سجاد جعفري
سركوب قيام ليبي با حمايت آمريكا / كارتون: سجاد جعفري


 


جزئياتي از شگردهاي ارتباطي سران ضدانقلاب و علت ايجاد محدوديت ارتباطاتي
ايجاد محدوديت ارتباطي براي موسوي و كروبي كه پس از 25 بهمن به علت ايفاي كامل نقش كارگزار امريكا و اسرائيل از سران فتنه به سران داخلي ضدانقلاب تغيير عنوان پيدا كرده‌اند، به‌دليل عمق ارتباطات ضد امنيتي آن‌ها و پيشگيري از افزوده شدن بر سياهه جرايم آن‌ها در طول 21 ماه گذشته بوده است.

حماسه نیوز به گزارش رجانيوز، در پي فراخوان براي حضور خياباني در روز 25 بهمن كه موسوي و كروبي به‌عنوان اعلام كنندگان آن هيچ انگيزه‌اي جز ايجاد درگيري و آشوب به‌منظور مشابه‌سازي ايران و برخي كشورهايي كه مردم آن‌ها در اعتراض به ديكتاتوري سران خود قيام كرده‌اند، نداشتند، فضا به مراتب از قبل شفاف‌تر و كاملاً روشن شد كه ديگر اردوكشي‌هاي خياباني هيچ ارتباطي به مسائلي مانند انتخابات سال گذشته ندارد، بلكه امريكا و رژيم صهيونيستي براي خروج از تهديدهاي كم‌سابقه‌اي كه متحدان اصلي‌اشان در منطقه و افريقا با آن مواجه هستند، سناريوي سرشكن كردن اين تحولات را تدارك ديده و مي‌كوشند با القاي مشابه بودن وضعيت ايران، از اينكه كشورمان به يك الگو و استاندارد براي خاستگاه‌هاي قيام‌هاي مردمي تبديل شود، جلوگيري كنند.

نكته جالب در ارتباطات ضد امنيتي موسوي اين است كه عمده تماس‌هاي وي با عوامل بيروني از طريق چت تصويري بوده و وي حتي براي جلوگيري از اينكه صدايش شنود شود، مطالب خود را بر روي كاغذ مي‌نوشته و براي مشاهده طرف مقابل، جلوي دوربين وب‌كم مي‌گرفته است.

اما در حالي كه مطالبه مردمي بسيار فراتر از اعمال محدوديت‌هاي ارتباطي است و در راهپيمايي‌هاي مردمي از 9 دي سال گذشته تاكنون، اعدام سران فتنه خواسته شده است، رسانه‌ها و عوامل ضد انقلاب قصد دارند، همين محدوديت اندك را كه در واقع لطف نظام به اين افراد براي پيشگيري از برخوردهاي مردمي و از سوي ديگر اضافه شدن به جرايم‌شان است، به‌عنوان يك فاجعه توصيف كنند.

اين در حالي است كه با محدود شدن ارتباطات موسوي و كروبي، علناً ضدانقلاب مقيم خارج براي مديريت صحنه وارد شده و طراحي و اجراي ابتدا تا انتهاي پروژه‌هايي را كه البته تا امروز ناكام مانده، برعهده گرفته است كه اين رويكرد اثبات مي‌كند تا قبل از اين نيز عملاً ضدانقلاب طراح ناآرامي‌ها بوده و افرادي كه از آن‌ها به‌عنوان سران فتنه تعبير مي‌شد، صرفاً‌ كارگزاران پروژه‌هاي ضدانقلاب و سرويس‌هاي غربي بوده‌اند.

اين رويكرد در سايت كلمه كه تا پيش از اين ادعا مي‌شد از سوي نزديكان موسوي اداره مي‌شود نيز وجود دارد، به‌طوري كه از زمان قطع ارتباطات سران داخلي ضد انقلاب، اين سايت نيز كاملاً به رسانه جريان ضدانقلاب تبديل شده است. گفته مي‌شود حمزه غالبي رئيس شاخه جوانان ستاد موسوي كه به فرانسه گريخته است، مديريت اين سايت را برعهده دارد.

سناريوي "ادامه التهاب" در ايران، مصوب سرويس‌هاي امريكا، انگليس و رژيم صهيونيستي است كه موسوي و كروبي در فاز جديد اجراي اين سناريو صرفاً نقش كارگزار و عامل اجرايي را برعهده داشتند اما بي‌تدبيري در امكان‌سنجي براي اجراي اين پروژه و بصيرت شكل گرفته در ميان مردم و نخبگان در اثر تدابير رهبر انقلاب در طول اين ماه‌ها، عملاً اين سناريو بي‌اثر شده است، به‌طوري كه اكنون سرويس ‌هاي طراح آن معتقد هستند كه با تشكيل دو قطبي "انقلابي" و "ضدانقلاب" پس از 25 بهمن، بي‌اعتنايي مطلق مردم و ريزش شديد حاميان فتنه، همچنين محكوميت يكپارچه عوامل حتي از سوي افرادي كه در طول اين دو سال سكوت كرده بودند، كارت‌هاي مهمي را از دست داده و شرايط براي ادامه سناريوي التهاب آفريني دشوار شده است.


 



 


امام گفت: من از اینجا تکان نمی‌خورم، تکلیفم با بقیه فرق می‌کند

 

امام خمینی در دوران موشک باران شهرها ، حاضر به رفتن به پناهگاه نشدند

هامون نیوز به گزارش ازجوان آنلاین سید عبدالحسین طباطبایی می گوید: امام خمینی هرگز جان خود را برتر از جان مردم نمی دانستند. در زمان جنگ شهرها و به هنگام حملات موشکی و هوایی دشمن ، ایشان پناه بردن به پناهگاه را هم برخود جایز نمی دانستند و مایل بودند در آن وضعیت خطرناک و قرمز همانند دیگر مردمی باشند که جان پناه ندارند.

اگرچه به ایشان تاکید می شد مردمانی هم هستند که به جان پناه می روند اما ایشان خود را همانند مردمی می نمودند که جان پناه ندارند و به همین علت تاکید داشتند که من تکلیفم با دیگران فرق دارد. نمونه ای از این دست را باهم میخوانیم...

در دوران موشک باران تهران، پس از اینکه اصرار برخی پزشکان اعضای دفتر که به امام ترک خانه و رفتن به جای امن را پیشنهاد می‌کردند به جایی نرسید، مرحوم حاج احمد‌آقا وارد اتاق امام شد.

امام در حالیکه بسیار عصبانی بودند و در اتاق قدم می‌زدند، تا احمد آقا را دیدند فرمودند:" من از اینجا تکان نمی‌خورم. من چگونه از پناهگاه استفاده‌ کنم در حالی‌که همسایة من به خاطر من خانه‌اش ویران شود و... پاسدار محافظ من تکه‌تکه شود؟ اصلاً این آقایان مرا چگونه شناخته‌اند، من از اصرارها و پیغامهای این و آن خسته ‌شده‌ام. آخر مگر می‌توانم به پناهگاه بروم؟"

و بعد از اندکی آرام‌تر شدند و گفتند:" به همه گفته‌ام که اینجا را ترک کنید و هر جا می‌خواهید، بروید. آخر من تکلیفم با بقیه فرق می‌کند.

/

 


حمایت موتلفه از نامزدی مهدوی کنی

دبيركل حزب مؤتلفه اسلامي با اشاره به اعلام حمايت 60 عضو خبرگان رهبري از نامزدي آيت‌الله ‌مهدوي‌كني و اعلام آمادگي ايشان براي كانديداتوري گفت كه حزب مؤتلفه از نامزدي آيت‌الله مهدوي‌كني حمايت مي‌كند.
  بولتن نیوز : محمد نبي حبيبي دبيركل حزب مؤتلفه اسلامي كه در پايان نشست دبيران حزب متبوعش سخن مي‌گفت، اظهار داشت: افزود: واقعيت اين است كه انقلاب اسلامي وارد حيات تازه اي شده است و نام امام خميني(ره) بيش از هر زمان بر صفحه تاريخ معاصر مي-درخشد.

حبيبي حمايت از خواست و مطالبات مردم منطقه را وظيفه جمهوري اسلامي ايران دانست و گفت: حكام مستبد منطقه بايد در برابر خواست مردم سر تعظيم فرود آورند؛ اعراب مي خواهند عزت از دست رفته خود را به دست آورند و به استقلال، آزادي و جمهوري اسلامي برسند.

دبير كل حزب موتلفه اسلامي تلاش‌هاي آمريكا براي بازگشت دوباره به منطقه را مضحك خواند و تصريح كرد: غرب و آمريكا بيهوده تلاش مي‌كنند كه در مناسبات جديد منطقه جايي پيدا كنند؛ بيداري اسلامي در منطقه امكان بازگشت سلطه آنها را محال مي‌كند.د.

اين فعال سياسي خطاب به انقلابيون كشورهاي مصر، يمن، بحرين، تونس، اردن، ليبي و...، گفت: مقاومت را تا پيروزي ادامه دهيد اتحاد خود را حفظ كنيد و با برنامه ريزي دقيق جلو برويد.

حبيبي ضمن محكوم كردن جنايات قذافي در ليبي خاطر نشان كرد: حكومت قذافي در ليبي پليد ترين و كثيف ترين حكومت در شمال آفريقا بوده است. قذافي براي ماندن در قدرت به همه قدرتهاي زورگو باج داده است. عمر سلطنت او رو به افول است و به زودي سرنگون خواهد شد.

وي با اشاره به جنايت قذافي مبني بر حبس امام موسي صدر گفت: يكي از جنايات قذافي ربودن امام موسي صدر است كه اميدواريم با قيام ملت ليبي خداوند امام موسي صدر را سالم به دامن امت اسلامي برگرداند.

حبيبي موضع‌گيري فرانسوي‌ها را در قبال تحولات منطقه خاورميانه شرم آور خواند و تاكيد كرد: موضع ضد اسلامي و ضد مردمي دولت فرانسه در قبال قيام‌هاي الهي مردم منطقه واقعاً تأسف آور است. استعفاي وزير خارجه فرانسه در اثر فشار افكار عمومي نشان ميدهد آنها تا آخرين نفس از ديكتاتورهاي جهان عرب ميخواهند حمايت كنند.

دبير كل حزب موتلفه اسلامي در بخش ديگري از سخنان خود در مورد تصميم گيري ها و تصميم سازي ها در خصوص هيات رئيسه مجلس خبرگان تاكيد كرد: مجلس خبرگان يك نهاد مقدس در جمهوري اسلامي است كه شماري از علماء و مجتهدان در آن حضور دارند. نوع تصميم گيري هاي آنان مربوط به خودشان است.

حبيبي درباره نامزدي آيت‌الله مهدوي‌كني براي رياست خبرگان، گفت: بنا به اخبار رسيده نزديك به 60 تن از علماي مجلس خبرگان به اين امر نظر مساعد نشان دادند. آيت‌الله مهدوي كني از علماي بزرگ و مبارزين قديمي انقلاب هستند كه آوازه مقاومت ايشان در زندان‌هاي شاه ملعون به گوش انقلابيون آشنا و اثرگذاري ايشان در تمام امور مهم انقلاب اسلامي بعد از پيروزي در 22 بهمن 57 نيز بر همگان آشكاراست. با توجه به اينكه معظم‌له اعلام آمادگي قطعي براي نامزدي رياست مجلس خبرگان را فرموده‌اند ما از نامزدي ايشان استقبال مي‌كنيم.

دبير كل حزب موتلفه اسلامي همچنين با اشاره به نشست جامعه مدرسين و علماي بلاد ابراز داشت: نشست مشترك جامعه مدرسين و حوزه علميه قم يك گام مثبت در ايجاد تحول در حوزه ها و آثار وجودي آنها در جامعه امروز ايران است. حزب موتلفه اسلامي با استقبال از بيانيه پاياني اين نشست از نتايج و دستاوردهاي آن استقبال ميكند.

وي با اشاره به اينكه علماي سراسر كشور خواستار محاكمه سران فتنه هستند، گفت: محاكمه سران فتنه يك مطالبه ملي است در شرايطي كه آوازه انقلاب اسلامي سراسر جهان را فرا گرفته است. عده اي با اختلاف افكني و فتنه انگيزي ميخواهند منفذي براي حيات و تنفس استبداد در كشورهاي اسلامي پيدا كنند. اينها عامل غرب و آمريكا هستند و بايد با آنها انقلابي برخورد كرد.

حبيبي در مورد بودجه سال 90 اظهار داشت: بحمدالله در مجلس عزمي پديد آمده تا پايان سال انشاءالله بودجه را تصويب نمايند.

وي افزود: حزب موتلفه اسلامي هر سال پيشنهاد مشخص در خصوص بودجه داشته امسال نيز به فضل خدا پيشنهادات خود را با توجه به قانون هدفمندسازي يارانه ها به كميسيونهاي مربوط ارائه خواهد نمود.

دبيركل حزب موتلفه اسلامي، خاطر نشان كرد: بودجه سال 90 بايد شفاف ترين بودجه پس از انقلاب باشد، به نظر ميرسد قانون هدفمندسازي يارانه ها به اين شفافيت كمك ميكند.

وي با اشاره به توفيق دولت در تنظيم بازار شب عيد گفت : خوشبختانه دولت توفيق خوبي در تنظيم بازار شب عيد داشته كه رضايت مردم را نيز به همراه داشته است.

حبيبي در پايان اظهار داشت: مااميدواريم اصناف محترم همكاري لازم را با دستگاههاي توليدي و توزيعي داشته باشند و با رعايت انصاف و عدالت طعم شيرين ارزاني را به كام مردم بچشانند.

 


"جرم"های کیمیایی علیه مردم و انقلاب

بررسی جشنواره فجر سال 89 نشان از آن دارد که متاسفانه جایزه بهترین ها در بعضی قسمت ها به صورت نا حق پخش شده و یکی از فیلم هایی که به نظر از سر دلداری و دلجویی کارگردان آن جایزه گرفته است ؛ فیلم "جرم" به کارگردانی و نویسندگی " مسعود کیمیایی " است .
  نوستالژی مسعود کیمیایی در بیش از بیست فیلمی که از پیش و پس از انقلاب ساخته است، نشان از فضای به اصطلاح روشنفکری چپ نمای وی دارد که در قالب تمایل به ساختن فیلم های سیاه و سفید بروز پیدا می کند .

اما حضور کیمیایی و فیلم جرم در جشنواره بیست و نهم که به عقیده خیلی از هواداران وی چون فریدون جیرانی آن را به فال نیک باید گرفت به نظر بیشتری می بایست باید آن را به دور باطل عقاید این فیلم ساز و کارگردان نزدیک دانست .


فیلم " جرم" در حالی سیمرغ بهترین فیلم را به خود اختصاص داد که همچون دیگر آثار کیمیایی مثل قیصر و گوزن ها و حکم و .... تا محاکمه در خیابان یک اصل اساسی و غیر قابل رفع و رجوع به نام "تیزی " دارد .


از حمایت های مسعود کیمیایی از جعفر پناهی کارگردان و نویسنده ضد انقلاب پیش از آغاز جشنواره هم می شود تشخیص داد که وی از "جرم" خود می خواهد بهره برداری سیاسی کند و فیلم خود را درجهت انتفاع جریان شکست خورده در انتخابات 88 به کار برد .


جالب آن که این  تیزی ها و چاقوها که اکثرا برای تجاوز به نوامیس کشیده می شود در دست اشخاصی قرار می گیرد که همیشه کمیتشان بیش از حد معمول لنگ می زند.


قهرمان فیلم سیاه و سفید " جرم " رضا است؛ که وی را از زندان می شناسیم آدمی که در همان یک ربع بیست دقیقه اول می بینیم که هم چاقوکش است و هم جلاد و نوکر شخصی به نام قاسم و هم آقای قهرمان شیره کش و تزریقی است .


گرچه به نظر اکثر اهالی سینما مسعود کیمیایی به دنبال سمبل سازی از فرزندش پولاد کیمیایی در سینمای ایران است اما رضا که نقشش را همین پولاد کیمیایی بازی می کند با تمام ادعای ناموس دوستی اش در ملاقات با همسرش نشان می دهد که هیچ علاقه ای به خانواده ندارد و ناموس و ناموس پرستی تنها وسیله ای برای قهرمان کیمیایی در جهت ارضای شهوت و چاقو کشی است .


در صحنه ای از فیلم " جرم " رفعت خان – داریوش ارجمند – با رضا قهرمان اصلی در حال معاشرت است و وی فضای بیرون را تشنج نشان می دهد و بگیر و بند سیاسی و صحنه ای از نماز خواندن یک فرد داخل زندان و... همه و همه داد می زند که بهانه سال 56 و 57 برای مسعود کیمیایی خوب است تا وی با بسط آن به وقایع سال 88 آنطور که محبوب شکست خوردگان 88 است فیلم سازی کند .


در صحنه ملاقات خواهر رضا – نیکی کریمی – با وی در زندان بیننده می بیند که خواهر بعد از چاق سلامتی و .... سریع با ژست غمبار به رضا می فهماند که مادرشان را کشته اند و آنهم بی گناه. بی گناه کشی در دوران ظاغوت به عنوان عرف دستگاه مستبد ستم شاهی باب بوده است اما این بسط که زدن و کشتن 88 تنها راه رسیدن آقای شال قرمز به هدفش یعنی بازخوانی اغتشاشات در راستای شایعات مورد قبول سران فتنه سال گذشته است .البته بماند که چطور 3 ماه از فوت مادر رضا گذشته و هیچ خبری نداده اند و با خواهر وی قصد دارد به این زودی بر خلاف عرف سابق ازدواج کند و برای ازدواج رضا رخصت می گیرد ولی خبر مرگ مادرشان را از وی دریغ کرده است.


قهرمان اصلی فیلم آنقدر بزرگ نمایش داده می شود که گردن کلفت های خارج از زندان  برای استخدام و آزادی وی هر کاری می کنند که بارها در فیلم نئشگی اش اش نمایش داده شده است با کمال افتخار و سربلندی ان ها را رد می کند.


مسعود کیمایی کارگردان زیرکی است که با نماد سازی هایش سعی در تظابق زمانی دارد و وی خفقان و بد بختی 56 و 57 را با جنجال های 88 تظابق می دهد.


قهرمان فیلم بعد از آزادی به دنبال دختری می رود که معلوم نیست در طویله چه کار می کند و تنها از یکی دو جمله مشخص می شود که بساط فروش اسلحه دارد. دختر در حالی خود را بوکانی – کرد – معرفی می کند که حتی ته لهجه کردی هم ندارد و مانند بلبل تهرانی صحبت می کند و جالب آن که کیمیایی که پیرو مکاتبی چون فرویدسیم تنها به خاطر مجوز از روابط نزدیک تر از عرف جلوی دوربین رضا و آباجان – دختر کرد – می گذرد .

رضا قصدش از حضور در محل کسب آباجان گرفتن اسلحه است ولی مشخص نیست هدفش کیست .1- ناصر رفیقش که از نامردی وی می نالد. 2- قاسم که به نظر قهرمان فیلم در به دام افتادن وی در زندان مقصر است .3- شخص نامعلوم !!!

رضا مانندفیلم قیصر کیمیایی که قیصر بعد از آزادی از زندان راهی خیاطی و بازار و حمام می شود این سکانس های ملکه شده در ذهن کیمیایی را مجداد طی می کند تا در خیاطی تیکه های سیاسی کیمایی را حواله انقلاب کند و شایعات 88 مجددا در فیلم تکرار شود.


خیاط از پسرش می گوید که کشته شده و حتی قبرش را نشان نمی دهند به نظر شما این سخن با شایعاتی غیر از بازنده آرای باطله هم خوانی دارد؟


رضا به محل سکونت همسر و فرزندش می رود جایی که تنها یادآور سکانس های شیره کش خانه های فیلم گوزنهای کیمیایی است. زنی که آنقدر تریاک و سیگار کشیده که تمام دندان هایش قهوه ای شده و این همسر قهرمان و نمونه فیلم است.


اما مواجهه رضا و قاسم خان را می توان اوج ذکاوت مسعود کیمیایی در نثار کردن فحش های غیر مستقیم به جبهه و جنگ دانست.جایی که قاسم خان که نمودار یک خرده بورژوای بازاری نوکیسه است حرف از حضور در جنگ می زند. در قبال 5 بار استفاده از جنگ 1 بار کلمه ظفار را به کار می برد .تنها پیش زمینه فکری که به مخاطب حاضر در سالن القاء می شود آنکه انگار قاسم خان در 8 سال دفاع مقدس بوده است و الان مسئول تمام کثافت کاری های تهران و ایران چه سیاسی چه اقتصادی است و این در حالی که مخاطب اندک شناختی از جنگ ظفار ندارد.


درقسمتی می بینیم که مردمی در حال فرار از نیروهای امنیتی هستند بر روی روزنامه پای می گذارند و مانع  روزنامه خوانی قهرمان شیره کش قصه "رضا" می شوند. این سکانس به دلیل آن که روزنامه نشان داده شده قدیمی است و حوادث سال 57 را نشان می دهد تنها قسمت است که می توان تظابق زمانی با دوران انقلاب را به وضوح در آن دید و این خود نشان از ان دارد مردمی که در سال 57 علیه رژیم طاغوت مبارزه کردند مخالف روزنامه و روزنامه خوانی و در واقع بسط اندیشه بوده اند.


نکته جالب آن که قهرمان تازه از زندان درآمده فیلم جرم در حالی که بارها در زندان شنیده که بیرون شلوغ است در مقابل تجمع و فرار و گریز مردم می پرسد "چه خبر است؟" و این هم از خصوصیات خود را به کوچه علی چپ زنی جناب کیمیایی در فیلم های سابق و کنونی اش برای ایجاد دیالوگ است.


کیمیایی در فیلم جرم علاقه گدشته خود به نشان دادن فضای حمام را نشان می دهد البته استاد فیلم سازی این بار از سرمایه سالاری استفاده می کند چون حمام داخل زندان به بزن بزن کشیده می شود و نتیجه ای جزء مرگ ندارد و حمام پایین شهر تنها مأمنی برای استعمال و مصرف مواد مخدر است و تنها حمامی که رضا و فرزندش به راحتی در حال شست و شوی و در واقع زدودن زنگار دنیا هستند که متعلق به هتل است که رضا با پول حاصل از کشتن یک شخص بدست آورده و برای رفاه خانواده اش کرایه کرده است و اینجاست که کیمیایی ارزش پول در قالب هر وسیله را نشان می دهد.


رضایی که یک تفنگ کمری همراه دارد به دنبال دوستش ناصر می رود که به همراه وی به دنبال شکار جدیدی برود که قاسم خان برایشان مشخص کرده است.

ناصر که در جنازه کش زندگی می کند و ادعای مردانگی دارد هم به درد خماری و نئشگی مبتلا است و در این راه حتی حاضر نیست پیرمردی را که در حال مرگ است با نعش کش به بیمارستان برساند. جالب آن که حتی رضا قهرمان فیلم هم به ضجه و ناله مردم بی اعتناست و اینجاست که تشویش عقاید مارکسیتی و توده گرایی و سرمایه داری و فرد گرایی ذهنی کیمایی مشخص می شود .

متاسفانه در این قسمت از فیلم لفظی ناشایست و ناسزایی در قالب ترجیع بند از سوی ناصر -حامد بهداد– به کار می رود که نویسنده این مطلب تنها به این اشاره می کند که عمده حاضرین در سال با شنیدن این قالب مستهجن بی نهایت متاسفانه شدند .


قابل ذکر است در فیلم انواع سوتی ها دیده می شود از جمله حضور پژو 206 و کولر گازی و...ه به نظر نویسنده این مطلب بر خلاف سایرین که این امر را گاف می دانند بیشتر آن را به همت و هدف کیمیایی جهت تداعی دوران نونی نزدیک می داند.


 


شهید سبزها زنده شد + عکس

رسانه‌های وابسته از جمله بی‌بی‌سی فارسی که خیلی زود از شنیدن خبر کشته شدن یک نفر در 25 بهمن خوشحال شده و اقدام به انتشار آن کردند پس از افشاگری رسانه ملی چیزی برای گفتن نداشتند.

در راستای دروغ پردازی های رسانه های فتنه، خبر کشته شدن امیرحسین خیاط طهرانچی نیز جز اخباری بود که بیش از پیش موجب رسوایی و بی اعتباری این جریان و رسانه هایش شده است.

رسانه‌های وابسته از جمله بی‌بی‌سی فارسی که خیلی زود از شنیدن خبر کشته شدن یک نفر در 25 بهمن خوشحال شده و اقدام به انتشار آن کردند پس از افشاگری رسانه ملی چیزی برای گفتن نداشتند.


 

البته درفضای مجازی اوضاع سایت های دروغ پراکن متشنج بوده و برای توجیه دروغ بزرگ خود اقدام به دروغ گویی های متعدد دیگری کرده اند که آن دروغ ها هم بسیار سطحی و غیرقابل باور است.


مانند محل تولد، محل تحصیل یا رشته تحصیلی فرد یاد شده( امیرحسین طهرانچی) که مورد شک و تردید آن سایت ها قرار گرفته بود.
اما کپی شناسنامه، کارت ملی و مدارک تحصیلی امیرحسین خیاط طهرانچی که در زیر مشاهده می‌شود حکم بایگانی پرونده آخرین دروغ فتنه یعنی کشته سازی امیرحسین خیاط طهرانچی را دارد.


 



 


سخنگوی دستگاه قضایی انتقال موسوی و کروبی به بازداشتگاه حشمتیه را تکذیب کرد.
سخنگوی دستگاه قضایی انتقال موسوی و کروبی به بازداشتگاه حشمتیه
را تکذیب کرد.


حجت‌الاسلام و المسلمین غلامحسین محسنی اژه‌ای در گفت‌وگو با ایسنا، اظهار کرد: اخبار منتشره از سوی برخی رسانه‌های معاند مبنی بر انتقال آقایان موسوی و کروبی به بازداشتگاه حشمتیه صحت ندارد.

سخنگوی وزارت امور خارجه نیز در نشست خبری صبح سه‌شنبه خود با خبرنگاران در پاسخ به سوالی درباره متهم کردن ایران از سوی مقامات آمریکایی به نقض حقوق بشر در پی ادعای بازداشت موسوی و کروبی گفت: این‌ها مسائل مربوط به داخل کشور ما هستند و مساله کاملا داخلی است و هیچ کشوری اجازه مداخله در امور داخلی کشور ما را ندارد و نخواهد داشت. مسائلی که مربوط به افراد مطرح می‌شود در چارچوب حقوقی و توسط مقامات قضایی رسیدگی خواهد شد و این موضوع نمی‌تواند دستاویزی برای آمریکایی‌ها و یا برخی کشورهای غربی قرار گیرد. در حال حاضر شاهد تحولاتی در کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا هستیم برای فرافکنی و تغییر صورت مساله سعی کنند همه توجه‌شان را به موضوعات غیرواقعی انحراف دهند


 
 


تحرك منافقين و موضع گيري آمريكا به نفع فتنه
تحرك منافقين و موضع گيري آمريكا به نفع فتنه
 
تهران- شهر ژنو مقر دفتر اروپايي سازمان ملل روز دوشنبه شاهد پيوند ناميمون منافقين و آمريكا در حمايت از جريان فتنه بود.

منافقين برخلاف ادعاهاي دولت هاي غربي مبني برتروريست شناختن آنها،با برخورداري ازمصونيت اهدايي دولت هاي غربي به راحتي در ژنو،محل برگزاري اجلاس شوراي حقوق بشر سازمان ملل متحد تجمع كردند.

اگرچه تجمع پنج نفره منافقين بيشتر نشست كافه اي بود تا حركتي سياسي چرا كه هيچ توجه اجتماعي را به خود جلب نكرد،اما نشان از حمايت هاي رياكارانه دولت هاي غربي از آنها دارد.
منافقين كه به دليل تعداد انگشت شمار دريكي از ميدان هاي شهر ژنو نتوانستند افكار و نظر عمومي را به خود جلب كنند،دركار خود ناكام ماندند و حتي اين تجمع پنج نفره آنها نيز از هم پاشيده شد.
درهمين راستا همچنين چندتن از منافقين توانستند با استفاده از اين چتر حمايتي وارد مقر اروپايي سازمان ملل شوند تا در جريان شانزدهمين اجلاس شوراي حقوق بشر سازمان ملل متحد،دست به بهره برداري و شانتاز تبليغاتي بزنند.
آنها در اين تجمع خود تابلو نوشته هايي به نفع جريان فتنه در دست داشتند.
همراه با اين تحركات،هيلاري كلينتون وزير امور خارجه آمريكا نيز كه در ژنو حضور دارد در سخنراني خود در شوراي حقوق بشرسازمان ملل متحد به حمايت از جريان فتنه پرداخت تا پيوند ميان آنها را آشكارتر سازد.


 




تاریخ: سه شنبه 10 اسفند 1389برچسب:,
ارسال توسط arman

فتنه‌گران سرمست دلارهای آمریکا و ریال‌های عربستان هستند

نایب رئیس کمیسیون قضایی مجلس گفت: فتنه‌گران دست دشمنان قسم خورده نظام را به گرمی فشردند و از دلارهای آمریکا و ریال‌های عربستان سرمست شدند لذا دست به فتنه‌گری زدند.

هامون نیوزبه گزارش از فارس حجت‌الاسلام موسی غضنفرآبادی نماینده مردم بم و عضو کمیسیون قضایی مجلس شورای اسلامی ظهر امروز سه‌شنبه به عنوان اولین ناطق میان‌دستور جلسه علنی، طی سخنانی گفت: ملت بزرگ ایران به دلیل اینکه از ظلم، ستم، حقارت، چپاول و تحقیر آمریکای دیوصفت و انگلیس روباه به ستوه آمده بود، 32 سال قبل با رهبری امام خمینی (ره) و با توکل به خداوند بزرگ سرود اسلام خواهی و آزادی‌خواهی را جلوتر از دیگر ملت‌ها سر داده است.

وی افزود: امروز نیز ‌ملت ایران با شعار "نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی "‌مسیر بالندگی را در پیش گرفته و اکنون پس از گذشت 32 سال با همان خروش و آرمان‌های اولیه پشت سر رهبر معظم انقلاب مسیر سعادت و عزتمندی را می‌پیماید.

نماینده مردم بم در مجلس ادامه داد: امروز ملت ایران توانسته الگوی یک حکومت اسلامی بر مبنای "نه شرقی نه غربی " را در دنیا به نمایش بگذارد، استکبار جهانی هم با همه توطئه‌هایی که انجام داد، نتوانست جلوی نفوذ این الگوی ارزشمند را به سایر کشورها بگیرد.

غضنفرآبادی خاطرنشان کرد: امروز مردم ایران به خود می‌بالند که صدای انقلاب آنان در سایر کشورها بلند شده و ملت‌ها شعار ملت ایران یعنی اسلام خواهی، آزادی خواهی و رهایی از سلطه استکبار جهانی و دولت‌های دست نشانده آمریکا را سر می‌دهند.

وی در ادامه تاکید کرد: روسیاهی تنها برای کسانی باقی مانده است که به جای کمک و همراهی با ملت ایران به ما خیانت کرده و به جای استفاده از آزادی به ارمغان آمده در کشور، نسبت به آن ناسپاسی کردند و برای لقمه‌ای نان، دست به وطن‌فروشی زدند.

نایب رئیس کمیسیون قضایی مجلس، افرادی که تحت پوشش یاران امام، انقلاب و اعتقاد به ولایت فقیه پا به میدان انتقام از ملت گذاشته‌اند را ملعون خواند و گفت: این افراد با ناجوانمردی تمام به ملت دروغ گفتند و از احساسات پاک برخی جوانان سوء استفاده کرده و بی‌شرمی را به اوج رساندند، آنها حتی به عاشورا و صاحب آن هم توهین کردند.

"فتنه‌گران دست دشمنان قسم خورده نظام را به گرمی فشردند و از دلارهای آمریکا و ریال‌های عربستان سرمست شدند لذا دست به فتنه‌گری زدند. "

غضنفرآبادی با بیان اینکه حتی بردن نام فتنه‌گران هم تهوع‌آور است، افزود: جانم فدای آن کسی باد که در فضای گرگ و میش فتنه با ترنم صدای خویش همگان را از چنگال گرگ صفتان رهایی بخشید و با فریاد «أین عمار» خروشی در ملت به وجود آورد تا این ملت در 9 دی فتنه و فتنه‌گران را در زیر گام‌های استوارشان له کنند.

این نماینده مجلس با بیان اینکه برخی انقلابیون دیروز، امروز به دنبال سهم‌خواهی هستند، اظهار داشت: برخی دندان‌های خود را تیز کرده‌اند تا به انقلاب ضربه بزنند.


 

 

خوشحالی یک مسئول بخاطر بورسیه فرزندش!

 

 

 

 

 

 

 
روایت خوشحالی یک مسئول از اعطای بورسیه یک دانشگاه غربی به فرزندش در حالی است که وزیر اطلاعات می‌گوید سرویس‌های جاسوسی بیگانه برای فرزندان مسئولان ایران برنامه دارند و یکی از شگردهایشان نفوذ در آنها از طریق برقراری ارتباط علمی و پژوهشی است.

هامون نیوزبه گزارش ازجهان حساسیت‌ها نسبت به فرزندانی از مسئولان که در خارج از کشور تحصیل می‌کنند زمانی بیشتر شد که وزیر اطلاعات از برنامه سرویس‌های جاسوسی استکبار در جذب آقازاده‌ها خبر داد. حیدر مصلحی در این باره گفت: سرویس‌های جاسوسی در زمینه جذب آقازاده‌ها بسیار فعالند به طوری که به سراغ آنها می‌روند و از راه‌های دلسوزانه وارد می‌شوند و از این طریق آنها را با خود همراه می‌کنند و فرد را در موقعیتی قرار می‌دهند که راه برگشتی برای وی باقی نماند لذا مسئولان و نخبگان باید بسیار مراقب باشند.

حجت الاسلام مصلحی خاطرنشان کرد: سرویس‌های جاسوسی با برقراری کردن ارتباطات فامیلی، دوستی و علمی و پژوهشی راه‌های نفود در آدم‌های مختلف را پیدا می‌کنند.

حسن مسلمی نائینی - مدیرکل بورس و امور دانشجویان خارج وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در گفتگو با خبرنگار مهر در حالی که اعلام کرد اطلاعات خاص و زیادی درباره فرزندان آقازاده ها که برای تحصیل از کشور خارج شده اند ندارد، خاطرنشان کرد: مسئولان کشور، فرزندانشان را به هر کجای دنیا که برای تحصیل می فرستند مواظب باشند که عوامل بیگانه شاید با اعطای بورس دانشگاههای خارجی، در اختیار قرار دادن امکانات دیگر و یا حمایت های مالی مختلف از فرزندان آنها بخواهند در آنها نفوذ کنند.

این مقام مسئول وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در حالی که خوشحالی برخی مسئولان بخاطر اعطای بورسیه دانشگاه خارجی به فرزندانشان را روایت می‌کرد گفت: با یکی دو مسئول که صحبت می‌کردم خوشحال بودند که دانشگاه‌های غربی به فرزندانشان بورس تحصیلی داده‌اند. فرزندان این مسئولان هم اتفاقا بچه‌های خیلی خوب و شایسته‌ای هم هستند. به این مسئولان گفتم که معلوم است وقتی فردی فرزند یا وابسته به یک مسئول باشد نه تنها دانشگاه‌های خارج به وی بورس می‌دهند بلکه فرش قرمز هم برایشان پهن می‌کنند تا به آنجا بروند.

مسلمی نائینی افزود: اخیرا یکی از همان مسئولانی که خوشحالی می‌کرد دانشگاه غربی به فرزندش بورس تحصیلی داده است، فرزندش را به ایران بازگرداند. مسئولان خیلی باید مواظب باشند. مسئولان باید بدانند که دانشگاه‌های خارجی همین طوری به فرزندانشان بورسیه نداده است و این را هم در نظر بگیرند که چون فرزاندانشان را شناخته‌اند و فهمیده‌اند که یک وابستگی به مسئولان کشور دارند به آنها بورس اعطا کرده‌اند.


 

 

نظر شریعتمداری درباره موضع‌گیری اخیر آیت‌الله هاشمی
این روزها، مرزبندی دیر هنگام برخی از شخصیت‌ها با فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88 و سران وطن فروش و ضد انقلابی آن به یکی از موضوعات بحث‌انگیز درعرصه سیاسی کشور تبدیل شده است.

 

حسین شریعتمداری مدیر مسئول روزنامه کیهان در یادداشت روز امروز سه‌شنبه 10 اسفند 89 کیهان تحت عنوان "راهکار روشن " نوشت:

1- این روزها، مرزبندی دیر هنگام برخی از شخصیت‌ها با فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88 و سران وطن فروش و ضد انقلابی آن به یکی از موضوعات بحث‌انگیز درعرصه سیاسی کشور تبدیل شده است و گمانه‌زنی‌ها و نظرات متفاوتی را درباره انگیزه این شخصیت‌های تاکنون خاموش و چگونگی مواجهه و برخورد با آنان در پی داشته است. شماری با استناد به سکوت غیرقابل توجیه آنان طی 18 ماه گذشته، حرکت اخیر این عده را در حد و اندازه یک «تاکتیک» ارزیابی می‌کنند و براین باورند که مرزبندی اخیر آنها با هدف عبور از رسوایی نفرت‌انگیزی است که سران و عوامل فتنه با آن روبرو شده‌اند. رسوایی ناشی از همراهی و همکاری آشکار با مثلث آمریکا، انگلیس و اسرائیل، ائتلاف مشمئز کننده با گروه‌های ضدانقلاب، نظیر منافقین، بهایی‌ها، سلطنت طلب‌ها، مارکسیست‌ها، کومله، دموکرات، گروهک تروریستی ریگی و تمامی جریاناتی که در لیست جرثومه‌های فساد و تباهی قابل فهرست شدن هستند. در مقابل، شمار دیگری، مرزبندی شخصیت های یاد شده را نشانه پشیمانی و توبه و بازگشت واقعی آنان به دامان نظام و انقلاب تلقی می کنند و براین باورند که با توجه به اصل شناخته شده «توبه پذیری» و «رأفت اسلامی» باید از بازگشت آنان استقبال کرد و سکوت 18 ماهه آنها را -اگرچه قابل توجیه نیست- به حساب خطای فاحش نوشت و نه «خط سیاسی» و بینش استحاله شده آنان.

و اما، کدامیک از این دو دیدگاه پذیرفتنی است و یا به واقعیت نزدیکتر است؟
2- برای پاسخ به پرسش یاد شده، ابتدا باید دو مقوله «تحلیل انگیزه» و «چگونگی برخورد» را جدای از یکدیگر به ارزیابی نشست. این تفکیک به مفهوم آن نیست که «انگیزه»ها را در «چگونگی برخورد» نادیده بگیریم چرا که در این صورت، «ساده انگاری» و «خوش باوری» می تواند راه را بر نتیجه گیری نهایی در چگونگی برخورد سد کند و یا دست کم آن که ارزیابی یاد شده را برای رسیدن به «چگونگی برخورد» به بیراهه بکشاند.
دو دیدگاه یاد شده در «تحلیل انگیزه» شخصیت های مورد اشاره از مرزبندی اخیرشان با فتنه 88، تفاوت نظر جدی دارند و این «تفاوت» چیزی در حد «تضاد» است. گروه اول، مرزبندی اخیر را فقط یک «تاکتیک» می داند و گروه دوم، آن را بازگشت واقعی از خطای 18 ماهه تلقی می کند. مطابق نظر اول، مرزبندی شخصیت های تاکنون خاموش، یک ترفند است که پذیرفتنی نیست و نباید فریب آن را خورد و براساس نظر دوم؛ مرزبندی یاد شده نشانه بازگشت آنان است و بایستی با خوش بینی به آن نگریست و نتیجه برخاسته از این خوشبینی را نیز پذیرفت.

تا اینجا دو دیدگاه کاملاً متضاد درباره «انگیزه» شخصیت های یاد شده از مرزبندی اخیر آنان در میان است، اما، آیا دو دیدگاه متضاد می توانند در مرحله «چگونگی برخورد» با یکدیگر نزدیک شده و به نتیجه واحدی برسند؟

3- «اپوزیسیون» یا «جریان مخالف» در فرهنگ سیاسی، تعریف مشخص و شناخته شده‌ای دارد و به یک یا چند گروه و حزب سیاسی گفته می‌شود که در چارچوب قانون اساسی و مرزهای تعریف شده یک نظام حکومتی فعالیت می‌کنند و مخالفت آنها، یعنی آنچه باعث می‌شود که «اپوزیسیون» نامیده شوند، از نوع مخالفت با فلان حزب یا گروه و جمعیت سیاسی است که قوه مجریه یا مقننه را در اختیار دارند. تمامی نظام‌های حکومتی «مردم سالار» حضور «اپوزیسیون» با تعریف یاد شده که در همه جای دنیا «پذیرفته شده» نیز هست را می‌پذیرند و جمهوری اسلامی ایران به گواهی تاریخ 32 ساله آن در این زمینه سرآمد و پرچمدار تمامی نظام های حکومتی دنیاست. و طی سه دهه گذشته بارها قوه مجریه و مقننه میان احزاب و گروه های سیاسی درون نظام که سلیقه های سیاسی و اجرایی متفاوت و گاه متضادی داشته اند دست به دست شده است و می شود.

و اما، حزب و گروهی که در چارچوب قانون اساسی و مرزهای تعریف شده یک نظام حکومتی فعالیت نمی‌کند و اهداف خود را بیرون از این دایره تعریف کرده و به سوی آن حرکت می کند، «اپوزیسیون» به مفهوم رایج و شناخته شده آن در فرهنگ سیاسی و روال پذیرفته شده در دنیای امروز - و دیروز- نیست.

این دسته از احزاب و گروه‌ها را در همه جای دنیا، «برانداز» می‌نامند و در هیچ کشوری نه فقط به آنها اجازه فعالیت نمی‌دهند، بلکه به شدت و بدون کمترین ملاحظه آنها را سرکوب می‌کنند و این سرکوب را به حق، دفاع از مردم و منافع ملی کشور خویش می‌نامند.

«اصلاحات» یا «رفرم -REFORM» نیز اینگونه است و گروه های اصلاح طلب در چارچوب تعریف شده یک نظام حکومتی فعالیت کرده و هنجار دادن به ناهنجاری ها و سامان بخشیدن به نابسامانی ها را دنبال می کنند ولی اگر جریانی در پوشش «اصلاحات»، اهداف خود را بیرون از دایره نظام تعریف کرده و دنبال کند، در همه جای دنیا به عنوان جریان «برانداز» شناخته شده و حاکمیت ها برای حفظ منافع ملی و دفاع از مردم به سرکوب آنها روی می آورند.

4- با توجه به تعریف یاد شده از «اپوزیسیون»، جریان فتنه برخلاف آنچه که مقامات و رسانه‌های بیگانه و مخصوصاً مثلث آمریکا و اسرائیل و انگلیس ادعا می‌کنند «اپوزیسیون» نبوده بلکه جریانی تحت مدیریت بیرونی و ستون پنجم داخلی نظام بود که با هدف کودتای - به زعم خودشان- نرم علیه اسلام و انقلاب تدارک شده و با حمایت آشکار و همه جانبه مالی، سیاسی، تبلیغاتی و اطلاعاتی دشمنان بیرونی به میدان فرستاده شده بود. این واقعیت به اندازه ای آشکار و بی پرده است که درک آن برای کندذهن ترین افراد نیز به آسانی امکان پذیر بوده و هست. بنابراین چگونه می توان پذیرفت برخی از شخصیت های سیاسی با سابقه که سه دهه در پست های کلیدی و حساس نظام حضور فعال داشته‌اند، این نکته بسیار بدیهی را درک نکرده و بعد از گذشت 18 ماه به درک آن رسیده اند؟! از این زاویه باید به گروه اول حق داد که مرزبندی اخیر شخصیت های مورد اشاره را «تاکتیکی» تلقی کنند و نسبت به عواقب آن نگران بوده و این مرزبندی را از جنس همان سکوت غیرقابل توجیه ارزیابی کنند.

5- و اما، توبه واقعی خطاکاران هم واقعیت غیرقابل انکاری است که در چرخه تاریخ- چه گذشته و چه معاصر- نمونه‌های درخور توجهی دارد و در آموزه های اسلامی- و همه ادیان الهی- نیز به آن سفارش اکید شده است، بنابراین دیدگاه دوم درباره انگیزه شخصیت های یاد شده را نمی‌توان به آسانی رد کرده و نادیده گرفت، مخصوصاً آن که در اسلام، نفی توبه و پرهیز از پذیرش عذر تقصیر خطاکاران به شدت نهی شده است.

از این زاویه، باید به صاحبان دیدگاه دوم نیز حق داد که وقتی مرزبندی شخصیت های یاد شده را می بینند، استقبال از بازگشت آنان را ضروری بدانند. طیف دوم بر این باورند که اگر مرزبندی مورد اشاره آنگونه که طیف اول معتقد است، تاکتیکی باشد، این تاکتیک در ادامه راه نمی تواند دوام بیاورد بنابراین پذیرش آن نه فقط زیانی ندارد، بلکه دندان طمع دشمنان بیرونی را هم کند می کند.

گفتنی است مرزبندی شخصیت‌های یاد شده عصبانیت محسوس و اعلام شده دشمنان بیرونی را در پی داشته است تا آنجا که این مرزبندی را یکی از دستاوردهای روز 25 بهمن ماه برای جمهوری اسلامی ایران نامیده و در تحلیل های خود آورده اند «حرکت 25 بهمن ماه عرصه سیاسی ایران را از سه قطب موافقان نظام، مخالفان نظام و قطب خاکستری(!) به دو قطب موافق و مخالف تبدیل کرد و کسانی که ماهیتاً دلبسته نظام هستند بایستی حضور در یکی از دو قطب موافق و مخالف را می پذیرفتند و بسیار طبیعی بود که قطب موافق را انتخاب کنند.»

6- و اما، اکنون نوبت پرداختن به مقوله دوم، یعنی «چگونگی برخورد» است و این که آیا دو دیدگاه متفاوت یاد شده درباره «انگیزه مرزبندی» می‌توانند در «چگونگی برخورد» نظر و نگاه واحد و مشترکی داشته باشند؟ پاسخ این سؤال «مثبت» است و آن، این که شخصیت های یاد شده نباید از این پس در پست های کلیدی و حساس نظام که با انتخاب مردم واگذار می شود به کار گرفته شوند. این «راه کار» و «چگونگی برخورد» ضمن آن که با هیچ یک از دو دیدگاه مورد اشاره مغایرت و منافاتی ندارد، دغدغه ها و نگرانی های به حق مردمی که طی 18 ماه گذشته با بصیرت مثال زدنی و هوشیاری و از خودگذشتگی در برابر فتنه همه جانبه مثلث آمریکا و اسرائیل و انگلیس و تمامی گروهها و احزاب ضدانقلاب و منافق داخلی و خارجی ایستاده اند را نیز برطرف می‌سازد.

و البته در واگذاری مسئولیت‌های انتصابی، حکمت‌ها و مصالحی است که علاوه بر باورهای دینی تجربیات 3 دهه اخیر هم بر حکیمانه بودن آن گواهی می‌دهد و این فقره در سیره معصومین علیهم السلام نیز بارها دیده شده است.


 

 

مرفهین بی درد و دروغی به نام «جنبش» میزان رای شمیران است نه ایران!

«جرس» در گزارشی به نقل از یک شاهد عینی حادثه سازی 25 بهمن نوشت: ایران با کشورهای ملتهب منطقه متفاوت است. ما در مصر و تونس شاهد حضور متمرکز مردم هستیم. نکته دیگر این است که در آن کشورها بازوهایی چون بسیج و سپاه وجود ندارد. همچنین این کشورها دارای روابط حسنه ای با غرب هستند در حالی که در ایران کاملا برعکس است.
این رسانه راه اندازی شده از سوی سرویس جاسوسی MI6 انگلیس و فعال در فتنه سبز می افزاید: همراهان جریان سبز از طبقه مرفه بوده اند که در نیاوران، تجریش و سعادت آباد و... ساکن هستند در حالی که در محلاتی مانند نازی آباد، خزانه، امیریه، منیریه و... سکوت محض حاکم است.
دروغ بزرگ نهفته در گزارش میدانی ارگان حلقه لندن این مطلب است که ادعا کرده غیر از معدودی افراد مرفه بالاشهری- و البته شماری از بقایای گروهک ها- بقیه مردم در سکوت محض هستند حال آن که اگر گزارشگر جرس کور نبود، هویت واقعی مردم تهران و سراسر کشور را در حماسه های بزرگی نظیر نهم دی ماه 1388 و 22بهمن سال گذشته و امسال گزارش می کرد. در حرمت شکنی عاشورای سال گذشته (6 دی 88) نیز همین مردم بودند که از هیئت ها و تکایا به سمت اوباش رفتند و در کمتر از ساعتی آنها را فراری دادند. اگر هم در مواقعی میلیشیای منافقین و مرفهین بی درد بعضا به صورت نقطه ای و لکه ای آفتابی شده اند، صرفا از سر خویشتن داری همین مردم بوده است و الا برای ملتی که جنایتکارانی چون صدام و لشکر منافقین- در عملیات مرصاد- را تا دروازه های جهنم بدرقه کرد، جارو کردن


 
 

 

 
 
 

 

در پس نقاب فتنه


 


انتخابات دهم ریاست جمهوری و حوادث بعد از آن را باید یکی از پیچیده ترین شرایط سه دهه گذشته انقلاب اسلامی می دانست که به واسطه خیلی از ظرفیت ها و واقعیت های جمهوری اسلامی محک خورد و مورد آزمون قرار گرفت . در چنین بستری بسیاری از واقعیت های مکتوم آشکار شده باورهای زیادی رنگ باخت و باورهای زیادی از نو ساخته شد و در مواردی تحلیل ها از افراد وگروه ها و مجموعه ها اصلاح و باسازی و در مواردی  تصدیق و تعمیق شد . کار از یک دروغ بزرگ شروع شد .اعلام پیروزی در انتخابات،در حالی که هنوز شمارش آرا آغاز نشده بود .فردای آن روز سبز بر نیزه شد و خیابان های مرکزی تهران به آشوب کشیده شد.شاید نوشتن از نگاه احساس و زاویه توصیف وقایع در بارهء پرده های پی در پی میدان داران اهانت به مقدسات ملت جایز نباشد و فقط لازم باشد تحلیل کرد و استدلال آورد،اما تاسوعا و عاشورا و بویژه صبح عاشورا، مبین احساس نابی است که اگر این احساس نبود، عقلانیت ها در پشت چهره ها  و شعار های نقابدار به بیراهه می رفت که البته در سال 88به این سمت رفته است .محور اصلی حرکت جریان فتنه بعد از انتخابات به عقب راندن نظام در مواضع اصولی آن بود و رهبر انقلاب هدف مرکزی این راهبرد محسوب می شد . ایستادگی در رهبری وقاطیت ایشان به رغم فشارها،جریان فتنه را در مقاطع گوناگون کاملا مایوس کرده است. در روزهای ابتدائی بعد از انتخابات یکی از محورهای اصلی جریان فتنه ،فشار از پایین و چانه زنی از بالا بود که طی روزها ی دیگر ادامه پیدا کرد ولی خطبه های نماز جمعه 29خرداد نقطه ی یأس آنها شد در حوادث روزهای بعد از خطبه های نماز جمعه ،روز قدس،13آبان ،16آذر،عاشورا و تاسوعا تا 22بهمن همین خواسته محور اصلی بود.بعد از حادثه ی تلخ روز عاشورا و راهپیمایی 9دی برخی چانه زنی ها از سوی جریان فتنه به شکل های گوناگون مکتوب و شفاهی به منظور تنازل نظام و رهبری از مواضع اصولی صورت پذیرفت اما همه تلاشهای در برابر قاطعیت رهبری ،ناکام ماند در نهایت روز 22 بهمن یک نقطه ی پایان در استراتژی فشار از پایین و چانه زنی از بالا درجریان فتنه بود.حوادثی مانند هتک حرمت عاشورا وراهپیمائی عظیم و پر ابهت ملت ایران در روز 9دی بویژه راهپیمائی بی سابقه 22بهمن بعد از 8ماه فتنه گری،موجب شد جریان فتنه به عناصر کلیدی آن در حوزه ی سیاسی و حاکمیت و مهم تر از آن از نظر پایگاه اجتماعی مانند:تجمع و راهپیمائی ، نظام انقلاب و رهبری را در بین مردم بی اعتبار کند،در بین ملت ایران بی اعتبار شوند. بهره برداری از حوادث وآشوب های این روز،از جمله اقداماتی بود که در دستور کار دشمنان انقلاب قرار داشته که در راستای تحریکات و اقدامت جریانات سکولار، گروهک های ضد انقلاب،سلطنت طلب ها،منافقین ،فرقه ی ضاله ی بهائیت و...در روز عاشورا از نکات قابل توجهی است که عمق اهداف ضد انقلابی و غیرقانونی آنها را برای ضربه زدن به نظام اسلامی نشان می دهند.هرگز از اذهان عمومی محو نمی شود که در اغتشاشات روز عاشورای حیسنی سال گذشته که منجر به هتک حرمت قرآن مجید و این روز مقدس شد،فتنه گران با هجوم به دسته های عزاداری ،حمله به نمازگزاران ظهر عاشورا،آتش زدن خیمه های عزاداری ،چگونه ده ها نفر از مردم و نیروهای انتظامی را مجروح کرده و چند تن را هم به قتل رساندند.متاسفانه روشن بود که این افراد به شکل سازماندهی شده برای درگیری حاضر شده اند که در یکی از این موارد حضور پر رنگ بهائیان در اغتشاش روز عاشورا قابل تأمل است در این روز مأموران امنیتی،تعدادی از شهروندان بهایی را در تهران بازداشت کردند که باتوجه به قرار داشتن تشکیلات مرکزی بهائیان در اسرائیل کاملا مبرهن است که رژیم صهیونیستی از این فرقه به عنوان ابزاری برای فعالیت علیه جمهوری اسلامی استفاده می کند.نکته ی قابل توجه دیگر در این  جریانات،حمایت دشمنان قسم خورده ی نظام جمهوری اسلامی ایران از فتنه گران و اغتشاش گران است.دولت اوباما حمایت قاطع خود از اغتشاش گران روز عاشورا را اعلام می کند و آنها را شهروندانی می نامد که در جست وجوی حقوق جهانی خود هستند.حمایت دولت آمریکا از جنبش سبز وآشوب طلبان روز عاشورا در حالی صورت می گرفت که رسانه های بیگانه و ضد انقلاب نظیر شبکه ی تلویزیونی بی بی سی ، العربیه و صدای آمریکا برنامه ریزی مفصل و طولانی مدتی را برای ایجاد درگیری و آشوب در روز عاشورا در نظر گرفته بودند اما آتش این فتنه با حضور مردم حاضر در صحنه و بصیرت نیروهای ارزشی خاموش شد.اما 9دی طومار این توهمات را با شدت تمام در هم پیچید ؛این روز هم از نظر کمیت و هم از حیث کیفیت،بی شک پرشور ترین روز تاریخ جمهوری اسلامی ایران بود.

این راهپیمائی ،آنچنان عظیم بود که سران فتنه دست و پای خود را گم کردند و با وجود درک اندکشان از معادلات سیاسی،متوجه شدند هرگاه این مردم حس کنند فرد یا جریانی اعتقاداتشان را آماج اهانت های خود قرار داده اند با حضور میلیونی خود،«مهرباطل»برپیشانی آنها میزنند.از برکات 9دی،بیمه ی انقلاب اسلامی تا سالهای سال بود.


 

 

اذعان رسانه های غربی در رابطه با تحولات خاورمیانه؛ نفوذ رو به رشد ایران در منطقه

در پی تحولات سیاسی مهم اخیر در خاورمیانه و شمال آفریقا سایت دویچه وله به نقل از روزنامه آلمانی "هامبورگر آبندبلات" در تفسیری درباره تحولات کنونی خاورمیانه و شمال آفریقا نوشت:«گسترش تحولات سیاسی و تغییر نظام‌های حکومتی در برخی کشورهای عربی توازن قدرت در منطقه را بیش از پیش دستخوش دگرگونی‌های غیرقابل منتظره‌ای خواهد کرد، به نظر برخی تحلیل‌گران، تحولات کنونی این کشورها می‌تواند در کوتاه‌مدت به سود ایران تمام شود.»

 پس از تحولات سیاسی و سقوط دیکتاتورهای حاکم بر برخی کشور های عربی و به خطر افتادن منافع رژیم صهیونیستی، سایت آلمانی دویچه وله در تحلیل این وقایع نوشت:«تغییرات در کشورهای عربی بی‌شک تعادل سیاسی گذشته اسرائیل را نیز برهم خواهد زد، از اسرائیل باید به عنوان قدرت اتمی غیررسمی یاد کرد که هنوز توان لازم نظامی برای مقابله با برخی کشورهای عربی دشمن همچون لبنان (حزب‌الله)، سوریه و ایران را ندارد اما از آنجا که اسراییل دارای قراردادهای صلح جداگانه‌ای با اردن و مصر است، خطر بروز جنگ و تهدیدات نظامی در شرایط کنونی را برای تل‌آویو منتفی می‌کند.»

 سایت دویچه وله در ادامه ی تحلیل خود اضافه کرد:«برخی از تحلیل‌گران سیاسی به‌رغم تفاوت‌های اساسی میان کشورهای عربی و کشورهای اروپای شرقی اهمیت تحولات اخیر را همانند دوران پایانی بلوک سوسیالیستی در اواخر دهه 1980 ارزیابی می‌کنند.»

 شایان ذکر است، بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم غاصب صهیونیستی در واکنش به این خبر دویچه وله گفته است:«خطر امنیتی علیه اسرائیل با توجه به اوضاع به هم ریخته منطقه افزایش یافته است، ایران از وضعیت بحرانی منطقه به ویژه کشور مصر بهره برداری می کند.»

 گفتنی است که واشنگتن تایمز در یکی از شماره های اخیر خود نوشت، « اتفاقات اخیر خاورمیانه و شمال آفریقا ادامه همان راهی است که آیت الله خمینی آغاز کرد، اینک به رغم ارزیابی غلط تحلیلگران غربی، نفوذ ایران رو به افزایش است و شاید در آینده شاهد پایان حیات اسرائیل باشیم.»


 

 

مدیر اسرائیل پروژکت عنوان کرد؛ دلیل حمایت رژیم صهیونیستی از جنبش سبز

جاستین الیوت خبرنگار پایگاه اینترنتی سالن، با " آلن السنر"، مدیر اصلی روابط عمومی گروه "اسرائیل پروژکت"، مصاحبه ای داشت که طی آن، برخورد دوگانه حمایت رژیم صهیونیستی از جریان فتنه در ایران و همچنین عدم حمایت این رژیم از مبارزان مصری را جویا شد و وی گفت : که برخورد دوگانه حمایت رژیم صهیونیستی از جریان فتنه در ایران و همچنین عدم حمایت این رژیم از مبارزان مصری به خاطر این است که دولت مصر معاهده سازش با اسرائیل دارد، ولی ایران نگاه مسالمت آمیز نسبت به اسرائیل ندارد.

جاستین الیوت گزارش داد: مساله نگران کننده اسراییل، این احتمال است که جریان اسلامی بتواند پس از سقوط دولت مبارک قدرت را به دست گیرد. بنابراین واکنش گروه‌های طرفدار اسرائیل در ایالات متحده نسبت به جریانات طالب دموکراسی مصر – که عمدتا آشکارا نسبت به خواسته‌های دموکراتیک جریان سبز ایران در سال 2009 موضع گیری موافق نشان داده بودند- موضوع جالبی برای مطالعه به نظر می‌رسید.

"السنر" در تحلیل خود از وضعیت موجود که امروز وبسایت گروه "اسرائیل پروژکت" به بحث در آن خصوص پرداخته بود، ادعا می‌کند، اعتراضات عربها در مصر "استقامت و پایداری" اسرائیل را پررنگ می‌سازد. اما تحلیل وی صریحا در حمایت یا مخالفت با اعتراضات مصریان مطلبی بیان نمی‌دارد. من از وی پرسیدم آیا این گروه موضع گیری خاصی در برابر این جریانات دارد؟

او می‌گوید:" مسلما مانند تمام آمریکایی‌ها و اسرائیلیان و دیگران، ما با دقت بسیاری ناظر بر رخدادهای مصر هستیم. ما به خوبی می‌دانیم دولت مبارک که 30 سال بر سر کار بود دولتی استبدادی بوده است. ما می‌فهمیم که در این دولت انتخابات آزاد و عادلانه وجود نداشته است. همچنین می‌دانیم که این دولت در سال 1979 با اسرائیل صلح کرده است و بهای این صلح برای پیشینیان مبارک به قیمت جان آنها تمام شده است."

تاریخ: سه شنبه 10 اسفند 1389برچسب:,
ارسال توسط arman

پاسخ به اظهارات پسر محسن هاشمی

عباس سلیمی نمین در پاسخ به جوابیه علیرضا هاشمی به وجود چند تناقض در کتاب خاطرات آقای هاشمی اشاره کرد.
  عباس سلیمی نمین در پاسخ به اظهارات پسر محسن هاشمی به اولین تناقض تاریخی جوابیه اشاره و تصریح شده است: آیا با پس و پیش شدن متن سخنرانی امام- که طی آن افراد مدافع صلح با صدام مورد سرزنش و نکوهش قرار گرفته بودند-در محتوای کلام ایشان هیچ گونه تغییری حاصل نشده بود؟ خواننده حتی اگر فرصت نداشته باشد که با مراجعه با اصل متن به تطبیق ساده بپردازد آیا انتظار دارید که به سهولت بپذیرد که در متن جابه جایی صورت بگیرد.

در فراز دیگری از این جوابیه به تناقض موجود در عزل آیت الله منتظری اشاره شده و آمده است: اخیرا تلاش می شود تا تاریخ انقلاب اینگونه جعل شود که آیت الله منتظری به دلیل انتقادات فراوان از انحرافات در مدیریت کشور و دفاع از حقوق مردم، حتی مخالفان نظام از سوی امام عزل شده که، ارائه چنین تصویر خلاف واقع از امام در شکل گیری نگاه کسانی که آن ایام را درک نکرده اند یا مطالعه چندانی پیرامون علت واقعی عزل آقای منتظری ندارند بی تاثیر نخواهد بود.

سلیمی نمین در ادامه از اختفا کاری انتقاد و آورده است: راوی در خاطرات سال ۱۳۶۳ مدعی می شود که تصمیم اصولی برای حذف شعار مرگ بر آمریکا و مرگ بر شوروی گرفته شد و امام هم موافقت کردند اما در انتهای همین کتاب راوی فراموش می کند که چه روایتی را از خود به ثبت رسانده است لذا مجددا ادعا می کند که قرار است در صورت پیروزی در عملیات شعار مرگ بر آمریکا و مرگ بر شوروری از سوی ایشان به امام داده شود.

در ادامه به تناقض های موجود در مک فارلین اشاره و تصریح شده است: در روایت آقای علی هاشمی برادزاده راوی محترم ایشان با دوستانشان برای تفریح به بلژیک رفته بودند که آمریکایی ها با او تماس می گیرند اما در روایت آقای محسن هاشمی، علی به همراه همسرش برای معالجه به لندن رفته بود که به وسیله کاردار ایران به امریکایی ها مرتبط می شود.

وی از ارائه اطلاعات غلط به امام انتقاد و تصریح می کند: اعضای محترم خاندان هاشمی که اصرار بر پنهان نگهداشتن خطاها دارند می توانند ارائه اطلاعات غلط به امام در مورد سفر علی هاشمی به آمریکا را از طریق مرحوم حاج احمد آقا را کتمان کنند؟

 

جنبش سبز مدتهاست که مرده

بسیاری از مقامات آمریکایی معتقدند جنبش سبز مدتهاست که مرده و ارزش ندارد که بیشتر از این ایران را با خود دشمن سازند. تنها راه آمریکا راه اندازی جنش سبز2 می باشد.
  پایگاه اینترنتی فصلنامه  "فارین افرز" ارگان شورای روابط خارجی آمریکا در مقاله ای تحت عنوان «جنبش سبز 2 چگونه حمایت آمریکا از مخالفین می تواند منجر به پیروزی آنها شود؟» منتشر کرد که در آن بر لزوم ادامه حمایت آمریکا از جنبش سبز تأکید کرد.

این مقاله در استدلالی بیان می دارد: «شورش مصر سبب از بین رفتن ترس برخی از مخالفان ایرانی شده است؛ مشاهده حمایت اوباما از مصریان در مواقع بحرانی این شورشِ چند هفته‌ای مصر، بسیاری از فعالان ایرانی را متقاعد ساخته است که پشتیبانی اوباما این نیرو را به مخالفان ایرانی می‌دهد تا پس از یک مدت زمان طولانی بتوانند با مقامات و حاکمان مجددا مقابله کنند.»

این مقاله که حمایت مطلق آمریکا از دیکتاتورها قبل از سقوطشان را نادیده می گیرد می افزاید: «هر چند اوباما برای حمایت از شورش مردم مصر چند روزی صبر کرد، اما وی با انجام این کار این پیام را فرستاد که آمریکا به ارتش مصر فشار نخواهد آورد تا حسنی مبارک را بر سر قدرت نگه دارد و این امر سبب جرات بخشیدن به مخالفان مصر شد. یک چنین حمایتی می‌تواند در مورد ایران نیز کارساز باشد.»

این مقاله ضمن اذعان به اینکه آمریکایی بودن، لکه ننگ هر جنبشی است می گوید: « اکنون بعد از وقایع پس از انتخابات ایران در سال 2009، دیگر درست نیست که بگوییم حمایت آمریکا از جنبش مخالفان ایران سبب لکه‌دار شدن این جنبش می‌شود زیرا مشخص شده است که شورش مصر و قیام‌های منطقه خاورمیانه، مردمی، محلی، و مستقل از آمریکا می‌باشند. با این وجود، باید دید که آیا آمریکا آماده است تا به همان صورت که از معترضان مصری حمایت کرد از جنبش سبز نیز حمایت کند.»
ارگان شورای روابط خارجی آمریکا همچنین با اعتراف به مرگ جنبش سبز می افزاید: «بسیاری از مقامات آمریکا معتقدند جنبش سبز مدتهاست که مرده و ارزش ندارد که بیشتر از این ایران را با خود دشمن سازند. با این حال، آمریکا خیلی زود جنبش سبز را در سال 2009 کنار گذاشت. تغییرات اساسی نیاز به زمان دارد. در واقع، ممکن است ایرانیان برای مقابله با رژیم خود خیلی بیشتر از مصریان نیازمند حمایت آمریکا باشند.امروز شاید تنها راه آمریکا راه اندازی جنش سبز 2 باشد.»

این مقاله یکی از راههای حمایت مجدد آمریکا از جنبش سبز ایران را تامین فناوری مورد نیاز برای مخالفان عنوان کرد: «اگر فناوری سطح بالایی در اختیار مخالفان حکومت ایران قرار گیرد آنها خواهند توانست تا با دولت مقابله کنند.»
این مقاله بر لزوم نامرئی بودن حمایت آمریکا از جنبش سبز تاکید کرد و گفت: «حمایت غرب از جنبش سبز می‌تواند سبب تقویت مخالفان گردد اما به شرطی که واشنگتن سعی نکند رژیم فعلی را با حکومتی به سبک دموکراسی غربی عوض کند و از این رو آمریکا نباید به مردم ایران شکل حکومت‌شان را دیکته کند.»

این مقاله با استناد به یک نظرسنجی  ادعا کرد: طبق نظرسنجی اخیر تلفنی موسسه صلح بین‌الملل از مردم ایران، اکثر مردم ایران خواستار ایجاد روابط نزدیک‌تر با آمریکا هستند.
بر اساس گزارش ارگان شورای روابط خارجی آمریکا مقامات واشنگتن اظهار داشته‌اند که از این به بعد زبان محکم‌تر، بخشی از رویکرد رسمی واشنگتن نسبت به ایران خواهد بود. چنانچه هیلاری کلینتون در صحبت‌های اخیرش در مورد حوادث ایران گفته است: «ما باید کاری کنیم که نظام سیاسی ایران، صدای مخالفان ایرانی را بشنود».

 

اخراج از کلاس به جرم حفظ حجاب در ایران!
هفته گذشته طی اقدامی عجیب و هتاکانه یکی از اساتید دانشکده شیمی دانشگاه تربیت معلم دانشجوی دختر را به دلیل استفاده از پوشش چادر از آزمایشگاه اخراج کرد.

به گزارش خبرنامه دانشجویان ایران، روز 2 اسفند پس از حضور یکی از دانشجویان محجبه همراه با چادر در آزمایشگاه دانشکده شیمی استاد "ا.ش" با بیان این جمله که " اگر می خواهی با چادر در کلاس حاضر شوی دیگر سر کلاس من نیا " وی را از کلاس اخراج کرد.

لازم به ذکر است که این عمل شنیع در حالی روی داد که متاسفانه با تسامح مسئولین دانشگاه موارد دیگری نیز از اینگونه اقدامات ضد اسلامی در دانشگاه تربیت معلم دیده شده است.

دانشجویان دانشگاه تربیت معلم با محکومیت شدید این عمل سخیف خواستار برخورد شدید مسئولان با این فرد هتاک شدند.

نکته قابل ذکر آنکه قانون منع استفاده از چادر در آزمایشگاه ها و بخش های پزشکی در سایر دانشگاه ها همچون دانشگاه شاهد باعث ایجاد تنش برای دانشجویان محجبه و چادری شده و بارها نمونه این اتفاق رخ داده است.

به نظر این رفتار رضاخانی اساتیدی چون "ا.ش" جز با برخورد مستقیم و صلبی با این افراد و رفع قوانین منع حجاب در آزمایشگاه ها و بخش های پزشکی قابل حل نیست.

 

دغدغه دکتر بروجردی تبیین وجوه ناشناخته امام خمینی بود

مرحوم دکتر محمود بروجردی، داماد حضرت امام خمینی(ره) و همسر خانم زهرا مصطفوی روز شنبه درگذشت.

کلمه: سید علی قادری یکی از دوستان اوست که می گوید از زمانی که پنج ساله بوده مرحوم بروجردی را می شناخته است. وی که در دوره هایی در وزارت امور خارجه همراه داماد امام(ره) بود خاطرات بسیاری از این مرحوم دارد. نویسنده کتاب خمینی روح الله، از دغدغه های بروجردی می گوید؛ دغدغه کشف وجوه ناشناخته امام خمینی (ره). چرا که وی معتقد بود اگر خاطرات و تحلیل های بزرگان جمع آوری نشود نسل بعد ضرر خواهند کرد.

گفت و گوی کلمه را در ادامه بخوانید:

آقای قادری! از چه هنگام با مرحوم دکتر بروجردی داماد حضرت امام(ره) آشنا هستید؟بنده اولین بار ایشان را سال 37 هنگامی که پنج سالم بود دیدم. ایشان برخی سال ها برای ییلاق به منطقه امام زاده قاسم شمران می آمد. من یک مرد کراواتی بسیار خوش پوش و رفتار را می دیدم که به منزل امام رفت و آمد می کرد. هنگامی که به وی سلام می کردی با روی باز پاسخت را می داد.

آن سال متوجه نشدم که نام این آقا چیست ولی سال 41 هنگامی که به فاصه یک باغ و یک منزل همسایه ما در منطقه امام زاده قاسم تهران شدند متوجه شدم که ایشان داماد آقا هستند.

بار دیگر کجا ایشان را ملاقات کردید؟بعدا ما کمتر ایشان را می دیدیم تا اینکه حادثه زلزله بویین زهرا اتفاق افتاد. در آن هنگام همه مردم تلاش داشتند به نوعی به مردم زلزله زده این شهر کمک کنند. منزل امام(ره) نیز تبدیل به محل جمع آوری کمک های مردمی به مردم زلزله بویین زهرا شده بود. مرحوم تختی نیز به منزل امام رفت و آمد می کرد. پسر شهید مدرس نیز امام زاده قاسم بود.

امام زاده قاسم؟امام زاده قاسم محله ای کنار جماران است. من متولد آنجا هستم و امام گاهی تابستان ها به آنجا می آمدند و همسایه ما می شدند. من آنجا آقای بروجردی را می دیدم. در سال 42 که زلزله اتفاق افتاد امکانات و کمک های مردمی زیادی در منزل امام جمع شده بود که من ایشان را آنجا کنار مرحوم تختی و پسر شهید مدرس می دیدم.

آن موقع ایشان کراوات خود را در آورده بودند و آستین های خود را بالا زدند و همراه با بقیه کمک می کرد تا وسایلی که مردم کمک می کردند را بار کامیون ها کنند. آن موقع تنها با همدیگر سلام و علیک می کردیم. خاطرم هست یک بار آقای دکتر بروجردی یک پاکت انگور خریده بود و با خود می آورد که بخشی از پاکتش پاره شده بود و اطراف آن زنبور جمع شده بود که منظره بانمکی برای من بود. این ها خاطراتی است که باید مفصل نشست و آن ها را نوشت. یعنی لطافت این خاطرات با نوشتن است و با شفاهی گفتن خیلی نمی توان لب کلام را ادا کرد.

چه خاطره ای از دوران بعد انقلاب از ایشان دارید؟این جریان گذشت تا بعد از انقلاب که به تدریج یک سری آشنایی بین من و ایشان به وجود آمد. مخصوصا زمانی که حضرت امام به خیابان دربند آمدند و در جماران مستقر شدند. این منطقه حوزه استحفاظی ما بود. من مسئول کمیته انقلاب شده بودم؛ مسئول کمیته ناحیه پنج یعنی تجریش به بالا بودم. امام خمینی(ره) نیز آنجا ساکن شده بود که ما مرتب حاج احمد آقا و دکتر بروجردی را می دیدیم و گفت و گوهای خاصی با هم داشتیم. تا سال 68 که دکتر بروجردی به دفتر مطالعات سیاسی، بین المللی وزارت امور خارجه آمدند. من آن هنگام مسئول دفتر مطالعات سیاسی، بین المللی وزارت امور خارجه بودم. ایشان آمدند و مسئولیت گروه ایران شناسی دفتر را پذیرفتند.

البته قبلا ایشان قائم مقام وزارت خارجه را نیز بر عهده داشت. یعنی همان اوایل کار که بنده در وزارت خارجه نبودم ولی بعد از اینکه ایشان به دفتر مطالعات آمدند ارتباطات ما زیادتر شد. به طوری که معمولا ما ناهار را با هم می خوردیم و همیشه کنار همدیگر بودیم. خاطرم هست گاهی برای نماز دکتر بروجردی می ایستادند و من به ایشان اقتدا می کردم و گاهی من می ایستادم جلو و دکتر بروجردی به من اقتدا می کرد. منظورم این است که روابط ما صمیمی شده بود.

ایشان همچنین در شورای تحقیقات وزارت امور خارجه نیز عضو بودند که آنجا نیز گاهی چهار الی پنج ساعت با هم بودیم. در طول چند سال که با هم بودیم بیش از چهار الی پنج هزار خاطره از حضرت امام از ایشان شنیدم.

ایشان بعد از اینکه به عنوان سفیر راهی فنلاند شدند شما همراه ایشان بودید؟خیر. ایشان قبل از اینکه به فنلاند بروند مشاور وزیر شدند که من هم همین سمت را داشتم. یعنی بعد از فارغ شدنم از دفتر مطالعات وزارت امور خارجه ایشان نیز از دفتر ایرانشناسی دفتر مطالعات بیرون آمدند ولی هر دو مشاور وزیر بودیم. در جلسات وزیر هنگامی که همدیگر را می دیدیم با هم گپ و گفت داشتیم و از هر دری حرف می زدیم.

بعد از اینکه ایشان به فنلاند رفتند دیگر ما از هم جدا شدیم و ارتباطی نبود ولی گهگاه از طریق تلفن یا دوستان مشترک حال همدیگر را می پرسیدیم. آخرین باری که همدیگر را دیدیم به سال گذشته باز می گردد که برای یک سمینار راجع به حضرت امام(ره) به مشهد دعوت شده بودیم که یک صبح تا شب به صورت مفصل با هم حرف زدیم.

ویژگی اخلاقی ایشان چگونه بود؟نکته ای که باید اشاره کنم این است که سن ایشان خیلی بیشتر از من بود و من در حد فرزند ایشان بودم ولی ارتباط ما خیلی نزدیک بود. البته نه تنها با من بلکه ویژگی شخصیتی شان طوری بود که با همه صمیمی بود. رفتار ایشان طوری بود که با همه رابطه برقرار می کرد و از جمله افرادی بود که روابط عمومی شان بسیار عالی بود و با برخی نیز خیلی زود صمیمی می شد. مخصوصا ایشان چون می دانستند من در حال کار پژوهشی و علمی راجع به امام(ره) هستم؛ آقای بروجردی علاقمند بودند تا در انتقال مطالب به من کمک کنند.

آقای قادری! ایشان از انتساب خود به بیت امام خمینی(ره) در اخذ جایگاه های اجتماعی استفاده نمی کرد؟ ایشان نه تنها از جایگاه خود در بیت حضرت امام (ره) استفاده نمی کردند بلکه اینقدر برای شان عادی بود که اصلا متوجه نبودند که داماد رهبر انقلاب هستند.

ایشان نه اینکه از داماد امام بودنش استفاده نمی کرد بلکه به هیچ وجه در رفتار خود نشان نمی داد. این نشان دهنده نهایت تواضع وی بود. تنها هم به ایشان خلاصه نمی شد. در تمام اعضای بیت امام این خصوصیت جریان داشت. مثلا اگر با حاج احمد آقا نیز برخورد می داشتید این خصوصیت را در ایشان می دیدید.

از دکتر بروجردی و حاج احمد آقا بیشتر، دختر حضرت امام(ره) تواضع داشت. ایشان علی رغم اینکه دختر امام بودند ولی هیچ گاه نخواست از آن استفاده کند. خانم زهرا مصطفوی استاد خانم من در دانشگاه بودند. اگر کسی ایشان را نمی شناخت به هیچ وجه متوجه نمی شد که این خانم دختر حضرت امام خمینی (ره) هستند. یعنی اینقدر رفتار ایشان عادی و صمیمی بود کسی نمی توانست حدس بزنند که ایشان با امام رابطه ای دارند. خیلی جالب است اشاره کنم هنگامی که از خانم من امتحان ترم به عمل آورد نشست و با خانم بنده در خصوص منطق سر ورقه بحث کرده بود.

آقای دکتر بروجردی نیز همین طور رفتار می کردند. هنگامی که بحث ایران شناسی پیش می آمد ایشان خیلی بلندنظرانه برخورد می کردند و از تنگ نظری ابا داشتند. البته بلند نظری ویژگی اصلی اکثر اطرافیان امام خمینی(ره) و نزدیکان ایشان است ولی در ایشان خیلی پررنگ بود.

تا آنجا که توان داشت سعی می کرد یک خصوصیت مثبت در یک فرد معمولی پیدا کرده و آن را به رخش بکشد. این کار بسیار جالب است که خصوصیت دکتر بروجردی بود. به هیچ وجه غیبت نمی کرد.

در سال های اخیر چقدر با دکتر بروجردی ارتباط داشتید؟تابستان سال گذشته آخرین ارتباط من با ایشان بود. البته به صورت تلفنی و واسطه نیز ارتباط داشتیم اما اینکه نشسته و از هر دری با همدیگر حرف بزنیم و در خصوص مشکلات صحبت کنیم پارسال شهریور در مشهد پیش آمد که خیلی طولانی شد.

در این ملاقات آقای بروجردی در خصوص فعالیت های چند ساله اخیرش به شما چه گفتند؟ایشان اخیرا زیاد فعالیت نداشتند. مقداری بیمار شده بود و نزد پزشک رفت و امد داشتند. مشکلات دیگری داشتند و خیلی حال شان خوب نبود. ولی علی رغم این مشکلات همچنان سر کارشان حاضر می شدند و علاقمند به فعالیت بودند. تا آنجا که می دانم ایشان مدتی مسئول مرکز گفت و گوی تمدن ها بودند.

آقای دکتر بروجردی یک مسئول دفتری داشتند که همسایه ما هستند. گاهی هم حال و احوال همدیگر را از طریق مسئول دفترشان می پرسیدیم و ارتباطات این طوری برقرار می شد. مسئول دفتر ایشان نیز همیشه از ایشان به خوبی یاد می کرد. گاهی اوقات ما با هم پیپ می کشیدیم.

سال گذشته که با همدیگر صحبت کردید دغدغه ایشان راجع به مسایل روز چه بود؟ما یک دغدغه مشترک داشتیم که آن باعث می شد خیلی با همدیگر صحبت کنیم. این دغدغه مشترک ما این بود که باید بخش هایی از اندیشه امام که هنوز جامعه موفق به آشنایی با آن نشد را به مردم نشان دهیم. امام خیلی بزرگ تر از آن است که اکنون در کتاب ها و سمینارها و ... گفته می شود. دغدغه بروجردی کشف وجوه ناشناخته حضرت امام(ره) بود.

ایشان دغدغه داشت اگر بزرگان ما مثل امام خمینی (ره) بروند و مطالب، خاطرات، تحلیل هایشان استخراج و جمع آوری نشود آن وقت نسل بعدی بسیار ضرر می کند. آقای بروجردی نسبت به جمع آوری خاطرات امام بسیار دغدغه داشتند که من به ایشان توصیه کردم که بروند به موسسه تنظیم و نشر آثار امام و خاطرات خود را بیان کنند که همان طور خبر دارم ایشان این کار را کرده بودند و به موسسه تنظیم و نشر آثار امام رفته و خاطرات خودشان را گردآوری کرده بودند.

ولی ظاهرا هنوز منتشر نشدهبله، تنها گردآوری شده است. هنوز منتشر نشده است ولی مفصل گفته اند. من نیز خاطرات مفصلی از ایشان دارم که هنوز موفق نشده ام آن ها را مکتوب کنم. من هرچه نوشتم راجع به شخصیت امام نوشتم. باید روزی بنشینم و خاطراتی که به صورت مفصل برای من گفتند مکتوبش کنم.

بالاخره ایشان انسان مثبتی بودند. خوش اخلاق، مثبت نگر و کسی که به هیچ وجه خود را داماد امام نمی دانست. طوری رفتار می کرد که کسی نفهمد به شخصیتی وابسته است. سعی می کرد حرمت امام را نگه داشته و از وی سوء استفاده ای نکند. نه تنها سوء استفاده نمی کرد بلکه عزت نفس بالایی داشت.

 

مواضع هاشمی متناقض است/ تفاوت خطبه‌های 29خرداد رهبر انقلاب با سخنان تیرماه هاشمی زمین تا آسمان است

مواضع هاشمی متناقض است/ تفاوت خطبه‌های 29خرداد رهبر انقلاب با سخنان تیرماه هاشمی زمین تا آسمان است

آیت الله حیدری گفت: آقای هاشمی از یکطرف عنوان می کند به ولایت فقیه مقیدم، هر کاری که ایشان دستور بدهند انجام می دهم و در صورتی که حرف و نظرم مخالف نظر رهبر انقلاب باشد اعتباری ندارد اما از سوی دیگر مواضع متفاوتی را اتخاذ می کند.

 آقای هاشمی رفسنجانی در جلسه روز گذشته رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام پس از آنکه از حضور قطعی خود در انتخابات هیئت رئیسه مجلس خبرگان خبر داد، گفت که هرگز به دنبال پُست و مسئولیت نیست و علت حضورش در پست های متعدد از ابتدای انقلاب تاکنون "دستور و تکلیف" امام راحل و رهبر معظم انقلاب بوده است.

سخنان آقای هاشمی درباره پیروی‌اش از دستورات رهبر انقلاب با ابهامات مختلفی روبرو شده است. به اعتقاد منتقدان آقای هاشمی، رهبر معظم انقلاب بارها به خواص تکلیف کرده اند که مرز خود را با جریان فتنه و سران وابسته آن مشخص کنند اما آقای هاشمی در 20 ماه گذشته این تکلیف را هرگز اجابت نکرده که حتی در مواردی موضع مقابل آن را گرفته است.

در همین راستا، آیت الله محسن حیدری (آل کثیری)، نماینده مردم خوزستان در مجلس خبرگان رهبری در گفت وگو با شبکه ایران با اشاره به سخنان روز گذشته رئیس مجلس خبرگان گفت: قظعا در مواضع و سخنان هاشمی تناقض و اشکال جدی وجود دارد.

به گفته عضو مجلس خبرگان رهبری آقای هاشمی از یکطرف عنوان می کند به ولایت فقیه مقیدم، هر کاری که ایشان دستور بدهند انجام می دهم و در صورتی که حرف و نظرم مخالف نظر رهبر انقلاب باشد اعتباری ندارد اما از سوی دیگر مواضع متفاوتی را اتخاذ می کند.

آیت الله حیدری تصریح کرد: باوجود اینکه آقای هاشمی در جلسات مجلس خبرگان و جلسات خصوصی اش می گوید ولایت فقیه را قبول دارم و ایشان را رهبری بی بدیل می دانم اما در عمل رویکرد دیگری را در پیش می گیرد.

نماینده مردم خوزستان در مجلس خبرگان رهبری گفت که "به عنوان نمونه میان مواضع 29 خرداد 88 رهبر معظم انقلاب با خطبه های 26 تیر هاشمی از زمین تا آسمان تفاوت دارد."

وی در پایان عنوان کرد: آقای هاشمی نه تنها از مواضعش در مقابل جریان فتنه کوتاه نیامده و در محکومیت سران داخلی فتنه موضع شفافی نداشته است بلکه همچنان بر خطبه های خود در روز 26 تیرماه تاکید دارد.


 

این دستغیب آن دستغیب نیست /شهید دستغیب: اگر علی محمد برکنار نشود شیراز را ترک می‎کنم

در حالی که نزدیک شدن به اجلاسیه اسفندماه خبرگان بحث‎های دامنه داری را در رابطه با ریاست این مجلس براه انداخته است و همن امر موجب شده تا جریان رسانه ای هاشمی رفسنجانی دست به طراحی‎های گسترده برای جلوگیری از تصمیم خبرگان ملت نسبت به تغییر ریاست آن شوند،

کلمه: علی محمد دستغیب که اطرافیان او و رسانه‎های بیگانه از عنوان آیت الله و مرجع تلقید! برای خطاب قراردادنش استفاده می‎کنند، با انتشار نامه سرگشاده ای تلاش کرد تا در آستانه این اجلاسیه، خوراک مناسبی از مباحث ضد انقلابی در اختیار رسانه‎های مخالف نظام قرار دهد.

علی محمد دستغیب که به مدد استفاده از لقب دستغیب توانست به مجلس خبرگان راه یابد و پس از اظهارنظرهای ضد انقلابی خود و در حالی که اعضای خبرگان مصمم به اخراج وی از این مجلس بودند، به مدد التفاط رهبر معظم انقلاب در مسند نمایندگی این مجلس باقی ماند، در ماه‎های فتنه به عنوان یکی از مراجع تقلید ساختگی اهالی فتنه به ایفای نقش پرداخته است.
در همین زمینه نشریه 9 دی در شماره اخیر خود با انتشار گزارش مفصلی، به بیان نسبت علی محمد با شهید محراب سیدعبدالحسین دستغیب پرداخته و بنا بر پاره‎ای گزارشات محلی، از احتمال تغییر فامیل این خواهرزاده شهید محراب از "عزیز سربی" به دستغیب خبر داده است. در این گزارش با نقل خاطراتی از شهید محراب آیت الله دستغیب به ارسال نامه ایشان به آیت الله مشکینی و شکایت از  اقدامات مخوف باند علی محمد در استان فارس اشاره شده و به نقل از یکی از نزدیکان شهید محراب، از تهدید آن مرحوم مبنی بر ترک شیراز در صورت ادامه اقدامات علی محمد در دادستانی فارس خبر داده شده است. در ادامه این گزارش را می خوانید:
این دستغیب آن دستغیب نیست
ظهور در يك ظهر تابستاني
يك روز تابستاني سال 1387 بود كه دو ادعاي دوم خرداديها، نگاه تحليلگران سياسي را به خود جلب كرد. نخست؛ «در انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري تقلب خواهد شد!» دوم؛ «دفتر علي محمد شيرازي با ايجاد يك پايگاه مجازي و انتشار رساله عمليه وي، او را مرجع، معرفي كرد.»
طبيعي بود كه از ابتدا كشف ارتباط مشخص بين «ادعاي زودهنگام تقلب» و «ادعاي ظهور يك مرجع تقليد» ساده نبود. "آيا اعطاي انبوه لقب «آيت الله» و «مرجعيت» خط سياسي مشخصي را دنبال ميكرد؟ چند روز پيش از آن هم از اعلام مرجعيت «بيات زنجاني» گزارشهائي منتشر شده بود. همزمان رسانههاي اجنبي با ولعي تمام، لقب «آيتالله» را به "محمد موسوي خوئيني ها"، "محمد موسوي بجنوري"، "حسين موسوي تبريزي"، "محمد تقي خلجي"، "فاضل ميبدي"،"مصطفي محقق داماد" و "محسن كديور شيرازي" و... اعطا ميكردند.
«خط سياسي» دريافت كنندگان اين القاب، مشخص بود همه در سلك جناح اصلاحطلب بودند. همان جناحي كه «ادعاي زودهنگام تقلب» را نيز مطرح ميكرد. پيوند دو ادعاي «تقلب» و «مرجعيت دستغيب» 10 ماه بعد بر همگان عيان شد. افق اين دو ادعا را پژوهشگراني كه از پيوندهاي نانوشته گروهكهاي همسوي چون «تبهكاران زنجيرهاي» و «مهدي هاشمي معدوم»، «مجمع موسوي خوئينيها»، «سازمان بهزاد نبوي» و... مطلع بودند، حدس ميزدند.
درباره نسب دستغيب
علي محمد بن علي اكبر بن علي محمد بن هدايت الله در ۲۳ اسفند ۱۳۱۳ در شيراز به دنيا آمد. او خواهر زاده شهيد محراب آيت الله سيد عبدالحسين دستغيب است.
هواداران وي در پايگاه مجازي او نكاتي را براي معرفي او ذكر كردهاند كه قابل توجه است. از جمله در بخش زندگي نامه وي، با ارائه شجرهنامهاي، نسب وي را از طريق خاندان جليل دستغيب به زيد ابن امام زين العابدين ميرسانند. اما برخي گزارشهاي محلي درباره نسب وي روايت ديگري را ادعا ميكنند و ميگويند وي در نسب، اسم و حتي صنف، به خاندان جليل دستغيب مرتبط نيست. بلكه وي فرزند "عزيز سُربي" است كه پس از تغيير نام خانوادگي خود قصد بهره برداري از نام خاندان دستغيب را دارد.
به نظر ميرسد بايد براي نقد رفتار افراطي اطرافيان آقاي دستغيب به روايتهاي مستند تكيه كرد. براي اداي حق مطلب در خصوص نسب وي به پايگاه مجازي آيت الله سيد علي اصغر دستغيب، استناد ميكنيم. اين پايگاه در آبان ماه 1388 نوشت:
«شهيد بزرگوار... سيد عبد الحسين دستغيب... دو همشيره داشتند که يکي از آنها با آقاي سيد علي اکبر دستغيب و ديگري با آقاي عزيز سربي ازدواج کردند. مرحوم سيد علي اکبر دستغيب و مرحومه سيده همدم (نصرت الشريعه) دستغيب پسر عمو و دختر عمو بودند... و حاصل ازدواج ايشان سه پسر- آقايان سيد علي محمد، سيد محمد و سيد علي اصغر- و يک... دختر است. حضرات آيات سيد علي محمد و سيد علي اصغر دستغيب هم اکنون نمايندگان مردم فارس در مجلس خبرگان رهبري هستند... بنابراين آقايان فوق الذکر هم از جهت پدري و هم از جهت مادري از سادات ميباشند. مرحوم  آقای عزيز سربي سيد نبود و فقط همسر ايشان از سادات دستغيبي بودند، بعدها بعضي از فرزندان ايشان فاميل خود را از سربي به دستغيب تغيير دادند، لذا آنان از سيادت برخوردار نيستند.»
طرفداران علي محمد دستغيب در پايگاه او، وي را [تنها] مصداق ظهور مرجعيت پس از 80 سال در خاندان دستغيب قلمداد كردهاند. در واقع وي را سرآمد ديگر فضلاي اين خاندان شريف و حتي شهيد آيت الله سيد عبدالحسين دستغيب، معرفي نمودهاند. (دستغيب دات آي آر. زندگينامه).
در اين مقال قصد مقايسه مقام علمي ديگر فضلاي اين خاندان جليل با وي را نداريم. اما پرهيز او از برگزاري يك مناظره كه بارها از سوي افرادي چون حجت الاسلام انجوي نژاد مطالبه گرديد و بي پاسخ ماند، نكته قابل تاملي است.
علي محمد دستغيب، از نوجواني با ارشاد دائي خود شهيد دستغيب به دروس حوزوي روي آورد.
دو مسجد و يك انقلاب اسلامي
در جريان انقلاب اسلامي و نيز سالهاي دفاع مقدس، دو مسجد در شيراز كانون فعال جوانان انقلابي بود. يكي مسجد «شيشهگرها» كه با هدايت آيت الله شيخ عبد الحسين حائري شيرازي(ره) و سپس فرزندش آيت الله محي الدين حائري فعاليت ميكرد و ديگري مسجد «آتشيها» بود که بعدها مسجد قُبا ناميده شد.
امامت مسجد اخير با آيت الله سيد ابوالحسن دستغيب - دائي ديگر علي محمد دستغيب - بود. وي در سال ۱۳۴۸ ش. امامت اين مسجد را به علي محمد سپرد. در اين شرايط گروهي تفرقه افكن با سوء استفاده از رقابتها و هيجانات جوانان انقلابي اين دو مسجد، كوشيدند توانائي شگرف اين دو سنگر توحيدي را مضمحل سازند.
این تكاپو با تلاش شبكههاي مخفي جاسوسي براي نفوذ در ميان گروههاي انقلابي و اضمحلال یا انحراف آنها ابعاد وسيعتري به خود ميگرفت. با اين وصف انقلاب اسلامي در سايه تفضلات الهي و مجاهدتهاي حضرت امام(ره) و ملت انقلابي ايران به پيروزي رسيد. بديهي بود كه بخش هائي از بازماندگان نامكشوف شبكههاي جاسوسي، ارتباطات خود را با محافل انقلابي  تداوم بخشيدند تا فرصتهاي مقتضي را براي مهار انقلاب اسلامي در يابند.
پس از پيروزي انقلاب اسلامي، علي محمد دستغيب مسئوليتهاي مهمي را در استان فارس بر عهده گرفت. وي مدتي "سرپرست پادگان هوابرد شيراز" و نيز "سرپرستي حزب جمهوري اسلامي در فارس" بود. با حكم آقاي منتظري به عنوان «رئيس دادگاه انقلاب استان فارس» و همزمان مسئوليت نمايندگي وي را در دانشگاه شيراز عهدهدار شد. وي سپس به مجلس خبرگان رهبري راه يافت. براي حضور در انتخابات اولين دوره اين مجلس، اجتهاد وي از سوي چند تن از جمله جلال الدين طاهري- امام جمعه مستعفي اصفهان- تائيد شد.
اميد و ناكامي
مناصب علي محمد دستغيب پس از انقلاب اسلامي، به "اطرافيان" وي ميدان عمل وسيعي داد. زماني كه وي در دادگاه انقلاب بود، "اطرافيان" زد و خوردهاي شتابزده وسيعي را به نام برخورد با ضد انقلاب و خوانين منطقه در پيش گرفتند و به تسويه حسابهاي شخصي و تصاحب املاك و اموال مردم پرداختند. تندروي آنها، شكوائيههائي را در پي داشت و موجبات نگراني شهيد دستغيب را فراهم آورد. آيت الله شيخ علي موحدي در اين خصوص ميگويد:
«سيد علي محمد دستغيب در سال 1360 قاضي دادگاه انقلاب بود که گروهي از عناصر چپ دور او نفوذ کرده بودند و کارهاي خلافي از جمله گرفتن زمينهاي مردم را انجام ميدادند که باعث ناراحتي و نگراني شهيد دستغيب شد و ايشان چند بار به سيد علي محمد دستغيب تذکر دادند ولي او قبول نميکرد و به راه خودش ادامه ميداد.»
موحدي شهادت شرعي ميدهد که شهيد دستغيب از فعاليت افراد مسجد قبا و خواهرزادهاش، راضي نبود و به آنها هيچ گاه روي خوش نشان نميداد. آن شهيد، با تداوم رفتار ظالمانه اطرافيان علي محمد دستغيب، طي نامهاي خطاب به آيتالله مشکيني- مسئول وقت گزينش و اعزام قضات - خواستار برکناري وي از دادگاه انقلاب شد. موحدي كه خود حامل اين نامه بوده، تصريح ميكند:
«من نامه را به قم بردم و وقتي نامه را به آيت الله مشکيني دادم ايشان پس از خواندن نامه گفتند که آقاي عبدالحسين دستغيب (شهيد آيت الله دستغيب) از عملکرد سيد علي محمد دستغيب در دادگاه شيراز ناراحت هستند و تهديد کردند که اگر ايشان را تعويض نکنم از اين جا(شيراز) ميرود. سيد علي محمد دستغيب وقتي از اين واقعه اطلاع پيدا کرد زود استعفا داد و به مکه رفت.»
چندي بعد سيد عبدالحسين دستغيب، در 18 آذر 1360 در حالي كه رياست حوزه علميه فارس، نمايندگي حضرت امام خميني(ره) در اين استان، امامت جمعه شيراز و توليت آستان مقدس حضرت شاهچراغ را بر عهده داشت، به شهادت رسيد.
آيا بين شهادت سومين شهيد محراب و باندي كه در اطراف علي محمد نفوذ كرده بودند، رابطه اي برقرار بود؟ در پي شهادت او، اطرافيان علي محمد دستغيب اميدوار بودند وي به جاي دائي خود به عنوان نماينده حضرت امام(ره) در استان و امام جمعه شيراز منصوب گردد. اما آيت الله محي الدين حائري شيرازي به اين مقام برگزيده شد. توليت آستان مقدس حضرت شاهچراغ نيز پس از شهيد دستغيب از سوي حضرت امام(ره) به آيت الله سيد مهدي دستغيب-برادر شهيد دستغيب- واگذار گرديد.
اين انتصابات، باند مخوف اطرافيان علي محمد دستغيب را تا حدودي ناكام ساخت. اما چنانكه خواهيم ديد آنها از مجراي ديگري بركشيده شدند.
فعاليتهاي علمي و آموزشي دستغيب، محمل مناسبي براي تحكيم موقعيت اطرافيان وي بود. آنها با تكيه بر خلا نظارت بر تاسيس و مديريت مدارس علميه استان، به توفيقات قابل توجهي نيز دست يافتند.  البته موقعيت علمي و معنوي آيت الله شيخ حسنعلي نجابت شيرازي(ره) و برخي ديگر از فضلاي شيراز نيز بيش از آن بود كه علي محمد دستغيب در فارس موقعيت ممتازي داشته باشد.
در سال 1368 ش. آيت الله نجابت، دارفاني را وداع گفت و پيكرش در جوار مضجع شهيد دستغيب آرام گرفت. "اطرافيان" علي محمد دستغيب، وي را به گونهاي وارث علمي و فقهي آيت الله نجابت توصيف كردند.
از سال ۱۳۶۸  و همزمان با رحلت آيت الله نجابت وي به توصيه "اطرافيان" به تدريس خارج فقه و اصول نيز پرداخت. بازسازي مسجد قبا، تاسيس کتابخانه باقر العلوم(ع)، اداره مدارس علميه ابوصالح(عج)، مکتب الاخلاص، بيت الزهراء(س)، امام صادق(ع) - در بخش گويم از توابع شهرستان شيراز- فعاليت آموزشي-فرهنگي وسيعي را براي اطرافيان دستغيب مهيا ميساخت.
آنها پذيرش الگو، سرفصلها و هدايت مركز مديريت حوزه علميه قم را رد ميكردند و شعار "استقلال مدارس علميه خود از نفوذ حكومت" را سر ميدادند.  آيت الله شيخ علي موحد عضو شوراي ناظر بر حوزههاي علميه استان فارس در اين باره ميگويد:
«کساني آمدند از اين خلاء موجود در تاسيس مدارس حوزههاي علميه استفاده و طلبه هايي را جمع و مدارسي را تاسيس کردند و عقيده دارند که خودشان هم بايد حاکم بر سياستهاي اين مدارس باشند و تقريبا وضع حوزه علميه سيد علي محمد دستغيب اينگونه است و ميخواهد خودش حاکم بر مدارس باشد. نماينده حوزه علميه قم براي بررسي وضعيت حوزه علميه وي به او مراجعه کرده و ايشان گفتند زير بار مصوبات حوزه علميه قم نميروند.»
اينگونه بود كه طي سال گذشته حاصل نظارت گريزي "اطرافيان" علي محمد دستغيب  را در آشوبهاي مهيب و تهاجمهاي خونبار به مردم روزهدار در روز قدس عيان گرديد.
ميتوانيم براي آشنائي بيشتر با دستغيب، خود را جاي فتنه گران گذاشته تا ببينيم وي چه نقشي را ميتوانست براي فتنهگران ايفا كند.
صفحات تاريخ را به 8 سال پيش بر ميگردانيم. در خرداد 1381 هاشم آغاجري، با توهم "خود لوتر پنداري"! طي سخناني به ساحت مقدس ائمه هدي(س) و مراجع عظام اهانت كرد.  گروهك بهزاد نبوي-سازمان منافقين انقلاب اسلامي- به جاي اينكه عضو خود را برجاي خويش بنشانند، طي بيانيهاي به حمايت از او برخواست. در پاسخ به اين اقدام،  "جامعه مدرسين حوزه علميه قم" طي اطلاعيهاي "سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي" را فاقد مشروعيت توصيف و متدينين را از همكاري با آن برحذر داشت. اين گروهك كه خود را با بحران مشروعيت مواجه ديد، براي انحراف افكار عمومي، ايجاد يك شوك خبري در امت اس


تاریخ: دو شنبه 9 اسفند 1389برچسب:,
ارسال توسط arman


آقای هاشمی! این رفتار زیبنده شما نیست
آقای هاشمی! این رفتار زیبنده شما نیست

سخنگوی هیئت رئیسه مجلس با اشاره به مواضع آقای هاشمی درباره آشوب اسرائیلی روز 25 بهمن، گفت که هنوز برای اعلام برائت دیر نشده است.

محسن کوهکن سخنگوی هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی با اشاره به تلاش میرحسین موسوی و مهدی کروبی برای ایجاد آشوب در روز 25بهمن، به سایت روزنامه خبر گفت: با عنایت خدا، مردم در کشورهای عربی که سالهای سال استبداد داخلی و وابستگی خارجی آن‌ها را آزار می‌داد، بر ضد حکومت‌های استبدادی قیام کردند. در چنین شرایطی که دو نفری که به آن‌ها چیزی نمی‌شود گفت جز اینکه آگاه یا ناخود آگاه عمله و اکله آمریکا و رژیم صهیونیستی شدند، مسیری را می‌روند که بی‌سابقه‌ترین حمایت‌های آمریکائی‌ها را جلب می‌کنند و آن‌ها نیز از هول حلیم داخل دیگ می‌افتند.

وی ادامه داد: کافی بود که این دو نفر یک عقلی داشتند و به محض اینکه متوجه می‌شدند که چنین اتفاقاتی افتاده است، بیانیه‌ای داده و اعلام می‌کردند که کاری که ما می‌خواهیم انجام دهیم، اگر قرار است به ضرر مردم منطقه باشد، لغو می‌کنیم. معتقدم منافقین اگر سال‌ها طول کشید که به دامن آمریکا و صهیونیست‌ها بیفتند، این دو نفر به راحتی تسلیم و عمله اکله غربی‌ها شدند.


سخنگوی هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی افزود: واقعا زیبنده نیست که رئیس مجلس خبرگان و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با این سوابق به یک مطالبه به حق برای اعلام موضع صریح در برابر فتنه پاسخ ندهد که بعد برخی جریانات تندروی‌هایی بکنند و حرفهایی را بزنند.


کوهکن افزود: این انتقاد و گلایه را به آقای هاشمی داریم و فکر می‌کنیم هنوز دیر نشده است و اگر آقای هاشمی موضع صریح بگیرند و حوادث ۲۵ بهمن و عملگی آقای موسوی و کروبی را محکوم کنند، خیلی سوءتفاهم‌ها بر طرف می‌شود.

 

رجوی: موسوی در راستای اهداف ماست
رجوی: موسوی در راستای اهداف ماست
همسر سرکرده منافقین حامیان میرحسین موسوی و مهدی کروبی را پیروان واقعی این گروهک تروریستی نامیده و تاکید کرده است که اقدامات جریان فتنه نشانه قاطعی است از اینکه "با در پیش گرفتن راه و رسم اشرف" به دنبال براندازی در ایران است.

همسر سرکرده منافقین حامیان میرحسین موسوی و مهدی کروبی را پیروان واقعی این گروهک تروریستی نامیده و تاکید کرده است که اقدامات جریان فتنه نشانه قاطعی است از اینکه "با در پیش گرفتن راه و رسم اشرف" به دنبال براندازی در ایران است.

 به نقل از جوان گروهک تروریستی منافقین صراحتا تایید کرد که دعوت از حامیان میرحسین موسوی برای تجمع و آشوب در روز اول اسفند به درخواست این گروهک بوده؛ درخواستی که آرامش تهران نشان از ناکامی این سناریو داشت.

اگرچه پیش از این هم مقامات سیاسی و امنیتی کشور از کلید خوردن مجدد پروژه کشته‌سازی توسط اعضای این گروهک خبر داده بودند، امروز «مریم رجوی» با پیامی که برای سران فتنه و حامیانشان فرستاده، به دخالت در تجمعات پراکنده ۲۵ بهمن و همچنین همراهی با این افراد برای تقابل با جمهوری اسلامی ایران اعتراف کرده است.

در این پیام، از آشوب در تهران! آن هم به صورت تن به تن! خبر داده شده و با استفاده از الفاظی جالب و البته خنده‌دار آمده است: پراهمیت‌ترین وجه قیام اول اسفند، دلاوری جوانان بی‌باک بود که با پاسداران چنگ‌درچنگ شدند و در برخی نقاط در حال نبرد تن‌به‌تن با آن‌ها بودند.

 

نگراني جرج سوروس از محاكمه سران فتنه
نگراني جرج سوروس از محاكمه سران فتنه

پدرخوانده آمريكايي كودتاهاي مخملي و همكار رده بالاي سازمان سيا از اينكه سران فتنه در ايران به محاكمه كشيده شده و مجازات شوند به شدت ابراز نگراني كرد.
  پدرخوانده آمريكايي كودتاهاي مخملي و همكار رده بالاي سازمان سيا از اينكه سران فتنه در ايران به محاكمه كشيده شده و مجازات شوند به شدت ابراز نگراني كرد.

جرج سوروس كه در برنامه جي پي اس شبكه تلويزيوني الجزيره با ميزباني فريد ذكريا شركت كرده بود با اشاره به درخواست هاي فراگير اخير در داخل ايران براي محاكمه سران فتنه گفت به شدت از اينكه «رهبران مخالفان» (!) در ايران گرفتار يك «رويه قضايي» شوند نگران است. سوروس بلافاصله گفت بويژه نگران است كه اين افراد «اعدام» شوند.
وي در ادامه اظهارات خود كه احتمال مي رود با هدف پوشاندن آبروريزي 25 بهمن تدارك ديده شده به تمجيد از باراك اوباما پرداخت و تاكيد كرد كه عقيده دارد اينكه اوباما به صراحت از مخالفان ايراني حمايت نمي كند، سياست «درست» و «هوشمندانه اي» است.
سوروس در ادامه به صراحت گفت عقيده دارد آمريكا بايد به سياستي كه در آن حمايت خود از مخالفان (آشوبگران) در ايران ادامه بدهد چرا كه اگر آشكار شود كه اين جريان وابسته به آمريكاست آن وقت «ادعاهاي» نظام ايران درست از آب درخواهد آمد.
سوروس همچنين گفت: «هرگونه تلاش براي تغيير رژيم در ايران از خارج تاثير عكس خواهد داشت.»


مديرعامل بنياد «جامعه باز» كه به عنوان يكي از موسسات پوششي سيا عمل مي كند در ادامه اين برنامه و در حالي كه گويي از ياد برده بود چند دقيقه قبل چه گفته از اوباما به اين دليل كه «رويه قبلي خود را كنار گذاشته و در حال فشار به ايران در خصوص دموكراسي است» تمجيد كرد. سوروس گفت: «اين تصميمي درست در زمان درست است.»
اشاره او به حمايت هاي صريح و علني است كه اخيرا مقام هاي آمريكايي از فتنه گران در ايران به عمل آورده اند و حدس زده مي شود كه علت آن هراس شديد آنها از مرگ هميشگي و دائمي اين جريان در ايران باشد؛ اتفاقي كه سازمان هاي اطلاعاتي غربي عقيده دارند مدتها قبل رخ داده است.
جرج سوروس در ادامه اين گفت وگو پيش بيني كرد كه نظام جمهوري اسلامي يك سال ديگر سقوط خواهد كرد! وي سپس به مقايسه ايران و شوروي پرداخته و گفته است: «همانطور كه مي دانيد در سال 1991 ميلادي شوروي سابق فرو پاشيد و تغييري مهم در عرصه ژئوپوليتيك به وجود آمد و اين اتفاق در خصوص ايران نيز صدق مي كند و ممكن است با سقوط رژيم ايران دست كم منطقه خاورميانه دچار بي ثباتي و ناآرامي شود.»
سوروس هيچ استدلالي براي اين ادعاي خود عرضه نكرده ولي احتمال مي رود مبناي تحليل وي ارتباطاتي باشد كه با برخي چهره هاي شناخته شده فتنه در داخل ايران دارد و اين ارتباط ها همچنان برقرار است.
محمد خاتمي يكي از افرادي است كه اسناد ملاقات او با سوروس افشا شده است.
     

 

توهمات یک فمنیست فراری
توهمات یک فمنیست فراری

 
این موضوع مهم است که در ابتدا بدانیم مراد مهرانگیز کار از جامعه مدنی چیست؟ به این علت که این واژه از زمان دوم خرداد به بعد بر سر زبان ها افتاد و همواره به عنوان یک جامعه ایده آل شناخته می شد. اما کمتر به این مسأله اشاره شد که شاخص های جامعه مدنی چه بود و چه پیامدهایی را در بر داشت؟ و این که اصلاح طلبان در زیر لوای این واژه دهن پر کن چه اقداماتی را انجام دادند؟...

مهرانگیز کار، همسر سیامک پورزند، اصلاح طلب و فمنیست فراری به خارج از کشور در مطلبی که با عنوان «جامعه مدنی در تبعید» در سایت ضد انقلاب «روز آنلاین» منتشر کرد بیان کرد که «جامعه مدنی پس از جنبش اعتراضی 22 خرداد 1388 در تبعید کار می کند و نیمه محبوس و گرفتارش در ایران به آن انرژی می بخشد.»

او معتقد است که فعالان مدنی (بخوانید براندازان) از ترس جان خود مبارزه را به فضای مجازی کشانده اند:

«فعالان مدنی که جان شان در خطر بوده از فضای واقعی مبارزه را به فضای مجازی مبارزه تغییر مکان داده اند و این تغییر مکان دشواری های تازه ای پیش رو گذاشته که گاهی حسرت کار کردن در فضای پر خطر ایران آزارشان می دهد.»

مهرانگیز کار در بخشی از مطلب خود اندیشه این طیف از افراد را برآمده از اندیشه اصلاح طلبان می داند و می گوید:

«فعالان مدنی که اندیشه سیاسی شان اغلب در فضای دوران اصلاحات رشد کرده و شناخت شان از زیر و بم های سیاسی دهه سوم انقلاب، به اندازه ای است که می تواند حکومت ایران را نگران کند، نیروی بالقوه ای شده اند که هر یک به فراخور حال در تلاش اند تا در تبعید برای تغییر در ایران بسترسازی کنند. آنها نخستین ایرانیانی نیستند که اراده کرده اند از راه دور حاکمیت جمهوری اسلامی را به چالش بکشند...»

کار در قسمتی از مقاله خود به گروه های موجود در جامعه مدنی در تبعید اشاره کرده و می نویسد:

«جامعه مدنی در تبعید را به خصوص پس از سرکوب جنبش اعتراضی، این گروه از ایرانیان معماری می کنند، ایرانیانی که پیش از نقش آفرینی در این جنبش، درجنبش دانشجویی و زنان و اصلاح طلبی و مطبوعات و اعتراض های کارگران و معلمان کار کرده و تجربه اندوخته اند. تجربه ها لزوما حزبی نبوده و خواسته براندازی و آرزوی دستیابی به آن با مطالبات اصلاح طلبانه در آمیخته تا جایی که هر دو خواسته در شرایط امنیتی خاص، بی آن که یکی دیگری را به همدستی با حکومت متهم کند در کنار یکدیگر رشده کرده و سازمان یافته اند.»

این اصلاح طلب فراری معتقد است که جامعه مدنی در فضای مجازی در حال نشو و نماست و به شدت فعال است:

«جامعه مدنی در تبعید که بازتابی است از آن دست و پا زدن ها و دست در دست هم داشتن های درون کشور، در فضای مجازی خارج از کشور که ظاهرا امن به نظر می رسد در حال نشو و نماست و از تکیه گاه های نیرومندی در نهادهای مدنی و دولتی جامعه جهانی هم برخوردار است.»

وی حتی موضوع براندازی جمهوری اسلامی را نیز نفی نمی کند و می نویسد:

«جامعه مدنی در تبعید هرگاه نیروی خود را به این سمت هدایت کند که ایده و فکر ایجاد شاخه های برون مرزی تشکل های سیاسی درون ایران را فعال کند و از تلاش برای حذف اندیشه سیاسی مبتنی بر سکولاریسم که در تبعید تناور شده بپرهیزد، با قدرت و قوت بیشتری از عهده تغییر وضع موجود بر می آید. این روش سیاسی که براندازی را از خواسته هها به کلی حذف کنیم فرسوده شده و در دورانی که سپری شده، از آن حداکثر استفاده شده است و دیگر جواب نمی دهد.»

این موضوع مهم است که در ابتدا بدانیم مراد مهرانگیز کار از جامعه مدنی چیست؟ به این علت که این واژه از زمان دوم خرداد به بعد بر سر زبان ها افتاد و همواره به عنوان یک جامعه ایده آل شناخته می شد. اما کمتر به این مسأله اشاره شد که شاخص های جامعه مدنی چه بود و چه پیامدهایی را در بر داشت؟ و این که اصلاح طلبان در زیر لوای این واژه دهن پر کن چه اقداماتی را انجام دادند؟

ظاهر قضیه این است که «جامعه مدنی» یک جامعه مبتنی بر اندیشه های دموکراتیک است که در آن قرار است مسائلی چون مشارکت سیاسی، حق آزادی بیان و قلم، تسامح و تساهل فرهنگی و سیاسی و امثالهم عملیاتی شود. اما وقتی نگاه به عملکرد جریان اصلاح طلب در طول دوران حکومت خود در این کشور می کنیم، می بینیم که از این واژه ها برای مقاصد پنهان و البته اصلی خود استفاده می کردند. در همین دوران بود که موضوعاتی چون حاکمیت دو گانه، خروج از حاکمیت، ماجرای کوی دانشگاه، قتل های زنجیره ای، ترور سعید حجاریان، ماجرای مجلس ششم، خیانت نمایندگان مجلس ششم و فروختن اسناد هسته ای ایران به بیگانگان، کنفرانس برلین و ده ها اتفاق دیگر از این دست روی داد. اینها همه دستاوردهای اصلاح طلبان و جامعه مدنی شان بود که به آن می نازند. در حقیقت «جامعه مدنی» یکی از ابزاهای تحقق براندازی نرم در مباحث مربوط به جنگ نرم قرار دارد.

اگر چه در انتخابات سال 84، با «نه»ی بزرگی که مردم ایران به این جریان برانداز و غربزده دادند عملا از صحنه قدرت سیاسی کشور کنار زده شدند اما بار دیگر، در سایه خواب خرگوشی برخی مسئولین توانستند قد علم کرده و به بهانه حمایت از کاندیداهای خود یعنی موسوی و کروبی وارد فضای رقابت انتخاباتی شوند. اصلاح طلبان در این دوره نیز میزان پایبندی خود به واژه های خررنگ کن جامعه مدنی را نشان دادند. آنگاه که با شکست در انتخابات به جای پذیرش نتیجه آن که یکی از اصول اساسی جوامع دموکراتیک است، «تقلب» در انتخابات را بهانه کرده و دست به شورش و آشوب زدند. جنبشی که به نام جنبش سبز در این 20 ماهه اخیر به تمام معنا به جنگ با ارکان جمهوری اسلامی، یعنی دو اصل «جمهوریت» و «اسلامیت» رفت بنا به  گفته اشخاصی چون مهرانگیز کار ریشه در جریان اصلاح طلبی داشته و دارد. جریان سبزها همان جریان اصلاح طلبی دوم خرداد است. که البته این بار نقاب از رخ انداخت و نفاق خود را به صورت آشکار برملا کرد.

طرفه آن که پس از واکنش مدبرانه رهبر انقلاب و پیروی مردم عزیز ایران از فرمایشات ایشان، اگر چه فتنه سبزها جمع و جور شد و بسیاری از اصلاح طلبان به خارج از کشور فرار کردند اما فعالیت خود را در فضای سایبر دنبال کرد. هر چند آنها به خوبی می دانند که فضای سایبر به هیچ وجه قابل قیاس با فضای واقعی نیست و یقینا نمی تواند انعکاس دهنده فضای جامعه و اجتماع ایران باشد. به همین علت است که می بینید علی رغم همه خیال پردازی هایی که امثال مهرانگیز کار در مورد حوادث و اتفاقات ایران داشته اند عملا نتوانسته اند به هیچ گونه دستاورد عینی و ملموسی دست یابند. حادثه 25 بهمن برای همیشه مُهر «باطل شد» بر روی این جریان شوم و پلید زد.

 
 

بازخوانی عملکرد یک نابغه در ستاد موسوی
بازخوانی عملکرد یک نابغه در ستاد موسوی

شهید آوینی در مورد مخملباف می‏نویسد: «از همان اول با کمال تأسف معلوم بود که مخملباف از آن تب‏های تند است که زود سرد خواهد شد، اما همان تندی و داغی مانع از آن بود که این برودت قریب الوقوع را باور کنند؛ اما امروز دیگر در وجود او، باید ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد»

مخملباف که کار فیلم‌سازی را در ابتدای دهه‌ی 60 با آثاری چون «توبه‌ی نصوح، دو چشم بی‌سو و استعاذه» آغاز کرده بود، دارای شخصیتی افراطی بود که همه‌ی مخالفین را به انحراف متهم می‌کرد!
اما این چهره‌ی به ظاهر حزب اللهی! چنان زود از مسیر انقلاب خارج شد که تعجب همگان را به همراه داشت. هر چند بزرگان تیزبینی چون «سیدمرتضی آوینی» خیلی پیش از این هویت وی را کشف کرده بودند.


شهید آوینی می‌نویسد: «از همان اول با کمال تأسف معلوم بود که مخملباف از آن تب‌های تند است که زود سرد خواهد شد، اما همان تندی و داغی مانع از آن بود که این برودت قریب الوقوع را باور کنند اما امروز دیگر در وجود او، باید ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد»

مخملباف از ابتدای کلیدخوردن سناریوی کودتای مخملین خود را سخنگوی «موسوی» در خارج از کشور معرفی کرد (ادعایی که هیچ‌گاه توسط موسوی تکذیب نشد!) و تمام وقت خود و خانواده‌ی خود را در خدمت حمایت از فتنه قرار داد!
وی در کنار ضدانقلاب فراری چون «محسن سازگارا» به تبلیغ علیه نظام اسلامی پرداخته و با صدور بیانیه‌های متعدد مشترک تلاش کرد تا فضای کشور را ملتهب نگه داشته و به زعم خود نام جنبش سبز را زنده نگه دارند!؟ وی با سفر به نقاط مختلف اروپا و آمریکا تلاش کرد تا ضدانقلاب خارج نشین را در دفاع از کاندیدای شکست خورده، بسیج نماید. به همین خاطر است که «رهنورد» امروز خود و خانواده‌ی موسوی را وام‌دار خانواده‌ی مخملباف می‌داند و در تلاش است به نحوی جبران نماید و چنین تعابیر بی‌پایه‌ای را در مورد خانواده‌ی مخملباف بسراید و آنان را به عنوان دوست خطاب کرده و هنرمندی این خانواده را مورد ستایش قرار دهد!


مخملباف فعالیت سینمایی خود را در سال ۱۳۶۰ با نوشتن فیلم‌نامه‌ی «توجیه» آغاز کرد و در دهه‌ی 60 یکی از پرکارترین سینماگران بعد از انقلاب بود. سیر تحولات فکری محسن مخملباف را می‌توان بر اساس فیلم‌هایی که در 3 دهه‌ی اخیر کارگردانی نموده، به وضوح مشاهده نمود. به گونه‌ای که در اویل انقلاب اسلامی فیلم‌هایی هم‌چون «توبه نصوح» و «بایکوت» را می‌توان حاصل کارگردانی فردی کاملاً مذهبی و انقلابی دانست؛
اما با مرور زمان چنان دستخوش تغییر به طرف روح لیبرالیسم شده که به فیلم «سکس و فلسفه» و «فریاد مورچگان» رسیده است.

 

بازخوانی عملکرد و شخصیت یک نابغه در ستاد میرحسین موسوی
مخملباف که چند سالی است مقیم کشور فرانسه شده، در دهمین دوره‌ی انتخابات ریاست جمهوری ایران به عنوان مسؤول ستاد تبلیغاتی میرحسین موسوی در خارج از کشور مطرح و نیز در شب پس از انتخابات از سوی رسانه‌های متعدد به عنوان سخنگوی این ستاد معرفی شده بود.
وی پیش از انتخابات شخصاً در چندین مصاحبه، انتشار نامه و... در حمایت از میرحسین موسوی و دموکراسی در شبکه‌های مختلف ظاهر گردید و به صدای آشنای برخی شبکه‌های فارسی زبان خبری هم‌چون صدای آمریکا (VOA) تبدیل شد؛که آخرین صحبت‌های او پیش از انتخابات نیز ساعاتی قبل از اخذ رأی در صدای آمریکا بوده است. اما صرف نظر از فضاسازی‌های پیش از انتخابات، رویکرد مخملباف از ساعاتی پس از اتمام اخذ رأی در کشور، همانند بسیاری از فعالین ستاد موسوی شکل دیگری به خود گرفت.


از جمله مواضع بسیار مهم وی در زمینه‌ی سیاسی و انتخاباتی، مصاحبه‌ی او با رادیو فرانسه در ساعت 1 بامداد 23 خرداد 1388 (ساعاتی پس از اتمام اخذ رأی) است؛ که در آن به طور رسمی به عنوان سخنگوی ستاد موسوی خبر از کودتا داده و به ذکر ادعاها و اخباری مستقیم از سوی ستاد موسوی می‌پردازد که این ستاد از او خواسته تا آن‌ها را منتشر نماید؛ این اخبار مبنی بر آن است که روز گذشته از وزارت کشور به موسوی خبر داده شده که پیروز انتخابات است؛ و از او خواسته شده تا بیانیه‌ی پیروزی‌اش را آماده کند و... اما ادعاهای متعدد و خبرهای جالبی که در مصاحبه‌ی 6 دقیقه‌ای نام برده شده از سوی این سخنگو بیان شده است؛ صرف نظر از این‌که معکوس و غیر واقعی بودن بعضی از آن‌ها در مقایسه با برخی اطلاعات قطعی و شفاف، به زودی فاش گردید، خود به تنهایی به عنوان سندی ارزیابی می‌شود که نشان از جریان سازی‌های آگاهانه در القای توهم تقلب گسترده در ذهن مردم از سوی برخی گروه‌ها و افراد درون ستاد تبلیغاتی موسوی به دست می‌دهد.

 

واکنش های جدید سایت هاشمی
واکنش های جدید سایت هاشمی

طی هفته های اخیر گمانه زنی هایی درباره گزینه های مطرح برای ریاست مجلس خبرگان مطرح شده است.

 این گمانه زنیها، تا جایی پیش رفت که برخی از گزینه هایی چون آیت الله مهدوی کنی هم برای ریاست خبرگان نام بردند.

فارغ از اینکه این رقابت چه مقدار جدی است و این اخبار تا چه حد صحت دارد، اما سایت آیت الله هاشمی معلوم نیست به چه دلیل عصبانی و مجبور به اتخاذ مواضع تند شده است.

در تازه ترین این واکنشها ، بازداشت فائزه هاشمی به جرم تحریک مردم به اغتشاش مرتبط با اتنخابات مجلس خبرگان عنوان شد و یکی از سایتهای نزدیک به خانواده هاشمی نوشت به دلیل نزدیکی مجمع سالانه مجلس خبرگان، فائزه هاشمی دستگیر شده است!

اما سایت رسمی وی نیزتحلیلها و اخبار جهت داری را در این خصوص منتشر کرده است.

سایت آیت الله هاشمی رفسنجانی با تاکید بر این مطلب که متولیان زمینه سازی برکناری هاشمی رفسنجانی از ریاست مجلس خبرگان، وابستگان به حامیان "مکتب ایرانی" هستند، می نویسد: به یمن بی‌باکی اسلام «مکتب ایران» در زیر سوال بردن تاریخ نظام بهترین مجال و فرصت برای ایشان به عمل آمده که با شانتاژ خبری آیت‌الله هاشمی را از راس مجلس خبرگان رهبری –به خیال خام خود- دور کرده و مقدسه‌ای فراهم کنند تا شاید روزی «متصلان به ولایت بالاتر» بتوانند شبهاتی را که سال ۸۲ کیهان زمزمه کرد را از تریبون مجلس خبرگان رهبری فریاد کنند تا کام دل «بغض ۶۸» و «کیهان» واسلام« مکتب ایران » را یک جا حاصل کنند. کام دلی که به یقین بر ایشان ثابت شده که تا هاشمی رئیس خبرگان است وصل نخواهد بخشید .

سایت هاشمی معتقد است که هدف نهایی مخالفان ریاست هاشمی بر مجلس خبرگان، مخالفت با ولایت فقیه و شخص رهبری است!

در ادامه این تحلیل آمده است: سوالی که اینجا به ذهن متبادر می شود این است آیا ممکن نیست روزی دامنه شبهه افکنی های تاریخی اسلام « مکتب ایران » به چگونگی انتخاب رهبر معظم انقلاب در سال ۱۳۶۸ منتهی شود ؟ واگر رویای چنین روزی در خاطراینها باشد رئیس مجلس خبرگان رهبری ایده آل اسلام « مکتب ایران » برای آنروزکیست ؟

سایت هاشمی که با انتشار این اخبار تلاش دارد مخالفان ریاست هاشمی را معطوف و محدود به گروه خاصی تحت عناوین مکتب ایرانی و انجمن حجتیه کند، در خبر دیگری به سخنان هاشمی درباره انجمن حجتیه اشاره کرده و می نویسد: امروز با مطالعه مجدد متن مصاحبه تلویزیونی آیت الله هاشمی بوضوح مشاهده می شود که این جریان انحرافی چرا همچون خاری در چشم تحمل دیدن این مجتهد سیاسی را ندارند و چگونه تمام قوای رسانه ای و مالی و امکاناتی خود را بسیج می کنند تا او را در راس مجلس خبرگان رهبری و در کنار نظام و مردم نبینند تا یکی از مهم ترین سدهای رسیدن به اهداف خود را از میان بردارند .

 

علی کروبی بازداشت شد

 وی به اتهام جاسوسی و ارتباط با دستگاه های امنیتی کشورهای حاشیه خلیج فارس دستگیر شده است.شایان ذکر است، علی کروبی سال گذشته به دلیل مسائل مالی با شکایت شرکت ایرانسل به قوه قضائیه احضار شده بود.

 

عبادی منافقین را از ترور شهید ژاله تبرئه کرد
 شیرین عبادی، رئیس کانون غیرقانونی مدافعان حقوق بشر که چندی پیش 5 عضو معدوم گروهک های تروریستی پژاک و تندر را «زندانی سیاسی» جا زده و از آنان حمایت کرده بود، در جدیدترین اظهاراتش به دفاع از گروهک تروریستی منافقین پرداخت.


 


 

وی با ادعای اینکه هر اتفاقی در جریان تجمعات بیفتد مسئولیت آن بر عهده حکومت است، این موضوع را که عوامل ترور شهید صانع ژاله عضو گروهک منافقین بوده‌اند، رد کرد.

تلاش خانم عبادی برای تبرئه گروهک تروریستی منافقین در حالی صورت می گیرد که مریم رجوی، سرکرده این گروهک، از حامیان و هدایت‌کنندگان اصلی آشوب 25 بهمن ماه بود. رجوی روز گذشته هم در پیام دیگری از فتنه گران تشکر کرد.

عبادی که از سوی محافل بیگانه "فعال حقوق بشر" نامیده می شود، پیش از این نیز به توجیه اقدامات گروهک تروریستی منافقین و حمایت از فرقه غیرقانونی بهائیان پرداخته بود.

وی در ادامه سخنانش از عدم صدور مجوز برای اغتشاش فتنه گران انتقاد کرد.

عبادی مدعی شد که وقتی مقامات وزارت کشور اعلام می کنند ما اجازه راهپیمایی نمی‌دهیم و راه پیمایی غیرقانونی است در واقع این کارخودش کاملا خلاف قانون است.

اما خانم عبادی در شرایطی از حقوق بشر  سخن می گوید که خود متهم به عدم رعایت حقوق اعضای خانوده اش است. چندی پیش و در جریان پخش مستند پشت‌پرده زندگی و روابط کاری وی، مسائل جالبی را از نحوه روابط خانوادگی او فاش شده که علاوه بر ناظران، حتی بخشی از مدافعان حقوق بشر را هم متعجب ساخت.

در این مستند شوهر خانم عبادی به رفتار نابهنجار همسرش در محیط خانوادگی اشاره کرد و گفت: "من خیلی تحمل کردم تا زندگی‌ام را حفظ کنم. با رفتارها و اخلاق نامناسب او هم ساختم."

آقای متوسلیان همچنین از کتک‌کاری شیرین عبادی با او خبر داد.

گفتنی است شیرین عبادی که علیه نظام جمهوری اسلامی و ساختار سیاسی برآمده از رای مردم بارها اظهار نظر کرده است، به علت تامین مقاصد سیاسی دولت‌های غربی خود نیز همانند اوباما "جایزه صلح نوبل" را که پیش تر رئیس رژیم صهیونیستی نامزد آن بود، دریافت کرد.

 

اخراج فائزه‌ هاشمی از حرم‌ عبدالعظیم

فائزه هاشمی که به همراه برادرش یاسر به شهرری آمده بود، با اعتراض گسترده زائران و اهالی ری مجبور به ترک حرم حضرت عبدالعظیم(ع) شد.

به گزارش رجانیوز، فائزه و یاسر هاشمی که برای تشییع یکی از بستگان‌شان به شهرری آمده بودند، با اعتراض زائران از این مکان مقدس اخراج شدند.

زائران که  با شعارهای مرگ بر منافق، فائزه و برادرش را تا خروج کامل از حرم همراهی می کردند، نسبت به عدم برخورد جدی دستگاه قضایی با فرزندان آقای هاشمی اعتراض کردند.

گفتنی است جمع کثیری از اقشار مختلف ری پنج شنبه شب گذشته با حضور در حرم حضرت عبدالعظیم(ع) انزجار خود را نسبت به تحرک 25 بهمن جریان ضدانقلاب اعلام کرده و خواستار محاکمه فوری موسوی و کروبی شده بودند.

 

همه دروغ های شاخ دار رسانه هاي خارجي درباره يک اسفند



تاریخ: چهار شنبه 4 اسفند 1389برچسب:,
ارسال توسط arman
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 


 

 

 
اتحاديه انجمن‌هاي اسلامي دانشجويان مستقل دانشگاه‌هاي سراسر كشور با تاكيد بر اينكه مسوليت خون دانشجوي پاي كساني است كه با فتنه‌گران مرزبندي نكرده‌اند، در نامه‌اي خطاب به هاشمي رفسنجاني از وي خواستند از سران فتنه اعلام برائت كنند.

به گزارش خبرگزاري فارس، اتحاديه انجمن‌هاي اسلامي دانشجويان مستقل دانشگاه‌هاي سراسر كشور با صدور نامه‌اي به هاشمي رفسنجاني تاكيد كردند: آقاي هاشمي بي‌شك فتنه تا امروز به حمايت شما زنده بود و اگر گستاخانه به تمام مقدسات اين ملت هتك حرمت كرد به حمايت شما كرد و به خدا قسم در پيشگاه امام (ره) و شهدا مسوول خواهيد بود و به خاطر تك تك گام هايي كه براي خدمت به آمريكا برداشته ايد بايد پاسخگو باشيد و بدانيد كه تاكنون در خسران بوده ايد.

بر اساس اين گزارش، متن كامل اين نامه به شرح زير است:

انقلاب اسلامي در ايران يكي از مهمترين رويدادهاي قرن بيستم بود كه نه تنها شرق و غرب را شگفت زده كرد بلكه با احياي هويت ديني مسلمانان جهان روح آزادي خواهي را در عالم منتشر نمود.

امروز و پس از سي و دو سال، صدور انقلاب كه يكي از واژه هاي كليدي در گفتمان امام(ره) و منويات مقام معظم رهبري بود به واقعيتي بدل شده كه آمريكا و غرب را به وحشت انداخته است. انقلاب عظيم مردم مصر و تونس و بيداري ساير ملل مسلمان خود گواهي براين مدعاست.

آمريكا و غرب دستپاچه و عصباني از بيداري ملت مصر و در جهت مسكوت گذاشتن اين حركت انقلابي در سناريوي جديد و با بهره جويي از خوش خدمتي عمال فتنه گر داخلي خويش در ايران با يك بازي رسانه اي بر آن بود تا فاز جديدي از اغتشاشات را كليد بزند و تمركز رسانه اي موجود بر مصر را متوجه ايران كند كه با هوشياري ملت مسلمان ايران اين امر ناكام ماند و فتنه سبز تنها در نقاط معدودي از شهر 12 ميليوني تهران تجمعات چند ده نفره شكل داد.

در اين ميان كوردلان منافق و ايادي مزدور اسراييل كه عظمت راهپيمايي 22 بهمن و قيام اسلامي مصر عصباني شان كرده بود گستاخانه با آسيب رساندن به اموال عمومي و زخمي كردن مردم خوش خدمتي خود را براي استكبار به رخ كشيدند و در نهايت با وحشيگري تمام دانشجوي مسلمان دانشگاه هنر را به شهادت رساندند.

بي‌گمان خون اين جوان مسلمان كه بي گناه برزمين ريخته شد به گردن آمريكا و اسراييل و ايادي فتنه‌گر داخلي شان است.

مسوليت خون اين دانشجوي مسلمان پاي تمامي كساني است كه دعوت فتنه جويانه سران فتنه را پذيرفتند و ديروز به عمله‌ي آمريكا و اسراييل بدل شدند. مسوليت خون اين دانشجوي مسلمان به پاي كساني است كه نه تنها طي بيست ماه گذشته از كروبي و موسوي اعلام برائت نكردند بلكه براي بازگشتشان به دايره نظام شرط و شروط گذاشتند و نيز كساني كه با فتنه گران مرز بندي نكردند و به نصايح رهبر انقلاب گوش ندادند.

بي‌شك شهادت اين دانشجوي مسلمان و همه خون‌هايي كه در جريان فتنه برزمين ريخته شد بعد از موسوي و كروبي به كارنامه سياه آقايان هاشمي و خاتمي اضافه خواهد شد.

كارنامه سياهي كه با هر بيانيه سياه و سياه‌تر مي‌شود. ريخته شدن خون اين دانشجو نتيجه بيست ماه سياست بيمار و فتنه جويانه آقاي هاشمي رفسنجاني است.

آقاي هاشمي كه هنوز هم بر طبل فتنه مي‌كوبد و هنوز هم به خطبه‌هاي نماز جمعه 26 تير مباهات مي‌كند؛ نماز جمعه‌اي كه از تريبون نظام فتنه‌گران را دعوت به آشوب و اغتشاش كرد.

آقاي هاشمي! اين نماز جمعه بيش از اين كه مايه مباهتتان باشد مايه ننگ شماست!!

دعوت به اردو كشي خياباني، سكوت شما در قبال هتك حرمت مقدسات ديني و توهين به عاشوراي حسيني(ع)، بيانيه‌هاي كاملا همسو با خواست‌هاي آمريكا و رژيم صهيونيستي، ايجاد تفرقه در راس مسولان نظام، افتتاح سايت رسمي براي دامن زدن به فتنه و در نهايت حمايت از راهپيمايي 25 بهمن كه بدعتي نو و در عمل نقطه تقابلي براي راهپيمايي عظيم 22 بهمن و به رسميت نشناختن آن بود تنها گوشه اي از فعاليت هاي شما در راه خدمت به استكبار بود.

آقاي هاشمي؛ سياست‌هاي شما دقيقاً همسو با خواست حكام مستبد عرب است و شما به خاطر دوستي تان با اين حكام ظالم يقيناً تاب ديدن انقلاب عظيم مردم مسلمان مصر را نداريد واي كاش مي دانستيد كه چه سرباز فداكاري براي آمريكا و اسراييل شده‌ايد!!

و اما امروز شما نه تنها مرزها و خطوط خود را همچنان با اين فرقه منحرف روشن نكرده ايد، بلكه شنيده شده كه با موسوي كه رأس اين فتنه بوده و ابزار اصلي براندازي نظام شده بود ديدار مي‌كنيد. آنان كه ديروز با به آتش كشيدن اموال ملت و حمله به ماموران نيروي انتظامي در لباس عمله ي فتنه در آمدند، افتخارشان اين بود كه از جريان منتسب به شما خط مي گيرند.

آقاي هاشمي بي‌شك فتنه تا امروز به حمايت شما زنده بود و اگر گستاخانه به تمام مقدسات اين ملت هتك حرمت كرد به حمايت شما كرد و به خدا قسم در پيشگاه امام (ره) و شهدا مسوول خواهيد بود و به خاطر تك تك گامهايي كه براي خدمت به آمريكا برداشته ايد بايد پاسخگو باشيد و بدانيد كه تا كنون در خسران بوده ايد.

اتحاديه انجمن هاي اسلامي دانشجويان مستقل دانشگاه هاي سراسر كشور در پايان شهادت اين دانشجوي مسلمان را به ملت شهيدپرور و آگاه ايران و نيز عموم دانشجويان و دانشگاهيان تبريك و تسليت گفته و از تمامي عمال و ايادي آمريكا و اسراييل از موسوي و كروبي گرفته تا ديگر فتنه جويان اعلام برائت مي كند و محاكمه هرچه سريعتر آنان را از دستگاه قضا خواستار است و به آمريكا و غرب اعلام مي كند كه در حركت انقلابي مردم مصر بحمدالله هيچ وقفه‌اي نخواهد افتاد و ايران اسلامي تا هميشه تكيه گاه بي بديل ملت هاي مسلمان و آزادي خواه منطقه است.

وان تنصر الله ينصركم ويثبت اقدامكم
 
 

 
در جریان اغتشاشات دوشنبه 25 بهمن بیش از 1 میلیارد ریال خسارت به امکانات و تاسیسات شهری پایتخت وارد شد و از جمله فقط در منطقه 10 میزان خسارات بیش از 400 میلیون ریال برآورد می شود و این در حالی است که 37 دستگاه اتوبوس تک کابین و دوکابین در خط 1 تندرو مجموعا بیش از 200 میلیون ریال خسارت دیدند.

معاون حمل و نقل و ترافیک شهرداری تهران ضمن محکومیت اغتشاشات اخیر اعلام کرد: خطوط اتوبوس های تندور سرویس دهی خود را همچون روزهای عادی به بهترین شکل ارایه کردند و با وجود ترافیک بسیار سنگین در برخی معابر و بعضا آسیب جدی به اتوبوس های عبوری شرکت واحد توسط اغتشاشگران، لحظه ای در خدمات رسانی ناوگان اتوبوسرانی درنگ نشد.

به گزارش مهر، جعفر تشکری هاشمی با بیان این مطلب گفت: با توجه به لزوم و ضرورت همکاری مسئولان شهری با دستگاه های مسئول به منظور تامین نظم و امنیت شهر نسبت به انسداد چند ایستگاه مترو به صورت موقت در محدوده مرکزی شهر به دلیل کاهش مشکلات حوادث احتمالی اقدام شد.

وی گفت: به محض رفع شرایط خاص مجددا نسبت به بازگشایی این ایستگاه ها اقدام شد.

معاون شهردار تهران ادامه داد: در جریان اغتشاشات دوشنبه 25 بهمن بیش از 1 میلیارد ریال خسارت به امکانات و تاسیسات شهری پایتخت وارد شد و از جمله فقط در منطقه 10 میزان خسارات بیش از 400 میلیون ریال برآورد می شود و این در حالی است که 37 دستگاه اتوبوس تک کابین و دوکابین در خط 1 تندرو مجموعا بیش از 200 میلیون ریال خسارت دیدند.

تشکری هاشمی همچنین با ابراز تاسف از مطالب منتشر شده در یکی از خبرگزاری ها که به شکل نا آگاهانه و غیر منصفانه مطرح شد تاکید کرد: خدمت گذاران مدیریت شهری چون گذشته به عنوان سربازان مقام عظمای ولایت خدمت به مردم و دفاع از دستاوردهای انقلاب شکوهمند اسلامی را تکلیف خود می دانند و هرگز با این قبیل فضا سازی ها که در واقع آب به آسیاب دشمن ریختن است لحظه ای از فعالیت های خود در خدمت به شهروندان دست نخواهند کشید.


 
 

 
اظهارات يكي از فتنه‌گران در خصوص فتنه 25 بهمن 89 در مصاحبه با دويچه‌وله؛ مهدي خزعلي:جريان فتنه بخاطر ماهيت غير ديني،منفور و محكوم به شكست است "مهدي خزعلي" از فتنه گران ضد نظام در مصاحبه اي با دويچه‌وله آلمان در خصوص فتنه 25 بهمن 1389 اذعان كرد: جريان فتنه بخاطر ماهيت غير ديني‌اش محكوم به شكست است.

اظهارات يكي از فتنه‌گران در خصوص فتنه 25 بهمن 89 در مصاحبه با دويچه‌وله؛ مهدي خزعلي:جريان فتنه بخاطر ماهيت غير ديني،منفور و محكوم به شكست است "مهدي خزعلي" از فتنه گران ضد نظام در مصاحبه اي با دويچه‌وله آلمان در خصوص فتنه 25 بهمن 1389 اذعان كرد: جريان فتنه بخاطر ماهيت غير ديني‌اش محكوم به شكست است.

به گزارش باشگاه خبرنگاران ، "خزعلي" ضمن محكوم به شكست دانستن جريان فتنه، علت اين شكست را ضد ديني بودن ماهيت آن است.

وي افزود: بدنه فتنه در ايران به باورهاي ديني پشت كرده و نسبت به موازين و اركان‌ ديني موضع‌گيري مي‌كند و همين امر يكي از دلايل اصلي منفور بودن آن محسوب مي شود.

"خزعلي" همچنين به حضورش در جريان اغتشاشات روز 25 بهمن امسال اذعان كرد.

 

 

 یک تیم تروریستی، رسانه ای منافقین در شهرک غرب تهران دستگیر شدند. بنا بر این گزارش این تیم تروریستی در روز 25 بهمن با استفاده از یک خودرو پژو تجهیز شده به ابزار جاسوسی با استفاده از ارتباطات وایمکس به هدایت تیم های ترور و ارسال اخبار اغتشاش به اربابان اسرائیلی خود مشغول بوده اند.

گزارش دریافتی حاكی است مقادیر معتنابهی سلاح نیز از این هسته تروریستی کشف شده است.
 
 

 

به‎دنبال بازتاب شعارهای روز گذشته نمایندگان مجلس شورای اسلامی علیه سران فتنه، رئیس رژیم صهیونیستی از این موضوع احساس تأسف کرد.
 

 

 

فارس به نقل از روزنامه عبری زبان "یدیعوت آحارونوت " نوشت: "شیمون پرز " رئیس اسرائیل در سخنرانی امروز خود گفت: امیدوارم تا مخالفین حکومت ایران بتوانند رژیم فعلی ایران را ساقط کنند.
پرز افزود: به نظر می‌رسد فشارها و عوامل خارجی در سقوط حکومت فعلی ایران مؤثر نخواهد بود و تمام امید ما به مخالفین داخلی حکومت ایران است.

این اظهار نظر رئیس رژیم صهیونیستی در حالی صورت می‌پذیرد که در پی اغتشاش فتنه‌گران، منافقین و سلطنت‌طلب‌ها در روز 25 بهمن، کانال 10 تلویزیون رژیم صهیونیستی در گزارشی اعلام کرد: اعتراض‌های ایرانی مانند مصر و تونس به نتیجه نخواهد رسید.
"اورلی نوی " کارشناس صهیونیست در این گزارش اعلام کرد: به‏خلاف اظهارات مخالفان در ایران درباره ادامه تظاهرات هیچ موردی که امیدوارکننده باشد، به چشم نمی‌خورد که وضعیت مانند آن چیزی شود که در تونس و مصر روی داد.

این کارشناس صهیونیست با بیان اینکه نظام ایران در مقابل فتنه‌گران بیش از کشورهای دیگر مصمم‌ است، تصریح کرد: با این حال به نظر نمی‌رسد نظام اسلامی در ایران ساقط شدنی باشد.
رئیس رژیم صهیونیستی همچنین گفت: از اظهارات روز گذشته نمایندگان پارلمان ایران و شعار برای اعدام رهبر مخالفین حکومت ایران اظهار تأسف می‌کنم.
پرز همچنین درباره انقلاب مردم مصر گفت: این انقلاب در حال حاضر بدون رهبر حرکت می‌کند و مهم این است که رهبری انقلاب توسط اخوان المسلمین کنترل نشود.


 
 

 

دستگیری 2 تن از تروریست های حسینیه سید الشهداء(ع) شیراز در آشوب های اسرائیلی
 

 

2 تن از متهمان حادثه تروریستی حسینیه سید الشهدا(ع) شیراز که تا مدت ها فراری بودند دستگیر شده اند.

  2 تن از متهمان حادثه تروریستی حسینیه سید الشهدا(ع) شیراز که تا مدت ها فراری بودند در جریان آشوب اسرائیلی تهران توسط ماموران انتظامی دستگیر شده اند.
گفتنی است در حادثه تروریستی حسینیه سید الشهدا(ع) شیراز که در ۲۵ فروردین ماه سال 87 به وقوع پیوست، ۱۴ تن از هموطنان شهید و ۲۰۲ نفر جانباز شدند.



 


سایت آقازاده آشوبگر در پروژه آشوب اسرائیلی 25 بهمن ، به عنوان ستون پنجم داخلی حلقه لندن را ایفا می کند.

 

به گزارش کلمه نیوز ، در حالی که قاطبه رسانه های داخل کشور با سلایق مختلف سیاسی ، به دلیل ماهیت وابسته آشوب اسرائیلی 25 بهمن از آن تبری جسته و نسبت به آمران این حرکت ضدملی معترضند ، سایت آقازاده آشوبگر با انتشار اخبار و تیترهای جهت دار ، سعی در تطهیر آشوبگران و تخطئه نظام و نیروهای انقلابی در مواجهه با آشوب اسرائیلی را دارد.

سایت آینده نیوز که با حمایت مالی- سیاسی «م.ه» آقازاده فراری لندن نشین تاسیس شد ، با فرمان موسس خود ، در جریان فتنه 88 با تمام قوا و با تمسک به انواع و اقسام شگردهای رسانه ای از جعل سند گرفته تا کامنت های حاوی توهین به مقدسات و ارکان نظام ، به نفع جریان فتنه و علیه انقلاب وارد عمل شد و در نهایت توسط نهادهای مسئول توقیف گردید و برخی عوامل آن بازداشت شدند.با این وجود این سایت با وساطت یک مسئول میانی صاحب نفوذ در یکی از قوا ، مجددا" بازگشایی شد و طی یک دوره چند ماهه علی الظاهر از تندروی سابق در حمایت از جریان فتنه دست برداشت اما جهت گیری روزهای اخیر این سایت مشخص کرد که گردانندگان آن دستورات اصلی را همچنان از حلقه لندن و محور مالی آن یعنی آقازاده آشوبگر دریافت کرده و مرحله اجرا می گذارند.

 

 
حجت الاسلام و المسلمین ناطق نوری ، اقدام فتنه گران و ایادی استکبار را در روز 25 بهمن محکوم کرد.
حجت الاسلام و المسلمین علی اکبر ناطق نوری در مصاحبه با شبکه خبر گفت : کسانی که روزگاری در کنار خدمتگزاران جمهوری اسلامی ایران حضور داشتند و به نظام و انقلاب خدمت می کردند و امروز در مقابل ملت و نظام قرار گرفته اند، اگر کمترین هوش سیاسی و غیرت داشتند باید خود و اندک هوادارانشان را در روز ملی 22 بهمن فرا می خواندند تا ضمن دفاع از آرمانهای امام و انقلاب و رهبری از مردم مصر و قیام ملت مصر هم حمایت می کردند.
حجت الاسلام و المسلمین ناطق نوری حرکت و تحرکات روز 25 بهمن را غیرقانونی و غیرشرعی دانست و آن را محکوم کرد.
وی تصریح کرد: قوه قضائیه باید بر اساس قانون و عدالت اسلامی با مسببین این حادثه شرم آور برخورد قاطع نماید.
ناطق نوری تأکید کرد: ملت ایران پای اصول انقلاب، نظام، رهبری و ولی فقیه ایستاده و جان خود را در این راه فدا خواهد کرد و از حریم نظام دفاع خواهد کرد.
وی ضمن تشکر از حضور پرنشاط و متعهدانه ملت در راهپیمایی 22 بهمن امسال تصریح کرد: فتنه گران در حساس ترین شرایط خاورمیانه ، عملی ضد انقلابی انجام دادند و خوراک تبلیغاتی برای دشمنان ایران و اسلام فراهم کردند.
ناطق نوری در ادامه گفت: دشمنان باید بدانند ما شاید در داخل خانه خود اختلاف سلیقه هم داشته باشیم اما آنگاه که اصول و ارزشهای نظام، اسلام ، استقلال کشور و منافع ملی به خطر بیفتد ، اعضاء خانه همه اختلاف سلیقه ها و انتقادها را کنار می گذارند و یک دل و یک صدا از نظام دفاع می کنند ، همانگونه که پیش از این دفاع کرده اند.
حجت الاسلام و المسلمین ناطق نوری شعارهای کشورهای غربی و رسانه های آنها را دروغین و سیاستهایشان را چندگانه و مزورانه خواند و افزود : آنها فقط به دنبال منافع خود بوده و هستند.
وی تصریح کرد : رسانه های بیگانه قصد داشتند ضمن کمرنگ جلوه دادن راهپیمایی باشکوه 22 بهمن، از اتفاقات 25 بهمن شبیه سازی کنند و آنرا به انقلاب مردم مصر متصل کنند که این حرکت ، عملی خبیثانه و زشت بود و البته ناکام ماند.
وی مردم ایران را آگاه و هوشیار دانست و تصریح کرد: همین انسجام و حضور در صحنه و پیوند مردم با ولایت و رهبری ، مهمترین عامل بقا و پایداری نظام و کشور است.


 



تعداد 7 نفر از عناصر فرقه ضاله بهائیت که در آشوب های 25 بهمن ا نقش موثری داشته و با توجه به دستورالعملهای ارسالی از سوی بیت العدل در اسرائیل عمل می کردند، توسط نیروهای امنیتی دستگیر شده ند.

با دستگیری تعدادی از عناصر فرقه بهائیت در راهپیمایی آشوب اسرائیلی 25 بهمن،نقش این رژیم در مدیریت آشوب ها در این روز، با صحنه گردانی سران فتنه،بهائیان،سلطنت طلبان،منافقین و گروه های تروریستی آشكار شد.

در پی اغتشاشات روز 25 بهمن تعداد 7 نفر از عناصر فرقه ضاله بهائیت که در این آشوب ها نقش موثری داشته و با توجه به دستورالعملهای ارسالی از سوی بیت العدل در اسرائیل عمل می کردند توسط نیروهای امنیتی دستگیر شده ند.

شایان ذکر است در آشوب های فتنه 88 نیز با دستگیری تعدادی از عوامل این فرقه پرده از اقدامات آنان برداشته شده بود.

 

از روزی که زمزمه های راهپیمایی به بهانه انقلاب مردم مصر به پا شد، مقامات رژیم صهیونیستی صفحه ای را برای ارسال عکس از حوادث ایران اختصاص دادند. حوادثی که آنان می خواستند خونین باشد اما آن دو نفری که خود را پیرو امام می دانند، هیچ نگفتند. امامی که می گفت اسرائیل غده سرطانی است و باید از صحنه روزگار محو گردد، اما اینک حامی به اصطلاح دو تن از یاران امام شده است.

 

 به راستی این چه تناقضی است؟ اسرائیل عوض شده است یا آن به اصطلاح دو یار؟ نتانیاهو که اکنون در اسرائیل حکومت می کند که افراطی تر از همه نخست وزیران آن رژیم در مواجهه با ایران و اسلام است، طبیعتا وی در مواجهه با اسلام و ایران جری تر از اسلاف خود می باشد، پس این چه همراهی شگفت آوری است و رفتار این آقایان از چه کینه ای نشات می گیرد که حتی برای حفظ آبروی خود پیش حضرت امام(ره) نیز حاضر نیستند از این کینه بگذرند.

 راستی انسان آزاده ای وجود دارد که حمایت اسرائیل را از آقایان و عدم تمایل آنان برای رد چنین حمایتی را ببیند و به آنان شک نکند. حمایت و تشویق گروهک تروریستی منافقین که دیگر جای بحث ندارد، همان سال هایی که آقایان بر تخت های قدرت در نخست وزیری و مجلس تکیه زده بودند، دسته دسته از جوانان این وطن با هر عقیده ای قربانی عملیات تروریستی سازمان منافقین می شدند اما اکنون رئیس آن گروهک منحرف از غائله 25 بهمن حمایت می کند اما اینان هیچ نمی گویند. آیا منافقین، اسلام خواه، آزادی طلب، وطن دوست و... شده اند، یا اینان عوض شده اند؟
 
علاوه بر این، بهانه این مدعیان آزادی، حمایت از جنبش مردمی مصر و شریک شدن در شادی آنان برای رفتن حسنی مبارک دیکتاتور بود. اما همین حسنی مبارک دیکتاتور در حوادث سال گذشته از خود آنان و رفتار قانون شکنانه آنان حمایت کرده بود. این دیگر چه تناقض و سکوتی است که همراهی دیکتاتور را پاس می دارند و رفتنش را شادباش می گویند، اگر حسنی مبارک دیکتاتور و مخالف آزادی بود که بود، چرا این آقایان حمایت وی را رد نکردند؟ مگر می توان هم آزادی خواه بود و هم مورد تشویق دیکتاتور قرار گرفت. بالاخره یا مبارک دیکتاتور نبود و یا آنان  آزادیخواه نیستند. این مساله آنقدر بدیهی است که به فرموده حضرت امام تصورش موجب تصدیقش خواهد شد.

این تناقضات برای مردم از فردای انتخابات ریاست جمهوری هویدا گشت و گرنه قبل از آن و پیش از محرز شدن شکست و بالاتر بودن آرای باطله از آرای یکی از نامزدها، همه ساختارهای نظام قانونی بود، نهادها مشروع بودند و... پس به یک باره چه شد که همه اینها زیر سوال رفت!؟

 به نظر می رسد همه این مسائل از سال گذشته تاکنون از کینه و لجاجتی کور نشات می گیرد، کینه ای که از یک سو عقده های 30 ساله همه دشمنان ـ اعم از ضد انقلاب، سلطنت طلب، منافقین، بهاییت، وهابیت و... ـ را بر خود سوار کرد و از دیگر سو با سوار شدن بر احساسات و عواطف جوانان ایرانی برخی از آنها را هم قربانی هوس بازی های خود کرد و یک سال و اندی کشور را به مخاطره انداخت و هنوز هم دست بردار نیست.

در غائله 25 بهمن ماه نیز که پروژه ای طراحی شده برای خروج آمریکا و اسراییل از بن بست خاورمیانه بود، تمام ترفندهای یک سال گذشته برای ضربه به نظام به کار گرفته شد، شبکه های اجتماعی به شدت به تشویق و تبلیغ و حتی جعل شایعه پرداختند. شبکه های خارجی هم چون بی بی سی فارسی سردمدار تبلیغ رسانه ای علیه نظام گردید. هجمه بزرگ سایبری به بیش از نیمی از سایت های خبری داخلی برای از کار انداختن اطلاع رسانی آنان با همکاری مستقیم پنتاگون و موساد انجام شد. شعارهای ساختارشکنانه به وفور جعل و ساخته شد، شبیه سازی های عجیب و غریب درست کردند، برخی از نمایندگان مجلس ششم که در خارج از کشور به سر می بردند، با حرارت اعلام کردند که فردا خود در خیابان ها حضور خواهند یافت، نبرد با سطل های آشغال بالا گرفت و در نهایت خون دو تن از جوانان وطن ریخته شد.

اما حمایت رسانه های غربی معاند نظام در واقع یک بازی برد ـ برد برای آنان بود، چرا که اگر دامنه آشوب ها بالا می گرفت، آنان مدعی پیروزی بودند و اگر هم مانند آنچه اتفاق افتاد ناکام می ماند با پخش چند عکس بهره برداری لازم را می کردند و در این میان خون های جوانان وطن بر زمین می ماند.

 مگر بازیچه بودن غیر از این است؟ مگر در عملیات مرصاد، صدام سازمان منافقین را بازیچه نکرد تا خود بهره برداری کند. صدام مدعی بود اگر منافقین در مرصاد پیروز شوند، پیروزی اوست و اگر آنان شکست می خوردند که خوردند، صدام باز بهره برداری خاص خود را می کرد و این سازمان منافقین و رهبران فریب خورده بودند که بازیچه قرار گرفتند. فرموده مولا علی (ع) چه قدر زیباست که چه زیادند عبرت ها و چه کم هستند عبرت گیرنده ها.

همه این وقایع اگر چه آنقدر حقیر و ناچیز بود که نتوانست در حد خراشی هم بر چهره انقلاب اسلامی باشد، اما از آنجا که دعوت کنندگان آن خود در برج های آهنین خود نشسته اند و با همراهی رسانه هایی خاص جوانان وطن را به نزاع هم می فرستند، قابل توجه و بررسی است. به راستی آنان تاکنون از خود پرسیده اند که آیا حس انتقام جویی و کینه ورزی، ارزش آن را دارد که جوانان وطن را درگیر نزاعی خانمان سوز با هم بکنند و زندگی هایی را به تباهی بکشانند تا حس قدرت خواهی شان و انتقام گیری شان ارضاء شود؟

به هر حال به نظر می رسد این لجاجت توأم با حماقت دیگر حتی از مفهوم نفاق هم جهش کرده و این شمشیرهای از رو بسته شده که با خیانت های آشکار، کمر به هدم میراث امام و شهدا بسته اند خیال کوتاه آمدن ندارند، که اگر داشتند مگر کم استدلال و منطق و برهان برای فهم بازیچه بودن و در توهم به سر بردن آنان ارائه شد، ولی چه سود؟ هر استدلالی را به بهانه ای و هر مستندی را با نیرنگی در ذهن خود و هوادران خود مخدوش کردند تا توجیهی باشد بر راه باطلشان و زیر بار یک کلمه عذرخواهی از ملت نروند.

و اما یک نکته در پایان:

قطعا ملت شهید داده ایران اسلامی زیر بار خیانت عده ای از خود راضی نخواهد رفت و با تمام توان از حیثیت، انقلاب، نظام و رهبر خود که ثمره خون هزاران شهید این آب و خاک است دفاع خواهد کرد و اجازه نخواهد داد که عمله های بیگانه دسترنج سی و دو سال زحمت را از بین ببرند. این را هم شما بدانید و هم اربابان خارجی تان. 



 


نوع گلوله‌ای که شهید ژاله با آن ترور شده، در نیروهای مسلح ایران وجود ندارد.

 

علی عبداللّهی معاون امنیتی انتظامی وزارت کشور در گفت‌وگو با فارس، در خصوص ترور دانشجوی بسیجی شهید صانع ژاله به دست جریانات ضدانقلاب گفت: با توجه به اینکه نیروهای ما در روز ۲۵ بهمن اسلحه نداشتند، و نوع گلوله‌ای که این جوان بسیجی را به شهادت رسانده در سازمان نیروهای مسلح ما نیست، باید گفت که این ترور از قبل برنامه‌ریزی شده است.

وی با اشاره به اینکه جریان نفاق سابقه برنامه‌ریزی را برای ترور افراد جهت ایجاد اختلافات قومی و کشته سازی و در نتیجه موج‌سواری داشته است، تصریح کرد: طبق بررسی‌های انجام شده ترور دانشجوی دانشکده هنر دانشگاه تهران که اتفاقا از هموطنان عزیز کردزبان نیز بوده، یک برنامه از قبل طراحی شده است تا بتوانند از این طریق موج‌سواری کنند.

معاون امنیتی انتظامی وزارت کشور با بیان اینکه انتخاب دانشجوی کردزبان سنّی دانشکده هنر دانشگاه تهران برای ایجاد اختلافات قومی و کشته‌سازی است،‌ خاطرنشان داشت: طبق بررسی‌هایی که انجام داده‌ایم، معلوم است که شهید ژاله را از قبل انتخاب کرده بودند و انتخاب این فرد حاکی از این است که این اقدام از سوی جریان فتنه از قبل برنامه‌ریزی شده بود.

عبداللّهی همچنین اغتشاشات روز ۲۵ بهمن را تلافی آمریکا از تحولات اخیر مصر و تونس دانست و اظهار داشت: آمریکا آمده بود تا خاورمیانه جدید را بنا نهد ولی به‎خلاف خواست او خاورمیانه اسلامی را شاهد هستیم که تحمل این موضوع برای آنها سخت است. از همین رو می‌بایست برای تلافی کردن این شکست سنگین به هر شکل ممکن که می‌شد کاری انجام می‌دادند ولی با هوشیاری مردم باز توطئه مستکبرین نقش بر آب شد.



 

اخبار رسيده حاكي از افزايش تعداد تشييع كنندگان پيكر شهيد صانع ژاله در چهارراه وليعصر است.

  ‌از مراسم تشييع پيكر شهيد صانع ژاله دانشجوي دانشگاه هنر تهران كه از دقايقي پيش از مقابل دانشگاه هنر تهران واقع در چهار راه وليعصر آغاز شده است، هر لحظه بر تعداد مردم و دانشجويان در محل تشييع جنازه اين شهيد بزرگوار افزوده مي‌شود.

بر اساس اين گزارش، ‌در حال حاضر محوطه دانشگاه هنر تهران مملو از تشييع كنندگان شده است و حاضرين مجبور به حضور در چهارراه وليعصر(عج) شده‌اند و هر لحظه بر تعداد تشييع كنندگان افزوده مي‌شود.

بر اين اساس، چهار دختر منتسب به جريان فتنه نيز در حالي كه موهاي خود را سبز رنگ كرده بودند قصد اخلال در تشييع جنازه شهيد ژاله را داشتند كه با واكنش مردم و دانشجويان مواجه شده و محل تشييع را ترك كردند.

براین اساس خبرنامه دانشجویان درخبری نوشت: نویسنده کتاب "دا" از لحظاتی می گوید که جنازه شهدا توسط منافقین دزدیده می شود که در ذیل می آید:

این بار ناهید همراه مرد جوانی آمده بود. مردی ریز نقش با قدی کوتاه و لاغراندام که پیراهن سفیدش را روی شلوارش انداخته بود. مرد غیر منطقی و سرسختی به نظرم آمد، که نمی شد با او حرف زد، نزدیک که شدند، پرسید خواهر حسینی کیه؟

گفتم: منم. کاری داشتید؟

با لحن سرزنش آمیزی پرسید: می خواهم ببینم چرا می خواید اینجا بمونید؟ با اجازه کی موندید؟

گفتم: این دفعه اولم نیست که اینجا می مونم با اجازه پدرم اینجام. ضمنا اشکال اینجا موندن از نظر شما چیه؟

گفت: اشکال، اشکال که به خاطر خودتون می گیم. اینجا امنیت نداره. شما هم یه خانم جوان هستید. مردها باید بیایند به کارهای اینجا برسند.

گفتم: من این ها رو می دونم. اتفاقا چون اینجا امنیت نداره من می مونم. شهدای ما اینجا تنهان. هیچ کس به فکر حفاظت از اینها نیست. مرد کو بیاد اینجا؟ مرد ها رو بیارید. شما هم خودت بیا واستا ما می‌ریم.

گفت: من که نمی تونم. کلی کار سرم ریخته تازه شهدا محافظت می خوان چی کار؟

گفتم: تشریف بیارید بهتون نشون بدم.

راه افتادیم و رفتیم جلوی غسالخانه شهدایی که راه به راه خوابانده بودیم را نشان دادیم و گفتم: اینها محافظت می خوان. شبها وقتی سگ ها حمله ور می شند، شما کجایی ببینی اینجا چه خبر می شه؟

دیشب کلی حواسمون بوده باز امروز می بینیم سگ ها زمین جنت آباد رو کنده اند تازه سازمان مجاهدین هم از یک طرف.

مردم جنازه بردند بیمارستان طالقانی وقتی رفتند پس بگیرند بیمارستان نداده، گفتند نامه بیارید. معلوم شده نیروهای سازمان مجاهدین جنازه ها رو گرفتن، بردن توی شهر های دیگه به اسم شهدای سازمان مجاهدین تبلیغ کرده اند و جنازه رو خاک کرده اند.

اگر حمله ای بشه چه از طرف سگ چه از طرف منافقین و مجاهدین از این چند تا پیر زن و پیر مرد توی جنت آباد چه کاری بر میاد؟!

گفتنی است شبکه های ضد انقلاب در پی شهادت شهید ژاله اعلام کردند در تشییع جنازه این شهید حاضر خواهند شد.

 



 

پس از پایان مراسم تشییع پیکرپاک شهید صانع ژاله، جمعیت کثیری از مردم در برابر منزل میرحسن موسوی تجمع کردند. 

  این جمعیت همچنان در حال افزایش است. 

دستگیری و محاکمه موسوی و کروبی مطالبه اصلی تجمع کنندگان مقابل درب منزل موسوی است.

 



 

 

آمريكا تلاش دارد تا با منحرف‌كردن حركت مردم مصر و قانع كردن آنها به برخي دستاوردهاي جزئي، مردم را به خانه‌هايشان بازگرداند ولي بعيد است چنين ترفندهايي در مقابل مردمي كه بيدار شده و قدرت و توان تأثيرگذاري خود را متوجه شده است، به نتيجه برسد...

حضرت آيت‌الله خامنه‌اي رهبر انقلاب اسلامي امروز (چهارشنبه) در ديدار پرشور هزاران نفر از مردم آذربايجان با اشاره به حركت رو به گسترش بيداري اسلامي در دنياي اسلام، آن را ثمره شيرين مقاومت و ايستادگي ملت عظيم ايران در 33 سال گذشته دانستند و تأكيد كردند: امروز به بركت ايمان و اسلام، صلابت، عزت، پيشرفت و تأثيرگذاري ايران اسلامي، بيش از هر زمان ديگر درخشان‌تر و عزم ملت براي رسيدن به اوج قله عظمت مصمم‌تر است.

در اين ديدار كه در آستانه سالروز قيام تاريخي مردم تبريز در 29 بهمن سال 56 انجام شد، رهبر معظم انقلاب اسلامي با تجليل از ايمان، اخلاص، پايمردي و بصيرت مثال زدني مردم آذربايجان در طول تاريخ به‏ويژه در مقاطع مختلف نهضت اسلامي و انقلاب اسلامي ايران، افزودند: مهمترين ويژگي حركت مردم تبريز در 29 بهمن سال 56 الگو شدن آن براي حركت‌هاي بعدي ملت ايران بود و اگر قيام 29 بهمن 56 روي نمي‌داد، قيام 19 دي مردم قم به فراموشي سپرده و روند حركت ملت ايران در مسير نهضت اسلامي، متوقف مي‌شد.


حضرت آيت‌الله خامنه‌اي مهمترين ويژگي انقلاب اسلامي ايران را نيز الگو شدن آن براي ملت‌ها دانستند و خاطرنشان كردند: علت اصلي فشارهاي گوناگون به جمهوري اسلامي ايران از ابتداي پيروزي انقلاب اسلامي تاكنون جلوگيري از الگو شدن حركت عظيم ملت ايران بوده است.


ايشان با اشاره به تحريم‌هاي اقتصادي، ترور دانشمندان برجسته علمي و اتهام زني‌هاي گوناگون در زمينه حقوق بشر، تأكيد كردند: همه فشارها و تبليغات براي اين است كه حركت ملت ايران را متوقف كنند و موجب رويگرداني افكار عمومي منطقه و جهان از جمهوري اسلامي ايران شوند، اما به‎خلاف خواسته سلطه‌گران، ايران اسلامي روزبه‎روز قوي‌تر و پيشرفته‌تر شده است.



رهبر معظم انقلاب اسلامي افزودند: هشت سال دفاع مقدس موجب شد سرداران جوان و شجاع ملت ايران امكان بروز بيابند و تحريم‌هاي اقتصادي و علمي نيز باعث شد استعدادها و توانايي‌هاي جوانان شكوفا شود.


حضرت آيت‌الله خامنه‌اي مهمترين ويژگي مردم آذربايجان و تبريز را شور و شعور و عزم راسخ همراه با بصيرت دانستند و خاطرنشان كردند: اين ويژگي‌ها از جمله بصيرت همراه با قدرت تحليل بايد همچون 33 سال گذشته در نسل جوان و همچنين نسل‌هاي بعدي حفظ و تقويت شود.


ايشان تأكيد كردند: اگرچه جوان امروز امام(ره) و شهيد باكري‌ها را نديده و دوران سخت 8 سال دفاع مقدس را لمس نكرده است اما فكر، تشخيص و راه جوان امروز همان فكر و مسير سال‌هاي اول انقلاب اسلامي است.


رهبر معظم انقلاب اسلامي با تأكيد بر اينكه بصيرت ايماني، شريان حياتي احياكننده فكرها و دل‌ها است، افزودند: اين بصيرت ايماني بايد همواره ادامه پيدا كند، همان‎گونه كه تاكنون ادامه داشته و تأثير خود را نيز در دنيا گذاشته است.


حضرت آيت‌الله خامنه‌اي بيداري اسلامي مشهود كنوني را در منطقه متأثر از حركت ايماني و عزم راسخ ملت ايران دانستند و تأكيد كردند: قضاياي بسيار مهم مصر ناشي از حركت بيداري اسلامي و تحقير سال‌هاي متمادي ملت فهيم، كهن و صاحب تمدن مصر است.


ايشان شكل‌گيري حركت‌هاي عظيم اجتماعي را تدريجي و در طول ساليان متمادي اما بروز آنها را ناگهاني و دفعي دانستند و افزودند: ذلت و تحقيري كه حكومت مصر در طول سال‌هاي گذشته به دليل وابستگي به آمريكا و رژيم صهيونيستي بر مردم تحميل كرد، سرانجام ملت و جوانان مصر را به ستوه آورد و اين‌گونه به‎صورت ناگهاني بروز كرد.


رهبر معظم انقلاب اسلامي، نقش جوانان مصري و ايمان و عزم راسخ آنها را در حركت عظيم مردم، تعيين كننده خواندند و خاطرنشان كردند: حركت مردم مصر با پيشتازي جوانان از مساجد و نمازهاي جمعه آغاز و سرانجام به يك حركت عمومي تبديل شد.


حضرت آيت‌الله خامنه‌اي حضور مردم در صحنه را موجب ناكارآمد شدن ابزارهاي سياسي، نظامي و اقتصادي قدرتهاي زورگو دانستند و افزودند: آمريكايي‌ها مي‌توانند به دولت‌هاي بدون پشتوانه مردمي به راحتي زور بگويند و هرگاه هم كه به سردمداران آنها نياز نداشته باشند به آنها همچون "محمدرضا پهلوي و بن علي " بي‌محلي كنند اما هنگام حضور مردم در صحنه، در مقابل عزم راسخ آنها، نمي‌توانند كاري از پيش ببرند.


ايشان تأكيد كردند: اين اتفاق مهم امروز در مصر روي داده است. البته آمريكا تلاش دارد تا با منحرف‌كردن حركت مردم مصر و قانع كردن آنها به برخي دستاوردهاي جزئي، مردم را به خانه‌هايشان بازگرداند ولي بعيد است چنين ترفندهايي در مقابل مردمي كه بيدار شده و قدرت و توان تأثيرگذاري خود را متوجه شده است، به نتيجه برسد.


رهبر معظم انقلاب اسلامي عامل اصلي عزت و پيشرفت ملت ايران را ايمان و اسلام دانستند و خاطرنشان كردند: تقويت ايمان، همت جوانان و تلاش براي تحقق بيشتر دستورات اسلام در جامعه، زمينه ساز عزت و پيشرفت روزافزون و اصلاح زندگي مادي و معنوي خواهد شد.


در ابتداي اين ديدار آيت الله مجتهد شبستري نماينده ولي فقيه و امام جمعه تبريز در سخناني با گرامي‏داشت حماسه 29 بهمن مردم تبريز در سال 56 و نقش آفريني مردم آذربايجان در مقاطع مختلف انقلاب اسلامي به‏ويژه 8 دي سال 88 گفت: مردم آذربايجان به‎ويژه تبريز همواره بصيرت و ولايت‏مداري خود را نشان داده اند و در 22 بهمن امسال نيز همگام با اقيانوس عظيم ملت ايران، باشكوه‎تر از هر سال به ميدان آمدند.


 

 

علی عبداللّهی با بیان اینکه جریان نفاق با ترور شهید ژاله که از قبل طراحی شده بود به‎دنبال ایجاد اختلافات قومی و کشته‌سازی بودند، گفت: نوع گلوله‌ای که شهید ژاله با آن ترور شده، در نیروهای مسلح ایران وجود ندارد.
 

 

 

علی عبداللّهی معاون امنیتی انتظامی وزارت کشور در گفت‌وگو با فارس، در خصوص ترور دانشجوی بسیجی شهید صانع ژاله به دست جریانات ضدانقلاب گفت: با توجه به اینکه نیروهای ما در روز ۲۵ بهمن اسلحه نداشتند، و نوع گلوله‌ای که این جوان بسیجی را به شهادت رسانده در سازمان نیروهای مسلح ما نیست، باید گفت که این ترور از قبل برنامه‌ریزی شده است.

وی با اشاره به اینکه جریان نفاق سابقه برنامه‌ریزی را برای ترور افراد جهت ایجاد اختلافات قومی و کشته سازی و در نتیجه موج‌سواری داشته است، تصریح کرد: طبق بررسی‌های انجام شده ترور دانشجوی دانشکده هنر دانشگاه تهران که اتفاقا از هموطنان عزیز کردزبان نیز بوده، یک برنامه از قبل طراحی شده است تا بتوانند از این طریق موج‌سواری کنند.

معاون امنیتی انتظامی وزارت کشور با بیان اینکه انتخاب دانشجوی کردزبان سنّی دانشکده هنر دانشگاه تهران برای ایجاد اختلافات قومی و کشته‌سازی است،‌ خاطرنشان داشت: طبق بررسی‌هایی که انجام


تاریخ: چهار شنبه 27 بهمن 1389برچسب:,
ارسال توسط arman
 

 

بالاترین: اگر اين تصاوير و فيلم هايي كه ما مي بينيم اسمش راهپيمايي است، پس هر روز خدا ، در اين سيصد و شصت و پنج روز ، در تهران راهپيمايي است! ... اگر متولیان جنبش سبز صداقت داشتند «مردرندانه» براي حركت براندازانه تقاضاي صدور مجوز از حكومت نمي كردند...

محافل سياسي و رسانه اي ضد انقلاب كه در تدارك آشوبگري ناكام براي 25بهمن نقش آفريني كرده بودند، نسبت به سرخوردگي ناشي از اين اقدام كور و منجر به شكست ابراز نگراني مي كنند.
اگرچه موج «روحيه درماني» و «تلقين» در فضاي رسانه اي ضد انقلاب فعال است، اما برخي از اين محافل معتقدند نبايد دست كم خود را گول بزنند و تا كار افسردگي و سرخوردگي بيخ پيدا نكرده اند چاره اي بينديشند. استناد اين محافل به سر جمع چند عكس و ويدئوي افتضاحي است كه توانسته اند پس از يك هفته تبليغات پرحجم از ترافيك خيابان هاي مركزي شهر تهيه كنند! يكي از بالاتريني ها به طنز نوشت: اگر اين تصاوير و فيلم هايي كه ما مي بينيم اسمش راهپيمايي است، پس هر روز خدا در اين سيصد و شصت و پنج روز در تهران راهپيمايي است. توي اين عكس ها و فيلم ها كه تا چشم كار مي كند موتور و خودرو است. پس مخالفان كجا بودند؟ نكند همين راننده ها مشغول راهپيمايي بوده اند و ما خبر نداريم.
يادآور مي شود بهترين عكسي كه مشتركاً از سوي بي بي سي، جرس، كلمه، راديو فردا و بالاترين درباره سناريوي 25 بهمن مورد استناد قرار گرفته، يكي از تقاطع هاي خيابان انقلاب را با حدود 10 پليس و 20 تا 30 نفر عابر و ده ها خودرو نشان مي دهد!! مجموع اين تصاوير و ويدئوها نيز به تعداد انگشتان 2 دست نمي رسد!

گفتنی است کلمه هرچه در موتور جستجوگر google با عنوان 25 بهمن یا عکسهای 25 بهمن جسجو کرد حتی یک عکس نیز پیدا نکرد! شما هم می توانید با این تفریح جالب را از طریق لینک زیر تکرار کنید!


سرچ گوگل برای عکسهای  25 بهمن

اما يكي ديگر از كاربران بالاترين نوشته است: در نبود رهبر براي جنبش بايد از همديگر بپرسيم خب كه چي؟ بعدش چي؟ همين حالا نوعي سردرگمي پديدار شده و اگر فكري نشود به سرخوردگي هم مي رسد.
ضد انقلاب ديگري مي نويسد: اومديم تو خيابون كه چي؟ دور هم قدم بزنيم؟! آخه من نمي فهمم چرا حركت هاي ما اين قدر عقيم است. خب بابا يه تجمعي، يه حركتي. مي گويند، كه ثابت كرديم زنده ايم. خوب اينو كه خودم هم مي دونستم زنده ام.
سايت ضد انقلابي خودنويس نيز در مطلب مشابهي يادآور شده است: اين هم بيست و پنجم. بعدش چي؟ نمي خواهم كسي رو نااميد كنم ولي كه چي؟ موسوي و كروبي چه كاره اند؟ آيا ما بايد سالي يكي دوبار بياييم و كتك بخوريم [نويسنده خارج كشور حضور دارد!]؟ كماكان بايد حس تهوعي را داشته باشيم كه نه آن طرفي مي شود و نه اين طرفي؟
داريوش سجادي از مخالفان مقيم آمريكا نيز در وبلاگ خود اين گونه نوشته است: سران اپوزيسيون در رويايي شيرين مي گفتند 25 بهمن روز تصاحب ميليوني خيابان هاست، تصوري كه در 25 بهمن چون برف در مقابل خورشيد آب شد و حضور آنان به چند تجمع پراكنده منحصر گرديد. علي رغم اين شهر آشوبي و شعارهاي ساختارشكن، حركت 25 بهمن را بايد به نوعي يك شوخي تاريخي تلقي كرد كه از حجم بالايي از توهم نيز برخوردار بود.
وي ادامه مي دهد: شوخي بود چون ميان حمايت و همبستگي با قيام ملت مصر ظاهراً دچار نسيان شده بودند كه همان كساني هستند كه شعار نه غزه نه لبنان سر مي دادند. كسي كه اين شعار را داده با شفاف ترين صورت در حال اعلام اين اعتقاد است كه ظلم ستيزي و دفاع از مظلوم محلي از اعراب براي او ندارد. بنابراين براي حاملان چنين تفكري مفهومي ندارد تا صداي اعتراض خود را متوجه اقدامات و جنايات ظالمانه اسرائيل يا حسني مبارك عليه مردم غزه و لبنان كنند. لذا در حالي كه طي يك سال گذشته هيچ گاه نشد اين دسته از سبزها در هيچ كجا برائت خود از آن انديشه هاي آپارتايدي را اعلام كنند بر همين اساس ادعاي اعلام همبستگي و حمايت تصنعي امروزشان از مبارزات ظلم ستيزانه مظلومان مصري عليه همان دولتي كه سال گذشته مظالمش در غزه ارزني از تالم در خاطر مبارك ايشان را فراهم نمي كرد؛ چنين نوع دوستي با تاخيري را نمي توان جز «شوخي كردن» با قوه عاقله افكار بين الملل نام ديگري گذاشت؛ توهم آنها همه اين است كه معارضه با جمهوري اسلامي را آسان مي پندارند. آنها چه خوش بدارند و چه خوش ندارند نظام جمهوري اسلامي ايران برخلاف مصر نظامي وابسته به كشورهاي خارجي نيست كه بتوان با فلج كردن آن از طريق شهرآشوبي، اربابان خارجي اش را متقاعد به كنار گذاشتن ايشان كرد. ترش يا شيرين، حكومت جمهوري اسلامي نظامي است مستقر و مستقل و مسلط كه برخوردار از پايگاه مردمي قابل وثوق و اعتنائي نيز هست. حكومت در ايران كماكان برخوردار از يك عقبه مردمي و ثابت قدم و اكثريتي است و اگر خداي نكرده روزي همين نيروهاي نظامي و انتظامي صحنه را بنفع توده هاي طرفدار جمهوري اسلامي خالي كرده و ميدان را عملاً واگذار به شهروندان حامي حكومت و مخالفش كنند چه جدال خون چكاني را مهيا مي كنند. در كنار اين شوخي و توهم جنبش سبز كماكان از عنصر بي صداقتي نيز رنج مي برد. متوليان اين جريان نه با هم مي توانند صادق باشند و نه با خود كه اگر صداقت داشتند «مردرندانه» براي حركت براندازانه تقاضاي صدور مجوز از حكومت نمي كردند.


 
 

 

 
شهيد محمد مختاري22 ساله فرزند اسماعيل روز 25 بهمن در اثر تيراندازي عوامل منافقين به شدت زخمي شده و پس از انتقال به بيمارستان به درجه شهادت نائل شد.

پيكر دومين شهيد اغتشاشات اخير بر روي دستان مردم انقلابي كشورمان تشييع شد.

پيكر شهيد محمد مختاري از ديگر كشته‌شدگان حوادث اخير به دست عوامل منافقين لحظاتي پيش در دستان جمعي از مردم انقلابي كشورمان از مقابل منزل اين شهيد واقع در شرق تهران تشييع شد.

شركت‌كنندگان در اين مراسم تشييع، شعارهاي "كروبي موسوي مرگ به نيرنگتان، خون جوانان ما مي‌چكد از چنگتان "، "لعن علي عدوك ياحسين، كروبي و خاتمي و ميرحسين "، "مرگ بر موسوي "، "مرگ بر كروبي "، "مرگ بر منافق "، "الله اكبر "، و "لا اله الا الله " سر مي‌دادند.

شهيد محمد مختاري22 ساله فرزند اسماعيل روز 25 بهمن در اثر تيراندازي عوامل منافقين به شدت زخمي شده و پس از انتقال به بيمارستان به درجه شهادت نائل شد.

تجمع غيرقانوني فتنه‌گران، عناصر منافقين، سلطنت‌طلبان و اراذل و اوباش در برخي خيابان‌هاي شهر تهران در روز 25 بهمن موجب بروز اغتشاشاتي شد كه با حضور به‌هنگام مردم، فتنه‌گران و ديگر عوامل مزدور مجبور به ترك صحنه شدند.
 
 

- آنچه در بعد از ظهر روز دوشنبه 25 بهمن در برخي مناطق مرکزي تهران رخ داد با همه نمونه‌هاي قبلي آن (که در طول سال گذشته شاهد بوديم)  به شدت متفاوت بود.

2- آشوب‌ها و ناآرامي‌هاي سال گذشته تا حدودي تحت تاثير فضاي دو قطبي انتخاباتي قرار داشت و از اين رو فضاي عمومي و جنس شعارها (خصوصا در حوادث تابستان سال گذشته) به نوعي به ماجراي انتخابات بازمي‌گشت! (هر چند دخالت رژيم صهيونيستي و دولت‌هاي آمريکا و انگلستان و فرانسه در حوادث سال 88 اظهر‌من‌الشمس بود و بدون ترديد مسئوليت اصلي اين حوادث برعهده رژيم‌هاي فوق و در يک کلام استکبار جهاني و صهيونيسم بين‌الملل است!)

3- اما در حالي که 13 ماه از دي 88 مي‌گذشت و ديگر شبهه‌اي در خصوص انتخابات باقي نمانده و بالا و پايين جنبش آمريکايي - صهيونيستي سبز! ( حيف رنگ سبز!) بر همه آشکار شده بود به دعوت دو عنصر مفلوک، بازي‌خورده  به آخر خط رسيده، عده‌اي خرابکار حرفه‌اي، سازمان يافته، و افسار دريده به چند خيابان مرکزي تهران هجوم آورده و جان و مال مردم را هدف وحشي‌گري‌هاي خود قرار دادند! آنهايي که معناي عبارت وحشي‌گري را درک نمي‌کنند بايد معناي اين واژه را از دانش‌آموزان مدرسه دخترانه مکتب‌الزهرا(س) (واقع در خيابان آذربايجان) سوال کنند! وقتي عربده‌کشان مست از باده «بي‌بي‌سي» با کندن موانع فلزي وسط خيابان و با سنگ و چاقو و... حمله به مردم را آغاز کردند و چشم‌هاي اسکبار و نفس‌هاي بند آمده و صورت‌هاي از ترس سفيد شده دختربچه‌ها و دانش‌آموزان اين مدرسه بهترين نشانه وحشي‌گري گرگ‌هاي  دست‌آموز موساد بود! دختربچه‌هايي که راه بازگشت به خانه‌هايشان از سوي محاربين مسدود شده و مفري براي خود نمي‌ديدند! و البته جرم اين محرز بود و مجازاتشان نيز معلوم!
چه جرمي بالاتر از شرکت در راهپيمايي 22 بهمن امسال؟ چه جرمي بالاتر از زندگي شرافتمندانه در نظام جمهوري اسلامي؟
و صد البته که مجازات اين جرايم در قاموس استکبار، دريده شدن با چنگ و دندان محاربين متصل به سيا و موساد تعيين شده بود!

4- شکل و آرايش و نوع حملات و خرابکاري‌هاي محاربين 25 بهمن تهران دقيقا يادآور عملکرد محاربين و منافقين خلق در 30 خرداد و 5 مهر ماه 1360 بود!
حملات سازماندهي شده به مردم و درگيري حرفه‌اي با نيروهاي ضد شورش! و البته هجوم وحشيانه به هرکسي که چهره‌اي حزب‌اللهي داشت!
از آن پيرمرد متديني که قصد حفاظت از تصوير رهبر انقلاب را داشت تا آن نوجوان باغيرت بسيجي که براي دفاع از دين و اعتقاداتش با دست خالي به وسط خيابان آمده بود! تلاش‌هاي چندين باره و ناموفق محاربين براي به اسارت درآوردن!! نيروهاي ناجا و بسيج تنها يک نشانه از هدايت شده بودن اين حرکت است.

5- شعارهاي محاربين 25 بهمن نيز همگي هدايت و سازماندهي شده بود. هدف فقط و فقط ولايت فقيه بود! و البته زحمت اين شعارها را نيز سايت‌هاي رژيم صهيونيستي کشيده بودند!

6- حوادث عصر 25 بهمن 89 حجت را بر همه حتي ديرفهم‌ترين افراد نيز تمام کرد!
غاصبان «تل آویو» و حاکمان کاخ‌هاي سياه واشنگتن و لندن از اسلام و نظام اسلامي و محوريت آن بسيار خشمگين و عصبي‌اند! زلزله در ارکان نظام‌هاي زنجيري و مطيع صهيونيسم و استکبار در يک ماه اخير و به دنبال آن تقويت جدي مواضع جهان اسلام و انقلاب اسلامي چنان ذهن و زبان حاکمان مستکبر غرب را برآشفته ساخت که براي تسکين خود و تغيير جهت حوادث و منحرف ساختن افکار عمومي جهان از سه دهه ديکتاتوري در جهان عرب با پشتيباني مستقيم جهان ليبرال - دموکراتيک غرب!! چاره‌اي جز توسل به «عمرسعد» و «شمر» 88 نديدند! و البته «عمرسعد» و «شمر» هميشه در پيش و پس خود «خولي» و «سنان بن انس» و «حرمله» دارند! عصر 25 بهمن حرمله‌ها و خولي‌ها و کفتارهاي آل واشنگتن چند خيابان تهران را به آتش و خون کشيدند.  به جا ماندن دو شهيد و تعداد افزون‌تري مجروح در حوادث اين روز  نشان ديگري از سازماندهي دقيق حوادث اين روز است!

7- ديگر اميدي به هدايت دو بازيچه شيطان نيست! ديگر اين دو به آخر خط و  به مرز جنون رسيده‌اند! ديگر زمان آن رسيده که اين دو «خرمهره» بازي شيطان بزرگ براي نفس کشيدن  و آلودن هوا هم از نظام اسلامي اجازه بگيرند!
ديگر حتي يک خط بيانيه هم نبايد صادر شود! توبه گرگ مرگ است! به حرمت تمامي مادراني که در حوادث 25 بهمن از فرط نگراني بچه‌مدرسه‌اي‌هايشان جان به لب شدند، به حرمت مردم بي‌گناهي که امنيت خاطر و اموالشان طعمه آتش خشم کفتارهاي آمريکايي و اسرائيلي شد و به حرمت مقدس‌ترين محور نظام اسلامي که هدف جسارت فرزندان نامشروع سرويس‌هاي جاسوسي آمريکا و انگلستان  و رژيم صهيونيستي قرار گرفت بايد حکم محارب درباره تمامي عوامل و مسببين حوادث 25 بهمن 89 تهران اعمال شود! بنا به فرمايش حضرت روح‌الله: درنگ امروز فرداي اسارت‌باري به دنبال خواهد داشت!

8- اجراي حکم الهي درباره محاربين 25 بهمن ماه 89 هيچ ربطي به مسايل سياسي و جناحي و انتخاباتي و... ندارد!
اگر هر فرد ديگري نيز مرتکب چنين جناياتي شد بايستي به عنوان محارب مورد محاکمه قرار مي‌گرفت!
صرف نظر از همه حوادث و سوابق، 25بهمن 89 روز محاربه با نظام اسلامي بود!
و اين محاربه پاسخي در حد نهروان مي‌طلبيد!
چشم فتنه بايد از کاسه بيرون بيايد!
 
 

سوال 1- اگر مسعود رجوي به مناسبتي از وزارت كشور جمهوري اسلامي درخواست مجوز راهپيمايي كند و هواداران خود در داخل ايران را در ساعت خاصي به حضور در خيابان خاصي فرا بخواند، آيا كسي خواسته او را اجابت خواهد كرد؟

پاسخ: گروه رجوي به دليل جنايات گسترده در دهه 60 و همدستي با صدام، آنقدر نزد مردم ايران منفور است كه هيچكس جرأت نمي كند به طور علني از مريم يا مسعود رجوي حمايت كند و خواسته منافقين را اجابت نمايد.

سوال 2- آيا از جمعيت 75 ميليون نفري ايران هيچكس طرفدار گروه‌هاي رجوي يا تندر يا ريگي يا پژاك يا سلطنت طلب نيست؟

پاسخ: نه اينكه اصلاً هيچكس نباشد اما تعداد اين عده نسبت به كل مردم ايران تقريباً هيچ است و با توجه به سابقه و ماهيت تروريستي اين گروهكها، البته نيروهاي انتظامي و اطلاعاتي هرگز اجازه هيچ تحركي به آنها نمي دهند.

سوال 3- اگر همين طرفداران اندك گروه‌هاي محارب، اميدي و فرصتي براي عرض اندام و تجمع و عمليات پيدا كنند آيا از اين فرصت استفاده نخواهند كرد؟

پاسخ: اگر اميدوار شوند و انگيزه و امكان پيدا كنند، طبعاً از فرصت براي اعلام وجود و تجمع و عمليات استفاده خواهند كرد.

البته لازم به يادآوري است از همان ابتداي پيروزي انقلاب سرويس‌هاي جاسوسي غرب به مخالفان موثر جمهوري اسلامي پناه و امكانات داده و آنها را براي هرنوع خرابكاري و ضربه نظام مجهز كرده‌اند. در اين مدت اين افراد چندان هم بيكار نبوده‌اند. آنها از انفجارهاي و عمليات تروريستي اوايل دهه 60 گرفته تا جاسوسي براي صدام و بعد خبر چيني هسته‌اي براي غرب و اين آخر سري هم ترور دانشمندان هسته‌اي را در كارنامه دارند. همدستانشان هم در سيستان و آذربايجان غربي عمليات‌هاي تروريستي بعضاً تكان دهنده‌اي انجام داده‌اند.

سوال 4- اگر يكي از مسوولان سابق نظام كه زماني خدماتي كرده، به مناسبتي از وزارت كشور جمهوري اسلامي درخواست مجوز راهپيمايي كند و هواداران خود  را در ساعت خاصي به حضور در خيابان خاصي فرا بخواند، اما همين طرفداران گروه‌هاي محارب با هماهنگي قبلي از فرصت اين فراخوان استفاده كرده و در مركز تهران آشوب و ناامني ايجاد كنند و به عمليات تروريستي دست بزنند، آن وقت تكليف چيست؟

پاسخ: اگر آن مسوول سابق، عمداً و با اطلاع از استقبال سران گروه‌هاي محارب و تروريست چنين دعوتي را انجام داده يا بدون اطلاع چنين كاري كرده اما پس از معلوم شدن تدارك تروريست‌ها براي سواستفاده از اين تجمع، از دعوت خود عقب نشيني نكرده باشد، قطعاً همدست همان تروريست‌ها و در جنايات آنها شريك است.

سوال 5- آن جمعيت بزرگي كه در 25 خرداد 88 به فراخوان موسوي و كروبي به خيابان آزادي تهران آمد، چرا 25 بهمن در صحنه حاضر نشد. آيا عدم حضور آنها به دليل غيرقانوني بودن تجمع و حضور گسترده نيروهاي امنيتي در خيابان نبود؟

پاسخ: اولاً تجمع بزرگ 25 خرداد 88 هم بدون مجوز و با حضور گسترده پليس ضد شورش برگزار شد. ثانياً آن تجمع ناشي از باور پذير بودن دروغ بزرگ تقلب در انتخابات بود. در آن شرايط كه احساسات و هيجان به شكل بي‌سابقه‌اي بالا رفته بود و طرفداران موسوي به شهادت نتايج انتخابات در ‹شهر تهران› اكثريت بودند، به دنبال پرچم ‹‹ راي من كجاست›› راه افتادند. بعدها كه نزديكان موسوي رسماً اعتراف كردند سندي براي تقلب و جابجايي گسترده آرا در اختيار نداشتند و نمي‌توانستند ادعاي خود درباره تقلب گسترده در انتخابات را ثابت كنند، اكثر قريب به اتفاق تجمع كنندگان 25 خرداد 88 به تدريج پراكنده شدند.

در تجمعات بعدي هواداران موسوي به تدريج هواداران گروهكهاي ضد انقلاب و محارب و تروريست نفوذ كردند و كار به جايي رسيد كه در فراخوان 25 بهمن89، تقريباً فقط هواداران گروهكهاي تروريست يا سلطنت طلب به ميدان آمدند.

سوال 6- طبق اصل 27 قانون اساسي مگر برگزاري تجمعات آزاد نيست؟ چرا به موسوي و كروبي و ديگر مخالفان اجازه تجمع داده نمي‌شود؟

پاسخ: طبق همان اصل 27 قانون اساسي و ديگر قوانين ناشي از قانون اساسي، برگزاري تجمع و راهپيمايي، مشروط است و به موافقت وزارت كشور هم نياز دارد.

در شرايطي كه سرويس‌هاي جاسوسي غرب با تمام توان سعي دارند به داخل كشور تروريست و بمبگذار نفوذ دهند و داخل كشور را ناامن كنند و به آشوب بكشند، طبيعي است كه وزارت كشور نبايد هم با درخواست راهپيمايي‌اي موافقت كند كه راديوي اسرائيل برايش زمينه سازي تبليغاتي مي‌كند.

در واقع موسوي و كروبي نبايد مدعي اصل 27 قانون اساسي باشند چرا كه طي يكسال و نيم گذشته اين دو نفر بزرگترين ضربه را به جنبه مردمسالاري نظام زدند. آنها علناً و رسماً زمينه حضور ميداني تروريست‌هاي مجاهدين خلق و تندر را فراهم آوردند و راه را براي استفاده تروريست‌ها از تجمعات خياباني فراهم كردند.

 در شرايطي كه موساد و سيا در داخل تهران تروريست مسلح نفوذ داده اند، بايد به وزارت كشور حق داد كه حتي با تجمعات صنفي عادي هم به سختي مجوز دهد چه رسد به تجمعي كه راديو اسرائيل و تلويزيون مجاهدين خلق و گروهك‌هاي تروريستي وهابي براي آن تبليغ مي كنند.

سوال7- با وجودي كه موسوي و كروبي خدمات زيادي به نهضت امام خميني(ره) و انقلاب اسلامي كردند، چرا امروز علناً و عملاً براي عمليات تروريستي زمينه چيني مي كنند و در قبال تشويق پرشور رسانه‌هاي انگليسي و آمريكايي و اسرائيلي و وهابي و حتي تروريست‌هاي مجاهدين و ريگي و پژاك و... سكوت كرده‌اند؟ چطور ممكن و قابل باور است كه كساني آنقدر مقرب به انقلاب، اينطور با منفورترين دشمنان انقلاب براي عمليات آشوب و ناامني و ترور همدست شوند؟

پاسخ: اولاً چنين موضوعي در تاريخ بي سابقه نيست. در صدر اسلام زبير يكي از نزديكترين صحابي رسول‌الله (ص) بود و آنقدر به علي (ع) ارادت داشت كه جزو اهل بيت آن حضرت محسوب مي شد و حتي جزو معدود نزديكان امام علي(ع) بود كه در تشيع جنازه حضرت زهرا(س) شركت داشت اما همين زبير به واسطه فرزند نااهل و ناخلفش عبدالله، از راه راست آنقدر منحرف شد كه به روي حضرت علي (ع) شمشير كشيد.

نمونه ديگر: شمر ابن ذي الجوشن در جنگ صفين، در سپاه حضرت علي(ع) شمشير مي‌زد و مجروح شد و چيزي نمانده بود تا در ركاب حضرت علي(ع) شهيد شود. اما همين مجاهد و ياور حضرت علي(ع) آن فاجعه بزرگ را در كربلا پديد آورد.

در اول انقلاب هم شاهد انحراف و سقوط 180درجه برخي مقربان امام خميني(ره) بوده ايم. بني صدر در سال 57 يار نزديك امام خميني(ره) تلقي مي‌شد. قطب زاده هم كه اندكي پس از پيروزي انقلاب اعدام شد، جزو هواداران نزديك امام بود و حتي در پرواز تاريخي 12 بهمن 57 به همراه امام از پاريس به تهران آمد...

درباره دليل رسيدن موسوي و كروبي به اين سرنوشت شوم هم البته قضاوت بسيار مشكل است و بايد زمان بگذرد و روشن شود كه چرا اين دو نفر كه زماني خدماتي به انقلاب كرده بودند، امروز به ننگ و ذلت همدستي با مريم رجوي و خوش خدمتي براي اسرائيل تن داده‌اند...

به همين دليل هم هميشه بايد دعا كنيم خدا آخر و عاقبت ما را ختم به خير فرمايد.
 

 



 

 
شركت‌كنندگان در مراسم تشييع پيكرشهيد صانع ژاله در قطعنامه پاياني خود تاكيد كردند: كاسه صبر دانشجويان انقلابي لبريز شده و به قوه‌قضائيه مهلت داده مي‌شود تا با منافقان و سران فتنه سريعا برخورد كنند در غير اين صورت دانشجويان به دعوت ملت لبيك گفته و بساط سران فتنه را بر مي‌چينند.

 در پايان مراسم تشييع پيكر پاك شهيد "صانع ژاله "، قطعنامه پاياني اين مراسم توسط يكي از دانشجويان دانشگاه تهران قرائت شد.

در بخشي از اين قطعنامه آمده است: ۲۲ بهمن امسال اوج غم و ماتم استكبارجهاني بود و در جاي جاي ايران اسلامي شور و شوق عظيم ملت ايران را مشاهده كرديم اما نوكران حلقه به گوش آمريكايي دست به كار شده تا كام ملت‌هاي آزاده جهان را تلخ كنند.

در ادامه اين قطعنامه خاطرنشان شده است: فتنه‌گران با پررويي تمام در روز ۲۵ بهمن با شيطان بزرگ تشكيك مساعي كرده و با دعوت از منافقان، سلطنت‌طلبان و تروريست‌ها قصد مقابله با جبهه حق عليه باطل را داشتند اما دوباره نقشه آنان نقش بر آب شد.

در بخش ديگري از اين قطعنامه تاكيد شده است: اغتشاشات ۲۵ بهمن امسال تنها عاملي جهت سنگين‌تر شدن پرونده سران فتنه و حاميان آنان است.

در ادامه اين قطعنامه با اشاره به اينكه اكنون سران فتنه، استكبار جهاني، منافقان و سلطنت‌طلبان با تنفس مصنوعي هم ديگر توان مقابله با ملت ايران را ندارند، تصريح شده است: اغتشاشات روز ۲۵ بهمن غمي بزرگ را براي ما فراهم كرد و يار دبستاني ما به شهادت رسيد. اين برادر شهيد از اهل تسنن و از خطه دليرمردان پاوه بود كه از اعضاي بسيج شهر پاوه بود.

در پايان اين قطعنامه با تسليت و تبريك شهادت صانع ژاله از دانشجويان دانشگاه هنر تهران، تاكيد شده است: دانشجويان دانشگاه‌هاي كشور اعلام مي‌دارند كاسه صبر دانشجويان انقلابي لبريز شده و به قوه‌قضائيه مهلت مي‌دهيم تا با منافقان و سران فتنه سريعا برخورد كنند در غير اين صورت دانشجويان كشور به دعوت ملت ايران لبيك گفته و بساط سران فتنه را بر مي‌چينند.



 

 

به گزارش کلمه ، سردار سرلشكر محمد علي جعفري فرمانده كل سپاه پاسداران انقلاب اسلامي صبح امروز در دهمين جشنواره تحقيقات سپاه با عنوان "سلمان فارسي " با بيان اينكه امروز شاهد پيروزهاي مستمر انقلاب اسلامي در عرصه خاورميانه به خصوص در ميان كشورهاي عربي هستيم، تصريح كرد: اينها همان موفقيت‌هايي است كه سال‌ها پيش امام راحل آن را براي ما ترسيم فرمودند و ما چشم به انتظار اين موفقيت‌ها بوديم.


جعفري گفت: امروز اسلام در يك مقطع حساس در حال رشد است و خوشا به حال آنان كه در اين راه با شناخت و معرفت قدم برمي‌دارند.

وي با بيان اينكه انقلاب اسلامي نيازهاي متفاوتي دارد، گفت: برطرف كردن اين نيازها مستلزم مجاهدت، سخت‌كوشي و تلاش رزمندگان در عرصه‌هاي علمي، تحقيقاتي و نوآوري است كه مي‌تواند به صورت عميق نيازهاي انقلاب ونظام را در اين مقطع برطرف كند.

فرمانده كل سپاه همچنين با تاكيد بر اينكه البته ما هنوز در ابتداي راه قرار داريم، خاطرنشان كرد: امروز در عرصه امنيتي و دفاعي شاهد دستاوردهاي بي‌نظيري هستيم اما بايد بدانيم كه تلاش براي فناوري‌هاي جديد بايد ادامه پيدا كند و در اين صورت با مجاهدت رزمندگان در عرصه‌هاي دفاعي علاوه بر حفظ آمادگي ديگر نيازي به تكرار تجربه‌هاي گذشته نخواهيم داشت.

جعفري با بيان اينكه اين دانش و تجربه‌ها مي‌تواند به كشورهاي ديگر كه چشم اميد به جمهوري اسلامي دارند، منتقل شود، ادامه داد: سپاه يك نهاد انقلابي است كه بايد در همه عرصه‌ها فعاليت كند كه البته بعد از اتمام جنگ سرمايه‌گذاري‌هاي خوبي در عرصه علم و فناوري داشت كه به موفقيت‌هاي چشمگيري رسيد.

وي خاطرنشان كرد: ‌اين راه طولاني است و هر چه در اين زمينه ما به زيرساخت‌ها توجه كنيم، آيندگان بهره بيشتري خواهند برد.

فرمانده كل سپاه ادامه داد: برخي اين اقدامات در ابتدا با ابهام، ترديد و مخالفت شروع شد اما پس از چند سال كه نتايج آن به دست آمد، همه به اين باور رسيدند كه اين اقدامات درست بوده است.

جعفري گفت: براي مثال براي ورود سپاه به عرصه اقتصادي ابتدا مخالفت‌هايي مي‌شد اما امروز مي‌بينيم كه اگر اين اقدامات توسط سپاه پاسداران صورت نمي‌گرفت ما با مشكلات زيادي روبرو مي‌شديم.

وي با تاكيد بر اينكه نگاه ما به فعاليت‌هاي علمي بايد به عنوان يك جهاد مقدس باشد، خاطرنشان كرد: ما بايد تكليف‌محور باشيم نه نتيجه‌محور و تجربه نشان داده موفقيت‌هاي مراكزي كه با اين نگاه كار مي‌كند اصلا قابل مقايسه با ديگر مراكز نيست.

فرمانده كل سپاه خاطرنشان كرد: البته در راه جهاد علمي بايد سختي‌ها را تحمل كرد و از راحتي بگذريم‌ و زماني كار ما ارزش پيدا مي‌كند كه براي رضاي خدا باشد.

جعفري در پايان با بيان اينكه به زودي پروژه‌هايي شبيه به معجزه اعلام خواهد شد كه مختص انقلاب اسلامي است، افزود:در صورت افتتاح اين پروژه‌ها دنيا به شگفتي واداشته خواهد شد چرا كه اين پروژه‌ها در هيچ كجاي جهان وجود ندارد و اولين آن در آينده نزديك به اطلاع ملت ايران خواهد رسيد.


 
 

به گزارش کلمه ، هادي قوامي نماينده مردم اسفراين در مجلس شوراي اسلامي كه صبح امروز (چهارشنبه) به عنوان چهارمين ناطق ميان دستور در صحن علني مجلس سخن مي‌گفت، اظهار داشت: حماسه 22 بهمن 89 بر اساس عشق و ارادت به امام راحل (ره) و آرمان‌هاي مقدس انقلاب اسلامي و پيروي از ولايت مطلقه فقيه با عظمتي ستودني به دست تواناي مردم رشيد و هميشه در صحنه ايران اسلامي به وجود آمد و تقارن آن با اخبار پيروزي مردم مصر و فرار يكي از عاملان نظام سلطه، شيريني اين جشن را دوچندان كرد.

وي همچنين ضمن تقدير و تشكر از اين حضور چند ده ميليوني ملت در 22 بهمن 89، گفت: اين حضور ملت برگرفته از آگاهي و بصيرت، در مقابل عظمت اين ملت سر تواضع فرود مي‌آوريم و خداوند را شاكريم.

قوامي ادامه داد: با همه اين شيريني‌ها در كام ملت ايران و مظلومين جهان، متأسفانه شاهد بوديم كه برخي از ايادي دروني استكبار كه در فتنه سال گذشته نوكري خود را به مستكبرين و دوري‌شان از خط امام و خروجشان بر همگان ثابت كردند، در سناريوي جديد در حالي كه حاضر نشدند تا در روز ملي 22 بهمن همراه با ملت ايران براي دفاع از ملت‌هاي آزاده به ميدان بيايند، به اسم حمايت از مردم مصر و تونس روز 25 بهمن را كه يادآور اتفاقي در سال 58 است كه منافقين عليه امام راهپيمايي تشكيل دادند، اين روز را متأسفانه زنده كرده و لكه ننگي براي تاريخ ثبت كردند.

به گفته وي، فتنه‌گران در 25 بهمن، به خيابانها آمدند تا خوراك تبليغاتي شبكه‌هاي صهيونيستي و آمريكايي را فراهم كنند، لذا از قوه قضاييه انتظار برخورد سريع و قاطعانه با عاملان اصلي فتنه اخير را دارم چراكه با توجه به فرمايشات رهبر معظم انقلاب، نخبگان سياسي كه قانون را زيرپا مي گذارند، چه بخواهند و چه نخواهند، مسئول خون‌ها و خشونت‌ها و رفتارهاي غيرقانوني هستند و كساني كه اغتشاش مي‌كنند به فرموده حضرت امام مفسدفي الارض هستند.

اين عضو فراكسيون اصولگرايان مجلس عنوان كرد: از دستگاه قضايي انتظار مي‌رود به نداي حق طلبانه ملت ايران در 9 دي و 22 بهمن امسال پاسخ دهد و كساني كه فتنه 88 و 25 بهمن 89 را سازماندهي كردند را هر چه زودتر به عنوان مفسد في‌الارض محاكمه كند.

وي در خاتمه با اشاره به مشكلات حوزه انتخابيه‌اش، گفت: با توجه به سفر دوم هيئت دولت به خراسان شمالي، انتظار مي‌رود كه با توجه به شاخص‌هاي عقب‌ماندگي اين استان در زمان تقديم لايحه بودجه 90 اعتبار تملك‌دارايي‌هايي استان خراسان شمالي به 150 ميليارد تومان افزايش يابد تا بتوانيم شاخص‌هاي عقب ماندگي اين استان را به متوسط شاخص هاي كشوري نزديك كنيم.


 
 

مجتبي شاكري، عضو شوراي مركزي جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامي در گفت‌وگو با کلمه، درخصوص اغتشاشات 25 بهمن، در چند نقطه تهران كه توسط فتنه‌گران رخ داد، گفت: مردم بعد از فاجعه‌اي كه در عاشوراي سال گذشته ايجاد شد، نظر قطعي خود را دادند و اين انتظار از دستگاه‌هاي ذي‌‌ربط است كه به وظيفه خود عمل كنند.

وي با اشاره به اينكه دستگاه‌هاي ذيربط در برخورد با فتنه‌گران نبايد از مردم فاصله بگيرند، اظهار داشت: انتظار مردم اين است كه با مجموعه‌اي كه عنوان تقلب را رقم زده، حماسه بزرگ ملت را خدشه‌دار كرده و دعوت به حضور در خيابان‌ها، درگيري، ضرب و شتم و تعرض به جان و مال مردم كرد، قوه قضائيه براي محاكمه وارد عمل شود.

عضو شوراي مركزي جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامي، گفت: بايد شرايطي فراهم شود تا مردم، محاكمه سران فتنه را مشاهده كنند.

وي افزود: اكنون با گذشت يك و نيم سال از انتخابات، سران فتنه مجددا به طور رسمي با موساد، سيا و ام آي شش (MI6)، همسو هستند، اين سازمان‌‌ها بر روي سران فتنه سرمايه‌گذاري مي‌كنند و با ايجاد امكانات اينترنت و ماهواره، فضاي داخل را سازماندهي مي‌كنند، فتنه گران نيز از بي بي سي، درباره شعارها و نحوه حركت دستور مي‌گيرند.

شاكري تصريح كرد: ضد انقلاب بودن موسوي و كروبي محرز شده است و آنها سردمدار حركتي شده‌اند كه به دروغ ماجراي مصر را علم كرده‌اند و در صفي قرار دارند كه نتانياهو، اوباما و ساركوزي قرار دارند.

وي با بيان اينكه سران فتنه تكليف خود را با اسلام مشخص كرده‌اند، گفت: آنها تفكر ملي‌گرايي و ضد اسلامي را رقم زدند؛ جمهوري ايراني، مخالفت با اسلام و جوهره اسلام ناب مورد اشاره امام(ره) است.

عضو شوراي مركزي جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامي، اظهار داشت: كساني كه لفظ اسلام را براي نظام برنتابيدند، چطور مي‌توانند طرفدار قيام مردم مصر باشند، شعار نه غزه نه لبنان، به طور كامل مشخص مي‌كند كه اينها در صف مقابل فلسطين، لبنان و قيام مردم مصر ايستاده‌اند.

وي در پايان تصريح كرد: انتظار جدي مردم از دستگاه‌هاي ذي ربط اين است كه با توجه اينكه مجلس نيز به طور جدي شعارهاي مشخصي را سر دادند كه مردم در 9 دي سال گذشته مطرح كردند؛ لذا وقت آن است كه قوه قضائيه و شوراي امنيت ملي كشور تكليف اين جريان ضد انقلاب را مشخص كنند.


 
 

غلامرضا كرمي نماينده مردم كرمان در مجلس شوراي اسلامي در گفت‌وگو با کلمه ، با اشاره اقدامات جريان فتنه در اغتشاشات روز 25 بهمن، خطاب به خواصي كه مصلحت نمي‌دانند سكوت خود را در حمايت از نظام و انقلاب اسلامي در برابر جريان فتنه‌بشكنند، گفت: سكوت به معناي تائيد جريان فتنه است و هيچ‌ترديدي وجود ندارد كه جريان ضدانقلاب فتنه، از آمريكا و رژيم صهيونيستي براي براندازي جمهوري اسلامي ايران ماموريت دارد.

وي با اشاره به راهپيمايي باشكوه مردم در 22 بهمن، افزود: آمريكا و اسرائيل براي تحت‌الشعاع قرار دادن راهپيمايي 22 بهمن و تشبيه ايران به مصر به ايادي ايراني خود دستور داده بود كه براي اغتشاش فراخوان بدهد اما حضور آگاهانه مردم توطئه‌ آنها را خنثي كرد.

عضو فراكسيون اصولگرايان مجلس شوراي اسلامي در ادامه از هاشمي رفسنجاني خواست تا در برابر فتنه‌گري‌ها موسوي و كروبي سكوت نكند و گفت: آقاي هاشمي بايد بدانند كه عدم موضع‌گيري در برابر فتنه‌گران، موجب خواهد شد كه مردم وي را همراه سران فتنه بدانند.

كرمي با اشاره به انتخابات آتي هيئت رئيسه مجلس خبرگان رهبري گفت كه سكوت هاشمي رفسنجاني در برابر فتنه‌‌گران در نتيجه انتخابات هئيت رئيسه خبرگان تاثير مستقيم خواهد داشت.

وي همچنين گفت: مردم خواهان محاكمه سران فتنه هستند و اين موضوع امروز به يك مطالبه عمومي تبديل شده است كه انتظار مي‌رود قوه‌قضائيه به اين مطالبات مردمي توجه كند.


 
 

محمدرضا باهنر در گفت‌وگو با کلمه ، درباره اغتشاشات 25 بهمن كه در تعدادي از نقاط تهران به دعوت سران فتنه رخ داد، گفت: حوادث اتفاق افتاده در اين روز قابل توجيه نيست؛ چراكه اغتشاشگران فكر مي‌كردند كه مي‌توانند با حمايت رسانه‌هاي خارجي حركتي را انجام دهند.

وي افزود: موسوي و كروبي مسئول خون‌هاي ريخته شده هستند، آنها با سوء‌استفاده از مداراي نظام، آشوبگران را مجددا دعوت به تجمع و اغتشاش كردند.

دبير كل جامعه اسلامي مهندسين، تصريح كرد: با توجه به حمايت قاطبه نمايندگان مجلس از محاكمه سران فتنه اين انتظار از قوه قضائيه مي‌رود تا اشد مجازات را براي عوامل اغتشاشات 25 بهمن و قبل از آن در نظر گيرد.

وي با تشبيه آشوب‌هاي خياباني اوايل انقلاب از سوي منافقين با عملكرد يك سال گذشته فتنه‌گران گفت: سران فتنه از سال گذشته و پس از اعلام نتايج انتخابات، با مطرح كردن اتهاماتي عليه نظام و توهين به مقدسات ديني و انقلابي در روزهاي عاشورا و قدس، موجبات ناراحتي و نارضايتي مردم را به وجود آوردند و تداوم اين رفتارها و پايبندي به اشتباهات، غيرقابل اغماض است.

نماينده مردم تهران در مجلس شوراي اسلامي در پايان خواستار موضع‌گيري خواصي شد كه موضع خود را در برابر فتنه‌گراني كه نظام را مورد هدف قرار داده‌اند، روشن نساخته و تاكنون سكوت اختيار كرده‌اند.


 
 

کلمه: پس از افتضاحی که جریان فتنه سبز در روز 25 بهمن در تهران به وجود آورد میرحسین موسوی که عامل اصلی شهادت دو تن و زخمی شدن تعداد زیادی از هم میهنان ما است در پیامی از عاملان به وجود آورنده این افتضاح، تقدیر و تشکر کرد! نکته تعجب برانگیز این است که موسوی این اقدام سبزها را در چارچوب انقلاب اسلامی و احیای آرمان های انقلاب اسلامی معرفی کرد! وی در انتهای این پیام این گونه نوشت:

«جنبش سبز همواره با بیگانگان فاصله داشته و اهداف اصلی آن احیای ارزشهای انقلاب و آرمانهای امام راحل و مطالبات آزادی خواهانه و متکثر ملت شریف ایران بوده و همواره تلاش کرده است که از راههای مسالمت آمیز، اهداف خود را با تاکید براصل بنیادین کرامت ذاتی انسان و به رسمیت شناختن حق ملت برای حاکمیت بر سر نوشت خود و اجرای بدون تنازل قانون اساسی دنبال کند. این همراه کوچک شما ضمن تبریک به مناسبت پایداری خیره کننده مردم، شهادت فرزندان عزیز شما ملت سر فراز را تسلیت می گویم .»


 

جالبی ماجرا در این است که هواداران او و اعضاء جریان سبز که خودشان را بهتر از موسوی می شناسند با انواع و اقسام جملات به وی حمله کرده و عصبانیت خود را از این جملات بی سر و ته نشان دادند. که ما را چه به آرمان امام و انقلاب!

سایت ضد انقلاب «خودنویس» در مطلبی با عنوان «پیامی منسوب به موسوی، با اما و اگرهای فراوان» نوشت:

در روز دوشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۸۹، تعداد زیادی از کسانی که به خیابان‌ها آمدند، مخالفان ولایت فقیه و رهبری نظام بودند و نگاهی به دور از اصلاح‌طلبان داشتند. اما انتشار بیانیه‌ای منسوب به میرحسین موسوی از سوی سایت کلمه که به شدت در راستای بیانیه حزب مشارکت و سخنان هاشمی رفسنجانی بود، تعدادی از روزنامه‌نگاران افراد نزدیک به جنبش سبز را با تعجب بسیاری روبرو کرد.


 

برخی از فعالان آنلاین، متن نامه را تفرقه انگیز دانسته‌اند. یکی از این فعالان می‌نویسد: «در اینکه حق دارند بگویند هرچه می خواهند بحثی نیست ، اما از منظر سیاسی متن هوشمندانه ای نیست و تفرقه انگیز است . خیلی ها به موسوی و کروبی انتقادات فراوان دارند ، اما می دانند گفتنش در این روزها از درایت بدور است و گرنه بحث بر سر حق و ناحق نیست . متن این نامه قدری ناشیانه است و بهمین دلیل شک برانگیز». یکی دیگر می‌گوید: «من به صحت این بیانیه شک دارم».

یکی دیگر در فیس‌بوک نوشته است: «این بیانه را مشاور حقوقی و ارشد موسوی، اردشیر امیر ارجمند، صادر کرده است. در این شک نکنید. به چند دلیل اولا آنچه در باره‌ی پیروزی برای جنبش مردم آمده‌ است چند روزی است که از طرف این شخص مدام تکرار می شود. آنچه که موج سواری بیگانه‌ها نامیده شده، روز ٢٥ بهمن از چند طرف از ایشان خواسته شده بود که بیانیه‌ای صادر شود تا جلوی سوء استفاده حکومت گرفته شود.


 

به نظر می رسد که توهمات موسوی و کروبی روز به روز در حال افزایش است. آخر چگونه می توان عمل سبزها را در چارچوب انقلاب و آرمان های انقلاب دانست در حالی که به اذعان خود سبزها در همین روز 25 بهمن مهم ترین شعار آنان «مرگ بر ولایت فقیه» بوده است. آنان عکس امام خمینی را پاره کردند و به زنان محجبه حمله ور شدند. آیا اینها هم در چارچوب آرمان های انقلاب اسلامی بوده است؟ از طرف دیگر محسن کدیور، عضو اصلی اتاق فکر لندن و مشاور جریان فتنه سبز چند روز پیش در پاسخ به خبرنگاری که از او سوال پرسیده بود مدل مطلوب حکومتی شما چیست جواب داد: «مدل دموکراتیک سکولار»!

به گزارش خبرنگار بولتن درگیری شدیدی بین اندک هواداران باقی مانده سبزها در فضای سایبر در گرفته است به طوری که به نظر می رسد ریزش های شدیدی در بین همین تعداد محدود صورت بگیرد.


 
 

 
 

جلسه علني روز چهارشنبه مجلس براي شركت نمايندگان در تشييع جنازه پيكر دانشجوي شهيد فتنه روز 25 بهمن تعطيل شد.  
   
به گزارش  ايرنا حجت الاسلام و المسلمين محمد حسن ابوترابي فرد نايب رييس اول مجلس شوراي اسلامي در جلسه علني روز چهارشنبه مجلس گفت: تعدادي از نمايندگان تقاضا داشتند براي اعلام انزجار نسبت به جناياتي كه توسط صحنه گردانان و بازيگران فتنه اتفاق افتاد و منجر به زخمي شدن تعدادي از مردم و همچنين شهادت 2 دانشجوي بسيجي شد امروز در مراسم تشييع جنازه اين دانشجويان شركت كنند.

وي در ادامه پايان جلسه علني را در ساعت 15/10 اعلام كرد.



 

 

مراسم تشييع پيكر پاك شهيد ژاله به راهپيمايي عظيم عليه سران فتنه تبديل شده است.

به گزارش فارس در ح


تاریخ: چهار شنبه 27 بهمن 1389برچسب:,
ارسال توسط arman


روز اول اسفند در حالیکه فراخوان بزرگی برای آن از سوی جریان های سلطنت طلب، سران فتنه و فرقه سبز برای اغتشاش صادر شده بود، برای ایران به یکی از روزهای شاداب زمستانی مثل تمام روزهای سال تبدیل شد، اما روسیاهی دروغ های شاخ دار این روز بر فتنه گران و رسانه های حامی آنها باقی ماند.
 

هنوز خورشید روز اول اسفند طلوع نکرده بود، که "بالاترین" مدام از درگیری هایی خبر می داد که در چهار راه کالج، چهار راه ولیعصر و برخی نقاط دیگر از خیابان انقلاب رخ داده اند و در این درگیری ها این معترضین هستند که در حال مقاومت!!! در برابر نیروهای امنیتی و بسیج هستند.


این در حالی بود که چراغ راهنمایی میدان ولیعصر و چهارراه کالج مثل همیشه دیر سبز می شد، مسافران بی آر تی در فردوسی و ولیعصر منتظر اتوبوس های غول پیکر بودند. و بچه های یگان ویژه نیروی انتظامی نیز بس که سر پا ایستاده بودند و بیکار بودند، مشغول خوش و بش با یکدیگر و با عابران بودند.

روز یک اسفند از ظهر خود هم گذشت و به عصر و شب نزدیک می شد.

به جز در چند جمع کوچک که در برخی نقاط شعارهایی را سر داده بودند و بلافاصله مورد کنترل پلیس قرار گرفته بودند، باز هم خبری نبود و این در حالی بود که شبه رسانه هایی مثل بالاترین، الجزیره، فیس بوک و ... هم دیگر از انتشار اخبار دروغ و آرشیوی خسته شده بودند و ننگ این همه دروغ در یک روز بر دامن آنها ماند.

*این همه دروغ شاخ دار در یک روز...؟!

به عنوان مثال، سایت بالاترین که توسط صهیونیست ها اداره می شود فيلمي را با عنوان تصاويري از اغتشاشات ۱ اسفند! در حوالی همان شب منتشر كرد که البته فیلم مذکور فقط یک فیلم آرشیوی بود و حتي در زيرنويس اين فيلم نيز تاريخ گذشته آن به چشم می خورد.

در عین حال تمامی سایت های صهیونیستی و حامیان فتنه گر آنها از جمله جرس، بالاترین، الجزیره و کلمه، مدام از قطع شدن روابط الکترونیکی و تلفنی در تهران خبر می دادند. این در حالی بود که پیامک های مربوط به شب تولد پیامبر رحمت(ص) به راحتی ارسال و دریافت می شد و هیچ خللی نیز در ارتباطات تلفنی وجود نداشت. جدای از این نیز هیچکدام از این سایت های فتنه گر به این نکته اشاره نکردند که اگر این ارتباطات قطع شده است، پس آنها از چه طریقی با خبرنگاران و شاهدان!!! عینی و غیر عینی خود در تماس هستند...؟!

گفتگوی اختصاصی جوان آنلاین با یکی از مصدومین حوادث روز گذشته

 


 

گفتگوی اختصاصی جوان آنلاین با یکی از مصدومین حوادث روز گذشته


 

در پایان واجدی متذکر شد این پیغام را از طرف بنده یه کور دلان بدهید که: سر خم می سلامت شکند اگر صبوحی



یکی از مصدومان شب گذشته پروژه آشوب صهیونیستی درگفتگو با خبرنگار«جوان آنلاین»، گوشه ای از اعمال زشت فتنه جویان مدعی را بیان کرد.
شهاب الدین واجدی که به عنوان عکاس خبری در صحنه درگیری های روزگذشته حضور داشت به خبرنگار«جوان آنلاین» گفت: بنا بر رسالت خبری و پوشش اتفاقاتی که در سطح شهر روی داده بود، برای تصویر برداری به مرکز شهر و خیابان انقلاب رفته بودم.اولین صحنه ای که در خیابان جمالزاده مشاهده کردم،سناریوی تکراری آتش زدن سطل آشغالها و خسارت به اموال عمومی بود.
وی ادامه داد: به سمت میدان آزادی که حرکت کردیم در تقاطع نواب موتورسیکلتم خاموش شد که ناگهان عده ای با سنگ و چماق به سمت ما حمله کردند و ما را مورد ضرب و جرح قرار دادند.
وی افزود: از نکاتی که بسیار بنده را متاثر کرد فحاشی های زشتی بود که این افراد به ما می کردند که نشان دهنده اهداف و نیات آنها بود و به خوبی روشن نمود که این مدعیان در چه پایه ای از فهم و شعور قرار دارند.
واجدی ادامه داد:از نکات دیگر آتش زدن موتور شخصی ما و سرقت اموال مان شامل گوشی های موبایل و دوربین عکاسی بنده بود.
در پایان واجدی متذکر شد این پیغام را از طرف بنده یه کور دلان بدهید که:
سر خم می سلامت شکند اگر صبوحی
 

 



 

حرکت امت حزب الله به سوی منزل کروبی و موسوی

 

 


حرکت امت حزب الله به سوی منزل کروبی و موسوی

جمعی از امت حزب الله که در اعتراض به فتنه گران و پادوهای آشوب اسرائیلی در مقابل مسجد ارگ تهران تجمع کرده بودند،به سمت منزل مهدی کروبی جهت بیان اعتراضات خود رهسپار شدند.

این جمع از امت حزب الله که بیش از 2000 نفر می باشند،بر این باورند که موسوی و کروبی متهم اصلی کشته شدگان حوادث پس از انتخابات هستند و باید با آنان برخورد شود.
گفته می شود این جمعیت قرار است به سوی منزل میرحسین موسوی نیز حرکت کنند.



 

حمایت آشکار اوباما از اغتشاشگران تهران
حمایت آشکار اوباما از اغتشاشگران تهران

رئیس جمهوری آمریکا در تداوم مواضع تفرقه جویانه این کشور به طور آشکارا از اغتشاشگران روز گذشته در تهران حمایت کرد.




"باراک اوباما" بار دیگر در خصومت با ایرانیان بر حمایت از آنچه وی ادامه اعتراضات در ایران خواند حمایت کرد.

رئیس جمهوری آمریکا در موضعی تفرقه افکنانه و مداخله گرانه مدعی شد: ایرانی ها باید شجاعت لازم برای بیان آزادی را داشته باشند و به اعتراضات خود ادامه دهند.

وی همچنین در دخالت آشکار در موضوعات منطقه ای و با هدف انحراف انقلاب ملت مصر گفت: نشانه های مثبتی در مصر می بینیم. کشورهای خاورمیانه ضرورت تغییرات را احساس کرده اند.
 


 

نامه شجونی به هاشمی رفسنجانی
نامه شجونی به هاشمی رفسنجانی

عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز خطاب به هاشمی رفسنجانی نوشت: آقای هاشمی به سرعت از موسوی و کروبی فتنه‌گر و محارب اعلام برائت کنید.

 حجت‌الاسلام جعفر شجونی عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز طی نامه‌ای به آیت‌الله هاشمی رفسنجانی دیگر عضو جامعه روحانیت مبارز نسبت به عدم اعلام برائت وی از سران فتنه هشدار داد.

بر اساس این گزارش، وی در ابتدای این نامه با بیان اینکه هاشمی رفسنجانی دارای سوابق چشمگیر انقلابی است، خطاب به وی نوشت که اگر می‌خواهد از گذشته خود حراست کند باید همین امروز از فتنه‌گران اعلام برائت کند چرا که موسوی و کروبی دشمنان جهان اسلام هستند و صهیونیست‌ها را خرسند کرده و مسلمانان سراسر جهان را نگران کرده‌اند.

 

شجونی با بیان اینکه آقای هاشمی رفسنجانی آخرین فرصت خود را برای اعلام برائت از موسوی و کروبی نباید از دست بدهد، نوشت: تا زمانی که آقای هاشمی از موسوی و کروبی اعلام برائت نکرده باشد، بنده حساب وی را با سران فتنه‌ جدا نخواهم دانست.

 

دبیر کل جامعه وعاظ با بیان اینکه موسوی و کروبی بدون امید به همراهی هاشمی رفسنجانی جرأت جسارت به ارزش‌های ملت ایران را نداشته و ندارند، به رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام هشدار داد در صورت عدم اعلام برائت ملت ایران دیگر هاشمی رفسنجانی را به دامن انقلاب جای نخواهنشد داد.

 

وی همچنین در این نامه نوشته است ‌که روحانیت برای فدا شدن در راه ولایت فقیه آمادگی کامل دارند و هر فردی در مقابل نظام اسلامی بایستد با واکنش شدید روحانیت مواجه خواهد شد.

 

شجونی در بخش پایانی نامه خود خطاب به هاشمی رفسنجانی نوشت: آقای هاشمی من با شما دوستی دیرینه دارم و دوستانه می‌گویم که ملت ایران شما را جزو حامیان فتنه ۸۸ می‌داند که البته بنده نیز با ملت ایران هم عقیده هستم؛ اگر شما چنین نظری ندارید فرصت را از دست ندهید و به سرعت با موسوی و کروبی فتنه‌گر و محارب که حق‌شان اعدام در ملاء عام است اعلام برائت کنید. ناگفته نماند که دعا کرده‌ام جان نا قابل خویش را در راه مبارزه با سران فتنه به مقام معظم رهبری هدیه کنم.



 

چه کسی گرای 25 بهمن را داد؟
چه کسی گرای 25 بهمن را داد؟

روز ۲۵ بهمن اگر چه به اذعان رسانه های غربی برای گروهک های ضد انقلاب و فتنه گران دستاورد مشخصی نداشت اما مجموعه ای عوامل حکایت از طراحی ویژه دشمنان تاریخی ملت ایران برای اجرای این سناریو دارد.

به گزارش مهر، بعد از موضع گیری مقامات ارشد ایران پیرامون تحولات مصر ، سخنگوی کاخ سفید در واکنشی اظهار می دارد که وقتی مقامات ایران درباره تظاهرات در مصر چنین اظهاراتی دارند باید دید این حکومت با مخالفان خود چگونه برخورد می کند!

یک روز بعد از این گرا و چراغ سبز سخنگوی کاخ سفید دو نفر از بازیچه های فتنه که حالا به مدد خوش خدمتی در حادثه ۲۵ بهمن به درجه "بازیگری" ارتقا پیدا کرده اند درخواستی برای راهپیمایی در حمایت از مردم مصر صادر میکنند.

نکته عجیب این است که این درخواست راهپیمایی سه روز بعد از راهپیمایی مرسوم و سالانه ۲۲بهمن درخواست شده و نکته سئوال بر انگیز نیز همین بود که چرا اگر هدف راهپیمایی در حمایت از مردم مصر است این حمایت همچون مردم ایران در راهپیمایی ۲۲بهمن اعلام نشد؟

نکته عجیب تر این است که در روز ۲۲ بهمن حکومت دیکتاتوری مبارک در مصر سقوط کرد و اگر بنا بر حمایت از مردم مصر بود چرا تغییری در این درخواست صورت نگرفت؟!

مگر جز این است که طبق اعلام طراحان این سناریو قصد راهپیمایی ۲۵بهمن حمایت از مردم مصر در مقابل رژیم مبارک بوده راس این رژیم که چند روز قبل از قرار ۲۵ بهمن برکنار شد!

اما اگر از زاویه دیگر به این موضوع نگریسته شود مشخص است که هدف اصلی سناریوی حمایت از مردم مصر اعلام وجود مجدد فتنه گران در کشور بود چراکه در راهپیمایی این روز هیچ شعاری در حمایت از مردم مصر سر داده نشد .

ذوق زدگی ضدانقلاب

با اعلام درخواست بازیچه های سابق فتنه برای راهپیمایی در روز ۲۵ بهمن رسانه های ضد انقلاب ذوق زده شده و و با حرارت خاصی اخبار مرتبط با این موضوع را دنبال کردند.

نسخه ای که کاخ سفید پیچید

از سوی دیگر دولت امریکا که تاکنون بی محابا در امور داخلی ایران دخالت کرده و همواره سعی بر سوء استفاده از تحولات ایران را داشته است با دستپاچگی نسبت به درخواست راهپیمایی ۲۵ بهمن واکنش نشان داد و خواستار موافقت با آن شد.

از این گذشته کاخ سفید برای حمایت از راهپیمایی غیر قانونی ۲۵ بهمن در توئیتر صفحه اختصاصی باز کرد و خواستار تاخیر در به روز رسانی این سایت و عدم اختلال در فعالیت آن تا روز چهارشنبه شد.

از این گذشته صفحه جداگانه ای نیز در فیسبوک راه اندازی شد تا شاید امریکا بتواند راحت تر پیاده نظامش را در تهران ارنج کند.

رسانه های بیگانه به نقل از مشاور امنیت ملی رئیس جمهور آمریکا با اشاره به تلاش سران فتنه برای راه اندازی راهپیمایی در ۲۵ بهمن به بهانه حمایت از مردم مصر و تونس و مخالفت وزارت کشور با صدور مجوز در این خصوص نوشتند: حکومت ایران چیزی را برای مردم غیرقانونی می داند که ادعا می کرد برای مردم مصر شرافتنمدانه است.

تام دانیلون، مشاور امنیت ملی رئیس جمهوری ایالات متحده روز شنبه با صدور بیانیه ای از حکومت ایران خواست به مردم این کشور اجازه دهد همانند معترضان مصری از حق جهانی برگزاری اجتماعات مسالمت آمیز، تظاهرات و ارتباطات برخوردار شوند.

از سوی دیگر رابرت گیبز، سخنگوی کاخ سفید که در واکنش به رخدادهای سیاسی اخیر ایران صحبت می کرد، گفت حکومت این کشور باید به مردم اجازه دهد تظاهرات مسالمت آمیز برگزار کنند. گیبز با اشاره به تحولات اخیر در ایران گفت حکومت این کشور از اراده مردم در هراس است!

جو بایدن، معاون رئیس جمهوری آمریکا هم در سخنانی از حکومت ایران خواست به برای راهپیمایی مجوز بدهد و زندانیان سیاسی را آزاد کند.

تامی ویتور سخنگوی شورای امنیت ملی ایالات متحده نیز گفته است که موج اخیر بازداشت ها و تلاش دولت ایران برای مسدود کردن مجاری بین المللی اطلاع رسانی نشانه دورویی رهبران ایران است.

گفتنی است این اظهارات از سوی مقامات امریکایی در حالی صورت می پذیرد که مهدی کروبی نیز پیش از این در اظهار نظری گفته بود عدم صدور مجوز از سوی نظام در خصوص راهپیمایی ۲۵ بهمن نشانگر فریبکاری در حمایت از مردم مصر و تونس است!

تنفس مصنوعی به بقایای جند الشیطان

البته غیر از رسانه های ضد انقلاب و دولت های معاند با نظام ایران گروهک های تروریستی که آشکارا دست به جنایت و قتل و کشتار می زنند نیز نسبت به راهپیمایی ۲۵ بهمن ابراز احساسات کرده و از آن حمایت کردند تا نشان دهند تا چه اندازه سطح آرمان های آنان با این راهپیمایی هماهنگ است.

گروهک تروریستی ریگی با پخش ویدئویی، ضمن اعلام حمایت از فراخوان اغتشاش در روز ۲۵بهمن اعلام کرد: ما کسانی را داریم که آماده‌اند به سینه‌هایشان بمب ببندند و این جنایتکاران را به سزای اعمال ننگین و منفورشان برسانند.

عملکرد رسانه های بی طرف غربی و طنین صدای ملت ایران!

شبکه خبری بی.بی.سی فارسی وابسته به وزارت خارجه دولت بریتانیا نیز که تنها چند ماه قبل از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ ایران با هدف اطلاع رسانی آزاد(!) در خصوص مسائل ایران راه اندازی شده بود برخلاف برنامه هر روز خود که از ساعت ۱۷ برنامه خود را آغاز می کند از ساعت ۱۵ روز دوشنبه ۲۵ بهمن به پخش تصاویری از حضور نیروهای انتظامی در سطح شهر تهران پرداخته و با به نمایش گذاشتن تصاویر آرشیوی اغتشاشات سال گذشته سعی کرد تا آتشی را که از ۲۳ خرداد سال گذشته برافروخته بودند، شعله ورتر کند.

اما نکته جالب در برنامه های این روز شبکه بی.بی.سی فارسی جدای از پخش تصاویر آرشیوی ارتباط صوتی یکی از ایرانیان معترض با این شبکه بود. وقتی که مجری این شبکه در گفتگو با جوانی ایرانی که مدعی بود "شاهد عینی" تظاهرات میلیونی ملت علیه حکوت ایران است از او خواست تا درخصوص اتفاقات این روز گزارش دهد، جوان تماس گیرنده گفت: من سکوت می کنم تا صدای جمعیت و شعارهایشان را خود شما بشنوید. اینجا بود که مجری همیشه خندان این شبکه با حیرت صدای شعارهای جمعیتی که یکصدا می گفتند: "بی.بی.سی حیا کن مملکتو رها کن" و "مرگ بر انگلیس" را شنید و با دستپاچگی ارتباط را قطع کرد.

له له منافقین برای ابراز وجود

البته منافقین نیز که همواره این نوع تحرکات را فرصتی برای اعلام وجود محدود می دانند و در اغتشاشات قبلی نیش خود را به ملت زده اند در خصوص ۲۵ بهمن هم بیکار ننشسته و ضمن حمایت معنوی از طراحان و فرمانبرداران این قضیه در پس پرده نیز عوامل خود را سازماندهی کردند که نتیجه آن شهادت یک بسیجی و مجروح شدن تعدادی از نیروهای امنیتی در روز ۲۵ بهمن بود.

سلطنت طلبان هم بدشان نیامد!

رسانه ها و چهره های وابسته به رژیم سرنگون شده پهلوی که روابط برادرانه ای با رژیم سادات پدر معنوی حسنی مبارک دیکتاتور تازه مخلوع این کشور داشت هم از راهپیمایی به اصطلاح علیه مبارک اعلام حمایت کردند و رضا ربع پهلوی و مقام‌های ارشد کاخ سفید با حامیان مبارک که قرار بود برای خارج کردن او از انزوا به خیابان بیایند، اعلام حمایت و پیوستگی کردند.

رضا ربع پهلوی فرزند شاه مخلوع ایران با انتشار بیانیه‌ای از فراخوان سران داخلی فتنه برای اغتشاش در روز دوشنبه حمایت کرد و گفت: امیدوارم که رژیم در مخالفت با راهپیمایی مسالمت آمیز شما برای شرکت در شادکامی مردم آزاده و آزاد شده‌ی مصر اصرار نورزد.

حمایت یکپارچه منافقین، گروهک ریگی، سلطنت‌طلبان و مقام‌های کاخ سفید از درخواست عوامل داخلی فتنه در حالی است که آخرین حضور خیابانی جدی این جریان در سطح خیابان در روز عاشورای ۸۸ بود که عوامل میدانی و حرمت‌شکن آن روز نیز عمدتاً از منافقین و بهایی‌ها بودند.

در هر صورت طراحی راهپیمایی ۲۵ بهمن اقدامی ابلهانه بود که تنها دستاورد آن وارد شدن خدشه به جایگاه ایران در منطقه آن هم در شرایط حساس کنونی بود که بسیاری از ملت ها انقلاب مصر و تونس را نشئات گرفته از انقلاب ایران میدانند.


 

سخنان پناهیان درباره حوادث 25 بهمن
سخنان پناهیان درباره حوادث 25 بهمن

استاد حوزه و دانشگاه گفت: ملت ايران به خوبي مي‌دانند سران فتنه و فتنه‌گران هم داستان با آمريكا بوده و به دنبال انقلاب مخملين هستند.
  حجت‌الاسلام والمسلمين عليرضا پناهيان اساتيد حوزه و دانشگاه بعد از اقامه نماز ظهر و عصر امروز (سه‌شنبه) 26 بهمن در مسجد دانشگاه تهران گفت: پست‌ترين منافقان و رذل‌ترين انسان‌ها نيز مي‌توانند تظاهر به اخلاق كنند و با اجراي گزاره‌هاي اخلاقي سعي كنند تا به خود وجاهت ببخشند.

وي با اشاره به اينكه در آخرالزمان تنها يك مبارزه آن هم اخلاق در مقابل ايمان، از سوي دشمنان طرح‌ريزي مي‌شود، افزود: دشمنان اسلام با امام زمان(عج) نيز به وسيله اجراي گزاره اخلاقي سطحي مبارزه خواهند كرد.


پناهيان با بيان اينكه در حال حاضر دشمنان اسلام به وسيله اجراي پروژه اخلاق‌مداري به جنگ با اسلام مي‌پردازند، خاطرنشان كرد: عبدالكريم سروش در دولت خاتمي معتقد بود بايد به سوي جامعه اخلاقي حركت كنيم چون ارزش‌هاي معنوي را در جامعه به خوبي مشاهده مي‌كرد.


اين استاد حوزه و دانشگاه در ادامه تصريح كرد: سروش و حاميان آن معتقد بودند بايد جامعه اخلاقي شود اما سخني از اشاعه جامعه اسلامي به ميان نمي‌آورد.


وي در ادامه گفت: سروش با سخنان خود مبني بر اخلاق‌مداري در جامعه به روشني تاكيد داشت كه پيامبراكرم(ص) دروغگو بوده و نظريه‌هاي ايشان فقط مربوط به خود است و از وحي نيست.


پناهيان تاكيد كرد: همچنين سروش ادعا داشت كه پيامبراكرم(ص) مكار است؛ حال كساني كه زشت‌ترين تهمت‌ها را به اول شخص عالم خلقت مي‌زنند چطور مي‌توانند جامعه را به اخلاق‌مداري دعوت كنند؟


وي با بيان اينكه خاتمي را كه نمي‌توان ميان انديشمندان به حساب آورد و در فرصتي بادآورده رئيس‌جمهور ايران شد، گفت: ايجاد اخلاق در جامعه چه سودي براي فتنه‌گران دارد؟ ايجاد اين اخلاق‌مداري‌ها در فتنه 88 خود را نشان داد و فتنه‌گران فردي را معرفي كردند كه به هيچ عنوان به عزت اسلامي توجهي نداشت و اكنون نيز سعي دارد با گزاره‌هاي اخلاقي به فتنه‌گري‌هاي خود ادامه دهد.


پناهيان اظهار داشت: آيا فتنه‌گران مسئوليت شهادت دانشجوي بسيجي را كه روز گذشته به شهادت رسيد،‌ قبول خواهند كرد؟ حال كه اجازه نداديم اين فتنه‌گران به فتنه‌گري‌هاي خود ادامه دهند ميزان حضور منافقان را در ميان آنها مي‌بينيم.


وي با تاكيد بر اينكه فتنه‌گران بستري را فراهم كردند تا منافقان وارد صحنه شوند، خاطرنشان كرد: فتنه‌گران خانواده زندانيان سياسي را به ديدار با علماي قم بردند تا بتوانند فرد عالم عوامي را پيدا كنند تا از آنها حمايت كند.


پناهيان اظهار داشت: فتنه‌گران خون شهداي انقلاب و جنگ تحميلي را نمي‌بينند اما فقط به فكر زندانيان سياسي خود هستند.


اين استاد حوزه و دانشگاه با بيان اينكه اين وضعيت تا موقعي ادامه دارد كه مصلحت برخورد با آنان باشد، گفت: اساسا انتخاب منتظري به عنوان قائم مقام رهبري نيز مصلحت بود و امام(ره) از ابتدا با انتصاب وي به عنوان قائم مقام رهبري مخالف بودند.


وي افزود: يكي از عوامل پذيرش مصلحت در جامعه جهالت عامه است و عدم تحمل مردم نيز يكي ديگر از عوامل پذيرش مصلحت است اما غير از اين 2 عامل، عامل ديگري مصلحت را بر جامعه تحميل مي‌كند و آن نخبگان جامعه هستند.


پناهيان تاكيد كرد: نه تنها مخالفت خواص جامعه مصلحت را تحميل مي‌كند، گاهي اوقات تحميل مصلحت به جهت سكوت موذيانه نخبگان جامعه است و اگر مصلحت‌هايي را براي محاكمه فتنه‌گران نداريم به جهت سكوت نخبگان جامعه است كه بايد اين سكوت شكسته شود و از آنان سؤال شود كه چرا سكوت مي‌كنند؟


اين استاد حوزه و دانشگاه تصريح كرد: نخبگان جامعه در پاسخ به اين سؤال كه اگر بگويند مخالف محاكمه فتنه‌گران هستند در ميان مردم بي‌آبرو خواهند شد و اگر بگويند موافق محاكمه فتنه‌گران هستند، زمينه عدالت و محاكمه فتنه‌گران فراهم خواهد شد.


وي با بيان اينكه ديدگاه‌هاي بين‌المللي را نمي‌توان از عوامل تحميل مصلحت بر جامعه دانست، اظهار داشت: ملت ايران به خوبي مي‌دانند سران فتنه و فتنه‌گران هم داستان با آمريكا بوده و به دنبال انقلاب مخملين هستند.


پناهيان در پايان خاطرنشان كرد: حمايت آمريكا از فتنه‌گران روشن است و دليل اينكه با آنان برخورد نمي‌شود تنها سكوت نخبگان است.


 

هاشمی برای منافقین پول می فرستاد
هاشمی برای منافقین پول می فرستاد
روز گذشته "محمدحسین صفارهرندی" وزیر فرهنگ و ارشاد دولت نهم و نماینده مجلس در جمع دانشجویان دانشگاه شاهد پیرامون اهمیت و چگونگی شکل گیری انقلاب اسلامی به بحث و گفتگو پرداخت.
 
وی حقیقت شروع انقلاب و شکل گیری آن را از سال 42 دانست و در همین مورد گفت: در سال 1342 مردی از جنس متفاوت در جامعه ظهور کرد
 
وی در تشریح انقلاب گفت: در ابتدای شروع مبارزات امام موجی به مخالفت با ایشان برخاستند که این مخالفت هم زمینه ساز طرفداری بیشتری در مراحل بعدی از امام شد. امام اساسا به مبارزات پارلمانیستی معتقد نبود.
 
به عنوان نمونه دولت مصدق که نمونه ای از دولتهای وفادار به سلطنت بود برداشتشان این بود که می توان شاه را متقاعد کرد که به سلطنت قانع باشد و سیاست را بسپارد به کسانی که می توانند کشور را در حد پارلمانی در دست بگیرند.
 
امام اساسا به مبارزه در چهارچوب رژیم اعتقاد نداشت  و روش امام از نوع مبارزه ی احزاب و گروه ها و گروهک ها نبود .
 
پس از 15خرداد 1432 گروه هایی چون "موتلفه" و "مجاهدین اسلامی" تشکیل شدند. سال44 حزب ملل اسلامی رفت و کادر آن دستگیرشدند که اعضای آن هنوز در قید حیات هستند مثل آقای حجتی کرمانی و آقای منصوری و...
 
در همان زمان گروهای دیگری هم شکل گرفتند که مبارزات زیرزمینی خود را برای تغییر وضع موجود ادامه می دادند به تبع در آمریکای لاتیین هم گروه های مارکسیستی برای تغییر وضع موجود به وجود آمده بودند و در کشور ما هم بچه های مسلمان و مسجدی بودند که پای درس آیت الله طالقانی می رفتند و سیاست ها را در مکتب آزادی آموخته بودند. و بعد ها به گروههایی تبدیل شدند که شیوه ی مارکسیستی  را در دستور کار خود قرار دادند(مجاهدین خلق،فداییان خلق)و در آستانه ی دهه ی   50ضربه ی بزرگی  به این گروه ها وارد شد که کادرها یشان دستگیر شدند دوره ای کار اینها  به صورت زیرزمینی در حد محدود و کار چریک ادامه یافت.

همان اوایل کار مجاهدین خلق اینها در صدد ارتباط  با امام بودند و آقای طالقانی را به وساطت به نجف فرستادند و آقای طالقانی  آز آنها تعریف کرد.


حضرت امام آنها را به حضور پذیرفتند و قرار شده بود سه هفته مواضعشان را برای امام روزی یکی دو ساعت بگویند  و آنها در اغلب این جلسات نهج البلاغه را برای امام می خواندند پس از21روز امام به اینها می گویند راه این نیست که شما در پیش گرفته‌اید و اینگونه به جایی نمی رسید. امام نفوذ زیادی در کشور داشت و آنها نیاز زیادی  به امام داشتند و از طرفی هم امام را برای نیاز مالیشان میخواستند و میخواستند امام را راضی کنند که متدینین به  آنها کمک کنند و از اموال خود برای مبارزه به آنها بدهند.

 در ابتدا که اینها خط اسلام داشتند آقای رفسنجانی رابط اینها با بازار بود و پول سهم امام را به بازار میداد تا برای اینها وسایل مبارزه فراهم کند.

سال 54 عده ای از اعضای مارکسیست بین این سازمان نفوذ کردند.مرحوم لباف زیردست ساواک افتاد وشهید شد و ازاین سازمان چیزی جز سازمانی مارکسیستی با اعلام موضع صریح باقی نماند.


انعکاس این خبرها در جوانان نوعی حالت سرخوردگی و حیرت را به وجود آورد و همچنین بسته شدن حسینیه ارشاد برای افراد مذهبی که روشنفکر بودند هم باعث ناراحتی و سرخوردگی بود(در سال 52).این حسینیه توسط افراد برجسته ای مثل مطهری برپاشده بود وبا پیوستن شریعتی گرمتر شده وباعث جذب جوانان شد. این نحوه ی مبارزه به نوعی ناکام و عقیم ماند از آنجا توجه ها جلب شد به سمتی  که اما به عنوان یک رهبر سازمان دهندگانی که از مکتب وسیع فکری سیراب می شدند و به سمت روحانیت رفت پیوند میان جریان دانشگاهی و حوزوی مقدمات یک روش تازه برای مبارزه با رژیم را فراهم کرد و ...


درسال 56 شهادت فرزند دوم امام به صورت شعله های خشم مردم  خود رانشان داد. اجرای مراسم ختم هرروز درجایی از کشور سبب شد که تفکرات امام خمینی (ره) فرصت بیشتری یابد انتشارنامه های امان با عنوان امام کاشف الخطا به  به طور وسیع بین مردم ((نظریه ولایت فقیه)) این حضور به تدریج جدی تر شد. اتفاقا اولین بار در مسجد ارگ عنوان امام برای رهبر انقلاب  به کاربرده شد آن کسی که این عنوان را مطرح کرد یک طلبه ی جوان و خوش سخن بود مطالعات دانشگاهی اش درحد لیسانس بود و کسی نبود جز دکتر حسن روحانی.


رابطه یک رهبر و امت شکل گرفت برخلاف روش های مبارزاتی سابق که تلاش می شد یک نماینده به مجلس برود یا دولت تشکیل شود این برای انهدام رژیم تلاش می شد نظامی به وجود آمد که از همان ابتدا نشان داد که میخواهد با دشمنی جمهوری اسلامی وارد شود دلیل عمده ی  نوشته شدن آن مطلب حرکت و موجی بود که در استقبال از شخصیت امام در رسانه آغازشده بود و رژیم برای ضربه زدن به امام دستورداده بود آن مطلب را در روزنامه ی اطلاعات بزند.


بعد ازآن مسیر مبارزات در دست کسانی افتاد که خواستار امام بودند شبکه ی وسیع روحانیت در سراسر کشور امکانی بود که در هیچ کجای کشور هیچ حزبی اینگونه نبود از هر مسجدی روحانی بود و این روحانی وصل میشد به مرجعی یا روحانی دیگر.

 پس از ورود امام به ایران در سال 57، در25بهمن بعضی از گروههای سیاسی مثل چریکی و مجاهدین خلق آمدند به سمت خیابان ایران محل استقرار امام و گفتند میخواهیم با امام حرف بزنیم اعلام موضع کنیم و بگوییم ما برای رسیدن به این نقطه شهید دادیم تلاش کردیم  و درتاسیس حکومت جدید ما باید جایگاهی داشته باشیم و حق خود را میخواهیم از همان ابتدا سهم خواهی آغاز شد، درحالی که آنها به این مبارزه اصلا اعتقادی نداشتند و درسرکوب 15خردادطعنه می زدند که مبارزه پیچیدگی هایی دارد که شما نمی دانید.

دوران حکومت شریف امامی و انجام تغییر تاریخ هجری دینی به تاریخ شاهنشاهی  2535.2536رخ داد که دوسال پس از این واقعه شریف امامی تاریخ را به هجری شمسی بازگرداند. یکی ازمراجع وقت اعلام کرد که به حمدالله  به خواستمان رسیدیم و تاریخ عوض شد گویی مردم برای همین فقط خون ریختند.


زمان شاه ساعت12 ظهر اذان میگفتند و ساعت شرعی را متوجه نبودند بعد از مدتی شریف امامی اعلام کرد ساعت شرعی را اعلام میکنیم  و باز این روحانی(منتظری )گفت:خب بحمدالله این هم حل شد.این نشانه ی عدم بصیرت این روحانی است که دلیل مبارزه  را نفهمیده بود.


هر اتفاقی می افتاد مردم نظر امام را از شبکه های روحانی می پرسیدند مسجدها پاتوق وکانون بودند. انقلاب باید نهادسازی می کرد شبکه های حکومتی را کامل میکرد و به واسطه ی فقدان سابقه افراد متدین و کار آمد در حکومت به دلیل کار نکردن آنها در حکومت غاصب. حالا باید کارگزارانی مشخص شوند که حکومت موقت برای همین بود. مثلا داریوش فروهر در دوران مصدق بود. جوان ملی به سرعت جایگاه خود را در دولت تازه تاسیس یافت و فهمید حکومتی که  با خدا تشکیل شده نمیتواند از مشرب غیرخدا سیراب شود و فهمید که این خواسته خیلی زود جواب دارد. زمانی که دولت شهید رجایی شکل میگیرد.2 سال بعداز انقلاب ترکیب دولت از عناصر بی بدیل بود. مثل دکتر قندی مجتهد مسلم  و دکترای  الکترونیک وزیرپست  و تلگراف شهید رجایی بود با سن کمتر از20سال این مسیر متوجه شد. همان موقع بنی صدر رجایی را به خشک مغز بودن  متهم  میکرد و فکرمیکردند مگر می شود درشرایط امروز نظامی را ایجاد کرد و براساس اسلام اداره اش کرد؟ امروز ثابت شده که اگر در سیمای انقلاب امثال شهید رجایی نبودند امروز کسانی نبودند که برای تاسیس نظام اسلامی درجهان اعلام آمادگی میکنیم به نهضت شاب در مصر که رجوع میکنیم  میبینیم که میگویند در ایران یک دوستی پیاده شده که باید آن را اجرا کنیم مارکسیست ها چریک میفرستادند به سبک آقای چه گوارا که برود به عنوان انقلاب معرفی کنند.


درست درشرایطی که ایران جایگاه خود را نشان داده عده ای اعتراض می کنند و آن معنی اش عصا زدن زیر بغل آمریکاست و میخواهند انتقام آمریکایی راکه در قاهره مانده درخیابان آزادی بگیرند وپروژه ی اسب تروایشان را نقش برآب شد.


آقای خاتمی چند روز پیش گفته این بازی که موسوی وکروبی راه انداخته اند دوسر باخت است اگر مجوز بدهند چه زمانی میتوانیم  یک دهم جمعیت 22بهمن را در خیابان جمع کنیم.


ولی آقای موسوی و کروبی مشکل اصلی شان حماقت است. چون خط اصلی را  از آن طرف به آنها میدهند.آن طرف  میگوید چطور خروج مردم مصر از طرف ایران خوب است آن وقت خود مردم اعتراض میکنند به راست؟ شماکه اعتقادی به جهان  وطن در اندیشه ی اسلامی ندارید(نه غزه نه لبنان )وقتی میگویند که ما به حمایت ازمردم مصربه خیابان ها می آییم چه معنی دارد؟ آمریکا در شرایط ویژه واقع شده و کارش ازحد بحران (ICu) گذشته ودر (ccu) رفته و حتی مسکن ها ی قوی کارساز نیست. وقتی همه ی جهان اسلام میگوید ما میخواهیم ازدست آمریکا راحت شویم100هزار نفر بگویند آمریکا. چه دردی از آمریکا دوا میکند؟!

 

نقش VOA و BBCدر آشوب های دیروز
نقش VOA و BBCدر آشوب های دیروز
یک منبع آگاه در گفتگو با «ندای انقلاب» به سردرگمی اولیه و ابتدایی شبکه های تلویزیونی غربی در مواجه با پوشش اخبار راهپیمایی آشوب صهیونیستی اشاره کرد و گفت این سردرگمی که در نهایت به شدت گرفتن تبلیغات آنهم دریک محور مشترک منتهی شد بیش از پیش از وجود یک اتاق فکر عملیاتی مشترک میان این شبکه ها پرده برداشت.

وی دراین زمینه گفت:شبکه های تلویزیونی ای همچون بی بی سی فارسی و VOA در ابتدای پوشش خبری خود از آشوب صهیونیستی 25 بهمن در ابتدا به صورت عادی با رویدادها شکل گرفته برخورد کرده و تصریح می کردند که تجمعات اندک بوده وبه شکل عادی روند خود را طی می کند اما بلافاصله با ورود اتاق فکرعملیات برای هدایت مستقیم تر این آشوب ها این شبکه ها در چرخشی آشکار و با عبور از استراتژی موزائیکی ،به آگراندیسمان رویدادها پرداخته و تصریح کردند که این آشوب ها گسترده،با حمایت های مردمی و در آستانه تبدیل شدن به یک قیام است!

این منبع آگاه در خاتمه تصریح کرد دلایل تاخیر ورود این اتاق فکر به صحنه عملیات را تلاش برای برخی هماهنگی ها با پادوهای داخلی عنوان کرد.




تاریخ: سه شنبه 26 بهمن 1389برچسب:,
ارسال توسط arman
آخرین مطالب
آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی
ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 14
بازدید دیروز : 10
بازدید هفته : 14
بازدید ماه : 25
بازدید کل : 79879
تعداد مطالب : 202
تعداد نظرات : 2
تعداد آنلاین : 1

یاران خورشید