چرا غرب از آزادشدن و فیلم ساختن جعفر پناهی چیزی نمی گوید؟
هفته نامه نیویورکر همان رسانه ای است که گزارش شکنجه زندانیان ابوغریب در عراق را به اطلاع جهان رساند و جنجال عظیمی را در رسانه های جهان راه انداخت اما جالب این است که غرب به اخبار آزادی پناهی و فعالیت او که در رسانه های ایران منتشر شده و حتی نسبت به گفت وگوی نیویورکر با کیارستمی در این زمینه بی توجه است...
بولتن نیوز: عباس کیارستمی در گفت و گو با هفته نامه آمریکایی "نیویورکر" در خصوص فعالیت جعفر پناهی گفت: وقتی می بینم که غرب توجه نمی کند که پناهی دیگر در زندان نیست عصبانی می شوم.
به گزارش خبری که روزنامه بانی فیلم در تاریخ چهارشنبه 11 آبان ماه به نقل از سایت انتخاب و هفته نامه نیویورکر منتشر کرده، این کارگردان مشهور تصریح کرد: چیزی که مراعصبانی می کند واکنش غرب و واکنش پناهی به این موضوع است. مثل این است که کسی نمی خواهد اعلام کند که پناهی خیلی وقت است که از زندان آزاد شده و آزاد است و حتی فیلمی ساخته که در جشنواره کن به نمایش درآمد.
وی گفت : او در حال حاضر درحال مذاکره برای ساخت فیلم های بعدی اش است. من واقعا نمی فهمم که چرا کسی در مورد این موضوع آشکارا صحبت نمی کند. وقتی می بینم که غرب توجه نمی کند که پناهی دیگر در زندان نیست عصبانی می شوم. من نسبت به این قضیه واقعا عصبانی هستم چون دائما این سوال از من پرسیده می شود. هیچ کس نمی گوید که آقای پناهی دیگر در زندان نیست. انگار که چیزی اتفاق نیافتاده است
واکنش عباس کیارستمی به خوبی نشان می دهد که رسانه های غرب و محافل سیاسی و حقوق بشری این کشورها با وجود آن که هر تحول ریز و درشتی را در هر نقطه جهان که لازم بدانند تحت پوشش قرار می دهند اما در مقابل خبر آزادی جعفر پناهی سکوت سنگین خود را ادامه می دهند و طوری وانمود می کنند که وی هنوز در حبس به سر می برد و قادر به فعالیت اجتماعی نیست تا از این طریق بهانه ای برای پرداختن به موضوعات مورد علاقه خود داشته باشند.
رسانه ای غرب ومحافل حقوق بشری وسیاسی این کشورها اگر لازم بدانند خود را در توهم و خیال مشغول می کنند و از همه می خواهند که در تخیل آنها غرق شوند و واقعیت ها را نادیده بگیرند و البته این موضوع از چشم تیزبین و واقع نگر بسیاری از مردم جهان و هنرمندانی مانند کیارستمی دور نمی ماند وآنها باتعجب از رسانه های غربی می پرسند که چرا غرب نمی خواهد باور کند و اطلاع رسانی کند که پناهی آزاد است و در حال مذاکره برای فیلم های بعدی خود است.
جالب این است که نشریه نیویورکر همان نشریه ای است که اخبار جنجالی شکنجه زندانیان عراق در زندان ابوغریب را به اطلاع مردم جهان رساند و با جنجال و هیاهوی زیادی همراه بود و حال سوال این است که وقتی نیویورکر چنین گفت وگویی را با کیارستمی منتشر می کند، چرا اخبار آزادی جعفر پناهی و فعالیت وی بازهم مورد توجه محافل ورسانه های غرب قرار نمی گیرد.
همه گفتنی ها را رفسنجانی گفته است
همه گفتنی و هر آنچه که هاشمی نیازمند گفتنش بوده است را قطعا در 30 سال بعد از انقلاب بیان کرده است و هر دستاویز و مستمسکی هم که می توانسته برایشان مورد استفاده قرار بگیرد، بعد از انتخابات 88 استفاده شده است. اینها شگردهایی هست برای اثبات وجود و حضور در عرصه سیاسی کشور...
بولتن نیوز-نمایشگاه مطبوعات : شکست حجت اسلام اکبر هاشمی رفسنجانی در انتخابات نهمین دوره ریاست جمهوری و ظهور گفتمانی متفاوت با آنچه هاشمی رفسنجانی و محمدرضا خاتمی در پیش گرفتند، دستاویزی شد برای هاشمی تا موج انتقادات خود را بر علیه دولت نهم آغاز کند. این انتقادات در دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری با نامه بی ادبانه وی به مقام معظم رهبری، شکل هدفمند تری به خود گرفت و اکنون با نزدیک شدن به انتخابات مجلس شورای اسلامی به طریق دیگری این مشی هاشمی ادامه پیدا کرده است.
اصلا گویی فعالیتهای انتخاباتی با سخنان و یا نامه های هاشمی رفسنجانی به نوعی علت و معلول هم گشته اند. آغاز فعالیتهای انتخاباتی سیاسیون برای مجلس نهم، حربه ای شد برای این پیر سیاست تا بلکه بتواند در این فضای سیاسی کشور، باز هم در راستای آنچه که اصلاح طلبان می خواهند گام بردارد. اظهارات تازه هاشمی، چینش کاندیداهای مجلس نهم و افول مجلس هشتم به نسبت مجلس هفتم، موضوعاتی بود که با "محمد ودود حیدری" مدیر مسئول روزنامه جوان به گفتگو نشستیم.
آقای هاشمی این اواخر صحبتهایی کرده که مسائلی را بعدا مطرح می کنم آیا این پروژه ورود هاشمی برای تاثیر گذاری در انتخابات نیست؟
فکر می کنم ناگفتنی واقعا وجود ندارد. همه گفتنی و هر آنچه که هاشمی نیازمند گفتنش بوده است را قطعا در 30 سال بعد از انقلاب بیان کرده است و هر دستاویز و مستمسکی هم که می توانسته برایشان مورد استفاده قرار بگیرد، بعد از انتخابات 88 استفاده شده است. اینها شگردهایی هست برای اثبات وجود و حضور در عرصه سیاسی کشور. من فکر می کنم مردودین فتنه 88 به هیچ عنوان سهمی از فضای سیاسی آینده کشور ندارد چرا که مردم نمی خواهند.یعنی کسی، گروهی و یا دسته ای که حضور حداکثری مردم این نقطه قوت نظام انقلاب اسلامی را تبدیل به نقطه ضعف کرده اصالتا اقبال مردمی هم بهشان نیست. ممکن است به لحاظ قانونی برخی گروهها منع حضور داشته باشند ولی بدون تردید این گروهها اگر حضور هم پیدا کنند، قطعا با اقبال عمومی مواجه نمی شوند.
چینش انتخابات چگونه خواهد بود و آیا استارت شبهه افکنی در انتخابات زده شده است یا خیر؟
به نظر من چینش انتخاباتی از اهمیت زیادی برخوردار نیست.ولی یک نکته مهم است که باید کسانی که در انتخابات ریاست جمهوری سال 88 فتنه انگیزی کردند، لگد پرانی کردند و امنیت کشور را به مخاطره انداختند به حسابشان رسیدگی شود. هر چند که ملت ایران فراموش نکرده است که این افراد از ملاک کیفیتی در آرا دم می زدند و همین توهمات به اضافه فتنه انگیزی شان اقبال عمومی را از اینها رویگردان کرد.ولی ایده آل ما رسیدن به وحدت در حوزه اصولگرایی است یعنی رسیدن به وحدت مصلحتی است که خیلی از مصلحتهای دیگر را می توان در پای او قربانی کرد و باید این اتفاق بیفتد. درست است که گفتمانهای اصیلی در گردونه جریانهای انتخاباتی اصولگرایی وارد شده اند و از قبل نیز حضور داشتند.چندین گفتمان اصیل ما داریم که هر کدام از یک زاویه به موضوع نگاه می کنند. اینها بایستی مد نظر قرار گرفته باشد که بهشان بها داده شود و اصراری برای یکی شدن همه جریانات اصولگرایی در انتخابات پیش رو نداریم.اما در این که اصولگرایان بایستی به وحدت برسند و حول لیست و محور مشترکی بتوانند به جمع بندی نهایی برسند، این یک اصل است که اگر کسی از آن عدول کند و باعث بهم خوردن بازی شود، قطعا نتیجه انتخابات بر علیه این جریان خواهد بود و قطعا مردم اقبال خودشان را به جریاناتی که بر هم زننده بازی اصولگرایی باشد قطعا نشان نخواهند داد.عرض آخر در این حوزه این هست که در بعد ایجابی حتما باید دقت شود در حضور مشارکت احزاب، گروهها و طیفهای مختلفی که در چهارچوب قانون می گنجند و در حوزه صلبی هم بدون تعارف حتما باید تکلیف گروهها و احزاب مردود در انتخابات 88 در موضوع 88 و یا گروهها افراد و جریاناتی که در موردشان حداقل علامت سوال وجود دارد، اینها بایستی در میان مردم و در میان فضای سیاسی کشور حتما رفع ابهام بکنند و بعد اجازه حضور در انتخابات را پیدا بکنند.
برخی اظهارنظرهایی وجود دارد که مجلس هشتم نسبت به مجلس هفتم افول کرده است. نظر شما دراین باره چیست؟
هر مجلسی نقاط ضعف و قوتی دارد که در جای خودش تحلیل است. در مجموع بعضی دوره ها مجلس فعالتر، انقلابی تر، مردمی تر و پیگیرتر عمل کرده و در بعضی از مقاطع به این شکل نبوده اما من این مقایسه را خیلی درست نمی دانم .من مجلس هشتم را مجلسی می دانم که علی رغم نقاط مثبت زیادی که در همراهی با دولت در حوزه های مختلف مشارکت مردم در پیگیری موضوعات مختلف داشته اما علامت سوالهای جدی در عملکرد مجلس هشتم وجود دارد که از آن نمی توان صرفنظر کرد. مجلس هشتم در مقوله دانشگاه آزاد نشان داد که یک مجلس مستقل مردمی آزاد به مفهوم تمام کلمه خیلی نیست.مجلس هشتم با ورود به مقوله دانشگاه آزاد نشان داد که خیلی از مناسبات خارج مجلس برایش اهمیت و جایگاه ویژه ای دارد امیدواریم مجلس آینده مان مجلسی باشد که بتواند اگر چه حتی مجلس یکدستی هم نباشد، بتواند مجلسی باشد که به شکل منطقی و منصفانه ورود پیدا بکند.تجربه سی سال گذشته مجلس نشان داده که اگر مجلسی منطقی و منصفانه ورود پیدا بکند و اگر مجلسی به احزاب و گروههای مختلف برایشان شان قائل باشند برای حضورشان و منطقی و منصفانه بهشان نگاه کنند قطعا مجلسی موفقی می تواند باشد امیدواریم مجلس آینده مان مجلسی باشد اصولگرا به مفهوم پیگیری شاخصهای اصلی گفتمان انقلاب اسلامی
بی اخلاقی در ورزش تا کجا؟
قهرمانی یا پهلوانی؟ سوالی که این روزها جدی تر از گذشته در جامعه ورزشی کشور مطرح می شود. سالهاست اخلاق و جوانمردی درورزش جای خود را به بی اخلاقی و پول داده اند و نتیجه گرایی و قهرمان پروری پایه های فرهنگی ورزش کشور را متزلزل کرده است. به راستی مشکل از کجا اغاز شد؟ چه کسانی در بروز بی اخلاقی ها مقصرند و برای برون رفت از این فضا چه باید کرد؟
به گزارش خبرنگار ورزشی باشگاه خبرنگاران، گفتگوی ویژه خبری چهارشنبه شب شبکه 2 به بررسی افول اخلاق در ورزش پرداخت. در این گفتگو سعید مدنی کارشناس مسایل جامعه شناسی در ورزش با حضور در استودیوی گفتگوی ویژه خبری به بررسی مشکلات فرهنگی ورزش کشور پرداخت. مجید جلالی یکی از سرمربیان باسابقه و اخلاق مدار فوتبال کشور نیز به همراه محمدرضا یزدانی خرم رئیس فدراسیون کشتی و مهدی تاج نایب رئیس فدراسیون فوتبال نیز از طریق تلفن در این گفتگو شرکت کردند.
سعید مدنی در ابتدای بحث در پاسخ به این سوال که بروز چنین آشفته بازاری در ورزش کشور ماحصل چیست اظهار داشت: سوال شما کوتاه است ولی پاسخی مفصل و پیچیده دارد.
وی با نقل سخنی از امیرالمومنین علی (ع) که می فرمایند: "دشمن ترین دشمن تو نفس توست و نفس تو در درون توست" گفت: این سخن در خصوص اخلاق فردی است ولی می توان آنرا به اجتماع نیز تعمیم داد. سوال شما را که می پرسید چرا بدین جا رسیده ایم را باید اینگونه پاسخ داد؛ در درون ورزش ما چه می گذرد؟ آشفتگی ها و بداخلاقی ها درحوزه ورزش نتیجه چیست؟ باید تمامی این عوامل را بررسی کرد. بسیاری از مردم معتقدند عدم برخورد قاطع با رفتارهای مشابه گذشته باعث شده تا این رفتارها ادامه دار شوند. پس می توان اینگونه نتیجه گیری کرد که این اتفاقات معلول بعضی کوتاهی ها در دوران گذشته است.
مدنی درجواب مجری برنامه که از او درخواست کرد کوتاهی های صورت گرفته را ذکر کند گفت: در ابتدا باید متذکر شوم ما اینجا برای تبرئه افراد متخلف نیامده ایم ولی باید به این مهم نیز توجه کنیم که علاوه بر افراد متخلفی که تصاویرشان را نشان می دهیم و در مطبوعات از آنها می نویسیم، افرادی هم که در ماجرا پنهان هستند و مجهول نیز وجود دارند. ما باید به دنبال این افراد هم بگردیم.
وی خاطرنشان کرد: بداخلاقی اخیر باعث شد تا مباحث اخلاقی که خیلی کم رنگ در رسانه ها مطرح می شد نیز مطرح شود. تمامی اعضای جامعه ورزشی ما اینگونه نیستند، ما در ورزش مردان بزرگی را هم داریم که باید به سراغشان برویم افرادی مانند حمید سوریان که 5سال قهرمانی جهان را در کارنامه خود دارد و در کنارش زندگی سالمی نیز داشته است.
مجری برنامه برای دومین بار از مدنی خواست تا به کم کاری های صورت گرفته اشاره کند که وی نیز در جواب گفت: مهمترین عامل، عدم ثبات مدیریت در ورزش است. طی 30 سال گذشته 7یا 8 مدیر به عنوان رئیس سازمان تربیت بدنی بر سرکار آمده اند که اکثر آنها غیرورزشی بوده اند. در سیستمی که مدیریت آن بی ثبات باشد کارها قائم به فرد اداره می شود و مباحث کلان گم می شوند اخلاق فرهنگ نادیده انگاشته می شوند و نتیجه گرایی به عنوان یک اصل مدنظر قرار می گیرد. درچنین سیستمی علاوه بر از بین رفتن شایسته سالاری، بازیکن سالاری نمودار می شود و بازیکن برای مدیر غیرورزشی تعیین تکلیف می کند.
این کارشناس مسایل ورزشی تاکید کرد: در شرایط فعلی باید به سمت تربیت مدیران ورزشی برویم مدیران ورزشی اخلاق مدار. البته چنین افرادی در سیستم ما کم نیستند ولی متاسفانه از آنها در مدیریت ورزشی استفاده نمی شود افرادی مانند رسول خادم ، امیررضا خادم و هادی ساعی.
وی تاکید کرد اگر مدیری توانمند بر پرسپولیس مدیریت می کرد این اتفاق رخ نمی داد.
مدنی درجواب سوال دیگری مبنی براینکه چه کارهایی باید در حوزه ورزش انجام می گرفت که دراین مدت نسبت به آنها کوتاهی شده است نیز گفت: سالها پیش افراد دردمندی که دغدغه پهلوانی و اخلاق در ورزش را داشتند نسبت به این اتفاقات تذکر داده بودند ولی نه تنها به صحبتهایشان توجهی نشد بلکه آنها افرادی اخمو و سنتی معرفی شدند.
وی تصریح کرد: انصاف نیست که امروز تمامی تقصیرها را به گردن حلقه آخر بیندازیم و البته نباید از مجازات آنها نیز غافل شویم. مدنی در ادامه این سوال را مطرح کرد که باید در برنامه ریزیهای ورزشی خود به این نتیجه برسیم که ما از ورزش چه می خواهیم؟ فرهنگ و اخلاق یا قهرمانی و یا هردوی این مولفه ها را؟
وی در ادامه تاکید کرد: کسب مدال در میادین جهانی با اهمیت است ولی هدف اصلی روح ورزش است و ورزش ما باید به اخلاق و انسان سازی ختم شود چرا که ورزشی که به انسان سازی ختم نشود به هدف اصلی خود دست نیافته است.
مدنی در ادامه صحبتهای خود بر ثبات مدیران ورزشی تاکید کرد و گفت: مدیریت در ورزش کشور نباید با عوض شدن دولتها تغییر کند چرا که در این تغییرها و رفت و آمدها مدیرورزشی فرصت انجام کارهای فرهنگی را ندارد و تنها به نتیجه گرفتن فکر می کند. چنین وضعیتی تنها به نفع کسانی است که به دنبال سواستفاده های مالی خود از ورزش هستند.
مدنی در بخش دیگری از صحبتهای خود ورزش را صحنه نقش آفرینی جوانها دانست و اظهارداشت: در میادین ورزشی امکان برخورد و تلاطم ها وجود دارد که البته این برخوردها طبیعی است اما نکته حائز اهمیت این است که مسئولان ورزشی نباید به راحتی از کنار چنین صحنه ها و برخوردهایی بگذرند. به عنوان مثال چند سال پیش وقتی افنبرگ بازیکن آلمانی تیم بایرن مونیخ با لباس چرمی سرتاپا قرمز در یک میهمانی حاضر شد از طرف مسئولان باشگاه توبیخ شد و هیچ رسانه ای در آلمان هم از او دفاع نکرد و این کار را دخالت در زندگی شخصی یک ورزشکار ندانست.
این کارشناس مسایل اجتماعی و ورزشی درمواجهه بااین سوال مجری برنامه که از ارتباط تزریق بی رویه پول به ورزش و بروز بی اخلاقی در آن می پرسید اینگونه اظهارداشت که: نحوه استفاده از پول در ورزش ما اشتباه است. پس از پایان دفاع مقدس عده ای برای دوباره ساختن ورزش بحث تزریق منابع مالی را مطرح کردند و پول زیادی وارد ورزش شد؛ پولی که به جای آبادانی ورزش ریشه آنرا هم از بین برد.
وی خاطرنشان کرد: بر سردر تمامی باشگاههای ما کلمه فرهنگی ورزشی نقش یافته ولی ما پس از گذشت سی سال هنوز موفق نشده ایم تکلیف دو باشگاه استقلال و پرسپولیس را مشخص کنیم. اگر نظام باشگاه داری در کشور حاکم میشد و هرکس جایگاه خود را پیدا می کرد ورزش ما به چنین شرایطی دچارنمی شد.
وی تزریق بی رویه پول به ورزش را باعث ایجاد تاثیرات منفی در ورزش دانست و تنها راه علاج بیماری ورزش را برنامه ریزی فارغ از شتابزدگی عنوان کرد و گفت: باید کارها براساس برنامه ریزی و بدون شتاب جلو برود.
مجید جلالی کارشناس و مربی فوتبال نیز که به صورت تلفنی در این بحث شرکت می کرد در جواب به سوال مجری برنامه که علت بداخلاقی و نزول فرهنگی در ورزش را جویا شد اظهار داشت: برای پرداختن به این موضوع باید از منظر بالاتری به قضیه نگریست و تنها افراد حلقه آخر را قربانی نکرد.
وی تصریح کرد: مقولات فرهنگی به سیاستگذاری احتیاج دارند که می توان در سه محور به این سیاستگذاریها پرداخت. ساختارنظری، ساختار اجرایی و ساختار عینی و بازخوردی. در ساختار نظری باید ارزشها و ضد ارزشهای کلی مشخص شوند و در ساختار اجرایی سیاستهای تخصصی و چگونگی اجرای آنها مشخص شوند؛ دربخش سوم نیز باید در رفتار عوامل بازخوردها را دید.
وی افزود: در بخش ساختار نظری مراجع سیاستگذار مانند شورای عالی انقلاب فرهنگی، مجمع تشخیص و مجلس شورای اسلامی سیاستها را تدوین کرده اند ولی آنچه دردآور است این است که در بخش اجرایی هیچ سیاستی برای اجرا وجود ندارد. مربی نمونه و بازیکن نمونه مشخص نیستند و وقتی چنین مواردی مشخص نشوند در بخش سوم خروجی مناسبی از رفتارها نخواهیم دید.
جلالی تاکید کرد: متاسفانه در بخش فرهنگی ورزش شکست خورده ایم چرا که در حوزه اجرا متخصص نداریم و افراد غیرمتخصص با نگاهی صرفا نتیجه محور برای مدت زمان کوتاه بر بخشهای مختلف ورزشی مدیریت کرده اند.
وی درجواب به این سوال که نتیجه گرایی آنهم به هرقیمتی یعنی چه گفت: وقتی یک مدیر ورزشی با یک دولت می آید و با همان دولت هم باید برود برای اثبات خود تنها به نتیجه فکر می کند و در این راه به برخی آلودگی ها که خود نیز اعتقادی به آنها ندارد تن می دهد.
اما راه برون رفت از این وضعیت چیست؟ سوالی که جلالی درجواب به آن گفت: ما الان مشکل را می دانیم کجاست و می دانیم که باید برای حل آن از کجا شروع کنیم. ما باید مدیران متخصص در امور ورزشی را که اخلاق مدار نیز باشند به صحنه بیاوریم.
محمدرضا یزدانی خرم رئیس فدراسیون کشتی نیز از پشت خطوط تلفن در این گفتگوی ویژه شرکت کرد تا به بررسی علل افول اخلاقی در ورزش بپردازد.
وی درابتدای صحبتهای خود بر لزوم بکارگیری مدیران کارنامه دار و بااخلاق در ورزش تاکید کرد و گفت: در مدت 22سال حضورم در صحنه مدیریت ورزشی آنچه بصورت ملموس با آن برخورد کرده ام بر سر کار گماردن اقوام و آشنایان در پست های مدیریتی ورزش بوده است.
وی بااشاره به بی اخلاقی های صورت گرفته در میادین ورزشی اظهار داشت: فدراسیونهای جهانی در رشته های مختلف مقررات خاصی را برای برخورد با بی اخلاقی های ورزشی تدوین کرده اند و این قوانین در تمامی کشورها ثابتند مقرراتی که متاسفانه به خوبی درکشور ما اجرا نمی شوند.
وی تصریح کرد: برای هرحرکت توهین آمیز درفوتبال فدراسیون جهانی مجازاتی را تعیین کرده که برای اجرای آن حتی نیاز به کمیته انظباطی نیز نیست.
یزدانی خرم عدم ثبات مدیران و جابجایی های مکررشان را باعث بروز چنین رفتارهایی دانست و افزود: محمد بنا که به عنوان برترین مربی کشتی جهان معرفی شد یک الگوی اخلاقی نیز هست و باید توجه داشت امثال مرحوم تختی نه به خاطر قهرمانی بلکه به علت اخلاق نیکشان الگو شدند.
وی درجواب به این سوال که چرا با وجود چنین سرمایه هایی در ورزش کشور اوضاع ورزش اینگونه شده است گفت: چنین اتفاقاتی جزئی است و ممکن است در تمامی میادین ورزشی رخ دهد.
مجری برنامه در مواجهه با این صحبت یزدانی خرم از تبعات چنین رفتارهایی پرسید که رئیس فدراسیون کشتی در پاسخ به آن گفت: بله تبعات دارد ولی اگر مربیان، داوران و مسئولان ورزشی ما قبل از کار درکلاسهای اخلاق شرکت کنند چنین رفتارهایی هم کمتر بروز می کند.
آیا از خروجی های کارهای فرهنگی در فدراسیون کشتی راضی هستید؟ یزدانی خرم درجواب به این سوال گفت: با توجه به امکاناتی که در اختیار داریم بله، ولی به این نکته نیز توجه داشته باشید که 8ماه اردوی فشرده فشار بالایی به ورزشکار وارد می کند و باید برای کم کردن این فشارکاری کرد.اجازه دهید به خاطره ای از بازدید وزیر ورزش و جوانان از اردوی تیم ملی اشاره کنم. پس از بازدید دکتر عباسی از اردو و صحبت ایشان با تیم ملی محمد بنا سرمربی تیم به من گفت پس از صحبتهای وزیر تحولی عظیم در من ایجاد شد و روحیه جنگندگی به تیم القا شد. خب باید این قبیل کارها در ورزش ادامه دار شود.
میهمان بعدی گفتگوی ویژه خبری چهارشنبه شب مهدی تاج نایب رئیس فدراسیون فوتبال بود. نایب رئیس فدارسیونی که بی اخلاقی اخیر توسط بازیکنان تحت نظارت آن مجموعه صورت گرفته است. وی درمقام پاسخگویی به این سوال که فدراسیون در مواجهه با چنین رفتارهایی چه برخوردی می کند گفت: سابقه چنین تخلفاتی در فوتبال بوده و ممکن است در آینده نیز چنین حوادثی تکرارشود به همین منظور برای برخورد با چنین تخلفاتی سه کمیته تحت عنوان کمیته انظباطی، کمیته استیناف و کمیته اخلاق پیش بینی شده است.
مجری برنامه درمیانه صحبتهای تاج این سوال را مطرح کرد که برخی اخبار نشان از وساطت برخی مدیران ورزشی هنگام مواجهه با چنین رفتارهایی دارد، آیا این موضوع صحت دارد؟ تاج نیز بی آنکه پاسخی به سوال مجری برنامه دهد بر لزوم سرمایه گذاری فرهنگی در باشگاهها تاکید کرد و گفت: شاید یکی از علتهای بروز چنین رفتارهایی به تصویر کشیدن آنها توسط ما و رسانه ها به عنوان موضوعات جذاب برای مردم باشد. ما درفدراسیون این مشکل را قبول می کنیم که خود ذائقه مردم را به این سمت سوق داده ایم. به عنوان مثال علی دوستی را به عنوان یک مربی اخلاقی کمتر به رسانه ها کشانده ایم و در عوض برخی دعواها و افراد جنجالی را به دلیل جذابیت به رسانه ها آوردیم.
مجری برنامه به عکس العمل علی کفاشیان رئیس فدراسیون فوتبال در مواجهه با رسوایی اخلاقی اخیر و صحبتش مبنی بر اینکه این کار یک "شوخی" بوده است اشاره کرد و پرسید به نظر شما وقتی رئیس فدراسیون چنین رفتاری را به یک شوخی تعبیر می کند باعث نمی شود تا چنین رفتارهایی قبح خود را در جامعه ورزشی از دست دهند؟
نایب رئیس فدراسیون فوتبال در مواجهه با این سوال گفت: من خود این سخن را از زبان کفاشیان نشنیده ام و مطمئن نیستم رئیس فدراسیون چنین صحبتی کرده باشد. مجری برنامه نیز در پاسخ گفت صحبتهای کفاشیان بارها از بخشهای مختلف خبری پخش شده است. نایب رئیس فدراسیون فوتبال در جواب اظهار داشت: به عقیده من این کار تخلفی جدی است و فدراسیون فوتبال باید به صورت جدی با آن برخورد کند.
وی یادآور شد اگر همین فرد متخلف در دفعات گذشته تنبیه می شد امروز با چنین رفتاری از سوی او مواجه نمی شدیم.
وی تاکید کرد :هم فدراسیون به دلیل عدم برخورد قاطع و هم کسانی که از این شخص در تیمشان استفاده کرده اند مقصرند.
درج آگهی فروش آثار شجریان درروزنامه ..
این روزنامه این آگهی را که به فروش پیامکی آخرین اثر این خواننده اختصاص دارد، در یک چهارم صفحه منتشر کرده است...
به گزارش خبرنگار فرهنگی- اجتماعی شبکه خبری آتی نیوز؛ روزنامه هفت صبح که شایعه است به جریان انحرافی وابسته است، آگهی فروش اثر شجریان را منتشر کرد.
این روزنامه این آگهی را که به فروش پیامکی آخرین اثر این خواننده اختصاص دارد، در یک چهارم صفحه منتشر کرده است. این در حالی است که دیگر روزنامه ها به دلیل اقدامات ضد امنیتی این خواننده از درج این آگهی امتناع کرده بودند.
این خواننده تاکنون در حمایت از جریان اغتشاش گر، دو اثر نیز منتشر کرده بود.
چندی قبل نیز عکسهای شجریان با زنان بی حجاب از جمله گوگوش واکنشهایی را در بر داشت.
31شهیدی که لانه جاسوسی راتسخیرکردند
خبرنامه دانشجویان ایران: 13 آبان یادآور حماسه بزرگی است که دانشجویان و دانش آموزان ایرانی آن را آفریده اند و توانستند با تسخیر لانه جاسوسی گام بزرگی را در راه پیشبرد شعارهای انقلاب بردارند.
به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ افراد زیادی در آفریدن این حماسه نقش داشته اند که تعدادی از آنها توانستند با ادامه راه خود در 8 سال جنگ تحمیلی به فیض شهادت برسند.
10 صبح 13 آبان 1358 کمتر از یکسال پس از پیروزی انقلاب ، دانشجویان پیرو خط امام که در حدود 400 دانشجو از دانشگاههای شریف و پلی تکنیک(امیرکبیر) و ملی(شهید بهشتی) و تهران بودند، در یک حرکت هماهنگ با شعار «الله اکبر» به سوی ساختمان سفارت آمریکا در تهران حرکت کردند و جاسوس خانه آمریکا را تصرف کرده و حماسه عظیمی آفریدند که حضرت امام خمینی آن را، انقلاب دوم و انقلابی بزرگتر از انقلاب اول نامیدند تا این روز، روز مبارزه با استکبار باشد.
در جريان تصرف سفارت آمريکا، 52 کارمند و ديپلمات حاضر در اين سفارتخانه، به مدت 444 روز گروگان گرفته شدند که به ابتکار امام خمینی پس از چندی زنان و پس ازآن سیاه پوستانی که در میان گروگان ها بودند آزاد شدند دانشجویان سرانجام به دستور رهبر کبیرانقلاب اسلامی، جاسوسان را تحویل دولت دادند و مقرر شد که مجلس شورای اسلامی در باره آنان تصمیم بگیرد.
از حدود 400 نفر این دانشجویان اكنون تنها 47 تا 50 نفر از اسامي آنها موجود است و 350 نفر دیگر گمنام اند و اسامی آنها مشخص نیست.
اما از این 50 نفر که اسامی آنها مشخص است، عده ای با شروع جنگ تحمیلی به میدان های جنگ شتافتند و به شهادت رسیدند که از آنها می توان به محسن وزوایی، حسین علم الهدی، مهدی رجب بیگی، عباس ورامینی و... نام برد و تعدادی هم در حال حاضر از مواضع خود عدول کرده اند و از گذشته خود اظهار ندامت می کنند.
به مناسبت 13 آبان اسامی شهدای دانشجویان پیرو خط امام را متذکر می شویم:
1- غلامحسین احمدی
2- حبیب برادران توکلی
3- محمد بهبهانی
4- محمد بولوردی
5- غلامحسین بسطامی
6- حسین بهادری فر
7- هوشنگ ترکاشوند
8- علی حاتمی
9- جعفر ذاکر
10- مهدی رجب بیگی
11- سید احمد رحیمی
12- بهروز سلطانی
13- حسن سیف
14- جلیل شرفی
15- اسدالله شیران
16- حسین شوریده
17- علی صبوری
18- آفریدون صبری
19- فضل الله عابدینی
20- حسین علم الهدی
21- محمد فاضلی
22- ناصر فولادی
23- کدخدا زاده
24- محسن وزوایی
25- محسن ماندگار
26- مجید موذن صفایی
27- حسن میر سلطانی
28- عباس ورامینی (فرمانده)
29- جمال امیرخانی
30- رحمان یا علی مددی
31- علیرضا هادی پور
جنبش وال استریت مدیون فداکاری دانشجویان در ۱۳ آبان است
خبرگزاری فارس: رئیس سازمان بسیج مستضعفین با بیان اینکه جنبش وال استریت و تمام جنبشهای دنیا مدیون فداکاری دانشآموزان و دانشجویان انقلابی در ۱۳ آبان ۵۷ و ۵۸ است، گفت: تکرار این درس و واقعیت اکنون به خود آمریکا رسیده است.
سردار محمدرضا نقدی رئیس سازمان بسیج مستضعفین در گفتوگو با خبرنگار سیاسی باشگاه خبری فارس «توانا» با اشاره به همزمانی روز استکبارستیزی و بیانات مقام معظم رهبری مبنی بر وجود ۱۰۰ سند غیرقابل خدشه از تروریست بودن آمریکا، اظهار داشت: فرمایشات روز گذشته رهبر معظم انقلاب مستند به اسناد محکمه پسند حقوقی است و این اسناد جمعآوری شده و موجود است.
وی با بیان اینکه این ۱۰۰ سند سناریوسازی محسوب نمیشود، عنوان کرد: مردم دنیا نیز با این اقدامات آمریکا که سند آن نیز موجود است، آشنایی دارند.
سردار نقدی در خصوص نقش استکبارستیزی ملت ایران در شکلگیری جنبش ضد سرمایهداری، تصریح کرد: جنبش وال استریت و تمام جنبشهایی که در دنیا علیه نظام سرمایهداری راه افتاده است، مدیون فداکاری دانشآموزان و دانشجویان ایران در ۱۳ آبان ۵۷ و ۵۸ است و در واقع این جنبشها ادامه حرکت آنها محسوب میشود.
وی با تأکید بر اینکه دانشجویان و دانشآموزان در ۱۳ آبان هیمنه استکبار را شکستند، افزود: آنها با این کار خود به مردم دنیا نشان دادند که آمریکا و استکبار سرمایهداری شکستپذیر و در هم ریختنی است؛ تکرار این درس و واقعیت اکنون به خود آمریکا رسیده است.
۱۳ آبان ۵۸ سرآغاز سقوط رژیم آمریکا بود
خبرگزاری فارس: رئیس سازمان بسیج دانشجویی گفت: سیزده آبان 58 سرآغاز سقوط رژیم آمریکا بود و امیدواریم نتیجه حرکت انقلاب پس از ۳۰ سال استقرار حکومت مردمی در جهان باشد.
حسین قدیانی رئیس سازمان بسیج دانشجویی در گفتوگو با خبرنگار سیاسی باشگاه خبری فارس «توانا»، با اشاره به فرمایشات مقام معظم رهبری مبنی بر وجود ۱۰۰ سند غیر قابل خدشه از جنایات آمریکا، اظهار داشت: اتفاقات خاورمیانه، اروپا و آمریکا نشاندهنده بیداری مردم جهان و آگاه شدن آنها از تروریست بودن سردمداران نظام سلطه است.
وی با بیان اینکه انقلاب اسلامی از سال ۴۲ تاکنون مظلوم و مورد هجمه همه تروریستهای رژیم آمریکا و اذناب آن بوده است، تصریح کرد: اسناد متعددی در این زمینه وجود دارد؛ با اقدامات دانشجویان انقلابی و تسخیر لانه جاسوسی اسناد غیر قابل خدشهای به دست آمد که نشان میدهد آمریکا در گذشته و حال همواره به دنبال مطامع خود بوده است.
قدیانی تأکید کرد: آمریکا اگر نتواند اهداف خود را از روند عادی تأمین کند با روشهای تروریستی آنها را پیگیری میکند که ماحصل اقدام اخیر این کشور نیز ترور دانشمندان جمهوری اسلامی ایران بود.
وی در خصوص تأثیر استکبارستیزی ملت ایران و همزمانی این روز با جنبش تسخیر وال استریت، عنوان کرد: ۱۳ آبان 58 سرآغاز سقوط رژیم آمریکا بود و امیدواریم نتیجه حرکت انقلاب پس از ۳۰ سال استقرار حکومت مردمی در جهان باشد.
تجارب بعد از پیروزی انقلاب را باید در اختیار ملتهای منطقه قرار دهیم
خبرگزاری فارس: رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی با تاکید بر اینکه ما باید سختیها را تحمل کنیم و از فشارها نهراسیم گفت: ما باید تجربه بعد از پیروزی انقلاب را به ملتهای منطقه صادر کنیم و به آنها بگوییم که چگونه میتوانند از انقلاب خود حفظ و حراست کنند.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری فارس، غلامعلی حداد عادل، رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی که در اولین همایش مجمع ادوار بسیج دانشجویی استان تهران در مرکز فرهنگی بسیج دانشجویی (لانه جاسوسی سابق) سخن میگفت، اقدام دانشجویان جهت تسخیر لانه جاسوسی را اقدامی" شجاعانه"خواند و اظهار داشت: این اقدام فصل جدیدی را در تاریخ جهان بوجود آورد.
وی تشیکل مجمع اداره بسیج دانشجویی را اقدامی "مبارک" خواند و از ایجاد کنندگان تقدیر و تشکر کرد.
رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی در ادامه سخنان خود به نقش بسج اشاره و در این باره گفت: بنده بسیج را تداوم سازمان یافته حرکت انقلابی مردم میدانم، بنابراین بینش بسیج، روحیه انقلابی و شور و حرکت انقلابی مردم که از 33 سال قبل در سال 57 اوج گرفت باید حفظ شود.
حداد عادل با ذکر خاطراتی از همکاری و کمک جوانان متدین و مردمی به مردم در دوران شرایط سخت انقلاب گفت: روحیه بسیجی در طول انقلاب و در برهههای مختلف بسیار موثر بود که این روحیه بسیجی باید سازماندهی شده و نیازهای انقلاب اسلامی را برآورده کند تا نظام حفظ شود.
وی مشخصات روحیه بسیجی را اخلاص، بیریا کار کردن و داشتن بصیرت و به موقع عمل کردن دانست و افزود: باید آن را به عنوان یک اهرم نیرومند در خدمت انقلاب قرار داد.
مشاور رهبر معظم انقلاب ادامه داد: معمولا دانشجویان تا دانشجو هستند دارای روحیه انقلابی هستند ولی بعد از دوران دانشجویی به اصطلاح "اهل زندگی" میشوند، حتی برخی اوقات میبینم که حتی برخی از آنها از آرمانهایشان دست برمیدارند و مغایر با اهداف دانشجوییشان عمل می کنند.
حداد عادل به روند بخشی از جریان دفتر تحکیم وحدت اشاره کرد و افزود: بخشی از تشکل در سالهای بعد از فتنه 78 و 88 مواضع غلطی داشتند و حتی با آمریکا رابطه داشتند. برخی از آنهایی که امروز در بی بی سی فارسی علیه نظام حرف میزنند، ببینید زمانی کجا بودند و امروز کجایند؟ لذا تشکیل این مجمع به عنوان ادوار بسیج دانشجویی سبب میشود این بسیج دانشجویی از این آفات به دور باشد در ضمن باعث میشود اهداف به هدر نرود و افراد همدیگر را گم نکرده و فراموش نکنند.
وی تاکید کرد: ما باید در انجمنهای اسلامی دانشآموزان نسل بسیجی را تربیت کنیم تا زمانی که وارد دانشگاه میشوند تمام انرژی و استعدادهای خود را در مسیر اهداف بلند نظام و انقلاب اسلامی به کار بگیرند.
رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی افزود: در مرحله بعد و بعد از فارغالتحصیل شدن نیز باید با سازماندهی منسجم، تقوا و اخلاص حرکت در مسیر رهبر معظم انقلاب را با همان عشق به امام(ره) و رهبر معظم انقلاب و شهدا ادامه داده و این نظام را حفظ کرد.
حداد عادل در ادامه سخنان خود به خیزشهای اسلامی منطقه اشاره کرد و گفت: امروز چشم دنیا به این انقلاب و نظام ما دوخته شده است، ملتها حرکت ایستادگی ملت ایران را الگوی خود قرار دادند. لذا تاثیر حرکت و مقاومت مردم ایران در ملتهای منطقه غیرقابل باور است. واقعا من به چشم خود دیدهام که عشق ملتهای منطقه به آرمانهای انقلاب اسلامی غیرقابل باور است، زیرا به نام اسلام و با دست خالی در مقابل استکبار و صهیونیسم ایستاد و 8 سال در مقابل جنگ همه جانبه مقاومت کرد و این برای آنها نور امید و مژده و پیام دلگرم کننده است.
وی افزود: دیدیم که حرکتی که در منطقه شروع شده کاملا الگو گرفته از سبک مبارزه رزمندگان ایران اسلامی بود و این طور نبود که به سبکهای مارکسیستی و پارتیزانی گرایش پیدا کنند.امروز همه مردم اسلام را میخواهند.
رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی با اشاره به بیانات رهبر معظم انقلاب گفت: هر کجای جهان انتخابات آزاد برگزار شود، مردم به اسلام رای خواهند داد و امروز این را به چشم خود در منطقه می بینیم.
حداد عادل متذکر شد: دشمن، کانون حرکت اسلامی را در منطقه و جهان، جمهوری اسلامی ایران میداند، بنابراین به هر وسیله تلاش دارد این کانون و تصویر انقلاب اسلامی را ناکارآمد نشان دهد، لذا در این راه از انواع فشارها و توطئهها در عرصه سیاسی، اقتصادی ... خوداری نمیکند.
وی تاکید کرد: ما باید سختیها را تحمل کنیم و از فشارها نهراسیم تا ملتهای دیگر از ما الگو بگیرند. ما باید تجربه بعد از پیروزی انقلاب را به ملتهای منطقه صادر کنیم و به آنها بگوییم که چگونه میتوانند از انقلاب خود حفظ و حراست کنند.
رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی با تاکید بر اینکه هرگز سابقه نداشته است که اشخاصی مانند امام(ره) و رهبر معظم انقلاب اختیار کشور ما را به دست گرفته باشند، گفت: ایشان اشخاصی هستند که دنیا در نظر آنها هیچ و خدا و مردم برای آنها بسیار پرارزشاند.
حداد عادل خطاب به دانشجویان و فارغ التحصیلان حاضر در نشست گفت: شما که فارغالتحصیل شدهاید مبادا فارغ از آرمان، روحیه بسیجی و روحیه دانشجویی شوید. همیشه باید دلتان را جوان نگه دارید و اخلاص و کار برای خدا را هرگز فراموش نکنید، حتی اگر 70 ساله شده باشد.تا پرچم این انقلاب به همت شما جوانان به دست صاحب اصلیاش حضرت مهدی (عج) سپرده شود.
از موسوي و كروبي و خاتمي بپرسيد!?
پدر يكي از بازداشت شدگان حوادث پس از انتخابات 88 كه در گذشته از همكاران تاج زاده در وزارت كشور بوده با انتشار نامه اي، به عملكرد منافقانه تاج زاده و همدستانش در طول چند سال گذشته و دروغهاي بزرگ آنها اعتراض كرد.
به گزارش كلمه نيوز وي در اين نامه خطاب به تاج زاده نوشته است: من يكي از فعالين سياسي در زمان مسئوليت شما در وزارت كشور و شايد بهتر است بگويم يكي از آسيب ديدگان حوادث پس از انتخابات سال 88 هستم، پسر 24 ساله من كه بخاطر دروغ بزرگ شماها به خيابان رفته بود تا به اصطلاح حق خود، يعني رأي دزديده شده اش! را باز پس گيرد و مدتي در بازداشت بسر برده. او كه روزي جنبش سبزي 2 آتشه بود امروز بطور افراطي از هر سبزي متنفر است. چرا؟ مي گويم، روزها و هفته هاي اول كه شما و دوستان داخلي و خارجي شما مانند BBC و VOA و راديو اسرائيل توانسته بوديد به عده اي القاء كنيد كه در انتخابات تقلب شده پسر من نيز جزو فريب خوردگان بود و هر شب با كوله پشتي پر از سنگ و قمه از منزل خارج مي شد و پاسي از شب گذشته خسته و كوفته به خانه برمي گشت و استراحت مي كرد تا شب بعد بتواند با انرژي بيشتر به صحنه درگيريها برگردد.
وي مي افزايد: «در آن ايام گاهي برادر من به منزل ما مي آمد و با پسرم بحث مي كرد برادرم مي گفت، بايد صبر كرد تا مستندات دال بر تقلب ارائه شود.اما صرف يك ادعا نبايد چنين انتخابات پرشكوهي را كه در دنيا بي نظير است زير سوال برد. پسرم مي گفت، يعني شما مي گوئيد نخست وزير امام دروغ مي گويد؟ برادرم در جواب مي گفت، آيا نخست وزير امام بالاتر است يا خود امام؟ آيا امام نگفته تخلف از قانون حرام است؟ آيا مملكت قانون ندارد؟ مگر نخست وزير امام در همين چارچوب قانوني كانديدا نشده است اگر اين چهارچوب را قبول نداشت نبايد در انتخابات وارد مي شد. وقتي وارد شده يعني قبول دارد خب همين چهارچوب قانوني براي ابراز اعتراض نسبت به نتايج انتخابات نيز ساز و كار لازم را ديده است. وانگهي نامه اي كه آقاي ميرحسين به شوراي نگهبان نوشت يا دلائلي كه همسر وي اقامه كرد مانند آنكه گفت مگر مي شود مردم تبريز به فرزند خود و مردم لرستان به دامادشان رأي ندهند آنقدر مضحك و بي پايه و اساس بود كه حتي از سوي برخي از جنبش سبزيهاي منصف هم نقد شد.
اين پدر آرزده خاطر همچنين نوشت: آقاي تاج زاده! برادر من كه بهترين دوران جواني خود را در جبهه ها گذرانده خود به ميرحسين رأي داده بود چرا كه او را يادگار روزهاي آرماني انقلاب مي شمرد اما پس از رفتارهاي غيرقانوني و هنجارشكن وي نظرش كاملا از او برگشت. او امروز مانند گذشته از مخالفان سرسخت احمدي نژاد است اما مي دانيد مهمترين مساله اي كه نظر برادر مرا از شما و دوستانتان برگردانده چيست؟ حمايت صريح مقامات جنايتكار آمريكا، اسرائيل و انگليس از جنبش سبز و عدم اعلان برائت شما از آنها. او مي گويد امام مي گفت اسرائيل اگر دست به دريا بزند دريا نجس مي شود ضمن اينكه امام گفت اگر دشمن از كسي تعريف كرد او بداند حتما غلطي كرده است كه دشمن از او تعريف كرده است.در ادامه اين نامه آمده است: مردم ما سالهاي مديدي است كه از شما خوانده اند و شنيده اند كه اين نظام استبدادي است و انتخابات آن هم فرمايشي است، حال سوال اين است كه چرا شما و دوستانتان در اين نظام استبدادي! و انتخابات فرمايشي! براي حضور در قدرت سرو دست مي شكنيد. چرا هر بار با هزينه اي بيشتر در انتخابات شركت مي كنيد و در همين مصاحبه اخيرتان نيز براي چندمين بار ضمن كودتا خواندن انتخابات سال 88، آنهم بدون ارائه حتي يك برگ سند دال بر تقلب يا كودتا، زمزمه حضور اصلاح طلبان را در انتخابات آتي مجلس سر داده ايد. ثانياً، بهتر است بگوئيد اين نظام از چه زماني استبدادي شده است؟ آيا در دوره چندين ساله حاكميت شما هم بويژه در دوره اصلاحات كه دو قوه از سه قوه و مجمع تشخيص مصلحت نظام در دست شما بود نظام استبدادي بود؟
كشورهاي عربي كه در مصاحبه خود نام برديد و رژيمهاي سابقشان را ديكتاتور خوانديد، سابقا دوستان شما بودند و شما هزينه هاي انتخاباتي خود را از ايشان مي گرفتيد و آنها شركاي تجاري شما بودند اگر باور نداريد از كروبي و موسوي و خاتمي بپرسيد ايشان با جزئيات تمام به شما خواهند فهماند هر چند كه بعيد است كه شما ندانيد و خبر نداشته باشيد. مگر مي شود يار غار مهدي [هـ ] باشيد و از اين ماجراهاي پشت پرده بي اطلاع باشيد. راستي آقاي تاج زاده شما هزينه هاي صدها روزنامه، هفته نامه و ماهنامه زنجيره اي دوره اصلاحات و همچنين هزينه هاي صدها دفاتر حزب مشاركت و سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي را از كجا مي آورديد؟
وي در اين نامه از تاج زاده و دوستانش خواست از طرف خانواده هاي برخي جوانان ساده دل كه فريب آنها را خورده بودند، حرف نزند چرا كه ماهيت فرصت طلبان آشكار شده است.
مقام معظم رهبری :
مردم آمريكا در واقع به حاكميت اقليت يك درصدي بر اكثريت نود و نه درصدي معترض هستند كه ماليات و پول مردم آمريكا را هزينه براه انداختن جنگ در افغانستان و عراق و حمايت از رژيم صهيونيستي ميكنند.
ممكن است حكومت آمريكا با شدت عمل، اين جنبش اعتراضي را سركوب كند اما نمي تواند ريشه هاي آن را از بين ببرد.
ريشه هاي اين حركت در آينده آن چنان گسترش خواهد يافت كه نظام سرمايه داري آمريكا و غرب را زمين خواهد زد.
جنبش وال استریت چیست؟
جنبش " وال استریت را اشغال کنید " ، متاثر از اوضاع نامساعد کنونی آمریکا است و به سرعت در میان برخی گروه های سیاسی و اجتماعی جا باز کرده است . اولین نشانه ظهور این جنبش به روز 17 سپتامبر باز می گردد که تعدادی از فعالان در برابر ساختمان بورس اوراق بهادار نیویورک در خیایان وال استریت تجمع کردند و اعلام کردند تا زمانی که به خواسته هایشان رسیدگی نشود ، به تجمع خود پایان نخواهند داد . خواستههایی که گستردگی آنها از بیمه تامین اجتماعی هست تا پایان بخشیدن به جنگهای آمریکا در جهان و ایجاد شغل برای جوانان. آنچه که این خواستههای گوناگون را به هم وصل کرده، این است که این گروهها اعتقاد دارند مدیران مالی در وال استریت هستند که مسبب همه این مشکلات هستند.
و در این میان:
بازارهاي بورس آمريكا و اروپا با سقوط ناگهاني ارزش سهام، شوك تازه اي را در كنار ضرر 800 ميليارد دلاري تجربه كردند. اين اتفاق با وجود مجوز كنگره براي افزايش دو هزار و چهارصدميليارد دلاري سقف بدهي هاي دولت آمريكا رخ داد. قرار بود مصوبه كنگره، آرامش را به اقتصاد آمريكا و اروپا برگرداند اما چنين نشد و سرمايه گذاران نتوانستند اطمينان خود به بهبود وضعيت اقتصادي آمريكا را احيا كنند. آنها منطبق با آمار اقتصادي، كاهش نرخ رشد و بازگشت ركود 2سال پيش را پيش بيني مي كنند. از نگاه تحليل گران اقتصادي و سرمايه گذاران، اقتصاد ايالات متحده اكنون تنه به تنه اقتصاد ورشكسته يونان مي زند كه به واسطه حمايت هاي مالي (اعانه) ديگر كشورها سرپا مانده است. در بحران 2سال پيش، با انتقال بدهي شركت هاي خصوصي بزرگ به دولت و پرداخت بدهي كلان سرمايه داران از خزانه عمومي، بيماري موقتاً تسكين يافت اما اكنون آن عارضه با ابعادي بزرگ تر و اين بار از درون دولت سر برآورده است.
حالا دولت آمريكا بدهكارترين دولت دنياست، آمريكا در دور باطل بدهي ها افتاده و با شعبده بازي هايي نظير افزايش سقف بدهي ها تا مرز 7/16 تريليون (16هزار و هفت صد ميليارد) دلار، اعلام رسمي ورشكستگي را به تأخير مي اندازد. آيا با كاغذبازي و صورت سازي دروغين كنگره مي شد آرامش را به وال استريت نيويورك و ساير بازارهاي مهم برگرداند؟ پاسخ بازار مطلقاً منفي بود. با وضع پیش آمده اعتراضهای مردمی شکل گسترده ای به خود گرفت هر چند كه در گذشته نيز اين اعتراض هایی صورت گرفته بود، امااعتراض هاي اخير داراي ويژ گي هاي خاصي بود كه در گذشته مشاهده نشده است. محور قرار گرفتن منطقه وال استريت به عنوان مركز فرماندهي نظام سرمايه داريو صاحبان ثروت و قدرت به عنوان محل تجمع اعتراض كنندگان، گسترش دامنه اعتراض هابه اكثر مناطق آمريكا، تأكيد مردم به اصل الگوگيري از قيام هاي مردمي در كشورهاي عربي و اسلامي ، تبديل اعتراض هاي مردمي از بعد اقتصادي به مقابله با نظام سرمايه داري با اصل 99 درصد در برابر يك درصدثروتمند، انسجام سراسري مردم به جاي تمركز ايالتي و ... از جمله ويژگي هاي اين حركت است. گسترد گي اين اعتراض ها سوالات بسياري در اذهان تداعي كرده است. ريشه اين اعتراض ها چيست؟ خواست و مطالبه اصلي مردم چه مي باشد؟ چرا محافل رسانه اي و سياسي غرب به دنبال سانسور حقايق آن مي باشند؟ تأثير اين تحولات بر آينده آمريكا ونظام سرمايه داري چه خواهد بود؟ از جمله اين سوالات است كه در نوشتار ذيل به اختصار به آن پرداخته مي شود
ريشه هاي قيام مردمي وال استریت:
در باب دلايل و رويكرد مردمي به انجام اعتراض هاي سراسري عليه نظام سرمايه داري در آمريكا كه در قالب جنبش تسخير وال استريت آغاز و با عناوين ديگر در ساير شهرها گسترش يافته، ديدگاه هاي مختلفي مطرح مي شود. برخي، تغييرات در ساختار فرهنگي و دروني جامعه آمريكا و برخي فوران ناهمگوني اجتماعي را مطرح مي كنند، برخي بر شرايط اقتصادي حاكم بر كشور و افزايش روز افزون فقر و گرسنگي و نياز 46 میلیون آمريكايي به كمك هاي دولتي را اولويت دانسته اند، برخي گسست ميان مردم و دولتمردان آمريكا را دليل اعتراض هادانسته و برخي نيز سياست خارجي و نارضايتي مردم از جنگ طلبي هاي دولتمردان و تزلزل موقعيت جهاني آمريكا را دليل اين اعتراض ها عنوان كرده اند. برخي نيز اين اعتراض ها را ادامه سياست هاي جدايي طلبانه برخي ايالت ها مانند تگزاس و ويسكانسين مي دانندكه در ماه هاي اخير، مطالبات جدايي طلبانه خود را تشديد كرده اند و اكنون در قالب اعتراض هاي سراسري ادامه مي دهند. برخي نيز بر افزايش فقر در جامعه و فاصله شديدطبقاتي تأكيد دارند، چنانكه مردم در شعار خود تأكيد دارند كه ما،99 درصد فقير در برابر يك درصدثروتمند مي باشيم. با توجه به ديدگاه ها و نظريه هاي مطرح شده و سيرتحولات سياست داخلي و خارجي آمريكا در چند دهه اخير،ريشه هاي شكل گيري جنبش وال استريت وسقف مطالبات مردم آمريكا كه البته برخي از آنها با مطالبات مردم اروپا يكسان است، در چند محور قابل بررسي مي باشد.
اعتراض به خروج از چارچوب ها:
بررسي تاريخي آمريكا نشان مي دهد كه ريشه اصلي ايجاد ايالات متحده و پذيرش تشكيل آن از سوي ايالت هاي مختلف، رسيدن به رفاه سراسري و به نوعي همگرايي ميان مردم ودولتمردان بود. در ساختار تعريفي آنها مردم و دولتمردان در كنار يكديگر براي رسيدن به جامعه آرماني نظير؛ رفاه سراسري، ترويج برابري و آزادي در داخل آمريكا و عرصه بين الملل و.... تلاش مي كردند. اين امر چنان نمود داشته كه ايالت ها هنگام پيوستن به ايالات متحده در قرن هفدهم از شروط ادامه پيوست به ايالات متحده را توانايي دولت فدرال در تأمين نيازهاي مردمي و همراهي آن با خواسته هاي مردم عنوان كرده اند. هر چند كه اين اصول به صورت كج دار و مريز در گذشته اجرا شده، امادر چند دهه اخير مشاهده مي شود كه ساختارسياسي آمريكا به مرور از اين امر عدول كرده و از رويكردهاي مردمي فاصله گرفته است. ساختار سياسي و اقتصادي آمريكا نشانگر آن است كه سياستمداران شامل سناتورها ونمايندگان كنگره، فرمانداران و صاحبان قدرت در بخش هاي مختلف ايالتي دركنار سران كاخ سفيد به جاي رويكردهاي مردمي در كنار صاحبان ثروت قرار گرفته و در نهايت به حاميان ومجريان خواست هاي ثروتمندان مبدل شدند، چنانكه مردم آمريکا در شعارهاي خود تأكيد دارند كه دولتمردان صرفاً حامي يك درصدجامعه كه شامل ثروتمندان است، مي باشند و 99 درصد ديگر سهمي از ساختار سياسي و اقتصادي كشورشان ندارند. تأكيدبر اموري مانند حذف وال استريت به عنوان مركز سرمايه داريدر آمريكا و حتي نظام سرمايه داري در جهان،تأكيد بر عدم پذيرش نظام دو حزبي جمهوريخواه و دموكرات و معرفي آنها به عنوان دست نشاندگان مشترك نظام سرمايه داري، اصراربر لزوم قطع كمك هاي دولتي به صاحبان ثروتو ... از نشانه هاي بيزاري مردم از وابستگي دولتمردان به صاحبان ثروت و جدايي آنها از ملت است. نمود عيني، قرار گرفتن سياستمداران و تصميم گيرندگان ارشد آمريكا در كنار طبقه خاص ثروتمندان را در ارائه بسته هاي اقتصادي براي خروج از بن بست اقتصادي مي توان مشاهده كرد. چنانكه جرج بوش در سال2008، 700 ميليارد دلار و اوباما در سال 2009، 800 براي مردم، دستاوردي نداشت. مجموع اين فرايند چنان بوده كه «چامسكي» نويسنده و تحليلگر بزرگ آمريكايي تأكيد مي كند، سياستهاي دولتمردان موجب گسست اجتماعي شده كه در كنار بحران اقتصادي، طغيان مردم آمريكا عليه سرمايه داري و دولتمردان به همراه داشته است
از هم پاشیده شدن روياهاي مردمي:
پس از فروپاشي شوروي سابق و نظام كمونيستي و سوسياليستي، سران غرب به ويژه آمريكايي ها با ادعاي تك الگوبودن نظام سرمايه داري تلاش كردند تا حاكميت خود بر جوامع غربي و سپس سراسر جهان را اجرايي سازند. پس از دو دهه مردم غرب دريافته اند كه اين ادعا نه تنها كارايي نداشته، بلكه صرفاًبراي اعمال ديكتاتوري حاكمان بر آنها بوده است كه موجب شده، آنها حاكميت طبقه اي محدود بر سراسرجامعه را بپذيرند. اين حقارت در چند بعد بر مردم غرب از جمله مردم آمريكا تحميل شده است از جمله:
الف) در حوزه داخلي مردم دريافته اند كه نظام سرمايه داري بر خلاف ادعاي رفاه، كاركردي براي آنها نداشته و چنانكه ذكر شد، طبقه ثروتمند محدود بر كل جامعه حاكم بوده اند. در اين ميان، نظام سرمايه داري با اعمال ديكتاتوري انحصاري قدرت با تركيبياز يك يا دو حزب نظير، ساختار آمريكا با محوريت جمهوريخواه و دموكرات،خواسته هاي سرمايه داران را بر جامعه تحميل كرده اند. نكته اساسي آنكه، اين سرمايه داري نه تنهادستاوردي براي رفاه مردمي نداشته، بلكه به گسست بنياد خانواده ها وساختار اجتماعي و تبديل مردم به افرادي صرفاًمادي بدون توجه به حقوق انساني و متعالي منجر شده است.
ب) در صحنه بين الملل در حالي كه سران آمريكا با ادعاي رفاه جهاني و كمك به ملت هابه اشغال ساير كشورها پرداخته اند اما در عمل همچناناز برخي حاكمان ديكتاتور حمايت كردهو حتي در اين راه، در برابر ملت ها قرار گرفته اند. اكنون ملت هاي غربي دريافته اندكه اين ادعاها، صرفاً فريبي براي تأمين منافع سرمايه دارانبوده و نه براي ارتقاي جايگاه جهاني ملتآمريكا و يا كمك به ساير ملت ها. چنانكه نمود آن را در جنايات صورت گرفته دركشورهاي تحت اشغال و بي تفاوتي غرب در برابر جنايات اشغالگرانقدس مي توان مشاهده كرد. تحولاتاخير خاورميانه و شمال آفريقا نيز نشان داد كه سران آمريكا براي منافع سرمايهداران از حاكمان ديكتاتوري حمايت كرده اند كه صرفاً تأمين كنندهمنافع نظام سرمايه داري بوده اند. اينديكتاتوري كه برگرفته از عملكردهاي سران غرب بوده اكنون به حقارتي براي مردم آمريكامبدل شده است به ويژه كه اين امر تزلزل جايگاه جهاني آنها را به همراه داشته است.
گسترش نهضت بيداري اسلامي ذر سراسر جهان:
بيداري اسلامي در كشورهاي عربي خاورميانه و شمال آفريقا، تحولات اروپا و اكنون آمريكا نشان مي دهد كه فرهنگي جديد در ساختار نظام بين الملل در حالشكل گيري است و آن رويكرد ملت ها به مقابله با ساختارهاي غير مردمي و وابسته به نظام سرمايه داري است. در دو دهه گذشته، نظام سرمايه داري با عناوين مختلف اقتصادي، سياسي، نظامي و حتي ايجاد و حفظ حاكمان دست نشانده نظير آنچه در كشورهاي عربي حامي غرب وجود دارديا ساختارهاي دو حزبي و تك محوري نظير دو حزبي آمريكا و بسياري از كشورهاي اروپايي به دنبال حاكميت بر جهان بوده است، روند تحولات، نشانگر رويكرد مردمي دراكثر نقاط جهان به مقابله با اين ساختار است. نكته مهم در اين عرصه آنكه، بر اساس پيشينه هاي تاريخي، تمدن همواره از شرق به غرب گسترش يافته است و اين حقيقتي است كه جهانيان به آن اذعان دارند. در مقطع كنوني نيز مي توان گفت كه بيداري اسلامي در خاورميانه و شمال آفريقا به الگويي براي مردم اروپا و آمريكا مبدل شده و به نوعي به آنها نشان داده كه مي توان با وحدت و يكپارچگي به مقابله با حاكمان و نظام ديكتاتوري برگرفته از منافع سرمايه داري پرداخت. در اين بيداري سراسري نيز نكته مهمي نهفته است و آن تأثيرگذاري و تأثيرپذيري ملت ها از يكديگر بدون نقش دولت ها است؛ فرايندي كه دولت ها در آن نقشي نداشته وحتي خود به دنبال ممانعت از تحقق آن مي باشند. به عبارتي ديگر،مي توان گفت كه صحنه بين الملل از ديپلماسي دولت ها به سمت ديپلماسي ملت هادر حال گسترش است واكنون اين ملت ها هستند كه براي جهان تصميم مي گيرند و نه دولت ها.
و شعری از علیرضا قزوه اندر حکایت قیام مردمی در وال استریت و نقش سپاه قدس
وال استرست و سپاه قدس
اینها که ایستاده اند در وال استریت
و داد می زنند 99 درصد ما
اینها هم از سپاه قدس اند؟!
یازده سپتامبر هم لابد
کار سپاه قدس بود!
و کسری بودجه امریکا
سقوط ارزش آقای اوباما...
حتّی گرسنگی سومالی
سقوط بورس لندن
کوررنگی سازمان ملل
و سونامی هایی که در راه اند...
تمام شان کار سپاه قدس است!
دمپایی یی که رد شد روزی
از کنار گوش آقای بوش
کار سپاه قدس بود!
و مردمی که می جنگند در لیبی
تمام شان عضو سپاه قدس اند!
جوانان میدان التحریر
زنان بحرینی
که خواب شاه عربستان را آشفته کرده اند
یک شعبه از سپاه قدس اند
اسناد ویکی لیکس
ترور مالکم ایکس هم لابد کار سپاه قدس بود
با این همه
عالی جناب اوباما!
حکایتی ست که می گوید
هیچ شیری
موش مرده نمی گیرد
لااقل می گفتی گاوی،
بوفالویی
پرزیدنت صهیونیستی...
شما که در هالیوودتان
گنجشک را با هواپیما عوض می کنید
آدمها را با روبات
غول هایی می سازید
که هرچه تیر می خورند نمی میرند
شما که می توانید از یک موش مرده
یک شیّاد بسازید
و هر لحظه از دوربین هایتان
یک فاحشه بیرون بیاورید
می توانید از ترکیب کوکائین و کوکاکولا
جاسوس بسازید
اماّ
ما هم بیکار نبودیم
گیرم به طنز در نطنز
یا به جد در نجد
عشق را غنی سازی کردیم با عقل
پیوند زدیم شعر را با فریاد
عالی جناب اوباما !
با همان دماغ پینوکیویی ات
از زیر دشداشه ی شیخ نفت
بیرون بیا لطفا ...
حالا نوبت توست
یا حبیبی...
تکان نخور که منفجر خواهی شد
در زیر کلاه کوچک شیمون پرز!
- انفجار پشت انفجار-
تکان نخور آقای پرز!
که متّصل شده با فیبر نوری
به دمت
بچه های سرراهی بالاترین...
و متصل شده اند به تو
جرسی ها و چرسی ها
با تمام تخس هایی
که پستان مادرشان را گاز گرفته اند
که متصل شده اند به تو جیرجیرک ها و قورباغه ها
و متصل شده است به تو خبرگزاری بی بی سی
با تمام نوه ها و نتیجه هایش
تکان نخورید!
تمام تان در محاصره ی سپاه قدس اید!
لبخند بزنید
قطعنامه صادر کنید
و شکلک در بیاورید
شما در مقابل دوربین مخفی مردم قرار دارید...
حسینی
مجلس شورای اسلامی باز نیز در خصوص امور اقتصادی دست به عملیات انتحاری و عجولانه زد. از وقف دانشگاه آزاد اسلامی با بیش از 250 میلیارد تومان سرمایه گرفته تا تشکیل کمیسیون ویژه جهاد اقتصادی با 15 عضو و یا اینکه ورود ناشیانه به پروژه بزرگ فساد بانکی. این اواخر نیز مجلس با «طرح استیضاح وزیر اقتصاد» شاه بيت غزل خداحافظي آرامش و ثبات در اقتصاد كشور را توسط تعدادی از نمايندگان محترم مجلس شوراي اسلامي سرود.
در كنار فراز و نشيبهاي زيادي كه در ماههاي اخير دامنگير اقتصاد کشورمان گرديد، بهطور قطع، خبر منتشره التهاب آفریتی است در فضای بحرانی اقتصاد کشور. هر چند که بسیاری از نمایندگان مجلس شورای اسلامی در مقوله های اقتصادی مردمی نبودنشان را به اثبات رسانده اند ولیکن پرونده فساد بانکی، آزمون دوباره ولایت پذیری نمایندگانی است که در«طرح نظارت بر نمایندگان» مردود شده اند.
براساس این گزارش، رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با کارگزاران حج برای رسیدگی سریعتر به پرونده فساد بانکی و کمتر شدن تبعات آن توصیه هایی را بیان نمودند. حضرت آیت الله خامنه ای فرمودند: »البته حالا هم من اين را عرض بكنم، مردم عزيزمان بدانند؛ خوشبختانه مسئولين كشور در هر سه قوه، هم با اين حادثه، هم انشاءالله با حوادث ديگر مبارزه ميكنند و پيشگيرى ميكنند؛ بايد هم بكنند، وظيفهشان است كه مقابله و مبارزه كنند. هر سه قوه دارند تلاش ميكنند. يك عدهاى ميخواهند از اين حوادث استفاده كنند براى زدن توى سر مسئولين كشور. مسئولين كشور دارند كار ميكنند؛ هم مجلس، هم دولت، هم قوهى قضائيه.
خب، البته خبررسانى شد؛ مطبوعات، ديگران، كارهائى كردند، خبررسانى كردند، ايرادى ندارد؛ اما ديگر نبايد قضيه را خيلى كش بدهند. بگذاريد مسئولين كارشان را بكنند؛ عاقلانه، مدبرانه، قوى و با دقت قضايا را دنبال كنند. جنجال و هياهو تا يك مقدارى براى آگاهىها لازم است؛ ديگر همين طور هى ادامه دادن - بخصوص كه اگر بعضىها هم بخواهند در اين بين استفادههاى ديگرى از اين مسائل بكنند - هيچ مصلحت نيست. بايد مراقبت بشود. البته مسئولين دنبال كنند. مردم هم بدانند كه اين چيزها دنبال ميشود و متوقف نميشود و انشاءالله به توفيق الهى دستهاى خائن قطع خواهد شد».
در بین تلاشهای عده ای معدود از نمایندگان، اخبار جسته و گريختهاي مبنی بر اینکه تعدادی از نمایندگان مجلس مخالف نفس استیضاح هستند، نیز منتشر گردید. هر چند که در بین این همه مواضع تاریک، این مخالفت نقطه روشنی به حساب می آید که هنوز هم كم نيستند سياستمرداني كه فراموش نكردهاند سال جهاد اقتصادي ، سال تقويت بنيه اقتصادي كشور و حمايت همهجانبه قواي مملكتي از دولتمردان عرصه اقتصاد است .
نمایندگانی كه بهخوبي ميدانند استيضاح دراين حالوهوا، بارسنگين و كمرشكني است كه بر دوش نظام آوارخواهد شد و نقشهراهي است براي نيل دشمنان داخلي و بينالمللي به اهداف شوم و پليد خود .
این واکنش یهانه جویانه نمایندگان در حالی است که با توجه به خلأهاي قانوني در نظام بانكي كشور و ضعفهاي موجود در سيستمهاي كنترلي و نظارتي موجود، اینکه فساد و اخلال در سيستم پولي و بانكي صورت پذيرفته شكي نيست. این در حالی است که مجلس باید به عنوان قانونگذار، ضعفهای قانونی موجود در سیستم اقتصاد را مرتفع کند. اما جای سوال اینجاست که نمایندگانی که دانشگاه آزاد را یکروزه وقف می کنند، توانایی تصویب قواانین صحیح و بازدارنده در اقتصاد کشور را دارند؟
اما با توجه به این تلاش نمایندگان كه طرح استيضاح را عجولانه مطرح نمودند، ذکر چند سوال قابل تامل است
1-با توجه به اینکه رهبر انقلاب به صراحت اعلام فرمودند که اگر مسئولین به توصیه موکد 10 سال پیش ایشان راجع به مقابله با فساد اقتصادی عمل می کردند،دیگر اقتصاد کشور دچار این حوادث نمی شد.حال سوال این است که بسیاری از کسانی که اکنون به دنبال طرح استیضاح هستند، 10 سال گذشته مسئولیتی در دستگاههای دولتی داشته اند. آنها درباره توصیه های رهبری چه کرده اند؟
2- چرا نمایندگانی که به دنبال تصویب قوانین کارآمد نبوده اند و سخن رهبر انقلاب را بر زمین گذاشته اند،اکنون استعفا نمی دهند؟
3- آیا برکناری وزیر اقتصادی که از ابتدای دولت دهم روی کار آمده و اینکه این فساد بانکی از سالهای قبل آغاز شده بود،راهكار هوشمندانه و كارساز ترميم جراحت وارده به پيكر اقتصاد كشور است ؟
4- آيا عملكرد آقاي وزير اقتصاد در زمان تصدي پست وزارت، در بسياري از موارد مورد تحسين عمومي و حاكي از جسارت خاص ايشان و تأييدي بر دلسوزي و عِرق ملّي او نبودهاست ؟
5- آيا اقدام قاطع و بههنگام وزير اقتصاد در عزل و بركناري مديراني كه هر يك به نوعي در آفرينش فاجعه موصوف دخيل بودهاند، حاكي از سلامت و صلابت وي و همچنين كمك شايان توجه وي به سيستم قضايي كشور و كوتاه شدن بازه زماني مقابله با فساد مالي به حساب نميآيد ؟
6- آيا وزير اقتصاد همان دولتمردي نيست كه بالاترين رأي اعتماد را از مجلس گرفته و با بيش از 12 بار سؤال ، همواره رأي مثبت نمايندگان محترم خانه ملّت را به دست آورده است ؟
7- آيا سست نمودن بنيان اقتصادي كشور، در شرايطي كه كشورهاي توسعهيافته در حال تجربه كردن يكي از حساسترين برهههاي زماني خود از حيث آشفتگيهاي اقتصادي هستند، اظهار لطف به ايشان محسوب نميگردد ؟
8- آیا نمایندگان مجلس که خود در مباحث اقتصادی نشان داده اند ابه مناسبات بیرونی توجه دارند، باز هم در این مسیر حرکت خواهند نمود؟
9- حضرت آیت الله خامنه ای سالها پیش تاکید فرمودند که با دستمال کثیف نمی توان شیشه را پاک کرد. آیا اکنون می شود با دستمالی که نمایندگان در حمایت از جاسبی، آن را کثیف کرده اند، می توان شیشه اقتصاد مملکت را تمیز کرد؟
با توجه به فرمایشات صریح رهبر معظم انقلاب در عدم ادامه جنجال و هیاهو در پرونده فساد بانکی و اینکه بعضیها هم بخواهند در اين بين استفادههاى ديگرى از اين مسائل بكنند - هيچ مصلحت نيست، نمایندگان ملت به دنبال چه چیزی در این پرونده می گردند؟ آیا برآیند این اقدام نمایندگان آب ریختن در آسیاب دشمن نیست؟
در حاشیه ادعای مضحک آمریکا در خصوص طرح ترور سفیر عربستان سعودی توسط ایران، برخی رسانه های داخلی که کارکرد و اهداف فعالیت آنان کاملا مشخص است با انتشار مطالبی، حواشی این طرح ترور خیالی را به سوی خاصی هدایت می کنند.
به گزارش خبرنگار بولتن نیوز؛ چندی پیش، روزنامه شرق كه زماني در ترويج نظريات ليبرال دمكراتي در دوران اصلاحات در اوج خود بود و افرادي فعلا خارج نشين بر طبل اين حركت مي نواختند؛ به بهانه ادعاي طرح ترور سفير عربستان در آمريكا؛ در نسخه ای به احياي آقاي هاشمي در صحنه سياست خارجي پرداخت و از او بعنوان منجي هياهوي تازه آمريكا عليه ايران نام برد تا این موضوع با بهره گيري از لابي آقاي هاشمي با آل سعود به پایان برسد!
بنابر این گزارش، به نظر می رسد، با توجه به مصاحبه هاي اخير آقاي هاشمي رفسنجانی و تمايل وي به كوتاه آمدن در برابر آمريكا و تاكيد مطلب روزنامه شرق در نقش آقاي هاشمي براي اين كار كه دقیقا مخالف سياست هاي اصولي نظام است؛ نظريه پردازي این روزنامه را «فيل شناسي در تاريكي» برآورد کرد.
از سوی دیگر شنیده ها حاکیست، از چندی پیش، هیاهو و دغدغه در خصوص حوزه سیاست خارجی کشور در مركز تحقيقات استراتژيك مجمع تشخيص مصلحت نظام بالا گرفته تا آنجا كه خانم ف.ه. كه گاه و بيگاه با مصاحبه هايش با رسانه هاي ضد انقلاب، آب به آسیاب دشمن ریخته و موجب ذوق مرگی دشمنان ايران می گردد، در اين جلسات شركت كرده و از سياه نمائي هاي عناصر ناراضي و بعضا" معاند بهره برداري مي نمايد.
بررسی ها در خصوص تحرکات آقای هاشمی رفسنجانی و تلاش های مکمل رسانه های همسو با وی مشخص می کند، انتشار اين نوع مطالب در این رسانه ها با اهداف خاصي از جمله بزرگ نشان دادن نقش هاشمي در حوزه سياست خارجي (علي رغم غير واقعي بودن اين ادعا) مطرح مي شود تا بلكه از اين كلاه؛ نمدي براي طيف سیاسی متبوع حاصل شود.
حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز(یکشنبه) در دیدار آقای مسعود بارزانی رئیس اقلیم کردستان عراق با اشاره به استقرار و استقلال کنونی عراق تأکید کردند: ایستادگی یکپارچه همه اقوام و مذاهب عراق در برابر فشارهای امریکا و مخالفت با مصونیت قضایی نظامیان اشغالگر و در نهایت مجبور شدن امریکا به خروج از عراق، یک صفحه زرین در تاریخ این کشور است.
ایشان افزودند: با وجود حضور نظامی و سیاسی امریکا در عراق و فشارهای این کشور، اما همه عراق اعم از کرد و عرب و شیعه و سنی، به امریکا «نه» گفتند که این موضوع بسیار مهمی است.
رهبر انقلاب اسلامی همزیستی مسالمت آمیز اقوام و مذاهب مختلف در عراق را مغتنم شمردند و خاطرنشان کردند: شرایط کنونی ثبات و استقرار در عراق مایه خرسندی جمهوری اسلامی ایران است و
پاسخی به یک ادعا

این تلاشهای حزب دموکرات برای ارتباط با غرب با رویکرد دیگری از سوی آمریکا مواجه شده است. آمریکا که به بی وزنی این حزب و بی اطلاعی دبیر کل آن در فضای سیاسی ایران واقف بود، در مدت 3 ماه اقامت مصطفی هجری دبیر کل حزب حتی تدارک دیدار وی با یک منشی ساده آمریکایی را نیز نداد.
در حالی عزیزی این سخنان را در سایت تجزیه طلبان و ضد ایران و ایرانی - رۆژههڵات تایمز - اعلام کرده است که با نگاهی به گذشته و تعاملات و مراودات این حزب با غرب، ماهیت ادعاهای وی زیر سوال خواهد رفت.
قاضی محمد روحانی سنی مذهب و رهبر سیاسی حزب دموکرات کردستان و جمهوری مهاباد بود.وی در سپتامبر ۱۹۴۵ همراه عدهای دیگر از کردها به شوروی دعوت شدند و با جعفر باقراف نخست وزیر جمهوری آذربایجان شوروی دیدار کردند. این گروه خواهان دولت خودمختار كردستان در ايران بودند و امیدوار بودند از شوروی کمک مالی و تسلیحاتی دریافت کنند. وی همچنین با فرستاده وزارت خارجه انگلیس دیدار کرد.
دیدارهای سران این حزب با دولتهای و سرویسهای اطلاعاتی غرب پس از این نیز تا انقلاب اسلامی ادامه داشت.پس از اینکه جنگ تحمیلی عراق علیه ایران پایان رسید و قاسملو دبیرکل وقت حزب دموکرات کردستان ایران بود، به جهت اینکه به صدام حسین باور نداشت ، با نماینده سازمان اطلاعاتی انگلیسMI6 و فرستاده وزارت خارجه این کشور به طور مخفیانه دیدار کرد. در این دیدار مسئولین انگلیسی از نزدیکی وی به آمریکا احساس نگرانی می کردند. ولی وی بدون توجه به این مطلب در حالی که برای نخستین بار ویزای آمریکا را دریافت کرده بود ، در میز گفتگو در 13 ژوئیه 1989 ترور شد
قاسملو که در آن زمان ناامید شده بود و تصور می کرد که به ایران باید نزدیک شد و به هر قیمت راه حلی برای کردها بیابد، از سوی جلیل گادانی و سازمان مسعود رجوی و حتی کردها ،به سازشکاری متهم شد و مورد تسویه حساب درون گروهی قرار گرفت. به گزارش ایندیپندنت در نامهMI6 به وزارت خارجه انگلستان در سپتامبر 1989 درباره اظهارات قاسملو آمده است که وی معتقد است برای حل مشکل کردها باید با جناح معتدل ایران- هاشمی رفسنجانی- ارتباط برقرار کرد.
براساس این گزارش،بعد از اینکه سعید شرفکندی دبیر کل بعدی حزب دموکرات در 17 سپتامبر 1992 در برلین ترور شد ، در آوریل و ژوئن 1993 مصطفی هجری به طور علنی به آمریکا و انگلیس سفر کرد تا به قول کریس کوچرا کرد شناس فرانسوی در کتاب جنبش کردها، بنویسد که شرفکندی " دست به اقدامی زد که تاکنون هیچ یک از اسلاف وی به ان مبادرت نکرده اند. انگلیس به جهت اینکه نمی خواست رابطه اش با ایران مخدوش شود،وی را به صورت رسمی نپذیرفت و پس از این دیدار بود که جمهوری اسلامی ایران پایگاه حزب در قندیل را مورد توپ باران قرار داد "
به گزارش روزنامه البعث عبدالله حسن زاده ( حیاکی ) دبیر کل اسبق این حزب نیز دیدارهایی با مقامات اطلاعاتی غرب داشته است.
این وابستگی و سرسپردگی حزب معاند دموکرات کردستان در حالی است که دبیر کل کنونی این حزب مدعی اولین دیدار با مسئولین اطلاعاتی غربی شده است. وی در حالی این اظهارات را مطرح کرده است که زمانی خواهان حمله بوش به ایران و زمانی دیگر خواهان تکرار ماجرای لیبی در ایران بود.
هر چند که اسلاف قبلی عزیزی با سرویسهای امنیتی اطلاعاتی غرب در ارتباط بوده اند که این رابطه در دوره عزیزی با تغییری اساسی در رویکرد و دریچه باز به سوی غرب همراه بوده است. عزیری و مولود سواره - نماینده حزب دموکرات در لندن - با یکی از کارشناس امنیتی خاورمیانه در سالن معاونت 3 وزارت خارجه دیدار می کند ولی MI6 از سال 1991 به بعد موضوع قومیت ها و تحریک قومی را در ایران جدی نگرفت و این نکته را نیز به وی گوشزد کرد. در همین راستا چتم هاوس در لندن نوشت ، انگلیس شما را صرفا نماینده یک سازمان سیاسی کردی می داند که دور از جامعه کردستان داخل ایران هستید و نماینده ای هم در مرکز حکومت ایران ندارید بنابراین شما را نماینده جامعه کردها نمی داند که پرونده کردها را برای شما بگشاید.
این تلاشهای حزب دموکرات برای ارتباط با غرب با رویکرد دیگری از سوی آمریکا مواجه شده است. آمریکا که به بی وزنی این حزب و بی اطلاعی دبیر کل آن در فضای سیاسی ایران واقف بود، در مدت 3 ماه اقامت مصطفی هجری از دبیر کل های سابق حزب حتی تدارک دیدار وی با یک منشی ساده آمریکایی را نیز نداد. و وی با خواهش و تمنا از علی جوانمردی – کرد زبان صدای امریکا – توانست چند دقیقه ای از این شبکه سخن بگوید..
حریم حرم امام رضا(ع)راشکستند/تصاویر
همه بناهایی که میراث فرهنگی هر کشوری محسوب می شوند، مشمول قوانین حمایتی میراث فرهنگی هستند و بخصوص آنها شاهکارهای تاریخ معماری جهان محسوب می شوند ثبت جهانی شده و تابع مقررات حمایتی یونسکو می شوند.
یکی از این قوانین حمایتی حفظ حریم بناهاست که شهروندان ایرانی به خوبی اجرای این قانون را در مورد برج جهان نمای اصفهان در نزدیکی میدان نقش جهان مشاهده نمودند و با آن آشنا شدند.
برج جهان نما يک مرکز تجاري و فرهنگي (!) است که درسال 1375 از سوي شهرداري اصفهان پيشنهاد شد. ساختماني به ارتفاع 50 متر که در 700 متري ميدان امام (نقش جهان) اصفهان و در پي تخريب کاروانسراي صفوي"حديد" ساخته شد.
با حضور بازرسان يونسکو درسال1380 ميدان نقش جهان اصفهان در شمار آثار تاريخي در معرض خطر"مطرح شد و آنها که از پله سوم مسجد شيخ لطفالله انتهاي برج جهاننما را از ميدان نقش جهان مشاهده کردند،هشدار دادند که خط آسمان و منظر تاريخي و فرهنگي ميدان نقش جهان با وجود اين برج مخدوش شده است و در صورتي که دولت ايران نسبت به تعديل ارتفاع برج اقدام نکند، ميدان نقش جهان در فهرست ميراث در معرض خطر قرار ميگيرد.
"خط آسمان" مشخص کننده حریم یک بناست. این موضوع حتی برای پادگان های نظامی نیز کاربرد دارد. به عنوان مثال پادگان نیروی هوایی که در منطقه 13 شهر تهران واقع شده است حریمی دارد و براساس قوانین شهرداری منطقه 13 تهران، هیچ بنای مسکونی بیشتر از 2.5 طبقه در محدوده مشخصی از پادگان نظامی، (مثلا به شعاع 500 متر) آن ساخته نمی شود. یعنی حریم پادگان هم باید رعایت شود!
آستان قدس رضوی در معرض خطر!
حرم آستان قدس رضوی، نه تنها از آثار ارزشمند معماری است و نمونه ای کامل از همه هنرهای معماری، خط، آجرکاری، کاشیکاری معرق، آینه کاری، قلم زنی، مینیاتور، تذهیب، خاتم کاری، سنگ تراشی و... می باشد؛ بلکه از محبوبیت و ارزش معنوی و تقدس بسیاری برخوردار است. اما صد افسوس که اگر یونسکو دلش برای حرم امام رضا (ع) نمی سوزد (و چه بسا از نقض حریم آن خوشنود هم می شود)؛ خاطر مسوولین امر نیز هرگز راهی به حریم آن حرم ندارد!
زایران حرم قدس امام رئوف، این روزها در صحن جامع رضوی (ورود از باب الرضا) شاهد آسمان خراشهایی هستند که با محاصره ی محل پرواز فرشته ها، سربه فلک کشیده اند و حریم آن را خراشیده اند.
در تصاویر زیر، نقض خط آسمان حریم حرم امام رضا، به خوبی مشهود است. وقتی همه همت سازمان میراث فرهنگی، اماکن متبرکه حج و اوقاف، تولیت آستان قدس و شهرداری ها صرف کار سیاسی و اقتصادی می شود؛ این اتفاق عجیبی نیست:
گفتنش خالی از لطف نیست که ماجرای "نقض حریم" و "شکستن خط آسمان"این روزها در اماکن متبرکه و مقدس اسلامی بازار داغی دارد. حریم مسجدالحرام که مهمترین آنهاست، در سرزمین تحت سلطه سعودیها، به همت شبکه وهابیت و با حمایت سازمان های بین المللی و طراحی معماری شرکت های انگلیسی، تبدیل به بُرجستانی شده که با طرحی خاص کعبه را تحقیر می کند؛ گویی این کعبه است که در آستان کبریایی بیت الابراج و برج ساعت به سجده افتاده و سربه آستان نمادهای ماسونی می ساید.
پیام تسلیت برای یک قاتل، چرا؟ و به چه قیمتی؟
سران عربستان در حق ایران و شیعه و حتی اهل سنت هم کم ظلم نکرده اند، از تخریب قبور ائمه بقیع گرفته تا کشتار حجاج ایرانی در مکه! حمایت از صدام در تجاوز به ایران تا پشتیبانی و حمایت از رژیم صهیونیستی در جنگ های 33 روزه و 22 روزه علیه شیعیان حزب الله و برادران اهل سنت حماس، ترویج اسلام خشونت گرا در قالب وهابیت و القاعده و کشتار مردم در عراق و افغانستان و تکمیل پازل غرب برای اسلام هراسی؛ این روزها هم در فصل بیداری اسلامی در منطقه حمایت از دیکتاتورها و آخرین توطئه شان هم همکاری با آمریکا در نقشه اتهام زنی به ایران برای ترور سعودی در واشنگتن.
سوال اینجاست که اگر سیاست ایران در این چند سال گذشته مبتنی بر دیپلماسی عمومی بوده است، که به حق هم کار درستی است، یعنی ارتباط با آحاد ملت های منطقه بجای ارتباط با سران دیکتاتور و خودفروخته آنها! که نتیجه اش همین بس که در کشورهایی که انقلاب شد تمایلات ضد صهیونسیتی در کنار علاقه به ایران موج می زند چه اصراری است که دولت جمهوری اسلامی به این شکل مرگ ولیعهد سعودی را به پادشاه آن کشور که دست هر دوی آنها به خون بسیاری از مسلمانان آغشته است تسليت بگوید؟
زمانی که رئیس جمهوری ایران در نامه ای رسمی پادشاه ظالم عربستان را خادم الحرمين الشريفين می نامد؛
چرا مرگ ولیعهد عربستان بايد برای ملت عربستان جانگداز باشد؟ ملتی که هم اکنون نیز در شدیدترین اختناق حاکم هم به خیابان ها آمده اند و فریاد آزادی خود را سر داده اند!
اینکه چه مصلحتی حکم کرده است چنین پیام تسلیتی صادر شود جای خود دارد ولی آنچه مشخص است ملت های مظلوم منطقه که چشم امیدشان به ایران اسلامی است از این چنین حرکاتی دلسرد و مایوس می شوند.
همه آنچه درباره دولت گفته شد می شود در مورد پیام تسلیت هاشمی رفسنجانی هم بايد گفت ولی چون سالیانی است که ایشان پیام هایشان دیگر از موضع نظام نیست نقد پیام ایشان محلی از اعراب ندارد؛ هر چند که عده ای معتقدند به دلیل ارتباطات حسنه هاشمی با آل سعود نقش وی بعد از این در تعاملات ایران با عربستان پر رنگ تر می شود.
گشایش نمایشگاه بین المللی مطبوعات و خبرگزاری ها
هجدهمین نمایشگاه بین المللی مطبوعات و خبرگزاری ها با
حضوروزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، صاحب نظران رسانه ای داخلی و خارجی و نمایندگان600
نشریه ، خبرگزاری و پایگاه اطلاع رسانی گشایش یافت.
این نمایشگاه که در فضایی به مساحت90 هزار مترمربع برپا
شده ازامروز تا دهم آبان پذیرای عموم علاقه مندان است.
درنمایشگاه هجدهم مطبوعات
وخبرگزاری ها که با شعار«جهاد اقتصادی ، توسعه کیفی و تهذیب رسانه» برپا شده است
علاوه بر غرفه های نمایشگاهی ،12 نشست و کارگاه علمی آموزشی با موضوعات مختلف
برگزار می شود که از آن جمله می توان به کارگاه های تیتر نویسی، احساس امنیت در
رسانه و فضای مجازی، نقش مطبوعات در پیشبرد شاخص های جهاد اقتصادی و گزارش نویسی
اشاره کرد.
همچنین نشست های تخصصی با موضوع رسانه های اجتماعی و انتخابات، چالش
های روزنامه نگاری سایبری در ایران، نقش مطبوعات در مبارزه با فساد اقتصادی و رسانه
و اسلام هراسی در مدت برگزاری نمایشگاه درسالن شبستان مصلای بزرگ امام خمینی(ره)
برگزار خواهد شد.
امسال بیش از500 عنوان کتاب حوزه رسانه و علوم ارتباطات در
غرفه ای با نام «کتب رسانه» عرضه می شود و مراجعه کنندگان می توانند با تخفیف20 تا
30 درصدی این کتاب ها را خریداری کنند.
همچنین امسال نمایشگاه جانبی در سرای
روزنامه نگاران ایران، برپا شده که درآن اولین های مطبوعات ایران که جلوه ای
ازتاریخ مطبوعات کشور است به بازدید کنندگان معرفی می شود.
مصاحبه بازیکنان تیم ملی بارسانه ضدانقلاب+تصاویر
در روز پاياني اين مسابقات و در ديدار رده بندي كامپوند تيمي مردان، تيم كشورمان با كه با تركيب مجيد قيدي، امير كاظم پور و بهزاد پاكزاد برابر فرانسه به ميدان رفته بود با نتيجه 232 بر 231 به برتري رسيد و مدال برنز را از آن خود كرد و به مقام هفتم دست یافت.
اما در پایان این مسابقات برخی از اعضای تیم ملی در گفت و گوی اختصاصی با ارگان مطبوعاتی وزارت امور خارجه آمریکا(VOA) شرکت کردند! در حالی که صدای آمریکا مشهورترین شبکه ضد انقلاب است و از هیچ تلاشی برای ضربه زدن به جمهوری اسلامی ایران کوتاهی نمی کند.




عجیب اینکه برخی اعضای تیم ملی نه تنها در حین بازی ها و در ورزشگاه با خبرنگار این شبکه مصاحبه کردند، بلکه در گفت و گوی اختصاصی این رسانه نیز حضور یافتند.

با توجه به سابقه کاملا روشن این شبکه در اجرای اهداف سیاسی ایالات متحده آمریکا بر علیه جمهوری اسلامی ایران، باید از رئیس فدراسیون تیراندازی با کمان پرسید چرا ملی پوشان اعزامی اجازه چنین اقدامی را به خود داده اند و مگر در این مجموعه ابزارهای نظارتی برای مصاحبه اعضای تیم ملی وجود ندارد؟
چندی قبل نیز، نایب رئیس کمیسیون قضایی مجلس با بیان اینکه در قانون مجازات اسلامی همکاری با شبکه و رسانههای معاند و وابسته به دشمنان نظام جرم است، تأکید کرد: مجازات همکاری و کمک به رسانههای ضد انقلاب براساس نوع همکاری انجام شده حبس و محکومیتهای سنگین است.
حجتالاسلام موسی غضنفرآبادی نماینده مردم بم گفته بود: در قانون مجازات اسلامی کسانی که از شبکههای تلویزیونی معاند و وابسته به دشمنان نظام حمایت و به آنها کمک کنند، باید در دادگاه حاضر شده و نهایتاً بنا بر نوع همکاری انجامشده، محاکمه و مجازات خواهند شد.
باید دید وزارت ورزش و فدراسیون تیر و کمان چه برخوردی با خاطیان این اقدام خواهد داشت و مسئولان نظارتی برای پیش گیری از این رفتارها در فدراسیون های دیگر چه تدابیری خواهند اندیشید.
هدايت خواه خطاب به شجريان ؛ربنا همان اسلام 1400 سال پيش است
سخنگوي كميسيون فرهنگي مجلس شوراي اسلامي در واكنش به اظهارات ضد اسلامي شجريان گفت:آقاي شجريان تمام معروفيتت به دليل ربنايي است كه به مناسبت ماه مبارك رمضان خوانده اي و اين ربنا همان اسلام 1400 سال پيش است.

ستار هدايت خواه نماينده مردم بويراحمد و دنا با اشاره به حضور محمدرضا شجريان در بيبيسي فارسي و ديدار با عوامل اين رسانه دولت انگليس و ايرانيان فراري خارج كشور افزود: اصل مصاحبه شجريان با بنگاههاي استعماري بيبيسي عامل رسوايي وي است.
هدايت خواه با بيان اينكه شجريان سالها عليه ملت ايران توطئه كرده است اظهار داشت: وي در فتنههاي اخير كشور نقش به سزايي ايفا كرده است.
سخنگوي كميسيون فرهنگي با بيان اينكه شجريان همه معروفيتش به دليل ربنايي است كه به مناسبت ماه مبارك رمضان خوانده و اين ربنا همان اسلام 1400 سال پيش است، اظهار داشت: اسلام با آن هنري كه در خدمت حيوانيت و نفسانيت بشر باشد و با آن هنري كه در خدمت قدرتهاي طاغوتي و جباران باشد، مسئله دارد.
نماينده مردم بويراحمد و دنا اضافه كرد: موسيقي كه باعث تعالي انسان شود و آدمي را در مقابل ستمگران و دروغگويان مقاوم سازد، مطلوب است.
وي با اشاره به اينكه هنري كه منجر به خضوع و خشوع انسان در مقابل خداوند باشد همواره در كشور مورد حمايت قرار ميگيرد گفت: تفكر اسلامي 1400 سال پيش از بسترهاي اصلي رشد هنر است.
سخنگوي كميسيون فرهنگي افزود: اگر شجريان معروفيت پيدا كرد، به بركت همين تفكر 1400 ساله است، تفكري كه به ويژه پس از انقلاب اسلامي بستر را براي وي فراهم كرد
سکوت ۷ ماهه کروبی و موسوی مشکوک است
يك پايگاه خبري وابسته به ضد انقلاب معتقد است حصر موسوي و
كروبي و سكوت ۷ماهه آنها مشكوك است و به نظر مي رسد اين دو خود از حصر استقبال كرده
اند.
به گزارش کیهان «ايران گلوبال» با اشاره به انتشار مواضع
برخي زندانيان حتي از انفرادي نوشت: حصر و سكوت ادامه دار موسوي و كروبي سؤال
برانگيز و مشكوك است و به قول معروف بو مي دهد. حضور اين دو بدون هيچ سابقه مبارزه
با جمهوري اسلامي در رأس جنبش سبز محصول شرايط ويژه از جمله غيبت ۳۰ ساله نيروهاي
مخالف رژيم و خروج از كشور و فقدان امكانات در داخل بود و اين در حالي بود كه اصلاح
طلبان با سازماندهي و امكانات و توان مالي و نفوذ در ساختار قدرت توانستند ديدگاه
خود را به گفتمان مسلط در ميان اپوزيسيون تبديل كنند. اين گره خوردگي و پيوند
سرنوشت اصلاح طلبان و اپوزيسيون از همان ابتدا ماهيتي مغشوش و مبهم بر جنبش اعتراضي
دارد. البته امكانات آنها براي بسط مبارزه مفيد و ضروري بود. اما اصلاح طلبان نمي
توانند علنا از افق تغيير رژيم دفاع كنند. |
زاد روز کعبه مبارک

وی افزود: در این شب یا روز علاوه بر دحو الارض،حضرت آدم ابو البشر هم از بهشت به زمین هبوط کرد،حضرت ابراهیم خلیل الله و حضرت عیسی روح الله علی نبینا و آله و علیهم السلام نیز در این روز زاده شدند.
حجت الاسلام معین شیرازی با یادآوری تولد حضرت علی (ع) و حضرت عیسی (ع) گفت: از امام صادق(ع) روایت شده که فرمودند جدم امیر المومنین علی (ع) افضل از انبیا است، موقع ولادت عیسی مادرش در مسجد الاقصی بود خطاب آمد مسجد خانه خدا جای زایمان نیست برو بیرون زیر درخت به دنیا بیاور ولی زمان تولد امام علی(ع) فاطمه بنت اسد مادرش در رکن یمانی کعبه پرده را گرفت و گفت، ای خدای من و پدران من ای خدای ابراهیم و اسماعیل کمک کن، ناگهان کعبه شکافت و ایشان داخل کعبه شد و امام علی (ع) در کعبه به دنیا آمدند.
مسئول امور روحانیون معاونت فرهنگی بعثه مقام معظم رهبری یاد آور شد: هر رکعت نماز در مسجد الحرام بر اساس روایات بهتر از 100 هزار رکعت در هر مسجد دیگری است.
حجت الاسلام معین شیرازی با بیان قرآنی گسترش زمین(والارض و ما طحیها) گفت: دلایل علمی هم گسترش زمین را ثابت کرده و قبلا دانشمندان با کشف سنگهایی در آفریقا عمر زمین را 4.5 میلیارد سال ذکر می کردند، اما اخیرا با کشف برخی سنگها در اطراف مدینه پی برده اند که عمر زمین بیش از این است و این سنگها قدیمی ترند.
مسئول امور روحانیون معاونت فرهنگی بعثه مقام معظم رهبری گفت: دحو الارض از زیر کعبه شروع شد طبق آیه قرآن «ان اول بیت وضع للناس للذی ببکه مبارکه» یعنی محل خانه خدا و روز تولدش همین 25 ذی قعده است.
حجت الاسلام معین شیرازی درباره اهمیت 25 ذی قعده گفت: یکی از اصحاب امام رضا به نام حسن بن علی الوشاء به همراه پدرش علی بن الوشاء در چنین شبی میهمان امام رضا(ع) بودند که امام فرمود: شب 25 ذی قعده ابراهیم(ع) و عیسی(ع) متولد شده و دحو الارض است و هرکس در این روز روزه بگیرد، انگار 60 ماه روزه گرفته است.
وی با یادآوری حدیث دیگری از امام سجاد(ع) گفت: طبق فرمایش امام زین العابدین« صیام یوم بمکه یعدل صیام سنه فیما سواها» یعنی روزه یک روز در مکه به قدر روزه یک سال در غیر این شهر است و اگر در 25 ذی قعده باشد، این ثواب 365 روز سال در 60 ماه ضرب شود.بنابر این حجاج بیت الله الحرام از این روزه غافل نشوند که خداوند دنبال بهانه ای است که شما را وارد بهشت کند.
وی در بخش دیگری از سخنان خود به زائران ایرانی حاضر در مکه گفت: نمازهای خود را حتی الامکان در مسجد الحرام به جماعت بخوانید و هرگز قرآن کلام الهی را روی زمین نگذارید که این عربها آن را توهین به کتاب خدا می دانند.
وی یاد آور شد: هرگز کفشهای خود را روی فرش مسجد نگذارید، بلکه داخل کیسه ای همراه داشته و قرآن را هم را روی کفش یا زیر آن قرار ندهید.
به گزارش خبرنگار فارس، والأرض و ما طحیها: قسم به زمین و آن کس که زمین را گسترانیده است.
زمین گهواره انسان و تمام موجودات زنده است. کوه ها و دریاها، دره ها ، جنگل ها ، چشمه ها و معادن گرانبهای زمین هر کدام به تنهایی آیتی از آیات حق و نشانه ای از نشانه های خالق آن است.
" طحیها" از ریشه " طحو" هم به معنی انبساط و گستردگی و هم به معنی" راندن ، دورکردن و از میان بردن" آمده و در اینجا به معنای گستردن به کار رفته است . چرا که:
اولاً زمین در آغاز پوشیده از آب بود، به تدریج آب ها در مناطق پست زمین جمع شد و خشکیها سربرآورد و گسترده شد ؛ از این رویداد به " دحوالارض" تعبیر شده است .
ثانیاً زمین در آغاز به صورت پستی ها و بلندی های غیرمسکون بود، باران های سیلابی به طورمداوم باریدند، ارتفاعات زمین را شسته و رسوبات آن را در دره ها گستردند ؛ به این ترتیب زمین های مسطح و قابل کشت به وجود آمد.
بعضی از مفسران معتقدند که در این تعبیر اشاره اجمالی به حرکت زمین نیز وجود دارد، چرا که یکی از معانی" طحو"راندن است که ممکن است، به حرکت انتقالی زمین به دور خورشید ، یا حرکت وضعی آن حول محورخود و یا هر دو اشاره داشته باشد.
اعلام ورشكستگي رسانه هاي سبز در لندن و پاريس
سايت نيمه تعطيل «جرس» اعلام كرد اگر مشكلات مالي آن حل نشود، از 25 آبان به طور كامل تعطيل خواهد شد.
«جرس» 29 تير 88 در اوج آشوب هاي خياباني و در حالي راه افتاد كه گروه 5 نفره اي شامل مهاجراني، سروش، كديور، گنجي و بازرگان خود را به عنوان سخنگويان جنبش سبز در خارج كشور و اتاق فكر اين جريان آشوبگر معرفي كرده بودند. با شكست فتنه سبز به تدريج سروش و گنجي و سپس مهاجراني خود را از جرس كنار كشيدند و عملا كار به دست محسن كديور و طنزنويس باني افتضاح «درازگوش تروا» (ابراهيم نبوي) و چند تن از روزنامه نگاران فراري كه با اسم مستعار مطلب مي نوشتند، افتاد. با اين حال جرس طي 6 ماه اخير در ركود كامل به سر مي برد و به زحمت به روز مي شود. برخي افتضاحات جرس (جنبش راه سبز) نظير جعل نامه به اسم رئيس قوه قضائيه، باعث بي اعتباري اين سايت اينترنتي شده و عملا آن را از موضوعيت انداخت ضمن اينكه سفارش دهندگان انگليسي- آمريكايي نيز از كار اين شبكه و حلقه از هم پاشيده پشت صحنه آن نيز راضي نبودند.
جرس در اطلاعيه اي با كتمان اين وضعيت توأم با ابتذال و ناكارآمدي، ادعا كرده كه چون منبع مالي خاصي ندارد و از «هموطنان»(!؟) تامين مي شود، در صورت عدم تامين مالي، رسما در تاريخ 25 آبان به فعاليت خود خاتمه خواهد داد. اين ادعا در حالي است كه كساني چون امير ارجمند، مزروعي، كديور و نظاير آنها در بخش خارجي فتنه سبز، پول هاي هنگفتي را به بهانه اينكه مبارزه عليه جمهوري اسلامي خرج دارد، از طرف هاي غربي دريافت كرده اند. آمريكايي ها بارها كمك هاي مالي 50 و 70 ميليون دلاري به رسانه هاي مخالف جمهوري اسلامي اختصاص داده اند.
همزمان با جرس، شبكه تلويزيوني رسا (راه سبز اميد!) نيز كه از لندن و پاريس مديريت مي شود با صدور بيانيه اي نوشت: رسا اين روزها حال خوبي ندارد. حاكميت راه هاي تامين مالي رسا را بسته [!؟] و با كار اطلاعاتي شناسايي كرده است و از آنجا كه رسا از هيچ دولتي كمكي نمي گيرد، ادامه فعاليتش در گرو حل معضل مالي است.
تلويزيون «رسا» از همان ابتداي راه اندازي هيچ حرفي براي گفتن نداشت و صرفا به مصاحبه ها «گاهانه»! با امير ارجمند و مزروعي و... بسنده كرده است. بنابراين گردانندگان رسا نيز مانند گردانندگان جرس ترجيح مي دهند فقر سوژه و محتوا و مخاطب را با ادعاي مظلوم نمايانه و فريبكارانه مشكل مالي بپوشانند و به شكلي محترمانه كركره را پايين بكشند. «شوراي هماهنگي راه سبز اميد» (لابد شهرسا!) هم كه توسط اردشير امير ارجمند راه اندازي شده، مدت هاست تعطيل شده است.
تجمع دانشجويان تهراني مقابل سفارت سوئيس
دانشجويان با تجمع در مقابل سفارت سوئيس با تظاهرات كنندگان جنبش وال استريت اعلام همبستگي كردند.
ديروز مراسم اعلام حمايت دانشجويان از تظاهرات كنندگان جنبش وال استريت در مقابل سفارت سوئيس برگزار شد.
در اين مراسم تجمع كنندگان با شعارهاي پايان سرمايه داري، مرگ بركاپيتاليزم ، مرگ بر آمريكا و مرگ بر اسرائيل حمايت خود را از تظاهرات كنندگان جنبش مردمي ضد سرمايه داري اعلام كردند.
گفتني است، در اين مراسم دروغ بزرگ آمريكا يي ها مبني بر ترور سفير عربستان در آمريكا به شدت محكوم و پرچم منحوس رژيم صهيونيستي به آتش كشيده شد.
شايان ذكر است،در اين مراسم كه با حضور پرشور دانشجويان و دانشگاهيان انجام شد تعدادي از فعالان دانشجويي به سخنراني پرداختند.
ايزدي: معترضان وال استريت خواهان سقوط نظام كاپيتاليستي آمريكا هستند
عضو هئيت علمي دانشگاه تهران با اشاره به آينده قيام وال استريت گفت: اين معترضان خواهان دمكراسي واقعي و اسقاط نظام كاپيتاليستي آمريكا هستند.
فوائد ايزدي عضو هيئت علمي دانشگاه تهران با حضور در جمع تجمع كنندگان ديروز كه در حمايت از قيام مردمي وال استريت در مقابل سفارت سوئيس تجمع كرده بودند با بيان اينكه هزينه برگزاري انتخابات در آمريكا در سال 2005 پنج هزار ميليارد بود گفت: اين هزينه در سال 2008 در انتخابات آمريكا 6 ميليون دلار ارزيابي شد و پيش بيني مي شود در انتخابات آتي آمريكا به ميلياردها دلار افزايش يابد.
اين استاد دانشگاه با بيان اينكه هزينه انتخابات را در كشور آمريكا مردم اين كشور مي پردازند گفت: سرمايه داران اين كشور در حالي كه تنها يك درصد از جمعيت آمريكا را تشكيل مي دهند در سيستم سياسي و اقتصادي آمريكا حضور داشته وآنها را به نفع خود رقم مي زنند.
ايزدي با تأكيد بر اينكه اين يك درصد را صهيونيست ها تشكيل داده اند گفت: مردمي كه در وال استريت حضور دارند حركت خود را ادامه بهار عربي مي دانند.
ايزدي ادامه داد: يك درصد سرمايه دار كشور هاي آمريكا مسلمانان را تروريست مي دانند و در رسانه هاي خود به آنها انگ تروريستي مي زنند در حالي كه حاضران در حركت وال استريت خود را مخالف اين نگاه و ديدگاه معرفي مي كنند.
در پايان اين مراسم هم بيانيه دانشجويان در حمايت از جنبش مردمي ضد سرمايه داري ( وال استريت) قرائت شد.
بز (گفت و شنود)
گفت: يكي از عوامل سرشناس فتنه 88 در مرخصي از زندان به چند تن از دوستان و خانواده خود گفته است؛ نظام براي وابستگي جنبش سبز(!) به آمريكا و انگليس دهها سند ارائه مي كند ولي ما براي تقلب در انتخابات هيچ سند و نشانه اي نداريم.
گفتم: پس چرا به بهانه تقلب در انتخابات با آمريكا و اسرائيل و انگليس همدست شدند و عليه اسلام و انقلاب و مردم دست به جنايت و خيانت زدند؟
گفت: به دوستانش گفته است وقتي تاجزاده گفت كه تقلب امكان پذير نبوده است، با همه وجود او را لعنت كردم و اگر در دسترسم بود سيلي محكمي بيخ گوشش مي زدم و مي گفتم مردك... پس چرا به بهانه تقلب زندگي ما را به باد داديد؟
گفتم: حالا چرا همين حرفها را به طور علني نمي زند؟ و از فتنه 88 اعلام برائت نمي كند؟
گفت: از كجا معلوم كه ابراز ندامت و برائت نخواهد كرد؟! گفته است بزودي نشان مي دهم كه خاتمي و موسوي و كروبي بويي از جوانمردي و انسانيت نبرده اند و نمي دانند انسانيت را با «سين» مي نويسند يا با «صاد»!
گفتم: يارو به مطب پزشك متخصص پوست مراجعه كرد و گفت؛ ببخشيد، شما متخصص پوست هستيد؟ و پزشك جواب داد؛ بله! بفرماييد. و يارو گفت؛ مي خواستم بدونم مظنه پوست بز چنده؟!
گلایه رهبر انقلاب از بنرهای تبلیغاتی در سطح کرمانشاه/ اگر حركت ملت ايران دچار ركود شده بود دشمن اين

رهبر معظم انقلاب اسلامي در نهمين و آخرين روز سفر به استان كرمانشاه، در جمع مسئولان، مديران و كاركنان دستگاههاي مختلف استان، خدمت صادقانه و خالصانه در نظام اسلامي را، توفيقي الهي و باعث "جلب رضايت پروردگار؛ كمك به مردم و استحكام بيشتر نظام "دانستند و تأكيد كردند: كيفيت كار مسئولان ملي و محلي در سراسر كشور ميتواند موجب افزايش يا خداي نكرده كاهش آبروي نظام شود بنابراين مسئولين تا سر حد ممكن، كيفيت كار و خدمت افتخار آميز خود را افزايش دهند.
حضرت آيت الله خامنه اي، آمادگي هميشگي ملت را براي حضور در عرصه هاي مورد نياز انقلاب و كشور، شگفت آور خواندند و افزودند: زبان، براي تشكر از مردم واقعاً قاصر است و آنان با وجود مشكلات و كاستي هاي موجود، همواره در دفاع از اسلام و انقلاب، از همه مسئولان جلوتر هستند.
ايشان، مجاهدتهاي مستمر مردم استان كرمانشاه، وفاداري آنان به اسلام و انقلاب و ابراز لطف و محبت عميق آنان را، باعث سنگين تر شدن تعهد مسئولان كشور و استان دانستند و خطاب به مسئولان ملي و محلي افزودند: در هر جا هستيد نقش خود را در خدمت به اين مردم عزيز، شريف، نجيب و صبور، به بهترين وجه انجام دهيد.
رهبر انقلاب اسلامي، ظرفيت هاي استان كرمانشاه را براي پيشرفت و توسعه خوب دانستند و افزودند: دولت نيز مصوبات مهمي براي عمران و آباداني استان و دستيابي مردم به سطح ممتاز زندگي و رفاه داشته است كه بايد با همت دستجمعي و كار گسترده همه مسئولان كشوري و محلي ،بدرستي اجرا شود.
حضرت آيت الله خامنه اي از قول مساعد هيأت وزيران براي پيگيري جدي و اجراي كامل مصوبات تشكر كردند و افزودند: مسئولان محلي نيز با انجام دادن تكاليف خود و جذب درست و عقلاني بودجه هاي تخصيص يافته، اجراي مصوبات را ،بطور مستمر،پيگيري كنند تا حركت عمومي و برنامه ريزي شده براي حل مشكلات استان بويژه مشكل اشتغال، همواره از شتاب لازم برخوردار باشد.
رهبر انقلاب اسلامي با قدرداني و تشكر از "صفا و محبت شيرين و بي دريغ"مردم استان و زحمات مسئولان محلي، از افراط مراكز مسئول در نصب عكس ها و تابلوهاي تبليغاتي در استان گله و خاطر نشان كردند: اين گونه "تبليغات هزينه بر و پُر رنگ و لعاب"، متناسب با شأن طلبگي ما و درخور نظام اسلامي نيست و از لحاظ علمي نيز اثر بخشي مناسبي نخواهد داشت.
رهبر انقلاب اسلامي در بخش ديگري از سخنانشان استمرار توطئه هاي دشمنان ملت را نشان دهنده حركت رو به جلو جمهوري اسلامي برشمردند و خاطر نشان كردند: لشكركشي مداوم تبليغاتي، سياسي، اقتصادي و امنيتي جبهه استكبار، دليل روشني بر حركت پُر سرعت ملت ايران در مسير تحقق اهداف و آرمانهاست چرا كه اگر حركت ملت دچار ركود و عقب ماندگي و ضعف شده بود دشمن اين همه خود را به آب و آتش نمي زد.
ايشان با اشاره به بيداري اسلامي ملتهاي منطقه، استقبال و پيروي ملتها از گفتمان ملت ايران يعني "گفتمان اسلام و پيروي از شريعت"را، نشانه توجه ملتها به الگوي جمهوري اسلامي برشمردند.
حضرت آيت الله خامنه اي خاطر نشان كردند: در اين شرايط حساس كه ملت ايران به الگو و نمونه اي براي منطقه تبديل شده است همه بايد مراقبت كنيم كه چهره اي زيباتر، جذاب تر و هماهنگ تر از ايران عزيز در ذهن ملتهاي منطقه ترسيم شود تا تلاش مستمر دشمنان براي تخريب اين چهره بي اثر بماند.
در ابتداي اين ديدار استاندار كرمانشاه با اشاره به حضور درخشان مردم مقاوم و رزمندگان سلحشور استان كرمانشاه در 8 سال حماسه دفاع مقدس گفت: چهره كنوني استان در پرتو خدمات نظام اسلامي، با قبل از انقلاب قابل مقايسه نيست.
آقاي هاشمي با تشريح خدمات دولت نهم در عرصه هاي مختلف گفت: با وجود همه تلاشها، استان درگير مشكلات مختلفي است كه با توجه به تأكيد مكرر جنابعالي، انشاءالله با تحرّك جدي مسئولان و پيگيري و اجراي كامل مصوبات ويژه جلسه ديشب هيأت وزيران، گامهاي بلندي در زمينه حل اين مشكلات برداشته خواهد شد.
معاون برنامه ريزي و نظارت راهبردي رئيس جمهور نيز در اين ديدار با اشاره به منابع خدادادي و سرمايه هاي انساني استان كرمانشاه، برنامه هاي دولت را براي ارتقاء شاخص هاي استان تشريح كرد.
آقاي عزيزي تدوين سند پيشرفت جامع استان را از برنامه هاي ويژه دولت اعلام كرد و افزود: خدمت به مردم شريف و ولايتمدار استان، افتخار دولت است.
موسوی: اگر در انتخابات مجدد هم رأی نیاورم، باز نتیجه را نميپذيرم

"گناه اصلي آتش افروزان فتنه 88، تمكين نكردن به قانون و رأي مردم بود." این یکی از مهم ترین تعابیری است که رهبر معظم انقلاب در طی سفر چند روزه خود به کرمانشاه بیان کردند و با يادآوري حوادث سال88، قانون شکنی و بیتوجهی به آرای ملت را گناه اصلی "آتش افروزان فتنه 88" خواندند.
اما در حالي كه چهار ماه تا انتخابات مجلس نهم مانده است و جريان فتنه عليرغم ژست تحريم و شرط گذاري براي انتخابات، درصدد حضور آرام و چراغ خاموش در انتخابات هستند و محمد خاتمی و محمد موسوي خويينيها نيز در اين زمينه فعال هستند.
در عین حال، بازخوانی روند اقدامات غیرقانونی و هنجارشکنانه فتنه گران در سال 88 که عملا منجر به ایستادگی آنان در برابر تمام نهادهای قانونی کشور و در نهایت نظام جمهوری اسلامی شد، از آن رو می تواند مثمر ثمر باشد که طی ماه های پیش رو عوامل اصلی و پشت پرده های فتنه 88 مجددا سعی دارند با نقاب "قانونگرایی و تعیین شرط برای نظام" حیاتی دوباره به خود در عرصه سیاسی کشور ببخشند.
از این رو رجانیوز همان گونه که در گزارش قبلی اقدامات غیرقانونی حد فاصل 22 خرداد تا 2 تیر فتنه گران را مورد بازخوانی قرار داد، طی گزارش حاضر به ادامه این روند طی روزهای دوم الی 25 تیر می پردازد:
پاسخ حقوقی و و جامع وزارت کشور به ادعاهای مطرح شده ازسوی کروبی و موسوی
2 تیر ماه 88، پايگاه اطلاع رساني وزارت كشور در گزارش تفصیلی، به تمام موارد اعتراضی نسبت به نتایج انتخابات از سوی مهندس موسوی پاسخ مشروح داد و موارد مطروحه از سوی وی را حاوی "تناقضات آشکار" و فاقد "مستندات عینی و حقوقی" دانست.
در این نامه به مواردی همچون پلمپ صندوقهای رأی، صندوق های سیار، میزان تعرفهها، محدود کردن زمان رأیگیری، انتقال صندوق ها به فرمانداری، نسبت دادن آرایش سبد آرا و... پاسخ داده شد.
رهبر انقلاب: بی توجهی به قانون، آغاز دیکتاتوری است/ نظام زیر بار حرف زور نخواهد رفت
در شرایطی که موسوی و کروبی همچنان با کلی گویی و ادعاهای فاقد سند سعی داشتند نظام را متهم به تقلب در انتخابات کنند، رهبر معظم انقلاب اسلامي 3 تیر ماه در دیدار با نمایندگان مجلس شورای اسلامی تأكيد كردند: «من در مسائل اخير مربوط به انتخابات رياست جمهوري، مُصّر به اجراي قانون بوده و خواهم بود و نظام اسلامي و مردم نيز به هيچ قيمتي زير بار زور نخواهند رفت.» ایشان با تصریح بر اينكه نقطه مقابل قانون گرايي و انقياد در مقابل قانون، ديكتاتوري است، فرمودند: «در زمينهى روحىِ همهى ما يك ميل به ديكتاتورى وجود دارد؛ اين را بايد سركوب كنيد. همين طور كه عرض كرديم، اين فيلِ مستِ درون را با چكش قانون و دين و تعبد دائماً سر به راه نگه داريم. اگر خود ما علاج نكنيم، علاجش مشكل خواهد شد. اگر انقياد به قانون نبود، روح ديكتاتورى يواش يواش بروز خواهد كرد. در جوامع، ديكتاتورى همين جور به وجود مىآيد.»
ایشان افزودند: «قانون بايد در تمام امور كشور فصل الخطاب باشد تا زندگي مردم و امور جامعه روان شود.» ايشان، بي قانوني را موجب پايمال شدن مصالح مردم دانستند و تاكيد كردند: «اصرار بر رعايت نكردن قانون موجب گره خوردن كارها خواهد شد بنابراين همه بايد قانون را محترم بشمارند.»
ایشان خاطرنشان كردند: «فرهنگ قانون گرايي همانند مسائل ديگر بايد از نخبگان به بدنه جامعه سرريز شود زيرا اگر نخبگان جامعه قانون را رعايت نكنند نمي توان از مردم انتظار عمل به قانون داشت... اگر رعايت قانون شد، كارها روان ميشود، اگر بىقانونى آمد وسط ميدان - كه هر كسى هم براى بىقانونىِ خودش بالاخره يك توجيهى دارد، يكى ميگويد آقا اين قانون حق من را ضايع كرد، اين قانون نميدانم چنين بود، اين قانون چنان بود، اما اين توجيهها قابل قبول نيست - كارها مختل ميشود.»
کروبی: کسانی که به احمدی نژاد رای دادند در اقلیت هستند/ وزارت کشور به دو طرف اجازه تجمع در تهران بدهد تا معلوم شود کدام بیشتر هستیم!
اما در حالی که افکار عمومی بیش از هر چیز از موسوی و کروبی انتظار داشت با ارائه اسناد متقن و دلایل منطقی، ادعای تقلب در انتخابات را ثابت کنند، مهدی کروبی در جلسه شورای سیاستگذاری روزنامه اعتمادملی حرفهای عجیبی مطرح کرد که بیش از هر چیز حاکی از دروغ بودن ادعای تقلب در انتخابات بود. کروبی (طبق گزارش 3 تیر 88 روزنامه اعتمادملی) گفت: «هنگامی كه انتخابات برگزار شد و چنان نتیجهای بر آن رقم خورد من همواره تاكید میكردم كه ما به شورای نگهبان حرفی نخواهیم زد و به آن اعتراضی نداریم بلكه ما نسبت به عملكرد قوه مجریه و وزارت كشور معترض هستیم.»
وی در ادامه نیز گفت: «البته كسانی كه به آقای احمدینژاد هم رای دادهاند، متعلق به این نظام هستند ولی آنها در اقلیت حضور دارند و نمیتوان نظر اقلیتی را به اكثریت تحمیل كرد.»
وی در پایان تاکید کرد: «ما كارمان را در چارچوب نظام انجام میدهیم البته حقمان تضییع شده است كه باید پیگیری كنیم. ما در چارچوب خط جمهوری اسلامی مبتنی بر تفكر حضرت امام(ره) كه معتقد بود میزان رأی ملت است، حركت میكنیم و به آن اعتقاد داریم.» کروبی در ادامه گفت: «من پيشنهادي براي آقاي احمدينژاد دارم. وزارت كشور اجازه برگزاري يك تجمع را به ما بدهد بعد ما در يك نقطه تهران تجمع برگزار ميكنيم، ايشان نيز همزمان در نقطه ديگر تجمعي برگزار كند. آن وقت ايشان ببيند كه مردم از كداميك استقبال ميكنند. از آنها يا از اصلاحطلبان(!)»
کدخدایی: خوشان می گویند به فضای قبل انتخابات اعتراض داریم
در بحبوبحه ای که همچنان موسوی و کروبی بر طبل تقلب در انتخابات می کوبیدند و کروبی در اثبات این ادعا می گفت باید به هر دو طرف در تهران مجوز تجمع داده شود تا معلوم شود کدام طرف بیشتر است، آنچه که بیش از پیش به چشم می آمد، ارائه اسناد و دلایل متقن از سوی سران فتنه برای اثبات ادعای تقلب در انتخابات بود.
در همین راستا 5 تیرماه، کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان اعلام کرد: «آقای موسوی از همان ابتدا، موارد بسیار اندكی را برای ما ارسال كردند. بسیاری از آنها ناظر به روند اجرایی انتخابات بود كه مثلاً در فلان صندوق، تبلیغات یكی از نامزدها وجود دارد. ما دستور دادیم آنها را بررسی كردند و معلوم شد كه بسیاری از آنها صحت ندارد و آنهایی هم كه صحت داشت تذكر داده شد و بلافاصله مشكل برطرف شد. یا ادعا شده كه نمایندگانشان از برخی صندوقها اخراج شدهاند كه پس از بررسی، معلوم شد چنین چیزی اتفاق نیفتاده است و اصولا نمایندگان این كاندیدا در صندوقهای ادعا شده، حضور نداشتند. بنابراین بسیاری از این موارد جزیی بود كه ما در همان روز انتخابات به آنها رسیدگی و با آنها برخورد كردیم و آنهایی هم كه صحت نداشته است در پایان فرصت رسیدگی به شكایات، گزارش آن را به نامزدها ارسال خواهیم كرد.»
وی افزود: «بر اساس مواردی كه نامزدهای محترم به شورای نگهبان ارسال كردهاند، ادعایی مبنی بر تخلف و تقلب در رایگیری وجود ندارد همانگونه كه خود آنها در برخی از جاها اشاره كردهاند كه ما با صندوقهای رای مشكلی نداریم بلكه به فضای قبل از انتخابات اعتراض داریم. هيچكدام از ادعاهاي موسوي درست نبود و سالم ترين انتخابات را داشتيم.»
کدخدایی: تشکیل هیئت ویژه برای رسیدگی به ادعاهای موسوی و کروبی/ تمدید پنج روزه برای ارائه شکایات/ بازشماری صندوق ها در برابر خبرنگاران
وی همچنین در همین شب در گفتوگو با اخبار شبکه اول سیما از تصمیم شورای نگهبان برای تشکیل یک هیئت ویژه رسیدگی یه شکایات معترضین انتخابات خبر داد. وی با اعلام این خبر افزود: «شورای نگهبان با توجه به تمدید مهلت رسیدگی به شکایات مربوط به انتخابات ریاست جمهوری به مدت پنج روز از سوی مقام معظم رهبری، تصمیم به تشکیل این هیئت ویژه گرفته است. اعضای این هیئت ویژه عبارتند از آقایان گودرز افتخارجهرمی، محمد حسن ابوترابیفرد، قربانعلی دری نجف آبادی، غلامعلی حدادعادل، علی اکبر ولایتی و محمد حسن رحیمیان که به اتفاق نمایندگان کاندیداها به بررسی شکایات مربوط به انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری میپردازند.» کدخدایی در 6 تیر ماه نیز در گفتوگو با فارس گفت: «بازشماري 10 درصد اتفاقي آرا صندوقهاي اخذ رأي دهمين دوره انتخابات رياست جمهوري با دعوت از رسانهها و در حضور خبرنگاران صورت ميگيرد.»
رهبر انقلاب: دشوارترین بخش اجرای عدالت، مواجهه با زورگویان متوقع است
در برهه ای که موسوی و کروبی همچنان از ارائه اسناد و دلایل منطقی برای اثبات ادعای تقلب در انتخابات خودداری می کردند و سعی داشتند با توسل به اردوکشی های خیابانی، نتیجه انتخابات را ابطال کنند، رهبر معظم انقلاب در 7 تیر ماه در ديدار رئيس و مسئولان قوه قضاييه با اشاره به موانع پيش روي تحقق عدالت فرمودند: «دشوارترين بخش اجراي عدالت، آنجايي است كه طرف مقابل اقويا و زورگويان متوقع هستند كه بايد در برابر آنها ايستادگي كرد و فقط خداوند متعال و مُر قانون را در نظر گرفت.» و در ادامه نیز بر "عدم تحریک احساسات از سوی نخبگان سیاسی جناح های مختلف" تاکید کردند.
ایشان با اشاره به اظهارات مداخلهجویانه برخی مقامات امریکایی و اروپایی درخصوص مسائل داخلی ایران تأکید کردند: «این سردمداران با اظهارنظر سخیف درباره ایران به گونهای صحبت میکنند که گویا همه مشکلاتشان تمام شده و فقط مشکل ایران باقی مانده است در حالی که آنها غافل از این هستند که هر جا از نظر مواضع سیاسی پا بگذارند، آنجا از نظر ملت ایران نجس خواهد شد.»
کروبی و موسوی: انتخابات باید ابطال شود
در عين حال میرحسین موسوی در نامه ای سرگشاده خطاب به شورای نگهبان، ضمن کلی گویی و امتناع مجدد از دلایل متقن برای اثبات تقلب در انتخابات مدعی شد: «گستره تخلفات و تقلبات انجام شده در دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و موارد نقض قوانین از سوی دولت و وزارت کشور به حدی است که منحصر کردن رسیدگی به شکایات مربوط به تخلفات انتخاباتی به بازشماری 10 درصد صندوق های رأی نمی تواند به جلب اعتماد و اطمینان مردم کمک کند و افکار عمومی را در خصوص نتایج اعلام شده اقناع نماید.» وی مجددا خواستار ابطال انتخابات شد و تشکیل هیئت ویژه شش نفره شورای نگهبان جهت بررسی اعتراض نامزدها را مفید ندانست.
مهدی کروبی نیز در اقدامی مشابه در نامه ای سرگشاده خطاب به شورای نگهبان تاکید کرد: «تنها راه اعاده اعتماد از دست رفته مردم نسبت به حق آنان در تعيين سرنوشت شان ابطال انتخابات است.»
تجمع غیرقانونی در حوالی مسجد قبای تهران/ آتش زدن مجدد سطل های زباله و درگیرشدن با نیروی انتظامی
به موازات نامه های سرگشاده موسوی و کروبی به شورای نگهبان مبنی بر لزوم ابطال انتخابات، همچنان اردوکشی های خیابانی و تلاش برای باج گیری از نظام ادامه داشت. در این روز (7 تیر) رادیو زمانه گزارش داد:
«پیام تلفنی میرحسین موسوی از طریق یک بلندگوی دستی برای جمعیتی که در مقابل مسجد قبا جمع شده بودند، پخش شد. نزدیکان آقای موسوی میگویند که وی تا نزدیکی مسجد آمده بود و به دلیل ازدحام جمعیت نتوانست در این برنامه شرکت کند.
گزارشها حاکی از شرکت مهدی کروبی در این مراسم است. هادی غفاری، علی مطهری، مصطفی ملکیان، کامبیز نوروزی، فائزه هاشمی و عفت مرعشی همسر هاشمی رفسنجانی از دیگر شرکتکنندگان در این برنامه بودند. خانواده محمدحسین بهشتی، اعلام کرده بودند که امروز هفتم تیرماه مراسم سالگرد کشته شدن آیتالله بهشتی، در مسجد قبا برگزار میشود. سید علیرضا حسینی بهشتی، پسر آیتالله بهشتی از مشاوران آقای موسوی و مدیر مسئول روزنامه کلمه سبز است.»
همچنین رسانه های دیگر نیز از آشوب های خیابانی هوداران موسوی و کروبی در حوالی مسجد قبا، آتش زدن سطل های زباله و درگیری با نیروهای انتظامی خبر داد.
موسوی گفت اگر بعد از ابطال انتخابات بازهم رای نیاورم، دوباره نتیجه انتخابات را نمی پذیرم!/ روایت کروبی از صندوقهای دوجداره و تقلب در انتخابات!
محسنی اژه ای وزیر اطلاعات با حضور در برنامه گفتوگوی ویژه خبری هفتم تیرماه شبکه دوم سیما، جزئيات مهمی از ديدار خود با موسوی را بيان كرد و گفت: «به آقاي موسوي گفتم كه بر فرض محال اگر انتخابات ابطال شد و شما دوباره راي نياورديد، ميخواهيد چه كار كنيد؛ اگر بر فرض دوباره رأي نياوريد، باز هم اين وضع تكرار ميشود؛ شما دو روز قبل نامه به شوراي نگهبان نوشتيد، حالا اگر شوراي نگهبان رسيدگي كرد و به نتيجه نرسيد و انتخابات را ابطال نكرد، شما ميپذيريد يا خير؟ گفت: نه!»
اژه اي با بيان اينكه نميشود انسان از اول بگويد ابطال و آن را از طريق مجاري قانوني پيگيري نكند، تصريح كرد: «به آقاي موسوي گفتم كه شما گفتيد ابطال، حالا بر فرض اگر ابطال شد، دوباره بايد انتخابات برگزار شود؛ شما كه ميگوييد وزارت كشور و شوراي نگهبان تخلف كرده به چه صورت بايد انتخابات برگزار كنند؟» موسوي پاسخ داد: «بعد كه ما نميگوييم از طريق اين مجرا انتخابات برگزار شود.»
وزير اطلاعات به موضوع ديدار خود با يكي از كانديداهای دیگر اشاره كرد و گفت: «به واسطه آشنايي با اين كانديدا از وي خواستم كه اگر مطلبي و يا خواستهاي دارند، در اختيار ما قرار دهند تا ما پيگيري كنيم و ايشان هيچ موردي را حداقل به من نگفتند و ايشان هيچ مورد كدداري را بيان نكرد و ميگفت مگر ميشود بالاخره يك ميزان از رأي را نداشته باشد! اما من از وي خواستم كه اگر موردي سراغ دارد، آن را بيان كند و وي بيان كرد اين موضوع را شنيده كه با كمك ديگران صندوقهايي ساخته شده كه دو جدارهاند كه يك طبقهاي زير دارد و يك طبقهاي روي آن قرار دارد و در آن طبقه زير قبلاً اينها برگه رأيها را پر كردند و در آن طبقه زيرين قرار دادند و بعد مردم وقتي ميآيند در آن طبقه بالا رأي خود را ميريزند و وقتي درب صندوق باز ميشود، طبقه بالا به زير ميرود و طبقه زير به بالا ميآيد و لذا رأيها به اين ترتيبي كه اكنون وجود دارد، ديده ميشود.»
اژهای ادامه داد: «من حقيقتاً به اين موضوع خنديدم و اصلا كسي كه تا به حال در انتخابات شركت نكرده باشد، و اصلاً خبري از انتخابات نداشته باشد، و اصلاً صندوق راي نديده باشد، مي شد يك مقداري اين حرف را پذيرفت. اما من از اين كانديدا سوال كردم كه اين موضوعي كه شما بيان ميكنيد، در مورد چند صندوق وجود داشته است كه وي گفت در مورد چند صندوق اين چنين بوده و من به وي گفتم كه شما فرض بگيريد كه همه اين صندوقها اينچنين باشد و مثلا بيش از 45 هزار صندوق چنين وضعيتي را داشته باشند اما طبقه پايين صندوقها از كجا اين رايها را درون آن قرار دادند و اينكه آيا صندوق درب ديگري دارد؟ و اين طبقاتي كه در صندوقها بيان ميكنيد به چه گونه و فرمي بوده كه ديده نمي شده اما حجم وسيعي از آرا به صورت صاف و اتوكشيده در كمترين حجم در آن قرار داده شده و وقتي درب صندوق باز ميشود آنها بالا بيايد و با ديگر آرا مخلوط شود؛ من از اين كانديدا خواستم كه بگويد اين موضوع را از چه كسي و از چه طريقي شنيده و اصلا اين كار به چه شيوهاي ممكن است كه ما آن را پيگيري كنيم كه وي حاضر به اين موضوع نشد. اصلاً برخي مسائل با عقل جور درنميآيد.»
سخنگوی شورای نگهبان: همچنان منتظریم پیشنهادات موسوی به هیئت ویژه ارائه شود
8 تیر ماه 88، كدخدايي سخنگوی شورای نگهبان در گفتوگو با فارس با اشاره به ارائه پيشنهادات جديد موسوي به این شورا گفت: "شوراي نگهبان در راستاي جلب اعتماد بيشتر فرصت ديگري را به موسوي داده است. قرار بود تا امروز صبح دوشنبه پيشنهادات ميرحسين موسوي به هيئت ويژه بررسي روند انتخابات داده شود كه ظاهرا به ساعت 11 امروز موكول شده است و همچنان منتظريم كه اين پيشنهادات به دست ما برسد تا در هيئت ويژه مورد بررسي قرار گيرد."
تایید صحت دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری پس از 17 روز مهلت به موسوی و کروبی
* آيتا... جنتي دبير شوراي نگهبان قانون اساسي در نامهاي به وزارت كشور اعلام كرد كه اين شورا پس از بررسي دهمين دوره انتخابات رياست جمهوري، صحت اين انتخابات را تائيد كرد.
پاسخ های موردی و تفصیلی کدخدایی به شبهات مطرح شده پیرامون انتخابات
* عباسعلی کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان با حضور در برنامه گفتگوی ویژه خبری شبکه 2 سیما گفت: "امروز پس از اينكه نتوانستيم با نامزدهاي معترض به توافقي برسيم تصميم گرفتيم براي اطمينان بيشتر بين هواداران كانديداها و مردم كار بازشماري 10 درصد از صندوقهاي رأي در سراسر كشور را از ساعت يك بعدازظهر تا 8 شب و در حضور معتمدين محل و ائمه جماعات انجام دهيم و براي اين كار از نمايندگان نامزدها دعوت كرديم در جريان بازشماري حضور داشته باشند كه برخي از آنها شركت كردند."
وي در خصوص نتيجه بازشماري 10 درصد تصادفي صندوقها گفت: "با توجه به اينكه از قبل نيز پيشبيني ميكرديم تغيير محسوسي در شمارش آرا نبود البته خطاي انساني وجود داشت كه يك امر طبيعي است. در انتخاب صندوقها براي بازشماري سعي كرديم قرعهكشي از طريق رايانهايي باشد كه شبههاي در ميان نباشد به گونهاي كه بازشماري شعب اخذ رأي در همه استانها و شهرستانها به صورت تصادفي انجام گرفت."
كدخدايي در پاسخ به شبهه عدم حضور نمايندگان كانديداها در روز رأيگيري انتخابات و نيز پلمپ صندوقها اظهار داشت: "حضور ناظرين و مجريان طبق قانون در پاي صندوقهاي رأي الزامي است و براساس قانون سال 79 نمايندگان كانديداها ميتوانند در پاي صندوقهاي رأي حضور داشته باشند و البته الزامي در اين باره نيست چرا كه اگر خود نمايندگان نخواهند حضور داشته باشند ما نميتوانيم آنان را ملزم به حضور در پاي صندوقها بكنيم. خود نامزدها در معرفي نمايندگان براي استقرار در صندوقهاي اخذ رأي به تعداد مورد نياز 46 هزار صندوق اخذ رأي مسئله را رعايت نكردند به گونهايي كه يكي از كانديداها حداكثر 40 هزار نفر، ديگري 33 هزار و ديگري 5 هزار نماينده معرفي كرده بودند كه البته در برخي از صندوقها معرفي شدگان نيز حضور نيافتند بنابراين عدم حضور آنان به اين معنا نيست كه صندوقهاي اخذ رأي مخدوش بوده است."
سخنگوي شوراي نگهبان افزود: "براساس گزارشها نمايندگان نامزدها در اكثريت صندوقها حضور داشتند و نبود نمايندگان در تعداد اندك صندوقها به مفهوم تقلب در انتخابات نيست." كدخدايي در پاسخ به ابهام اضافه بودن تعداد رأيدهندگان نسبت به آمار واجدين شرايط در برخي از حوزههاي انتخابيه بيان داشت: "اين يك امر طبيعي در انتخابات رياست جمهوري و در مورد افراد با حرفه و مشاغل دانشجويي، كارگري و تفريحي و مناطق ييلاقي است. اين ادعا كه اين موضوع در تعداد كثيري از شهرستانها اتفاق افتاده صحت ندارد بلكه در برخي موارد محدود مثل شميرانات كه با مناطق يك و سه تهران از نظر جمعيتي و جغرافيايي قابل تفكيك نيست مصداق دارد."
وي درباره خريد رأي نيز گفت: "خريد رأي در اين انتخابات مصاديق نداشته است ؛به جر 3 مورد شكايت در روز رأيگيري كه پس از مطرح شدن بلافاصله مورد رسيدگي قرار گرفت كه صحت نداشت. بنابراين اينكه وظايفي كه دولت داشته تلقي خريد راي باشد از نظر شوراي نگهبان مردود است."
وی درباره نظارت بر تجميع آرا نيز گفت: "وزارت كشور مرجع اعلام آمار و اجراي سيستم تجميع آرا است و شوراي نگهبان از بُعد نظارت چه قبل و چه پس از رأيگيري در توزيع تعرفه، استقرار شعب، شمارش آرا و امضاي صورتجلسه نظارت كاملي بر اين روند داشته و كاملاً آمار وزارت كشور را با آمار خود مطابقت داده كه مغايرتي در اين باره وجود نداشته است."
كدخدايي درباره شبهه كمبود تعرفه در روز رأيگيري در شعب اخذ رأي نيز گفت: "مطابق يك دستورالعمل اجرايي هر زمان يك سوم تعرفه در شعب باقي مانده باشد مسئول شعبه بايد بلافاصله موضوع را براي ارسال تعرفههاي جديد اعلام كند و طبق گزارشي كه داشتيم شعبي كه موضوع را اعلام كردهاند تعرفه رأي در كمترين زمان ممكن برايشان رسيده است. البته در چندين مورد محدود تعرفه رأي با 20 دقيقه تاخير به صندوقها رسيده است و لذا به هيچ عنوان اين موضوع صحت ندارد كه تعرفه رأي به صندوقها با تاخير زياد رسيده باشد. هم چنین علت كمبود تعرفه رأي در برخي حوزهها نه به دليل كمبود تعرفه بلكه به خاطر استقبال بيسابقه مردم بوده است به طوري كه در تهران تا ساعت يك و نيم بامداد و در برخي شهرستانها زمان رأيگيري به دليل استقبال مردم تا چند ساعت بعد از بامداد ادامه شده است و قاطعانه ميتوان گفت كه هيچ صندوقي نبوده كه مردم نتوانند در رأيگيري شركت كنند مگر اينكه خود افراد نخواسته باشند."
كدخدايي در ادامه با اشاره به تمديد زمان 5 روزه بررسي شكايات با موافقت مقام معظم رهبري گفت: "پس از آن هيئت ويژه بررسي روند انتخابات با حضور مقامات تشكيل شد و نامههايي را براي 2 نامزد معترض فرستاديم اما متأسفانه اين 2 نامزد همچنان بر ادعاهاي قبلي خود اصرار ورزيده و مطالبي را مطرح ميكردند كه پاسخ آن بارها داده شده بود و آنان راهي را مطرح ميكردند كه به هيچ عنوان قانون اجازه آن را به شوراي نگهبان نداده بود. شب يكشنبه برخي اعضاي هيئت ويژه پيشنهادهاي از سوي يكي از كانديداها كه مطرح كرده بود دريافت كردند كه در آن براي بازشماري صندوقهاي چند استان خاص پيشنهاد شده بود و تطبيق تعرفه همراه با سريال شناسنامهها و بررسي خط نوشته شده بر روي تعرفهها يكي از جزئيات آن پيشنهاد بود كه اين پيشنهاد عليرغم اينكه مستلزم صرف وقت و نيروي انساني زياد بود شوراي نگهبان براي حسن نيت آن را پذيرفت اما وقتي درخواست كرديم جزئيات بيشتر را مشخص كنند و ملاقاتهايي صورت گرفت نهايتاً اين كانديدا دوباره بر خواستههاي قبلي كه غيرقانوني و خارج از اختيارات شورا بود اصرار ورزيد و ما نپذيرفتيم. شوراي نگهبان تا اين اندازه به دنبال اين بود كه دغدغههاي كانديداها را برطرف كند اما به دليل طرح برخي موارد غيرقانوني و خارج از اختيار، شوراي نگهبان نهايتاً براي حل مشكل پيشنهاد اوليه بازشماري 10 درصد صندوقها را اجرايي كرد."
وي در پایان تأكيد كرد: پرونده انتخابات با نامه رسمي دبير شوراي نگهبان به وزير كشور و تأييد صحت نهايي انتخابات رياست جمهوري از سوي شوراي نگهبان قانون اساسي بسته شد و از این پس قانون هيچ اجازهاي به شوراي نگهبان براي بررسي موارد مطرح شده درباره انتخابات نداده است. تا زماني كه قانون به ما اجازه مي داد تلاش كرديم در چارچوب قانون و تائيد رهبري معظم انقلاب موارد و اعتراض ها را بررسي و پاسخگو باشيم ولي از اين تاريخ قانون دست شوراي نگهبان را بسته و پرونده انتخابات مختومه مي شود."
محتشمی پور و موسوی لاری گفتند نماینده موسوی نیستیم
9 تیرماه 88 ابوترابی نايب رئيس مجلس شوراي اسلامي و عضو هيئت ويژه بررسي روند انتخابات دهم رياست جمهوري در برنامهی گفتوگوي ويژه خبري شبکه دوم سیما حاضر شد تا بهعنوان از هیئت ویژه که بر بازشماری آرای 10 درصد صندوقها در روز دوشنبه نظارت داشته است، به توصیف آنچه منجر به تأیید انتخابات شد، و چگونگي تشكيل و فعاليت هیئت ويژه بررسي انتخابات بپردازد. ابوترابی گفت:
«علاوه بر 6 نفر پيشنهادي (شامل دکتر ولايتي، دکتر حدادعادل، دکتر گودرز افتخارجهرمي و حجج اسلام آقايان دري نجفآبادي، رحيميان و ابوترابي) قرار بود كه از دكتر تابش، دبیر فراکسیون اقليت مجلس و همچنين دكتر خباز، در جناح ديگر هم دعوت شود كه آنها حضورشان را منوط به نماينده بودن از طرف كانديداهاي معترض كردند.»
وی ادامه داد: «در ديدارهايي كه با مهندس موسوي انجام شد، وي گفت كه با حجتالاسلام محتشمي صحبت خواهد كرد و ما هم با او به يك راهكار برسيم، كه ما هم جلسه اي را برگزار کردیم و چارچوبهاي عملياتي از جمله تعيين ميزان دقيق تعرفههاي چاپ شده و در اختيار نهادن مازاد تعرفهها به دست هيئتي مورد اعتماد، مقايسه اطلاعات ثبت شده در ته برگهای تعرفه با اطلاعات پايگاه جمعيتي كشور در يك سوم صندوقهاي سيار و معدل كسري از آن مثلاً 20 درصد صندوقهاي غيرسيار به شكل تصادفي و بازشماري صندوقهاي مراكزي كه بيش از واجدان شرايط در آنها رأي داده شده بود، تعيين شد.»
وي افزود: «پيگيريهايی انجام و جلسه ديگري هم با محتشمي برگزار و پيشنهادهاي من هم از جمله اين كه شايد بررسي همه ته برگها خيلي قابل دفاع نباشد و بهتر است با رئيس ثبت احوال مشورت شود، مطرح شد.» ابوترابيفرد با اشاره به اين كه در مهلت تعيين شده شوراي نگهبان، نمايندگان كانديداهاي معترض معرفي نشدند، گفت: «قرار بود كه يكشنبه شب اعلام شود كه اين نمايندگان معرفي نشده اند و شوراي نگهبان رأساً به اقدام به بازشماري خواهد كرد، كه با خواهش بنده و موافقت آيتالله جنتي، مصاحبه انجام نشد. دوشنبه صبح پيشنهادي با امضاي آقايان محتشمي و موسوي لاري كه مقداري متفاوت بود دريافت شد ولي آقاي محتشمي آن را پيشنهاد خود و آقاي موسوي لاري به عنوان شخص حقيقي و كارشناس عنوان كردند، نه به نمايندگي از طرف مهندس موسوي، از اين رو با يكي از شخصيتهاي برجسته نظام مذاكره شد تا اين حركت تداوم يابد ولي نتيجه لازم حاصل
تلاش دشمن برای بیاعتمادی دانشآموزان به نظام/ ترویج عرفانهای کاذب در اینترنت
وزیر اطلاعات از سرمایهگذاری دشمن برای بیاعتمادی دانشآموزان نسبت به نظام خبر داد و گفت: مُروجان عرفانهای کاذب، از فضای مجازی برای ترویج افکار خود و جذب دانشآموزان استفاده میکنند.

حجتالاسلام والمسلمین حیدر مصلحی،
وزیر اطلاعات در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی باشگاه خبری فارس «توانا» با اشاره به
مهمترین تهدیدات دشمن علیه دانشآموزان در حوزه «جنگ نرم» اظهار داشت: دشمن بیشترین
سرمایهگذاری را برای عدم اعتماد دانشآموزان به نظام دنبال میکند تا اعتماد
فرزندان مردم نسبت به نظام جمهوری اسلامی از بین برود که البته با برخی اقدامات
آموزش و پرورش، مقابله خوبی با این حرکت دشمن میشود.
حجتالاسلام مصلحی
ادامه داد: شبکههای ماهوارهای در این زمینه با ایجاد فضای بیاعتمادی، اهداف دشمن
را دنبال میکنند.
وزیر اطلاعات همچنین در خصوص راههای نفوذ مُروجان
عرفانهای کاذب در میان جوانان اظهار داشت: این فرقهها هم در شبکههای ماهوارهای
و هم در فضای مجازی افکار خود را ترویج میکنند و به دنبال جذب دانشآموزان
هستند.
وی تأکید کرد: دانشآموزان در مباحث مختلف به ویژه در رابطه با
فعالیتهای شبکههای مجازی نسبت به هشدارهای امنیتی حساس باشند و این هشدارها را
جدی بگیرند.
رابطه فساد اقتصادی و حصر موسوی و کروبی!
شوراي بي هويت و نامعلوم هماهنگي راه سبز اميد كه ماههاست در آشفتگي و حيراني بسر مي برد بار ديگر توهمات گردانندگان آن را به نمايش گذاشت.
شوراي بي هويت و نامعلوم هماهنگي راه سبز اميد كه ماههاست در آشفتگي و حيراني
بسر مي برد بار ديگر توهمات گردانندگان آن را به نمايش گذاشت.
به گزارش«جوان
آنلاين»،اين شورا كه تنها هويت ۲ تن از گردانندگان آن (مشاوران موسوي و كروبي) مشخص
است در بيانيه اي بدون اشاره به برخوردها و اقدامات قاطعانه دستگاه قضايي در پرونده
فساد بانكي مدعي عدم پيگيري اين پرونده شد و در ادعايي ديگر بر تنگ شدن حصر موسوي و
كروبي تاكيد كرد.
اين شورا در بيانيه آشفته خود همچنين ادامه حصر موسوي و كروبي
را تلاش نظام براي به حاشيه راندن پرونده فساد بانكي بيان كرد!.اين در حالي است كه
چند هفته اي است كه حصر مهدي كروبي كمتر شده است.مشخص نیست تحلیل گران متوهم فتنه
چگونه توانسته اند بین این ۲ موضوع ارتباط برقرار کنند!
مشخص نيست كه خاتمي چه اصراري دارد تا بر پايه توهمات تكراري سناريوي انتخاباتي
خود را به پيش ببرد. سيد محمد خاتمي بار كه اين روزها سرگرم ساماندهي فعاليت هاي انتخاباتي اصلاح
طلبان است در اظهاراتي بار ديگر بر مواضع فتنه انگيزانه خود تاكيد كرد. رئیس شورای اقتباس مرکز سیما
فیلم در خصوص اخباری مبنی بر جلوگیری دولت اصلاحات از ساخت فیلم ضد صهیونیستی
«شکارچی شنبه» گفت: با توجه به نگاه متفاوت جریان دوم خرداد خیلی دور از ذهن نیست
که این دولت، مانع از ساخت چنین اثری شده باشد.
مجتبی شاکری در خصوص اخباری مبنی بر
جلوگیری دولت اصلاحات از ساخت فیلم ضد صهیونیستی «شکارچی شنبه» بیان داشت: با توجه
به نگاه متفاوت جریان دوم خرداد به آرمانها و اندیشههای امام (ره)، آمریکا و
صهیونیست، ادعای آنها برای برداشتن دیوار بیاعتمادی بین ایران و آمریکا، محو شعار
مرگ بر آمریکا و نیز مشروع دانستن رژیم صهیونیستی، خیلی دور از ذهن نیست که این
دولت، مانع از ساخت چنین اثری شده باشد. شبکه من و تو: «صادق زیباکلام گفته است که حتی اگر رهبران اصلاح طلبان هم
بخواهند در انتخابات آینده شرکت بکنند، مردم به دعوت آنان پاسخ نخواهند داد و در
انتخابات شرکت نخواهند کرد.» شبکه من و تو در تاریخ 17 اکتبر(25 مهر) به انعکاس سخنان صادق زیباکلام که در
مناظره با محمدرضا ترقی از رهبران حزب مؤتلفۀ اسلامی دربارۀ انتخابات پیش روی مجلس
اسلامی مطرح شد، پرداخت. تحولات ماههای اخیر در منطقه خاورمیانه، اروپا و
امریکا، آنقدر پرشتاب و تاثیر گذار بوده است كه هر سیاستمداری را وادار کند تحلیل
و نظر خود را ارائه کند، اما در میان انبوه اين تحلیلها از وقایع این ماههای
خاورمیانه، اروپا و امریکا، شاید یکی از تأمل برانگيزترين واکنشها از آن آقاي
هاشمی رفسنجانی بوده باشد. به گزارش رجانیوز، آقاي هاشمی ماه گذشته در مراسم
بزرگداشت حماسهسازان جامعه پزشکی که در سالن همایشهای روزنامه اطلاعات برگزار شد،
با يادآوري بحرانهای منطقه خاورمیانه، آشوبها در سوریه را مقاومت مردمی خواند و
گفت: «میتوان منطقه را دید که مردم هوشیار، آگاه، مجاهد و مبارز شدهاند. مردم یمن
ماههاست در خیابان هستند و شهید میدهند. در لیبی نیز مردم میجنگند و کشته
میدهند. در سوریه نیز مردم مقاومت میکنند. در بحرین که یک مظلمهای است و هیچ
پناهی نیز در این دنیا ندارند.» این سخنان آقاي هاشمی با استقبال رسانههای غربگرا
و وهابی در منطقه مواجه شد و این رسانهها با پوشش گسترده اين تحلیل در مورد وقایع
سوریه، ابراز خوشحالی کردند. این در حالی بود که آنچه آقاي هاشمی در سوریه از آن با
عنوان مقاومت مردمی یاد کرد، حرکت نظامی و سازماندهی شده تحت حمایت غرب و سعودیها
از لبنان و اردن و همکاری کشورهای غربی از جمله فرانسه بود. همچنين بسیاری از
تحلیلگران غربی هدف از این تحرکات شدید در سوریه را تحت الشعاع قرار دادن تکیه گاه
مقاومت اسلامی و حزب الله لبنان در مقابله با اسرائیل عنوان کرده بودند. اما این تنها اظهار نظر و تحلیل هاشمی از شرایط و
تحولات منطقه نبود. وي دو روز پيش نيز در واکنش به برخی تحولات در امریکا مطالبي
بيان كرد. اما بر خلاف تصور، این مطالب درباره جنبش نزدیک به یکماهه وال استریت
نبود و آقاي هاشمی این موضوع مهم را در سخنان خود مسکوت گذاشت و تنها به سناریوسازی
جدید امریکا علیه ایران پرداخت که این روزها یکی از اصلیترین خوراکهای رسانههای
غربی است. آقاي هاشمی در شرایطی در مورد جنبش تسخير وال
استریت سكوت كرده است که ماهیت و رویکرد این جنبشِ ضد سرمایهداری، تلاش برای به
چالش کشیدن نظام کاپیتالیستی حاکم بر امریکا و غرب است، رویکردی که در دولتهاي
موسوم به سازندگي و اصلاحات نیز با جدیت پیگیری شده بود. همچنين رئيس مجمع تشخيص مصلحت كه درباره سوريه
معتقد به اعتراضهاي مردمي است آنهم در حالي كه معترضان كمتر از 10 درصد جامعه اين
كشور را تشكيل ميدهند، گويا جنبش وال استريت را كه معترضان 99 درصد جامعه امريكا
را تشكيل ميدهند و مقابل يك درصد از سرمايهداران حركت اعتراضي خود را آغاز
كردهاند، مردمي نميداند. سیاستهای تعدیل، خصوصیسازی افسار گسیخته و تلاش
برای حاکمیت همه جانبه اصول اقتصاد بازار، نسخههای تقلید و الگوبرداری شدهای بود
که تكنوكراتهاي دولت سازندگی با رويكردهاي وابستهگرايانه آن را پيگيري ميكردند
اما در شرايطي كه نزدیک به یک ماه است مردم امریکا علیه نسخه اصل تئوری نظام
سرمایهداری دست به تحصن و تظاهرات زدهاند، اين طيف، سكوت مطلق را در پيش
گرفتهاند و گويا علاقهاي به تضعيف سياستهاي اقتصاد و بازار آزاد ندارد. گفتنی است، رهبر انقلاب در اجتماع بزرگ مردم
كرمانشاه با اشاره به جنبش بزرگ وال استریت که این روزها میرود با تسري به ساير
كشورهاي تحت اداره نظام سرمايهداري به یک جنبش جهانی تبديل شود، فرمودند: «آن
كسانى كه توصيه ميكردند ما روشهاى نظام سرمايه دارى را دنبال كنيم، آنها را ياد
بگيريم، آنها را عمل كنيم، به اين واقعيتها نگاه كنند، ببينند كه نظام سرمايهدارى
چيست؛ بنبست كامل. امروز نظام سرمايهدارى در يك بنبست كامل است. ممكن است نتايج
اين بنبست سالها بعد به نتائج نهايى برسد، اما بحران غرب به طور كامل شروع شده
است.»
خاتمي به دنبال
تائيد صلاحيت كانديداهاي اصلاح طلبان
به
گزارش«جوان آنلاين»،خاتمي در ديدار با افرادي كه جمعي از اساتيد دانشگاه ناميده
شدند مدعي امنيتي شدن فضاي دانشگاه ها شده و تلاش كرد ضمن سياه نمايي پيام هايي را
براي تحريك دانشگاهيان ارسال نمايد.
در حالي كه تشكل هاي دانشجويي به فعاليت هاي
عادي خود مشغول بوده و حتي طي ايام گذشته كه اعتراضات صنفي آنان رويه سياسي به خود
نگرفته و بلوغ رفتاري آنان را به نمايش گذاشته است مشخص نيست كه خاتمي چه اصراري
دارد تا بر پايه توهمات تكراري سناريوي انتخاباتي خود را به پيش ببرد.
وي همچنين
مدعي بسته بودن فضاي مطبوعات شد و بدون اشاره به فعاليت رسانه هاي جديد اصلاح طلبان
به حوادث بعد از انتخابات اشاره كرده و فتنه گران را تنها معترض خواند و مقابله با
فتنه انگيزي هاي آنان را خشونت و بي تدبري خواند.
اين اظهارات خاتمي در حالي
صورت مي پذيرد كه وي نقش خود را در القاي توهم تقلب درانتخابات به ميرحسين موسوي
فراموش كرده و عدم تمكين به راي ملت را همچنان در پرونده خود همراه دارد.
وي
همچنين در بخش ديگري از سخنان خود به بحث انتخابات اشاره كرده و ضمن برشمردن شروط
قبلي خود براي نظام هدف اصلي خود بطور ضمني از اين شروط اعلام كرد.
خاتمي در اين
زمينه تصریح کرد:«معتقدم اگر در تلقی جامعه در انتخابات اشکالاتی وجود دارد؛ در
تعیین صلاحیت ها در رأی گیری باید هم در پی راه کارهای درست بود و هم کوشید این
تلقی از میان برود».
وي در حقيقت با اين بيان نشان داد كه گفته ها و شروط وي
تنها يك بازي انتخاباتي بوده كه هدف عمده وي گرفتن گارانتي براي تائيد صلاحيت
كانديداهاي اصلاح طلبان مي باشد.
هدفي كه قطع يقين تنها با ابراز برائت از سران
فتنه واعمال فتنه گران محقق مي شود.
علل مخالفت دولت
اصلاحات با ساخت فیلم ضدصهیونیستی «شکارچی شنبه»
در ادامه بیان داشت: با توجه به
شرایط ذکر شده جلوگیری از ساخت فیلم «شکارچی شنبه» در آن برهه زمانی آنچنان
تعجببرانگیز نیست، اما اینکه چرا پس از ساخت فیلمی با چنین مشخصات، اجازه اکران آن
تا 2 سال بعد داده نمیشود بسیار تأسفبرانگیز است.
* نمایش جهانی
«شکارچی شنبه» ضربه مهلکی به رژیم صهیونیستی وارد میکند
عضو
شورای مرکزی جمعیت ایثارگران در ادامه تشریح کرد: زمانی که این فیلم را تماشا کردم
با توجه به اطلاعاتی که نسبت پروتکلهای صهیونیستی داشتم؛ حقیقتاً آن را در
لایههای عمیق اندیشه و تفکر ضد صهیونیستی دانستم به ویژه این که بعدها در طی
صحبتهایی که با آقای شیخ طادی داشتم متوجه شدم وی در اینباره تحقیقات وسیع و
پنهانی انجام داده است.
وی خاطرنشان کرد: بنابراین تلاش 11 ساله پنهانی وی
باعث شده صهیونیستها تا قبل از اکران آن، از خود هوشیاری و عکسالعملی نشان ندهند،
اما به محض نمایش «شکارچی شنبه» در جشنواره فیلم فجر عکسالعمل شبکههای صهیونیستی
آغاز شد.
شاکری در پایان گفت: با تمام این اوصاف با توجه به موج بیداری
اخیری که در جهان اسلام ایجاد شده به نظرم اکران جهانی این فیلم میتواند ضربه
مهلکی به رژیم صهیونیستی وارد کند.
صادق زیبا کلام:
مردم در انتخابات شرکت نمی کنند!!!
مجری برنامه "اتاق خبر" شبکه من و تو که این مناظره را
با تیتر" صادق زیبا کلام:مردم در انتخابات شرکت نمی کنند" بررسی و تحلیل نمود،
گفت:
«روزنامۀ همشهری وابسته به شهرداری تهران متن مناظره ای را میان صادق
زیباکلام استاد دانشگاه و محمدرضا ترقی از رهبران حزب مؤتلفۀ اسلامی دربارۀ
انتخابات پیش روی مجلس اسلامی منتشر کرده است.» من و تو در ادامه افزود: «صادق
زیباکلام گفته است که حتی اگر رهبران اصلاح طلبان هم بخواهند در انتخابات آینده
شرکت بکنند، مردم به دعوت آنان پاسخ نخواهند داد و در انتخابات شرکت نخواهند
کرد.»
این شبکه در ادامه پیش بینی زیباکلام درباره درصد مشارکت مردم در انتخابات
را نیز اعلام نمود و ادامه داد: «صادق زیبا کلام پیش بینی کرده است که نرخ مشارکت
در انتخابات آینده مجلس در مراکز بزرگ شهری و شهرستان ها بین ده تا بیست درصد خواهد
بود.»
به نظر می رسد که اصلاح طلبان هنوز درباره حضور یا عدم حضور در انتخابات
به نتیجه نرسیده و قصد دارند با موضع گیری های مختلف زمینه را برای هر دو حالت
احتمالی فراهم کنند و با القاء "پیش بینی عدم مشارکت مردمی در انتخابات" شرایط و
مجوز حضورشان را قطعی نمایند تا در صورت رد صلاحیت و عدم مجوز حضورشان، با این
پروژه مقدمات "تحریم انتخابات" را نیز رقم زده باشند. در راستای همین طرح "رضا
علیخانی" مهمان برنامه " صفحه دو" شبکه تلویزیونی بی بی سی که پاتوق رسمی اصلاح
طلبان خارج کشور محسوب می شود، در تاریخ 30 آگوست (8 شهریور) نیز اعلام کرد: «پیش
بینی من این است که سردترین انتخابات پس از انقلاب را خواهیم داشت ، و کمترین درصد
مشارکت را بویژه در شهرهای بزرگ شاهد خواهیم بود و در تهران 10 درصد و در کلان شهر
ها 14 درصد شرکت خواهند داشت.»
این نوع ابراز وجود اصلاح طلبان و پیش گویی ایشان
در حالی صورت می گیرد که ملت ایران تا کنون بارها ثابت نموده اند علی رغم این گونه
اظهار نظرها، که در همه انتخابات وجود داشته ، مشارکت شان نسبت به سالهای قبل بیشتر
شده است.
شبکه من و تو در پایان ضمن روایت تخریب "نظارت استصوابی" توسط
زیباکلام، سخنانی را هم که وی به هر دلیلی به زبان نیاورد، ولی توقع داشت که این
مطالب را هم اظهار کند، اینچنین بیان کرد:
«آقای صادق زیبا کلام البته اشاره ای
به دهمین انتخابات ریاست جمهوری نکرد که با مخالفت میلیون ها نفر(!!!) در خیابان ها
روبرو شد که همگی نسبت به جابجا شدن آرا (!!!) در نتیجۀ نهایی انتخابات معترض بودند
و بعضاً خواستار تغییر نظام سیاسی در کشور شدند.»
در حالی این شبکه، معترضان به
نتیجه انتخابات سال 88 را میلیونی اعلام می کند که آشوبهای بعد از انتخابات که با
حمایت تمامی سرویس های جاسوسی دولتهای غربی ، گروهک های برانداز و شبکه های ماهواره
ای ضد انقلاب در ایران بوجود آمد، منحصر در چند خیابان تهران بود و بعد از روشنگری
های نظام در مورد نتایج انتخابات و همچنین خارج شدن نامزدهای معترض از مسیر قانونی
خود، عدم صدق این افراد بر همگان روشن شد تا آنجا که تنها افراد همراه با این جریان
معاندین و مخالفان نظام و ملت ایران بودند.
انتقاد ضدانقلاب از شرایط فوق العاده رفاهی تاج زاده در زندان
انتشار مقالات مفصل و مسلسل از مصطفي تاج زاده، محافل ضد انقلاب را درباره ادعاي حبس و شكنجه نامبرده به ترديد انداخت.
اين ترديد از آن جهت جدي است كه سال گذشته يك ويدئو از اظهارات وي خطاب به صفايي فراهاني و رمضان زاده منتشر شد و تاج زاده در اين ويدئو، تصريح مي كند به عنوان فردي با سابقه كارشناسي يقين دارد كه تقلب در انتخابات امكانپذير نبوده است.
به تازگي و در پي انتشار چند مقاله از تاج زاده از جمله در سايت جرس، سايت ضد انقلابي خودنويس نسبت به راحتي و آزادي عمل تاج زاده مشكوك شده و نوشته است: طرح مسئله اخلاق از جانب آقاي تاج زاده و نوشتن مقاله در زندان باعث نوشتن اين تحليل شد تا بعضي عزيزان فكر نكنند كه خوانندگان خداي ناكرده از پشت كوه مي آيند! ادعاهاي ايشان انسان را ياد مثل معروف مي اندازد كه «خط غلط، املاء غلط، انشاء غلط». از چند و چون ادعا و تحليل براستي سطحي و گمراه كننده ايشان كه بگذريم، اين مطلب بسيار قابل تعمق است كه ايشان (جرس) با طرح اين ادعا كه اين نوشته را تاج زاده، با خيال راحت در زندان نوشته و به بيرون فرستاده، نشان داده اند كه گروه «خودشاني ها» كه در ظاهر در زندان بسر مي برند، نه تنها به نوشت افزار دسترسي كامل دارند، بلكه به راحتي نوشته هاي خود را به بيرون زندان هم منتقل مي كنند! آن هم در زماني كه مدت هاي مديدي است كه از زندانيان واقعي در نامه كه هيچ، بعضاً حتي خبر زنده بودن هم بخارج درز نمي كند!
خودنويس مي افزايد: هر كس مقاله آقاي تاج زاده را بخواند، ناخودآگاه از خود مي پرسد شرايط زندان ايشان چطور است كه تا اين حد از وقايع با خبرند و اطلاعاتشان چگونه به اين خوبي بروز مي شود؟ چرا كه ايشان از ديدارهاي رؤساي كشورها، آزادي دو آمريكايي و... سخن به ميان مي آورد كه خود اين مسئله نشان دهنده دسترسي آزاد اين عزيزان «در بند» به اخبار است! امري كه به نوبه خود و به صورت ناخودآگاه، اين سؤالات را در ذهن شنونده عاقل مطرح مي كند كه آيا به راستي زندان هاي ج.ا براي زندانيان تا اين حد مجهز و مرفه شده؟ اگر آري، پس يا فقط ايشان و ديگر «خودشاني ها» سرويس خوب مي گيرند و يا داستان كهريزك و مسائلي كه همه ما شنيديم از بيخ دروغ بوده و يكسري از عزيزان ما هم بيخود خودكشي كرده اند!
اين سايت ضدانقلابي همچنين نوشت: آيا بايد فكر كرد كه ايشان تافته جدا بافته هستند كه اين طور از امكانات برخوردارند؟ آيا آقاي تاج زاده و ديگر «خودشاني ها»، ما را چيز ديگري تصور مي كنند كه به اين راحتي زيگزاگ مي روند و جولان مي دهند و از پشت ميله هاي زندان هاي تخيلي و نمادين، مقاله و نقد در خصوص اخلاق صادر مي كنند؟ جا دارد ايشان فراموش نكنند عكس دفعه پيش شان كه بعد از مرخصي واقعي، از زندان و شكنجه و اعتصاب غذا (روزه هاي اعتراضي) نمادين گرفته اند، هنوز بر روي اينترنت موجود است و ايرانيان هم خوب خاطرشان هست كه چگونه ايشان به اتفاق يك «خودشاني» ديگر بنام جناب آقاي امين زاده، با لپ هاي گلي و شكم بر آمده جلوي دوربين ايستاده بودند و پز و ژست فتوژنيكي مي گرفتند و توقع داشتند كه دل مادر سهراب ها و نداها به حال ايشان و داستان اسارت ايشان كباب بشود!
نويسنده تصريح مي كند: باور كنيد بنده به عنوان يك خارج نشيني كه بارها مسافرت مي روم، كمتر توريستي را مي بينم كه به اين سر حالي عكس يادگاري بياندازد. خارجي ها يه مثل دارن كه مي گن يك عكس از هزار تا كلمه بيشتر حرف مي زنه! براي من عكس اين آقا اصلاً به شكنجه شده نمي خوره!
بیماری فراموشی و تحرکات تازه ربع پهلوی!
رضا پهلوی فرزند شاه مخلوع ایران محمدرضا پهلوی و نوه رضا قلدر، کسی که ننگ کشف حجاب و کشیدن چادر از سر زنان ایرانی را به نام خود ثبت کرد، اگر چه در فضای سیاسی ضدانقلاب خارجنشین هم شبیه داخل کشور مورد توجه قرار نمیگیرد اما کماکان طوری رفتار میکند که گویی همگان در انتظار او لحظهشماری میکنند!
رضا پهلوی فرزند شاه مخلوع ایران محمدرضا پهلوی و نوه رضا قلدر، کسی که ننگ کشف حجاب و کشیدن چادر از سر زنان ایرانی را به نام خود ثبت کرد، اگر چه در فضای سیاسی ضدانقلاب خارجنشین هم شبیه داخل کشور مورد توجه قرار نمیگیرد اما کماکان طوری رفتار میکند که گویی همگان در انتظار او لحظهشماری میکنند!
از جمله کارهایی که وی در همین راستا و در طول مدت یک هفته اخیر انجام داده است، ارسال دو پیام خطاب به ملت ایران است.
پیام نخست وی بعد از پیروزی 6 بر صفر تیم ملی فوتبال کشورمان بر تیم ملی بحرین منتشر شد و طی آن تلاش کرد تا خود را در این پیروزی سهیم کرده و از نتیجه این بازی ابراز شادمانی کند!
نکته جالب در این پیام، اثبات بروز فراموشی در ذهن این به اصطلاح شاهزاده بود. وی نه تنها به کشتار مردم مظلوم و شعیان بیپناه بحرین طی ماههای اخیر از سوی رژیم حاکم این کشور موسوم به آل خلیفه و دخالت جنایتکارانه آل سعود حاکمان عربستان کمترین اشارهای نکرده است، بلکه کمترین سخنی از خیانت پدر خود در موضوع جدا شدن این بخش از خاک کشورمان و تقدیم آن به گماشتگان استعمار پیر به میان نیاورده است.
البته وی چند روز بعد و به مناسبت روز جهانی مبارزه با حکم اعدام هم یک پیام دیگر فرستاده و علیه اجرای این حکم الهی در حق قاتلان، متجاوزان و مفسدان فی الارض سخنها گفته. این در حالی است که اعدامهای سیاسی در دوران حکومت منحوس پدر وی هرگز از یاد و خاطره ملت ایران پاک نمیشود.
نکته جالب توجه دیگر آن است که وی در آمریکا ساکن بوده و در این کشور سالانه هزاران نفر به دلایل مختلف و با روشهای گوناگون اعدام شده و موجب اعتراض بسیاری از انسانها در کشورهای مختلف جهان از جمله خود آمریکا میشوند.
در چنین شرایطی، ربع پهلوی بدون اشاره به وقوع این اتفاق در آمریکا، چنان بیانیهای فرستاده که گویی به عنوان نماینده خوش سابقهترین خاندان از محل کشوری که اعدامهای پرشمار و خارج از منطق و عقل انجام نمیدهد در حال سخن گفتن است.
آگاهان سیاسی معتقدند که این رفتارهای وی در جلب کمکهای مالی غرب برای دخالت و ایجاد اغتشاش از سوی وی و بعضی وابستگان وی، در ایران موثر است.
هذیانگویی جرس در مورد اتهامات آمریکایی
بعد از انتشار اخبار ایراد اتهام تازه دولتمردان آمریکایی علیه ایران مبنی بر ظرح توظئه ترور سفیر عربستان سعودی در آمریکا، سایتهای ضدانقلاب در حرکتی هماهنگ و همهجانبه کوشیدند تا به هر نحو ممکن این اتهام مضحک را اثبات کنند.
بعد از انتشار اخبار ایراد اتهام تازه دولتمردان آمریکایی علیه ایران مبنی بر ظرح توظئه ترور سفیر عربستان سعودی در آمریکا، سایتهای ضدانقلاب در حرکتی هماهنگ و همهجانبه کوشیدند تا به هر نحو ممکن این اتهام مضحک را اثبات کنند.
در این بین، موضوع بیخبری مسئولان رده بالای کشور از این مسئله نیز یکی از خطوط تبلیغی این سایتها برای توجیه وجود سوالات منطقی در مورد صحت و سقم این اتهام غیرعقلانی است.
سایت جرس که از سوی مهاجرانی کدیور و با نظارت دستگاههای امنیتی انگلیس اداره میشود، ضمن درج نوشتهای به قلم (م. ش) سخنانی نامربوط و پراکندهای را که بیشباهت به هذیانگویی نیست منتشر کرده است.
در این مطلب ادعا شده است: «عاملین خودسر! در سپاه قصد شان ترور نبوده، بلکه فقط می خواستند این عملیات لو برود. نتایجی که از لو رفتن عملیات بدست می آید نفع آن بیشتر از ترور سفیر است!!»
در ادامه مطلب فوق آمده است:«آنچه از افشای این عملیات منتج می شود بدست آوردن افکارعمومی علیه ایران و احتمالاً اقدام برای شروع یک جنگ تازه است.»
نظام جمهوری اسلامی بعد از تسخیر سفارت آمریکا در دام یک جنگ سرد بی حاصل افتاد و همزمان 8 سال جنگ بی نتیجه، رمق وتوان اقتصادی کشور را گرفت. و بعد ازآن هم تمام تلاشها به سمت تقویت لجستیک نظامی رفت تاعمران کشور؛ و صد البته انرژی هسته ای و حواشی آن!
نویسنده این مطلب خود نیز به صحت ادعای آمریکا اعتقاد نداشته و نمیتواند این اتهام بیاساس را تأیید کند، ضمن تلاش برای جا زدن خود به عنوان یک فرد دلسوز نظام جمهوری اسلامی ایران نوشته است:«اگر عملیات ترور سفیرعربستان مستند به واقعیات باشد، باید گفت این افراد همان مارقین های انقلاب هستند که مستقیم و غیرمستقیم آلت دست عوامل صیهونیسم جهانی می شوند!»
در ادامه این پراکندهگوییها ضمن توصیه اشاره به اوباما و توصیههایی به وی آمده است:
«اوباما باید هوشیارتر از این باشد که در دام یک جنگ قرار بگیرد!» این در حالی است که آمریکا علاوه بر درگیر بودن با مسائل ومشکلات فراوان داخلی، هنوز از مهلکه افغانستان جان سالم به در نبرده و در همین حال نیز نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در بهترین حالت از آمادگی طی دوران بعد از انقلاب اسلامی به سر میبرند.
در انتهای این سخنان آشفته که مصداق بارز از این شاخه به آن شاخه پریدن یود چنین نوشته شده است:«دولتمردان ایران، کاسه داغ تر از آش شدند و از فلسطینی ها فلسطینی تر و از پاپ کاتولیک تر و خودشان نیز بدون هیچ سابقه مبارزاتی، (با حمایت از حقوق ملت فلسطین) و بر طبل جنگ می کوبند.
این سخنان مضحک اگر چه همواره از سوی این سایتها بیان میشود اما تکرار آن در زمان حال، یقیناً نشان دهنده هماهنگی آنها با پروژههای تبلیغاتی رسانهای غرب است.
خشم "فتنهگر بزرگ" از آرامش حاكم بر ايران
شيرين عبادي فتنه گر خارج نشين، در آخرين دوره گردي غربي خود در مصاحبه اي در پاريس نتوانست خشم خود را از آرامش حاكم بر ايران پنهان كند و به اظهار نظر در اين مورد پرداخت.
"شيرين آمريكايي" كه براي اغتشاشات سال 88 تلاش بسياري كرده بود و گمان نمي كرد توطئه شومش شكست بخورد، از آرامش كنوني حاكم بر ايران سخت خشمگين است.
وي در مصاحبه با نشريه فرانسوي "چلنج" اذعان كرد: پس از اغتشاشات سال 2009، مردم ديگر در خيابانها حضور نيافتند و ناآرامي ها ديگر در خيابانها به چشم نمي خورد.
وي در ادامه از دوستان غربي اش خواست براي از بين بردن آرامش كنوني ايران به قول خودش "بسيج گسترده غربي" تشكيل دهند و به دخالت در امور ايران به بهانه حقوق بشر بپردازند.
عبادي در ادامه به انتقاد از زناني پرداخت كه در بهار عربي نقش بسزايي داشتند و آنها را بي برنامه خواند.
گفتني است، عبادي در دوره گردي جديدش براي شرکت در همايش زنان به شهر دوويل فرانسه رفته است./ا
لابد شنيده ايد كه مي گويند «از سر لاعلاجي، گربه شده خان باجي»؛ حالا حكايت فتنه گران شكست خورده جنگ احزاب و رضا ربع پهلوي است.
پايگاه اينترنتي ايران گلوبال وابسته به اپوزيسيون مقيم خارج با اشاره به مرگ كامل فتنه سبز نوشت: بيش از 7 ماه از حصر موسوي و كروبي مي گذرد. شايد هيچگاه تصور نمي كرديم كه حاكميت جرات به خود دهد و اين دو را بازداشت كند، اما جسارت نشان داد و اقدام به حصر موسوي و شيخ شجاع كرد. شايد خيلي ها تصور مي كرديم كه بعد از اين اقدام، فاتحه حكومت خوانده مي شود، چرا كه خود را شجاع و غيرتمند مي پنداشتيم. متاسفانه پس از بازداشت چهره هاي شناخته شده، حركت آنچناني از ما سر نزد؛ باعث اين امر را هم بسياري ترمزهاي جنبش يا بي عرضگي ما يا دلايلي ديگر مي دانند... اما در اين ميان در اين ماه ها، چهره واقعي خيلي ها روشن شد. يك نمونه جناب مهاجراني كه با وقاحت تمام شروع به تعريف از رژيم كرد، آقاي امير ارجمند هم مدت ها است سكوت اختيار كرده؛ آقاي سخنگوي شوراي هماهنگي راه سبز اميد، راستي كسي از شورا خبري دارد!!؟ ما هم شورا داريم، سوري ها و ليبيايي ها هم شوراي مخالفان دارند. چرا ما بايد از هر طرف بكشيم؟؟؟ عده اي در اين برهه از تاريخ نشان دادند كه مصداقي تمام عيار از مگسان دور شيريني هستند.
اين سايت ضدانقلابي اضافه مي كند: از آن سمت وقتي همه ساكت شده اند، جناب رضا پهلوي نمونه خوبي براي مثال زدن هستند. به عنوان يك اپوزيسيون سبز لذت بردم از نوشته هاي ايشان، از كساني دفاع كردند كه باعث شدند حكومت پدريشان سقوط كند و پادشاهي را از ايشان گرفتند. از او تشكر مي كنم كه در اين زمان كه حتي بسياري ميرحسين و شيخ را فراموش كرده اند، يادي از اينها كرد.
لپ هاي گل انداخته و شكم برآمده يعني شكنجه و زندان؟!
انتشار مقالات مفصل و مسلسل از مصطفي تاج زاده، محافل ضد انقلاب را درباره ادعاي حبس و شكنجه نامبرده به ترديد انداخت.
اين ترديد از آن جهت جدي است كه سال گذشته يك ويدئو از اظهارات وي خطاب به صفايي فراهاني و رمضان زاده منتشر شد و تاج زاده در اين ويدئو، تصريح مي كند به عنوان فردي با سابقه كارشناسي يقين دارد كه تقلب در انتخابات امكانپذير نبوده است.
به تازگي و در پي انتشار چند مقاله از تاج زاده از جمله در سايت جرس، سايت ضد انقلابي خودنويس نسبت به راحتي و آزادي عمل تاج زاده مشكوك شده و نوشته است: طرح مسئله اخلاق از جانب آقاي تاج زاده و نوشتن مقاله در زندان باعث نوشتن اين تحليل شد تا بعضي عزيزان فكر نكنند كه خوانندگان خداي ناكرده از پشت كوه مي آيند! ادعاهاي ايشان انسان را ياد مثل معروف مي اندازد كه «خط غلط، املاء غلط، انشاء غلط». از چند و چون ادعا و تحليل براستي سطحي و گمراه كننده ايشان كه بگذريم، اين مطلب بسيار قابل تعمق است كه ايشان (جرس) با طرح اين ادعا كه اين نوشته را تاج زاده، با خيال راحت در زندان نوشته و به بيرون فرستاده، نشان داده اند كه گروه «خودشاني ها» كه در ظاهر در زندان بسر مي برند، نه تنها به نوشت افزار دسترسي كامل دارند، بلكه به راحتي نوشته هاي خود را به بيرون زندان هم منتقل مي كنند! آن هم در زماني كه مدت هاي مديدي است كه از زندانيان واقعي در نامه كه هيچ، بعضاً حتي خبر زنده بودن هم بخارج درز نمي كند!
خودنويس مي افزايد: هر كس مقاله آقاي تاج زاده را بخواند، ناخودآگاه از خود مي پرسد شرايط زندان ايشان چطور است كه تا اين حد از وقايع با خبرند و اطلاعاتشان چگونه به اين خوبي بروز مي شود؟ چرا كه ايشان از ديدارهاي رؤساي كشورها، آزادي دو آمريكايي و... سخن به ميان مي آورد كه خود اين مسئله نشان دهنده دسترسي آزاد اين عزيزان «در بند» به اخبار است! امري كه به نوبه خود و به صورت ناخودآگاه، اين سؤالات را در ذهن شنونده عاقل مطرح مي كند كه آيا به راستي زندان هاي ج.ا براي زندانيان تا اين حد مجهز و مرفه شده؟ اگر آري، پس يا فقط ايشان و ديگر «خودشاني ها» سرويس خوب مي گيرند و يا داستان كهريزك و مسائلي كه همه ما شنيديم از بيخ دروغ بوده و يكسري از عزيزان ما هم بيخود خودكشي كرده اند!
اين سايت ضدانقلابي همچنين نوشت: آيا بايد فكر كرد كه ايشان تافته جدا بافته هستند كه اين طور از امكانات برخوردارند؟ آيا آقاي تاج زاده و ديگر «خودشاني ها»، ما را چيز ديگري تصور مي كنند كه به اين راحتي زيگزاگ مي روند و جولان مي دهند و از پشت ميله هاي زندان هاي تخيلي و نمادين، مقاله و نقد در خصوص اخلاق صادر مي كنند؟ جا دارد ايشان فراموش نكنند عكس دفعه پيش شان كه بعد از مرخصي واقعي، از زندان و شكنجه و اعتصاب غذا (روزه هاي اعتراضي) نمادين گرفته اند، هنوز بر روي اينترنت موجود است و ايرانيان هم خوب خاطرشان هست كه چگونه ايشان به اتفاق يك «خودشاني» ديگر بنام جناب آقاي امين زاده، با لپ هاي گلي و شكم بر آمده جلوي دوربين ايستاده بودند و پز و ژست فتوژنيكي مي گرفتند و توقع داشتند كه دل مادر سهراب ها و نداها به حال ايشان و داستان اسارت ايشان كباب بشود!
نويسنده تصريح مي كند: باور كنيد بنده به عنوان يك خارج نشيني كه بارها مسافرت مي روم، كمتر توريستي را مي بينم كه به اين سر حالي عكس يادگاري بياندازد. خارجي ها يه مثل دارن كه مي گن يك عكس از هزار تا كلمه بيشتر حرف مي زنه! براي من عكس اين آقا اصلاً به شكنجه شده نمي خوره!
ما گروه 2 نفره نيستيم، بلكه 3 نفر و شايد هم 4 نفريم!
اعضاي سرخورده اپوزيسيون خارج كشور از سر بيكاري با يكديگر گلاويز شده اند.
گويانيوز اخيرا درباره «اسماعيل- ن» (سلطنت طلب سابق) كه سايت نيمه تعطيل سكولاريسم نو را مديريت مي كند و دچار انواعي از توهم زدگي است نوشت: يكي از مشخصات اين آقا آن است كه پشتكار [!] خوبي دارد. به طوري كه توانسته در دو سال گذشته حدود 23 گروه كوچك سكولار سبز را در شهرهاي اروپا و آمريكا و كانادا تاسيس كند، گرچه تعداد كلي آنها چندان نيست ولي افراد فعال بسيار محدودي دارند. ايشان كه تلاش فراوان داشت سابقه سياسي ضد رژيم در دوران سلطنت براي خود دست و پا كند، هرچند نتوانست به اين امر نايل گردد ولي در چند سال اخير توانست به كمك نشريه سكولار نو، خود و گروه سكولار سبز را به عنوان گروهي ضد رژيم معرفي نمايد. او با قلم غامض خود كه گاها فهم نوشته هايش را براي هواداران و خوانندگانش مشكل مي سازد، همواره تلاش مي كند كه نشان دهد حرف جديدي براي اختراع دارد كه تا به حال به فكر ساير روشنفكران و انديشمندان خطور نكرده است. كما اينكه براي جاانداختن كلمات سكولار نو، انحلال و آلترناتيو (نوع نوري علا) و بعضي كلمات ديگر، تلاش دارد كه القا كند كه آنها را خود ابداع كرده است.
گويانيوز تاكيد مي كند كه نامبرده مايل است خود را به عنوان اپوزيسيون در تبعيد جا بزند هرچند كه حتي بعضي از اعضاي سكولار سبز نيز تفاوت انحلال و سقوط رژيم را درك نكرده و قادر به توضيح اظهارات وي نبودند.
اين رسانه هرچند كه خود متهم به همكاري با سازمان سيا مي باشد اما طيف هايي از اپوزيسيون را مايل به همكاري با بيگانگان معرفي مي كند و مي نويسد: طبيعي است اپوزيسيون هايي مورد تاييد و حمايت غرب و ناتو قرار مي گيرند كه منافع آنها را پس از تخريب منابع اقتصادي كشورشان در نتيجه جنگ تامين كنند و طبعا گروههايي خود را زير حمايت قرار مي دهند كه تنها گرفتن قدرت پس از سقوط ديكتاتور براي آنها اهميت دارد، نه گفتار جذاب در مورد سكولاريسم، دموكراسي، حقوق بشر و غيره! بي جهت نيست كه سكولار سبزها صحبت از اين مي كنند كه قبل از اينكه دير شود، بهتر است كه آلترناتيو را در خارج تشكيل دهيم كه غرب وادار شود آن را در معادلات خود درنظر بگيرد.
گويانيوز با تمسخر گروهك هاي 2، 3 نفره كه خود را آلترناتيو مي پندارند يا وانمود مي كنند، نوشت: به نظر مي رسد اين گروهها تفاوت آزادي ايجاد يك گروه سياسي را با ايجاد آلترناتيو درك نمي كنند، اينكه هر تعدادي با تفكر مشابه آزادند كه يك گروه را تشكيل دهند، ولي اين به مفهوم آن نيست كه اين گروهها كيفيت يك آلترناتيو براي يك نظام را پيدا خواهند كرد! در جايي از آقاي [ن] سؤال مي شد كه نقش نيروهاي داخل كشور در كنگره شما چيست، جواب كه بايد آن را تفكر غالب دانست، چنين بود كه عكس 20 نفري
اتحاديه پادوها به شرف عرض مي رساند كه...!
شماري از اعضاي گروهك هاي نهضت آزادي، ملي- مذهبي، و مشاركت در نامه مشتركي خطاب به خاتمي هشدار دادند كه حداقل شرايط شركت در انتخابات وجود ندارد و بنابراين نبايد در انتخابات مجلس شركت كرد.
اين نامه پس از آن منتشر شده كه خبرهايي مبني بر تقلاي خاتمي و برخي همراهان وي در جبهه اصلاحات براي بازگشت به فضاي سياسي و انتخاباتي انتشار يافته است. اين نگراني در ميان گروه هايي از اپوزيسيون وجود دارد كه انشقاق بيشتر در جبهه فتنه گران، رمق جبهه ضد انقلاب را هرچه بيشتر بگيرد به همين دليل نيز تلاش هايي در جريان است تا خاتمي به گونه اي رفتار نكند كه بوي پشيماني و عقب نشيني و خالي كردن پشت فتنه گران را بدهد.
پاي نامه ياد شده اين امضاها ديده مي شود: ابراهيم يزدي، ابوالفضل بازرگان، حبيب پيمان، وفا تابش، تاج زاده، جلايي پور، نجفقلي حبيبي، محمود حجتي، صفدر حسيني، سيدمحمود حسيني، هادي خانيكي، خليل اردكاني، محمدعلي دادخواه، تقي رحماني، رئيس طوسي، محمد ستاري فر، عبدالفتاح سلطاني، داود سليماني، سعيد شيركوند، احمد شيرزاد، هاشم صباغيان، محسن ميردامادي، محمد نعيمي پور، سعيد مدني، شمس الدين وهابي، علوي تبار، شكوري راد، رمضان زاده و...
يادآور مي شود حزب مشاركت و سازمان مجاهدين (انقلاب) از چند سال پيش به ائتلاف كامل با جريان هاي نفاق نظير نهضت آزادي رسيده اند و همين انحلال و انفعال در برابر گروهك ها بود كه باعث شد پادويي سرويس هاي جاسوسي بيگانه در فتنه و آشوب 88 را برعهده بگيرند.
اينطوري بود كه آنطوري شد!
وزير دفاع سرشكسته انگليس كه به دليل سوءاستفاده از موقعيت اداري خود بركنار شده، داراي مواضع شديد ضد ايراني بود.
ليام فاكس وزير دفاع دولت ائتلافي محافظه كار-ليبرال، كه به تازگي مجبور به استعفا شد، داراي سوابق فساد اخلاقي و هم جنس گرايي بود و به همين دليل طرف فساد خود را در 18 سفرخارجي مهم! در پوشش مشاور به همراه برده بود! وي مي گويد اشتباها اجازه داده علايق شخصي اش درباره «آدام واريتي» وارد محدوده فعاليت هاي حرفه اي او شود. واريتي پس از چندبار مسافرت به همراه فاكس، اقدام به چاپ كارت ويزيت تحت عنوان «مشاور وزير دفاع انگليس» كرده بود.
يادآور مي شود وزير دفاع رسوا و بركنار شده انگليس پيش از اين بارها از تهديد نظامي عليه ايران دفاع كرده و تصريح كرده بود گزينه نظامي عليه ايران روي ميز است و بايد اين گزينه را مدنظر داشت.
وي همچنين حامي حمله به عراق و افغانستان و از حاميان سرسخت رژيم صهيونيستي بود چنان كه گفته بود دشمن اسرائيل دشمن ماست.
حضور سياستمداران فاسدالاخلاق و به معناي واقعي كلمه «اراذل و اوباش» در برخي حكومت هاي غربي، تبديل به چالشي مهم و انزجار برانگيز نزد افكارعمومي اين كشورها شده است.
چاه وال استريت همه ما را مي بلعد
پايگاه اينترنتي راديو زمانه ضمن انتشار اين تحليل يادآور شد: جنبش وال استريت را اشغال كنيد، نمادي از مقاومت است و بانكداري جهاني و سرمايه داري و نماد عيني آنها در وال استريت را نشانه گرفته است. اين بحران از سال 2008 كه موسسات بزرگ مالي ورشكسته شدند و دولت مداخله كرد، پيش آمده و حتي كمك 2 هزار ميليارد دلاري دولت نيز نتوانست مشكلات را حل كند.
اين پايگاه اينترنتي اضافه كرد: در طول سال هاي اخير ما با يك نوع «اضطراب عمومي» مواجه بوديم. به اين معنا كه هر كدام از شهروندان اين جوامع، صبح به صبح وقتي از خواب بيدار شده اند، اخبار مربوط به «بحران» را شنيده اند. منتها اينها بيشتر در سطح انتزاعي بوده است تا عيني اما اكنون به حالت عيني تبديل مي شود. افراد دارند در زندگي عادي و روزمره خودشان بحران را حس مي كنند. شورش هاي چند ماه پيش لندن هم واجد همين زمينه ها و خواست هاي مشترك بود. در شورش هاي لندن، آن دسته از افرادي كه به واقع محرومان جامعه اند، بي كارند، حتي «كارگر» نيز محسوب نمي شوند (تا از اين طريق بتوانند به اتحاديه يا سنديكاي محل كار خود متصل شوند) و راه و كانال ديگري براي بيان اعتراض خود در چهارچوب يك شرايط بحراني و خاص پيدا نمي كنند، در قالب خشمي انفجاري، اعتراض و نارضايتي خودشان را از وضعيت و تبعيض هاي موجود نشان مي دهند.
راديو زمانه افزود: بايد اضافه كرد كه اين بحران اقتصادي در حال گره خوردن و همراه شدن با چيزي است كه آن را «به خود آمدن در باب بحران دموكراسي» مي ناميم. در تمامي اين اشكال مقاومت، چه در اسپانيا و چه در وال استريت و لندن، وقتي مردم مي نشينند روي زمين و مي گويند كه ما مي خواهيم يك «ميدان تحرير» ديگر ايجاد كنيم، به اين معناست كه ما مي خواهيم به طور مستقيم و بدون هيچ واسطه ديگر، نماينده و وكيل خودمان باشيم. اعتراض به اين بحران، به نوعي نشانگر جوانه زدن خواست «دموكراسي واقعي و محتوايي» است، اما اين كه اين حركت هاي اعتراضي به كجا خواهد انجاميد، بايد صبور بود و منتظر شد.
اين تحليل در پايان تاكيد مي كند: در 30 سال گذشته، حضيض مقاومت مردمي در غرب ديده مي شد. پس از اين دوره ما شاهد اگرهاي مقاومت هستيم كه از مقاومت براي بقا آغاز مي شود و بازي تازه آغاز شده است.
انتقاد ضدانقلاب از شرایط فوق العاده رفاهی تاج زاده در زندان
انتشار مقالات مفصل و مسلسل از مصطفي تاج زاده، محافل ضد انقلاب را درباره ادعاي حبس و شكنجه نامبرده به ترديد انداخت.
اين ترديد از آن جهت جدي است كه سال گذشته يك ويدئو از اظهارات وي خطاب به صفايي فراهاني و رمضان زاده منتشر شد و تاج زاده در اين ويدئو، تصريح مي كند به عنوان فردي با سابقه كارشناسي يقين دارد كه تقلب در انتخابات امكانپذير نبوده است.
به تازگي و در پي انتشار چند مقاله از تاج زاده از جمله در سايت جرس، سايت ضد انقلابي خودنويس نسبت به راحتي و آزادي عمل تاج زاده مشكوك شده و نوشته است: طرح مسئله اخلاق از جانب آقاي تاج زاده و نوشتن مقاله در زندان باعث نوشتن اين تحليل شد تا بعضي عزيزان فكر نكنند كه خوانندگان خداي ناكرده از پشت كوه مي آيند! ادعاهاي ايشان انسان را ياد مثل معروف مي اندازد كه «خط غلط، املاء غلط، انشاء غلط». از چند و چون ادعا و تحليل براستي سطحي و گمراه كننده ايشان كه بگذريم، اين مطلب بسيار قابل تعمق است كه ايشان (جرس) با طرح اين ادعا كه اين نوشته را تاج زاده، با خيال راحت در زندان نوشته و به بيرون فرستاده، نشان داده اند كه گروه «خودشاني ها» كه در ظاهر در زندان بسر مي برند، نه تنها به نوشت افزار دسترسي كامل دارند، بلكه به راحتي نوشته هاي خود را به بيرون زندان هم منتقل مي كنند! آن هم در زماني كه مدت هاي مديدي است كه از زندانيان واقعي در نامه كه هيچ، بعضاً حتي خبر زنده بودن هم بخارج درز نمي كند!
خودنويس مي افزايد: هر كس مقاله آقاي تاج زاده را بخواند، ناخودآگاه از خود مي پرسد شرايط زندان ايشان چطور است كه تا اين حد از وقايع با خبرند و اطلاعاتشان چگونه به اين خوبي بروز مي شود؟ چرا كه ايشان از ديدارهاي رؤساي كشورها، آزادي دو آمريكايي و... سخن به ميان مي آورد كه خود اين مسئله نشان دهنده دسترسي آزاد اين عزيزان «در بند» به اخبار است! امري كه به نوبه خود و به صورت ناخودآگاه، اين سؤالات را در ذهن شنونده عاقل مطرح مي كند كه آيا به راستي زندان هاي ج.ا براي زندانيان تا اين حد مجهز و مرفه شده؟ اگر آري، پس يا فقط ايشان و ديگر «خودشاني ها» سرويس خوب مي گيرند و يا داستان كهريزك و مسائلي كه همه ما شنيديم از بيخ دروغ بوده و يكسري از عزيزان ما هم بيخود خودكشي كرده اند!
اين سايت ضدانقلابي همچنين نوشت: آيا بايد فكر كرد كه ايشان تافته جدا بافته هستند كه اين طور از امكانات برخوردارند؟ آيا آقاي تاج زاده و ديگر «خودشاني ها»، ما را چيز ديگري تصور مي كنند كه به اين راحتي زيگزاگ مي روند و جولان مي دهند و از پشت ميله هاي زندان هاي تخيلي و نمادين، مقاله و نقد در خصوص اخلاق صادر مي كنند؟ جا دارد ايشان فراموش نكنند عكس دفعه پيش شان كه بعد از مرخصي واقعي، از زندان و شكنجه و اعتصاب غذا (روزه هاي اعتراضي) نمادين گرفته اند، هنوز بر روي اينترنت موجود است و ايرانيان هم خوب خاطرشان هست كه چگونه ايشان به اتفاق يك «خودشاني» ديگر بنام جناب آقاي امين زاده، با لپ هاي گلي و شكم بر آمده جلوي دوربين ايستاده بودند و پز و ژست فتوژنيكي مي گرفتند و توقع داشتند كه دل مادر سهراب ها و نداها به حال ايشان و داستان اسارت ايشان كباب بشود!
نويسنده تصريح مي كند: باور كنيد بنده به عنوان يك خارج نشيني كه بارها مسافرت مي روم، كمتر توريستي را مي بينم كه به اين سر حالي عكس يادگاري بياندازد. خارجي ها يه مثل دارن كه مي گن يك عكس از هزار تا كلمه بيشتر حرف مي زنه! براي من عكس اين آقا اصلاً به شكنجه شده نمي خوره!
بیماری فراموشی و تحرکات تازه ربع پهلوی!
رضا پهلوی فرزند شاه مخلوع ایران محمدرضا پهلوی و نوه رضا قلدر، کسی که ننگ کشف حجاب و کشیدن چادر از سر زنان ایرانی را به نام خود ثبت کرد، اگر چه در فضای سیاسی ضدانقلاب خارجنشین هم شبیه داخل کشور مورد توجه قرار نمیگیرد اما کماکان طوری رفتار میکند که گویی همگان در انتظار او لحظهشماری میکنند!
رضا پهلوی فرزند شاه مخلوع ایران محمدرضا پهلوی و نوه رضا قلدر، کسی که ننگ کشف حجاب و کشیدن چادر از سر زنان ایرانی را به نام خود ثبت کرد، اگر چه در فضای سیاسی ضدانقلاب خارجنشین هم شبیه داخل کشور مورد توجه قرار نمیگیرد اما کماکان طوری رفتار میکند که گویی همگان در انتظار او لحظهشماری میکنند!
از جمله کارهایی که وی در همین راستا و در طول مدت یک هفته اخیر انجام داده است، ارسال دو پیام خطاب به ملت ایران است.
پیام نخست وی بعد از پیروزی 6 بر صفر تیم ملی فوتبال کشورمان بر تیم ملی بحرین منتشر شد و طی آن تلاش کرد تا خود را در این پیروزی سهیم کرده و از نتیجه این بازی ابراز شادمانی کند!
نکته جالب در این پیام، اثبات بروز فراموشی در ذهن این به اصطلاح شاهزاده بود. وی نه تنها به کشتار مردم مظلوم و شعیان بیپناه بحرین طی ماههای اخیر از سوی رژیم حاکم این کشور موسوم به آل خلیفه و دخالت جنایتکارانه آل سعود حاکمان عربستان کمترین اشارهای نکرده است، بلکه کمترین سخنی از خیانت پدر خود در موضوع جدا شدن این بخش از خاک کشورمان و تقدیم آن به گماشتگان استعمار پیر به میان نیاورده است.
البته وی چند روز بعد و به مناسبت روز جهانی مبارزه با حکم اعدام هم یک پیام دیگر فرستاده و علیه اجرای این حکم الهی در حق قاتلان، متجاوزان و مفسدان فی الارض سخنها گفته. این در حالی است که اعدامهای سیاسی در دوران حکومت منحوس پدر وی هرگز از یاد و خاطره ملت ایران پاک نمیشود.
نکته جالب توجه دیگر آن است که وی در آمریکا ساکن بوده و در این کشور سالانه هزاران نفر به دلایل مختلف و با روشهای گوناگون اعدام شده و موجب اعتراض بسیاری از انسانها در کشورهای مختلف جهان از جمله خود آمریکا میشوند.
در چنین شرایطی، ربع پهلوی بدون اشاره به وقوع این اتفاق در آمریکا، چنان بیانیهای فرستاده که گویی به عنوان نماینده خوش سابقهترین خاندان از محل کشوری که اعدامهای پرشمار و خارج از منطق و عقل انجام نمیدهد در حال سخن گفتن است.
آگاهان سیاسی معتقدند که این رفتارهای وی در جلب کمکهای مالی غرب برای دخالت و ایجاد اغتشاش از سوی وی و بعضی وابستگان وی، در ایران موثر است.
هذیانگویی جرس در مورد اتهامات آمریکایی
بعد از انتشار اخبار ایراد اتهام تازه دولتمردان آمریکایی علیه ایران مبنی بر ظرح توظئه ترور سفیر عربستان سعودی در آمریکا، سایتهای ضدانقلاب در حرکتی هماهنگ و همهجانبه کوشیدند تا به هر نحو ممکن این اتهام مضحک را اثبات کنند.
بعد از انتشار اخبار ایراد اتهام تازه دولتمردان آمریکایی علیه ایران مبنی بر ظرح توظئه ترور سفیر عربستان سعودی در آمریکا، سایتهای ضدانقلاب در حرکتی هماهنگ و همهجانبه کوشیدند تا به هر نحو ممکن این اتهام مضحک را اثبات کنند.
در این بین، موضوع بیخبری مسئولان رده بالای کشور از این مسئله نیز یکی از خطوط تبلیغی این سایتها برای توجیه وجود سوالات منطقی در مورد صحت و سقم این اتهام غیرعقلانی است.
سایت جرس که از سوی مهاجرانی کدیور و با نظارت دستگاههای امنیتی انگلیس اداره میشود، ضمن درج نوشتهای به قلم (م. ش) سخنانی نامربوط و پراکندهای را که بیشباهت به هذیانگویی نیست منتشر کرده است.
در این مطلب ادعا شده است: «عاملین خودسر! در سپاه قصد شان ترور نبوده، بلکه فقط می خواستند این عملیات لو برود. نتایجی که از لو رفتن عملیات بدست می آید نفع آن بیشتر از ترور سفیر است!!»
در ادامه مطلب فوق آمده است:«آنچه از افشای این عملیات منتج می شود بدست آوردن افکارعمومی علیه ایران و احتمالاً اقدام برای شروع یک جنگ تازه است.»
نظام جمهوری اسلامی بعد از تسخیر سفارت آمریکا در دام یک جنگ سرد بی حاصل افتاد و همزمان 8 سال جنگ بی نتیجه، رمق وتوان اقتصادی کشور را گرفت. و بعد ازآن هم تمام تلاشها به سمت تقویت لجستیک نظامی رفت تاعمران کشور؛ و صد البته انرژی هسته ای و حواشی آن!
نویسنده این مطلب خود نیز به صحت ادعای آمریکا اعتقاد نداشته و نمیتواند این اتهام بیاساس را تأیید کند، ضمن تلاش برای جا زدن خود به عنوان یک فرد دلسوز نظام جمهوری اسلامی ایران نوشته است:«اگر عملیات ترور سفیرعربستان مستند به واقعیات باشد، باید گفت این افراد همان مارقین های انقلاب هستند که مستقیم و غیرمستقیم آلت دست عوامل صیهونیسم جهانی می شوند!»
در ادامه این پراکندهگوییها ضمن توصیه اشاره به اوباما و توصیههایی به وی آمده است:
«اوباما باید هوشیارتر از این باشد که در دام یک جنگ قرار بگیرد!» این در حالی است که آمریکا علاوه بر درگیر بودن با مسائل ومشکلات فراوان داخلی، هنوز از مهلکه افغانستان جان سالم به در نبرده و در همین حال نیز نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در بهترین حالت از آمادگی طی دوران بعد از انقلاب اسلامی به سر میبرند.
در انتهای این سخنان آشفته که مصداق بارز از این شاخه به آن شاخه پریدن یود چنین نوشته شده است:«دولتمردان ایران، کاسه داغ تر از آش شدند و از فلسطینی ها فلسطینی تر و از پاپ کاتولیک تر و خودشان نیز بدون هیچ سابقه مبارزاتی، (با حمایت از حقوق ملت فلسطین) و بر طبل جنگ می کوبند.
این سخنان مضحک اگر چه همواره از سوی این سایتها بیان میشود اما تکرار آن در زمان حال، یقیناً نشان دهنده هماهنگی آنها با پروژههای تبلیغاتی رسانهای غرب است.
خشم "فتنهگر بزرگ" از آرامش حاكم بر ايران
شيرين عبادي فتنه گر خارج نشين، در آخرين دوره گردي غربي خود در مصاحبه اي در پاريس نتوانست خشم خود را از آرامش حاكم بر ايران پنهان كند و به اظهار نظر در اين مورد پرداخت.
"شيرين آمريكايي" كه براي اغتشاشات سال 88 تلاش بسياري كرده بود و گمان نمي كرد توطئه شومش شكست بخورد، از آرامش كنوني حاكم بر ايران سخت خشمگين است.
وي در مصاحبه با نشريه فرانسوي "چلنج" اذعان كرد: پس از اغتشاشات سال 2009، مردم ديگر در خيابانها حضور نيافتند و ناآرامي ها ديگر در خيابانها به چشم نمي خورد.
وي در ادامه از دوستان غربي اش خواست براي از بين بردن آرامش كنوني ايران به قول خودش "بسيج گسترده غربي" تشكيل دهند و به دخالت در امور ايران به بهانه حقوق بشر بپردازند.
عبادي در ادامه به انتقاد از زناني پرداخت كه در بهار عربي نقش بسزايي داشتند و آنها را بي برنامه خواند.
گفتني است، عبادي در دوره گردي جديدش براي شرکت در همايش زنان به شهر دوويل فرانسه رفته است./ا
لابد شنيده ايد كه مي گويند «از سر لاعلاجي، گربه شده خان باجي»؛ حالا حكايت فتنه گران شكست خورده جنگ احزاب و رضا ربع پهلوي است.
پايگاه اينترنتي ايران گلوبال وابسته به اپوزيسيون مقيم خارج با اشاره به مرگ كامل فتنه سبز نوشت: بيش از 7 ماه از حصر موسوي و كروبي مي گذرد. شايد هيچگاه تصور نمي كرديم كه حاكميت جرات به خود دهد و اين دو را بازداشت كند، اما جسارت نشان داد و اقدام به حصر موسوي و شيخ شجاع كرد. شايد خيلي ها تصور مي كرديم كه بعد از اين اقدام، فاتحه حكومت خوانده مي شود، چرا كه خود را شجاع و غيرتمند مي پنداشتيم. متاسفانه پس از بازداشت چهره هاي شناخته شده، حركت آنچناني از ما سر نزد؛ باعث اين امر را هم بسياري ترمزهاي جنبش يا بي عرضگي ما يا دلايلي ديگر مي دانند... اما در اين ميان در اين ماه ها، چهره واقعي خيلي ها روشن شد. يك نمونه جناب مهاجراني كه با وقاحت تمام شروع به تعريف از رژيم كرد، آقاي امير ارجمند هم مدت ها است سكوت اختيار كرده؛ آقاي سخنگوي شوراي هماهنگي راه سبز اميد، راستي كسي از شورا خبري دارد!!؟ ما هم شورا داريم، سوري ها و ليبيايي ها هم شوراي مخالفان دارند. چرا ما بايد از هر طرف بكشيم؟؟؟ عده اي در اين برهه از تاريخ نشان دادند كه مصداقي تمام عيار از مگسان دور شيريني هستند.
اين سايت ضدانقلابي اضافه مي كند: از آن سمت وقتي همه ساكت شده اند، جناب رضا پهلوي نمونه خوبي براي مثال زدن هستند. به عنوان يك اپوزيسيون سبز لذت بردم از نوشته هاي ايشان، از كساني دفاع كردند كه باعث شدند حكومت پدريشان سقوط كند و پادشاهي را از ايشان گرفتند. از او تشكر مي كنم كه در اين زمان كه حتي بسياري ميرحسين و شيخ را فراموش كرده اند، يادي از اينها كرد.
لپ هاي گل انداخته و شكم برآمده يعني شكنجه و زندان؟!
انتشار مقالات مفصل و مسلسل از مصطفي تاج زاده، محافل ضد انقلاب را درباره ادعاي حبس و شكنجه نامبرده به ترديد انداخت.
اين ترديد از آن جهت جدي است كه سال گذشته يك ويدئو از اظهارات وي خطاب به صفايي فراهاني و رمضان زاده منتشر شد و تاج زاده در اين ويدئو، تصريح مي كند به عنوان فردي با سابقه كارشناسي يقين دارد كه تقلب در انتخابات امكانپذير نبوده است.
به تازگي و در پي انتشار چند مقاله از تاج زاده از جمله در سايت جرس، سايت ضد انقلابي خودنويس نسبت به راحتي و آزادي عمل تاج زاده مشكوك شده و نوشته است: طرح مسئله اخلاق از جانب آقاي تاج زاده و نوشتن مقاله در زندان باعث نوشتن اين تحليل شد تا بعضي عزيزان فكر نكنند كه خوانندگان خداي ناكرده از پشت كوه مي آيند! ادعاهاي ايشان انسان را ياد مثل معروف مي اندازد كه «خط غلط، املاء غلط، انشاء غلط». از چند و چون ادعا و تحليل براستي سطحي و گمراه كننده ايشان كه بگذريم، اين مطلب بسيار قابل تعمق است كه ايشان (جرس) با طرح اين ادعا كه اين نوشته را تاج زاده، با خيال راحت در زندان نوشته و به بيرون فرستاده، نشان داده اند كه گروه «خودشاني ها» كه در ظاهر در زندان بسر مي برند، نه تنها به نوشت افزار دسترسي كامل دارند، بلكه به راحتي نوشته هاي خود را به بيرون زندان هم منتقل مي كنند! آن هم در زماني كه مدت هاي مديدي است كه از زندانيان واقعي در نامه كه هيچ، بعضاً حتي خبر زنده بودن هم بخارج درز نمي كند!
خودنويس مي افزايد: هر كس مقاله آقاي تاج زاده را بخواند، ناخودآگاه از خود مي پرسد شرايط زندان ايشان چطور است كه تا اين حد از وقايع با خبرند و اطلاعاتشان چگونه به اين خوبي بروز مي شود؟ چرا كه ايشان از ديدارهاي رؤساي كشورها، آزادي دو آمريكايي و... سخن به ميان مي آورد كه خود اين مسئله نشان دهنده دسترسي آزاد اين عزيزان «در بند» به اخبار است! امري كه به نوبه خود و به صورت ناخودآگاه، اين سؤالات را در ذهن شنونده عاقل مطرح مي كند كه آيا به راستي زندان هاي ج.ا براي زندانيان تا اين حد مجهز و مرفه شده؟ اگر آري، پس يا فقط ايشان و ديگر «خودشاني ها» سرويس خوب مي گيرند و يا داستان كهريزك و مسائلي كه همه ما شنيديم از بيخ دروغ بوده و يكسري از عزيزان ما هم بيخود خودكشي كرده اند!
اين سايت ضدانقلابي همچنين نوشت: آيا بايد فكر كرد كه ايشان تافته جدا بافته هستند كه اين طور از امكانات برخوردارند؟ آيا آقاي تاج زاده و ديگر «خودشاني ها»، ما را چيز ديگري تصور مي كنند كه به اين راحتي زيگزاگ مي روند و جولان مي دهند و از پشت ميله هاي زندان هاي تخيلي و نمادين، مقاله و نقد در خصوص اخلاق صادر مي كنند؟ جا دارد ايشان فراموش نكنند عكس دفعه پيش شان كه بعد از مرخصي واقعي، از زندان و شكنجه و اعتصاب غذا (روزه هاي اعتراضي) نمادين گرفته اند، هنوز بر روي اينترنت موجود است و ايرانيان هم خوب خاطرشان هست كه چگونه ايشان به اتفاق يك «خودشاني» ديگر بنام جناب آقاي امين زاده، با لپ هاي گلي و شكم بر آمده جلوي دوربين ايستاده بودند و پز و ژست فتوژنيكي مي گرفتند و توقع داشتند كه دل مادر سهراب ها و نداها به حال ايشان و داستان اسارت ايشان كباب بشود!
نويسنده تصريح مي كند: باور كنيد بنده به عنوان يك خارج نشيني كه بارها مسافرت مي روم، كمتر توريستي را مي بينم كه به اين سر حالي عكس يادگاري بياندازد. خارجي ها يه مثل دارن كه مي گن يك عكس از هزار تا كلمه بيشتر حرف مي زنه! براي من عكس اين آقا اصلاً به شكنجه شده نمي خوره!
ما گروه 2 نفره نيستيم، بلكه 3 نفر و شايد هم 4 نفريم!
اعضاي سرخورده اپوزيسيون خارج كشور از سر بيكاري با يكديگر گلاويز شده اند.
گويانيوز اخيرا درباره «اسماعيل- ن» (سلطنت طلب سابق) كه سايت نيمه تعطيل سكولاريسم نو را مديريت مي كند و دچار انواعي از توهم زدگي است نوشت: يكي از مشخصات اين آقا آن است كه پشتكار [!] خوبي دارد. به طوري كه توانسته در دو سال گذشته حدود 23 گروه كوچك سكولار سبز را در شهرهاي اروپا و آمريكا و كانادا تاسيس كند، گرچه تعداد كلي آنها چندان نيست ولي افراد فعال بسيار محدودي دارند. ايشان كه تلاش فراوان داشت سابقه سياسي ضد رژيم در دوران سلطنت براي خود دست و پا كند، هرچند نتوانست به اين امر نايل گردد ولي در چند سال اخير توانست به كمك نشريه سكولار نو، خود و گروه سكولار سبز را به عنوان گروهي ضد رژيم معرفي نمايد. او با قلم غامض خود كه گاها فهم نوشته هايش را براي هواداران و خوانندگانش مشكل مي سازد، همواره تلاش مي كند كه نشان دهد حرف جديدي براي اختراع دارد كه تا به حال به فكر ساير روشنفكران و انديشمندان خطور نكرده است. كما اينكه براي جاانداختن كلمات سكولار نو، انحلال و آلترناتيو (نوع نوري علا) و بعضي كلمات ديگر، تلاش دارد كه القا كند كه آنها را خود ابداع كرده است.
گويانيوز تاكيد مي كند كه نامبرده مايل است خود را به عنوان اپوزيسيون در تبعيد جا بزند هرچند كه حتي بعضي از اعضاي سكولار سبز نيز تفاوت انحلال و سقوط رژيم را درك نكرده و قادر به توضيح اظهارات وي نبودند.
اين رسانه هرچند كه خود متهم به همكاري با سازمان سيا مي باشد اما طيف هايي از اپوزيسيون را مايل به همكاري با بيگانگان معرفي مي كند و مي نويسد: طبيعي است اپوزيسيون هايي مورد تاييد و حمايت غرب و ناتو قرار مي گيرند كه منافع آنها را پس از تخريب منابع اقتصادي كشورشان در نتيجه جنگ تامين كنند و طبعا گروههايي خود را زير حمايت قرار مي دهند كه تنها گرفتن قدرت پس از سقوط ديكتاتور براي آنها اهميت دارد، نه گفتار جذاب در مورد سكولاريسم، دموكراسي، حقوق بشر و غيره! بي جهت نيست كه سكولار سبزها صحبت از اين مي كنند كه قبل از اينكه دير شود، بهتر است كه آلترناتيو را در خارج تشكيل دهيم كه غرب وادار شود آن را در معادلات خود درنظر بگيرد.
گويانيوز با تمسخر گروهك هاي 2، 3 نفره كه خود را آلترناتيو مي پندارند يا وانمود مي كنند، نوشت: به نظر مي رسد اين گروهها تفاوت آزادي ايجاد يك گروه سياسي را با ايجاد آلترناتيو درك نمي كنند، اينكه هر تعدادي با تفكر مشابه آزادند كه يك گروه را تشكيل دهند، ولي اين به مفهوم آن نيست كه اين گروهها كيفيت يك آلترناتيو براي يك نظام را پيدا خواهند كرد! در جايي از آقاي [ن] سؤال مي شد كه نقش نيروهاي داخل كشور در كنگره شما چيست، جواب كه بايد آن را تفكر غالب دانست، چنين بود كه عكس 20 نفري
اتحاديه پادوها به شرف عرض مي رساند كه...!
شماري از اعضاي گروهك هاي نهضت آزادي، ملي- مذهبي، و مشاركت در نامه مشتركي خطاب به خاتمي هشدار دادند كه حداقل شرايط شركت در انتخابات وجود ندارد و بنابراين نبايد در انتخابات مجلس شركت كرد.
اين نامه پس از آن منتشر شده كه خبرهايي مبني بر تقلاي خاتمي و برخي همراهان وي در جبهه اصلاحات براي بازگشت به فضاي سياسي و انتخاباتي انتشار يافته است. اين نگراني در ميان گروه هايي از اپوزيسيون وجود دارد كه انشقاق بيشتر در جبهه فتنه گران، رمق جبهه ضد انقلاب را هرچه بيشتر بگيرد به همين دليل نيز تلاش هايي در جريان است تا خاتمي به گونه اي رفتار نكند كه بوي پشيماني و عقب نشيني و خالي كردن پشت فتنه گران را بدهد.
پاي نامه ياد شده اين امضاها ديده مي شود: ابراهيم يزدي، ابوالفضل بازرگان، حبيب پيمان، وفا تابش، تاج زاده، جلايي پور، نجفقلي حبيبي، محمود حجتي، صفدر حسيني، سيدمحمود حسيني، هادي خانيكي، خليل اردكاني، محمدعلي دادخواه، تقي رحماني، رئيس طوسي، محمد ستاري فر، عبدالفتاح سلطاني، داود سليماني، سعيد شيركوند، احمد شيرزاد، هاشم صباغيان، محسن ميردامادي، محمد نعيمي پور، سعيد مدني، شمس الدين وهابي، علوي تبار، شكوري راد، رمضان زاده و...
يادآور مي شود حزب مشاركت و سازمان مجاهدين (انقلاب) از چند سال پيش به ائتلاف كامل با جريان هاي نفاق نظير نهضت آزادي رسيده اند و همين انحلال و انفعال در برابر گروهك ها بود كه باعث شد پادويي سرويس هاي جاسوسي بيگانه در فتنه و آشوب 88 را برعهده بگيرند.
اينطوري بود كه آنطوري شد!
وزير دفاع سرشكسته انگليس كه به دليل سوءاستفاده از موقعيت اداري خود بركنار شده، داراي مواضع شديد ضد ايراني بود.
ليام فاكس وزير دفاع دولت ائتلافي محافظه كار-ليبرال، كه به تازگي مجبور به استعفا شد، داراي سوابق فساد اخلاقي و هم جنس گرايي بود و به همين دليل طرف فساد خود را در 18 سفرخارجي مهم! در پوشش مشاور به همراه برده بود! وي مي گويد اشتباها اجازه داده علايق شخصي اش درباره «آدام واريتي» وارد محدوده فعاليت هاي حرفه اي او شود. واريتي پس از چندبار مسافرت به همراه فاكس، اقدام به چاپ كارت ويزيت تحت عنوان «مشاور وزير دفاع انگليس» كرده بود.
يادآور مي شود وزير دفاع رسوا و بركنار شده انگليس پيش از اين بارها از تهديد نظامي عليه ايران دفاع كرده و تصريح كرده بود گزينه نظامي عليه ايران روي ميز است و بايد اين گزينه را مدنظر داشت.
وي همچنين حامي حمله به عراق و افغانستان و از حاميان سرسخت رژيم صهيونيستي بود چنان كه گفته بود دشمن اسرائيل دشمن ماست.
حضور سياستمداران فاسدالاخلاق و به معناي واقعي كلمه «اراذل و اوباش» در برخي حكومت هاي غربي، تبديل به چالشي مهم و انزجار برانگيز نزد افكارعمومي اين كشورها شده است.
چاه وال استريت همه ما را مي بلعد
پايگاه اينترنتي راديو زمانه ضمن انتشار اين تحليل يادآور شد: جنبش وال استريت را اشغال كنيد، نمادي از مقاومت است و بانكداري جهاني و سرمايه داري و نماد عيني آنها در وال استريت را نشانه گرفته است. اين بحران از سال 2008 كه موسسات بزرگ مالي ورشكسته شدند و دولت مداخله كرد، پيش آمده و حتي كمك 2 هزار ميليارد دلاري دولت نيز نتوانست مشكلات را حل كند.
اين پايگاه اينترنتي اضافه كرد: در طول سال هاي اخير ما با يك نوع «اضطراب عمومي» مواجه بوديم. به اين معنا كه هر كدام از شهروندان اين جوامع، صبح به صبح وقتي از خواب بيدار شده اند، اخبار مربوط به «بحران» را شنيده اند. منتها اينها بيشتر در سطح انتزاعي بوده است تا عيني اما اكنون به حالت عيني تبديل مي شود. افراد دارند در زندگي عادي و روزمره خودشان بحران را حس مي كنند. شورش هاي چند ماه پيش لندن هم واجد همين زمينه ها و خواست هاي مشترك بود. در شورش هاي لندن، آن دسته از افرادي كه به واقع محرومان جامعه اند، بي كارند، حتي «كارگر» نيز محسوب نمي شوند (تا از اين طريق بتوانند به اتحاديه يا سنديكاي محل كار خود متصل شوند) و راه و كانال ديگري براي بيان اعتراض خود در چهارچوب يك شرايط بحراني و خاص پيدا نمي كنند، در قالب خشمي انفجاري، اعتراض و نارضايتي خودشان را از وضعيت و تبعيض هاي موجود نشان مي دهند.
راديو زمانه افزود: بايد اضافه كرد كه اين بحران اقتصادي در حال گره خوردن و همراه شدن با چيزي است كه آن را «به خود آمدن در باب بحران دموكراسي» مي ناميم. در تمامي اين اشكال مقاومت، چه در اسپانيا و چه در وال استريت و لندن، وقتي مردم مي نشينند روي زمين و مي گويند كه ما مي خواهيم يك «ميدان تحرير» ديگر ايجاد كنيم، به اين معناست كه ما مي خواهيم به طور مستقيم و بدون هيچ واسطه ديگر، نماينده و وكيل خودمان باشيم. اعتراض به اين بحران، به نوعي نشانگر جوانه زدن خواست «دموكراسي واقعي و محتوايي» است، اما اين كه اين حركت هاي اعتراضي به كجا خواهد انجاميد، بايد صبور بود و منتظر شد.
اين تحليل در پايان تاكيد مي كند: در 30 سال گذشته، حضيض مقاومت مردمي در غرب ديده مي شد. پس از اين دوره ما شاهد اگرهاي مقاومت هستيم كه از مقاومت براي بقا آغاز مي شود و بازي تازه آغاز شده است.
انتقاد ضدانقلاب از شرایط فوق العاده رفاهی تاج زاده در زندان
انتشار مقالات مفصل و مسلسل از مصطفي تاج زاده، محافل ضد انقلاب را درباره ادعاي حبس و شكنجه نامبرده به ترديد انداخت.
اين ترديد از آن جهت جدي است كه سال گذشته يك ويدئو از اظهارات وي خطاب به صفايي فراهاني و رمضان زاده منتشر شد و تاج زاده در اين ويدئو، تصريح مي كند به عنوان فردي با سابقه كارشناسي يقين دارد كه تقلب در انتخابات امكانپذير نبوده است.
به تازگي و در پي انتشار چند مقاله از تاج زاده از جمله در سايت جرس، سايت ضد انقلابي خودنويس نسبت به راحتي و آزادي عمل تاج زاده مشكوك شده و نوشته است: طرح مسئله اخلاق از جانب آقاي تاج زاده و نوشتن مقاله در زندان باعث نوشتن اين تحليل شد تا بعضي عزيزان فكر نكنند كه خوانندگان خداي ناكرده از پشت كوه مي آيند! ادعاهاي ايشان انسان را ياد مثل معروف مي اندازد كه «خط غلط، املاء غلط، انشاء غلط». از چند و چون ادعا و تحليل براستي سطحي و گمراه كننده ايشان كه بگذريم، اين مطلب بسيار قابل تعمق است كه ايشان (جرس) با طرح اين ادعا كه اين نوشته را تاج زاده، با خيال راحت در زندان نوشته و به بيرون فرستاده، نشان داده اند كه گروه «خودشاني ها» كه در ظاهر در زندان بسر مي برند، نه تنها به نوشت افزار دسترسي كامل دارند، بلكه به راحتي نوشته هاي خود را به بيرون زندان هم منتقل مي كنند! آن هم در زماني كه مدت هاي مديدي است كه از زندانيان واقعي در نامه كه هيچ، بعضاً حتي خبر زنده بودن هم بخارج درز نمي كند!
خودنويس مي افزايد: هر كس مقاله آقاي تاج زاده را بخواند، ناخودآگاه از خود مي پرسد شرايط زندان ايشان چطور است كه تا اين حد از وقايع با خبرند و اطلاعاتشان چگونه به اين خوبي بروز مي شود؟ چرا كه ايشان از ديدارهاي رؤساي كشورها، آزادي دو آمريكايي و... سخن به ميان مي آورد كه خود اين مسئله نشان دهنده دسترسي آزاد اين عزيزان «در بند» به اخبار است! امري كه به نوبه خود و به صورت ناخودآگاه، اين سؤالات را در ذهن شنونده عاقل مطرح مي كند كه آيا به راستي زندان هاي ج.ا براي زندانيان تا اين حد مجهز و مرفه شده؟ اگر آري، پس يا فقط ايشان و ديگر «خودشاني ها» سرويس خوب مي گيرند و يا داستان كهريزك و مسائلي كه همه ما شنيديم از بيخ دروغ بوده و يكسري از عزيزان ما هم بيخود خودكشي كرده اند!
اين سايت ضدانقلابي همچنين نوشت: آيا بايد فكر كرد كه ايشان تافته جدا بافته هستند كه اين طور از امكانات برخوردارند؟ آيا آقاي تاج زاده و ديگر «خودشاني ها»، ما را چيز ديگري تصور مي كنند كه به اين راحتي زيگزاگ مي روند و جولان مي دهند و از پشت ميله هاي زندان هاي تخيلي و نمادين، مقاله و نقد در خصوص اخلاق صادر مي كنند؟ جا دارد ايشان فراموش نكنند عكس دفعه پيش شان كه بعد از مرخصي واقعي، از زندان و شكنجه و اعتصاب غذا (روزه هاي اعتراضي) نمادين گرفته اند، هنوز بر روي اينترنت موجود است و ايرانيان هم خوب خاطرشان هست كه چگونه ايشان به اتفاق يك «خودشاني» ديگر بنام جناب آقاي امين زاده، با لپ هاي گلي و شكم بر آمده جلوي دوربين ايستاده بودند و پز و ژست فتوژنيكي مي گرفتند و توقع داشتند كه دل مادر سهراب ها و نداها به حال ايشان و داستان اسارت ايشان كباب بشود!
نويسنده تصريح مي كند: باور كنيد بنده به عنوان يك خارج نشيني كه بارها مسافرت مي روم، كمتر توريستي را مي بينم كه به اين سر حالي عكس يادگاري بياندازد. خارجي ها يه مثل دارن كه مي گن يك عكس از هزار تا كلمه بيشتر حرف مي زنه! براي من عكس اين آقا اصلاً به شكنجه شده نمي خوره!
بیماری فراموشی و تحرکات تازه ربع پهلوی!
رضا پهلوی فرزند شاه مخلوع ایران محمدرضا پهلوی و نوه رضا قلدر، کسی که ننگ کشف حجاب و کشیدن چادر از سر زنان ایرانی را به نام خود ثبت کرد، اگر چه در فضای سیاسی ضدانقلاب خارجنشین هم شبیه داخل کشور مورد توجه قرار نمیگیرد اما کماکان طوری رفتار میکند که گویی همگان در انتظار او لحظهشماری میکنند!
رضا پهلوی فرزند شاه مخلوع ایران محمدرضا پهلوی و نوه رضا قلدر، کسی که ننگ کشف حجاب و کشیدن چادر از سر زنان ایرانی را به نام خود ثبت کرد، اگر چه در فضای سیاسی ضدانقلاب خارجنشین هم شبیه داخل کشور مورد توجه قرار نمیگیرد اما کماکان طوری رفتار میکند که گویی همگان در انتظار او لحظهشماری میکنند!
از جمله کارهایی که وی در همین راستا و در طول مدت یک هفته اخیر انجام داده است، ارسال دو پیام خطاب به ملت ایران است.
پیام نخست وی بعد از پیروزی 6 بر صفر تیم ملی فوتبال کشورمان بر تیم ملی بحرین منتشر شد و طی آن تلاش کرد تا خود را در این پیروزی سهیم کرده و از نتیجه این بازی ابراز شادمانی کند!
نکته جالب در این پیام، اثبات بروز فراموشی در ذهن این به اصطلاح شاهزاده بود. وی نه تنها به کشتار مردم مظلوم و شعیان بیپناه بحرین طی ماههای اخیر از سوی رژیم حاکم این کشور موسوم به آل خلیفه و دخالت جنایتکارانه آل سعود حاکمان عربستان کمترین اشارهای نکرده است، بلکه کمترین سخنی از خیانت پدر خود در موضوع جدا شدن این بخش از خاک کشورمان و تقدیم آن به گماشتگان استعمار پیر به میان نیاورده است.
البته وی چند روز بعد و به مناسبت روز جهانی مبارزه با حکم اعدام هم یک پیام دیگر فرستاده و علیه اجرای این حکم الهی در حق قاتلان، متجاوزان و مفسدان فی الارض سخنها گفته. این در حالی است که اعدامهای سیاسی در دوران حکومت منحوس پدر وی هرگز از یاد و خاطره ملت ایران پاک نمیشود.
نکته جالب توجه دیگر آن است که وی در آمریکا ساکن بوده و در این کشور سالانه هزاران نفر به دلایل مختلف و با روشهای گوناگون اعدام شده و موجب اعتراض بسیاری از انسانها در کشورهای مختلف جهان از جمله خود آمریکا میشوند.
در چنین شرایطی، ربع پهلوی بدون اشاره به وقوع این اتفاق در آمریکا، چنان بیانیهای فرستاده که گویی به عنوان نماینده خوش سابقهترین خاندان از محل کشوری که اعدامهای پرشمار و خارج از منطق و عقل انجام نمیدهد در حال سخن گفتن است.
آگاهان سیاسی معتقدند که این رفتارهای وی در جلب کمکهای مالی غرب برای دخالت و ایجاد اغتشاش از سوی وی و بعضی وابستگان وی، در ایران موثر است.
هذیانگویی جرس در مورد اتهامات آمریکایی
بعد از انتشار اخبار ایراد اتهام تازه دولتمردان آمریکایی علیه ایران مبنی بر ظرح توظئه ترور سفیر عربستان سعودی در آمریکا، سایتهای ضدانقلاب در حرکتی هماهنگ و همهجانبه کوشیدند تا به هر نحو ممکن این اتهام مضحک را اثبات کنند.
بعد از انتشار اخبار ایراد اتهام تازه دولتمردان آمریکایی علیه ایران مبنی بر ظرح توظئه ترور سفیر عربستان سعودی در آمریکا، سایتهای ضدانقلاب در حرکتی هماهنگ و همهجانبه کوشیدند تا به هر نحو ممکن این اتهام مضحک را اثبات کنند.
در این بین، موضوع بیخبری مسئولان رده بالای کشور از این مسئله نیز یکی از خطوط تبلیغی این سایتها برای توجیه وجود سوالات منطقی در مورد صحت و سقم این اتهام غیرعقلانی است.
سایت جرس که از سوی مهاجرانی کدیور و با نظارت دستگاههای امنیتی انگلیس اداره میشود، ضمن درج نوشتهای به قلم (م. ش) سخنانی نامربوط و پراکندهای را که بیشباهت به هذیانگویی نیست منتشر کرده است.
در این مطلب ادعا شده است: «عاملین خودسر! در سپاه قصد شان ترور نبوده، بلکه فقط می خواستند این عملیات لو برود. نتایجی که از لو رفتن عملیات بدست می آید نفع آن بیشتر از ترور سفیر است!!»
در ادامه مطلب فوق آمده است:«آنچه از افشای این عملیات منتج می شود بدست آوردن افکارعمومی علیه ایران و احتمالاً اقدام برای شروع یک جنگ تازه است.»
نظام جمهوری اسلامی بعد از تسخیر سفارت آمریکا در دام یک جنگ سرد بی حاصل افتاد و همزمان 8 سال جنگ بی نتیجه، رمق وتوان اقتصادی کشور را گرفت. و بعد ازآن هم تمام تلاشها به سمت تقویت لجستیک نظامی رفت تاعمران کشور؛ و صد البته انرژی هسته ای و حواشی آن!
نویسنده این مطلب خود نیز به صحت ادعای آمریکا اعتقاد نداشته و نمیتواند این اتهام بیاساس را تأیید کند، ضمن تلاش برای جا زدن خود به عنوان یک فرد دلسوز نظام جمهوری اسلامی ایران نوشته است:«اگر عملیات ترور سفیرعربستان مستند به واقعیات باشد، باید گفت این افراد همان مارقین های انقلاب هستند که مستقیم و غیرمستقیم آلت دست عوامل صیهونیسم جهانی می شوند!»
در ادامه این پراکندهگوییها ضمن توصیه اشاره به اوباما و توصیههایی به وی آمده است:
«اوباما باید هوشیارتر از این باشد که در دام یک جنگ قرار بگیرد!» این در حالی است که آمریکا علاوه بر درگیر بودن با مسائل ومشکلات فراوان داخلی، هنوز از مهلکه افغانستان جان سالم به در نبرده و در همین حال نیز نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در بهترین حالت از آمادگی طی دوران بعد از انقلاب اسلامی به سر میبرند.
در انتهای این سخنان آشفته که مصداق بارز از این شاخه به آن شاخه پریدن یود چنین نوشته شده است:«دولتمردان ایران، کاسه داغ تر از آش شدند و از فلسطینی ها فلسطینی تر و از پاپ کاتولیک تر و خودشان نیز بدون هیچ سابقه مبارزاتی، (با حمایت از حقوق ملت فلسطین) و بر طبل جنگ می کوبند.
این سخنان مضحک اگر چه همواره از سوی این سایتها بیان میشود اما تکرار آن در زمان حال، یقیناً نشان دهنده هماهنگی آنها با پروژههای تبلیغاتی رسانهای غرب است.
خشم "فتنهگر بزرگ" از آرامش حاكم بر ايران
شيرين عبادي فتنه گر خارج نشين، در آخرين دوره گردي غربي خود در مصاحبه اي در پاريس نتوانست خشم خود را از آرامش حاكم بر ايران پنهان كند و به اظهار نظر در اين مورد پرداخت.
"شيرين آمريكايي" كه براي اغتشاشات سال 88 تلاش بسياري كرده بود و گمان نمي كرد توطئه شومش شكست بخورد، از آرامش كنوني حاكم بر ايران سخت خشمگين است.
وي در مصاحبه با نشريه فرانسوي "چلنج" اذعان كرد: پس از اغتشاشات سال 2009، مردم ديگر در خيابانها حضور نيافتند و ناآرامي ها ديگر در خيابانها به چشم نمي خورد.
وي در ادامه از دوستان غربي اش خواست براي از بين بردن آرامش كنوني ايران به قول خودش "بسيج گسترده غربي" تشكيل دهند و به دخالت در امور ايران به بهانه حقوق بشر بپردازند.
عبادي در ادامه به انتقاد از زناني پرداخت كه در بهار عربي نقش بسزايي داشتند و آنها را بي برنامه خواند.
گفتني است، عبادي در دوره گردي جديدش براي شرکت در همايش زنان به شهر دوويل فرانسه رفته است./ا
لابد شنيده ايد كه مي گويند «از سر لاعلاجي، گربه شده خان باجي»؛ حالا حكايت فتنه گران شكست خورده جنگ احزاب و رضا ربع پهلوي است.
پايگاه اينترنتي ايران گلوبال وابسته به اپوزيسيون مقيم خارج با اشاره به مرگ كامل فتنه سبز نوشت: بيش از 7 ماه از حصر موسوي و كروبي مي گذرد. شايد هيچگاه تصور نمي كرديم كه حاكميت جرات به خود دهد و اين دو را بازداشت كند، اما جسارت نشان داد و اقدام به حصر موسوي و شيخ شجاع كرد. شايد خيلي ها تصور مي كرديم كه بعد از اين اقدام، فاتحه حكومت خوانده مي شود، چرا كه خود را شجاع و غيرتمند مي پنداشتيم. متاسفانه پس از بازداشت چهره هاي شناخته شده، حركت آنچناني از ما سر نزد؛ باعث اين امر را هم بسياري ترمزهاي جنبش يا بي عرضگي ما يا دلايلي ديگر مي دانند... اما در اين ميان در اين ماه ها، چهره واقعي خيلي ها روشن شد. يك نمونه جناب مهاجراني كه با وقاحت تمام شروع به تعريف از رژيم كرد، آقاي امير ارجمند هم مدت ها است سكوت اختيار كرده؛ آقاي سخنگوي شوراي هماهنگي راه سبز اميد، راستي كسي از شورا خبري دارد!!؟ ما هم شورا داريم، سوري ها و ليبيايي ها هم شوراي مخالفان دارند. چرا ما بايد از هر طرف بكشيم؟؟؟ عده اي در اين برهه از تاريخ نشان دادند كه مصداقي تمام عيار از مگسان دور شيريني هستند.
اين سايت ضدانقلابي اضافه مي كند: از آن سمت وقتي همه ساكت شده اند، جناب رضا پهلوي نمونه خوبي براي مثال زدن هستند. به عنوان يك اپوزيسيون سبز لذت بردم از نوشته هاي ايشان، از كساني دفاع كردند كه باعث شدند حكومت پدريشان سقوط كند و پادشاهي را از ايشان گرفتند. از او تشكر مي كنم كه در اين زمان كه حتي بسياري ميرحسين و شيخ را فراموش كرده اند، يادي از اينها كرد.
لپ هاي گل انداخته و شكم برآمده يعني شكنجه و زندان؟!
انتشار مقالات مفصل و مسلسل از مصطفي تاج زاده، محافل ضد انقلاب را درباره ادعاي حبس و شكنجه نامبرده به ترديد انداخت.
اين ترديد از آن جهت جدي است كه سال گذشته يك ويدئو از اظهارات وي خطاب به صفايي فراهاني و رمضان زاده منتشر شد و تاج زاده در اين ويدئو، تصريح مي كند به عنوان فردي با سابقه كارشناسي يقين دارد كه تقلب در انتخابات امكانپذير نبوده است.
به تازگي و در پي انتشار چند مقاله از تاج زاده از جمله در سايت جرس، سايت ضد انقلابي خودنويس نسبت به راحتي و آزادي عمل تاج زاده مشكوك شده و نوشته است: طرح مسئله اخلاق از جانب آقاي تاج زاده و نوشتن مقاله در زندان باعث نوشتن اين تحليل شد تا بعضي عزيزان فكر نكنند كه خوانندگان خداي ناكرده از پشت كوه مي آيند! ادعاهاي ايشان انسان را ياد مثل معروف مي اندازد كه «خط غلط، املاء غلط، انشاء غلط». از چند و چون ادعا و تحليل براستي سطحي و گمراه كننده ايشان كه بگذريم، اين مطلب بسيار قابل تعمق است كه ايشان (جرس) با طرح اين ادعا كه اين نوشته را تاج زاده، با خيال راحت در زندان نوشته و به بيرون فرستاده، نشان داده اند كه گروه «خودشاني ها» كه در ظاهر در زندان بسر مي برند، نه تنها به نوشت افزار دسترسي كامل دارند، بلكه به راحتي نوشته هاي خود را به بيرون زندان هم منتقل مي كنند! آن هم در زماني كه مدت هاي مديدي است كه از زندانيان واقعي در نامه كه هيچ، بعضاً حتي خبر زنده بودن هم بخارج درز نمي كند!
خودنويس مي افزايد: هر كس مقاله آقاي تاج زاده را بخواند، ناخودآگاه از خود مي پرسد شرايط زندان ايشان چطور است كه تا اين حد از وقايع با خبرند و اطلاعاتشان چگونه به اين خوبي بروز مي شود؟ چرا كه ايشان از ديدارهاي رؤساي كشورها، آزادي دو آمريكايي و... سخن به ميان مي آورد كه خود اين مسئله نشان دهنده دسترسي آزاد اين عزيزان «در بند» به اخبار است! امري كه به نوبه خود و به صورت ناخودآگاه، اين سؤالات را در ذهن شنونده عاقل مطرح مي كند كه آيا به راستي زندان هاي ج.ا براي زندانيان تا اين حد مجهز و مرفه شده؟ اگر آري، پس يا فقط ايشان و ديگر «خودشاني ها» سرويس خوب مي گيرند و يا داستان كهريزك و مسائلي كه همه ما شنيديم از بيخ دروغ بوده و يكسري از عزيزان ما هم بيخود خودكشي كرده اند!
اين سايت ضدانقلابي همچنين نوشت: آيا بايد فكر كرد كه ايشان تافته جدا بافته هستند كه اين طور از امكانات برخوردارند؟ آيا آقاي تاج زاده و ديگر «خودشاني ها»، ما را چيز ديگري تصور مي كنند كه به اين راحتي زيگزاگ مي روند و جولان مي دهند و از پشت ميله هاي زندان هاي تخيلي و نمادين، مقاله و نقد در خصوص اخلاق صادر مي كنند؟ جا دارد ايشان فراموش نكنند عكس دفعه پيش شان كه بعد از مرخصي واقعي، از زندان و شكنجه و اعتصاب غذا (روزه هاي اعتراضي) نمادين گرفته اند، هنوز بر روي اينترنت موجود است و ايرانيان هم خوب خاطرشان هست كه چگونه ايشان به اتفاق يك «خودشاني» ديگر بنام جناب آقاي امين زاده، با لپ هاي گلي و شكم بر آمده جلوي دوربين ايستاده بودند و پز و ژست فتوژنيكي مي گرفتند و توقع داشتند كه دل مادر سهراب ها و نداها به حال ايشان و داستان اسارت ايشان كباب بشود!
نويسنده تصريح مي كند: باور كنيد بنده به عنوان يك خارج نشيني كه بارها مسافرت مي روم، كمتر توريستي را مي بينم كه به اين سر حالي عكس يادگاري بياندازد. خارجي ها يه مثل دارن كه مي گن يك عكس از هزار تا كلمه بيشتر حرف مي زنه! براي من عكس اين آقا اصلاً به شكنجه شده نمي خوره!
ما گروه 2 نفره نيستيم، بلكه 3 نفر و شايد هم 4 نفريم!
اعضاي سرخورده اپوزيسيون خارج كشور از سر بيكاري با يكديگر گلاويز شده اند.
گويانيوز اخيرا درباره «اسماعيل- ن» (سلطنت طلب سابق) كه سايت نيمه تعطيل سكولاريسم نو را مديريت مي كند و دچار انواعي از توهم زدگي است نوشت: يكي از مشخصات اين آقا آن است كه پشتكار [!] خوبي دارد. به طوري كه توانسته در دو سال گذشته حدود 23 گروه كوچك سكولار سبز را در شهرهاي اروپا و آمريكا و كانادا تاسيس كند، گرچه تعداد كلي آنها چندان نيست ولي افراد فعال بسيار محدودي دارند. ايشان كه تلاش فراوان داشت سابقه سياسي ضد رژيم در دوران سلطنت براي خود دست و پا كند، هرچند نتوانست به اين امر نايل گردد ولي در چند سال اخير توانست به كمك نشريه سكولار نو، خود و گروه سكولار سبز را به عنوان گروهي ضد رژيم معرفي نمايد. او با قلم غامض خود كه گاها فهم نوشته هايش را براي هواداران و خوانندگانش مشكل مي سازد، همواره تلاش مي كند كه نشان دهد حرف جديدي براي اختراع دارد كه تا به حال به فكر ساير روشنفكران و انديشمندان خطور نكرده است. كما اينكه براي جاانداختن كلمات سكولار نو، انحلال و آلترناتيو (نوع نوري علا) و بعضي كلمات ديگر، تلاش دارد كه القا كند كه آنها را خود ابداع كرده است.
گويانيوز تاكيد مي كند كه نامبرده مايل است خود را به عنوان اپوزيسيون در تبعيد جا بزند هرچند كه حتي بعضي از اعضاي سكولار سبز نيز تفاوت انحلال و سقوط رژيم را درك نكرده و قادر به توضيح اظهارات وي نبودند.
اين رسانه هرچند كه خود متهم به همكاري با سازمان سيا مي باشد اما طيف هايي از اپوزيسيون را مايل به همكاري با بيگانگان معرفي مي كند و مي نويسد: طبيعي است اپوزيسيون هايي مورد تاييد و حمايت غرب و ناتو قرار مي گيرند كه منافع آنها را پس از تخريب منابع اقتصادي كشورشان در نتيجه جنگ تامين كنند و طبعا گروههايي خود را زير حمايت قرار مي دهند كه تنها گرفتن قدرت پس از سقوط ديكتاتور براي آنها اهميت دارد، نه گفتار جذاب در مورد سكولاريسم، دموكراسي، حقوق بشر و غيره! بي جهت نيست كه سكولار سبزها صحبت از اين مي كنند كه قبل از اينكه دير شود، بهتر است كه آلترناتيو را در خارج تشكيل دهيم كه غرب وادار شود آن را در معادلات خود درنظر بگيرد.
گويانيوز با تمسخر گروهك هاي 2، 3 نفره كه خود را آلترناتيو مي پندارند يا وانمود مي كنند، نوشت: به نظر مي رسد اين گروهها تفاوت آزادي ايجاد يك گروه سياسي را با ايجاد آلترناتيو درك نمي كنند، اينكه هر تعدادي با تفكر مشابه آزادند كه يك گروه را تشكيل دهند، ولي اين به مفهوم آن نيست كه اين گروهها كيفيت يك آلترناتيو براي يك نظام را پيدا خواهند كرد! در جايي از آقاي [ن] سؤال مي شد كه نقش نيروهاي داخل كشور در كنگره شما چيست، جواب كه بايد آن را تفكر غالب دانست، چنين بود كه عكس 20 نفري
اتحاديه پادوها به شرف عرض مي رساند كه...!
شماري از اعضاي گروهك هاي نهضت آزادي، ملي- مذهبي، و مشاركت در نامه مشتركي خطاب به خاتمي هشدار دادند كه حداقل شرايط شركت در انتخابات وجود ندارد و بنابراين نبايد در انتخابات مجلس شركت كرد.
اين نامه پس از آن منتشر شده كه خبرهايي مبني بر تقلاي خاتمي و برخي همراهان وي در جبهه اصلاحات براي بازگشت به فضاي سياسي و انتخاباتي انتشار يافته است. اين نگراني در ميان گروه هايي از اپوزيسيون وجود دارد كه انشقاق بيشتر در جبهه فتنه گران، رمق جبهه ضد انقلاب را هرچه بيشتر بگيرد به همين دليل نيز تلاش هايي در جريان است تا خاتمي به گونه اي رفتار نكند كه بوي پشيماني و عقب نشيني و خالي كردن پشت فتنه گران را بدهد.
پاي نامه ياد شده اين امضاها ديده مي شود: ابراهيم يزدي، ابوالفضل بازرگان، حبيب پيمان، وفا تابش، تاج زاده، جلايي پور، نجفقلي حبيبي، محمود حجتي، صفدر حسيني، سيدمحمود حسيني، هادي خانيكي، خليل اردكاني، محمدعلي دادخواه، تقي رحماني، رئيس طوسي، محمد ستاري فر، عبدالفتاح سلطاني، داود سليماني، سعيد شيركوند، احمد شيرزاد، هاشم صباغيان، محسن ميردامادي، محمد نعيمي پور، سعيد مدني، شمس الدين وهابي، علوي تبار، شكوري راد، رمضان زاده و...
يادآور مي شود حزب مشاركت و سازمان مجاهدين (انقلاب) از چند سال پيش به ائتلاف كامل با جريان هاي نفاق نظير نهضت آزادي رسيده اند و همين انحلال و انفعال در برابر گروهك ها بود كه باعث شد پادويي سرويس هاي جاسوسي بيگانه در فتنه و آشوب 88 را برعهده بگيرند.
اينطوري بود كه آنطوري شد!
وزير دفاع سرشكسته انگليس كه به دليل سوءاستفاده از موقعيت اداري خود بركنار شده، داراي مواضع شديد ضد ايراني بود.
ليام فاكس وزير دفاع دولت ائتلافي محافظه كار-ليبرال، كه به تازگي مجبور به استعفا شد، داراي سوابق فساد اخلاقي و هم جنس گرايي بود و به همين دليل طرف فساد خود را در 18 سفرخارجي مهم! در پوشش مشاور به همراه برده بود! وي مي گويد اشتباها اجازه داده علايق شخصي اش درباره «آدام واريتي» وارد محدوده فعاليت هاي حرفه اي او شود. واريتي پس از چندبار مسافرت به همراه فاكس، اقدام به چاپ كارت ويزيت تحت عنوان «مشاور وزير دفاع انگليس» كرده بود.
يادآور مي شود وزير دفاع رسوا و بركنار شده انگليس پيش از اين بارها از تهديد نظامي عليه ايران دفاع كرده و تصريح كرده بود گزينه نظامي عليه ايران روي ميز است و بايد اين گزينه را مدنظر داشت.
وي همچنين حامي حمله به عراق و افغانستان و از حاميان سرسخت رژيم صهيونيستي بود چنان كه گفته بود دشمن اسرائيل دشمن ماست.
حضور سياستمداران فاسدالاخلاق و به معناي واقعي كلمه «اراذل و اوباش» در برخي حكومت هاي غربي، تبديل به چالشي مهم و انزجار برانگيز نزد افكارعمومي اين كشورها شده است.
چاه وال استريت همه ما را مي بلعد
پايگاه اينترنتي راديو زمانه ضمن انتشار اين تحليل يادآور شد: جنبش وال استريت را اشغال كنيد، نمادي از مقاومت است و بانكداري جهاني و سرمايه داري و نماد عيني آنها در وال استريت را نشانه گرفته است. اين بحران از سال 2008 كه موسسات بزرگ مالي ورشكسته شدند و دولت مداخله كرد، پيش آمده و حتي كمك 2 هزار ميليارد دلاري دولت نيز نتوانست مشكلات را حل كند.
اين پايگاه اينترنتي اضافه كرد: در طول سال هاي اخير ما با يك نوع «اضطراب عمومي» مواجه بوديم. به اين معنا كه هر كدام از شهروندان اين جوامع، صبح به صبح وقتي از خواب بيدار شده اند، اخبار مربوط به «بحران» را شنيده اند. منتها اينها بيشتر در سطح انتزاعي بوده است تا عيني اما اكنون به حالت عيني تبديل مي شود. افراد دارند در زندگي عادي و روزمره خودشان بحران را حس مي كنند. شورش هاي چند ماه پيش لندن هم واجد همين زمينه ها و خواست هاي مشترك بود. در شورش هاي لندن، آن دسته از افرادي كه به واقع محرومان جامعه اند، بي كارند، حتي «كارگر» نيز محسوب نمي شوند (تا از اين طريق بتوانند به اتحاديه يا سنديكاي محل كار خود متصل شوند) و راه و كانال ديگري براي بيان اعتراض خود در چهارچوب يك شرايط بحراني و خاص پيدا نمي كنند، در قالب خشمي انفجاري، اعتراض و نارضايتي خودشان را از وضعيت و تبعيض هاي موجود نشان مي دهند.
راديو زمانه افزود: بايد اضافه كرد كه اين بحران اقتصادي در حال گره خوردن و همراه شدن با چيزي است كه آن را «به خود آمدن در باب بحران دموكراسي» مي ناميم. در تمامي اين اشكال مقاومت، چه در اسپانيا و چه در وال استريت و لندن، وقتي مردم مي نشينند روي زمين و مي گويند كه ما مي خواهيم يك «ميدان تحرير» ديگر ايجاد كنيم، به اين معناست كه ما مي خواهيم به طور مستقيم و بدون هيچ واسطه ديگر، نماينده و وكيل خودمان باشيم. اعتراض به اين بحران، به نوعي نشانگر جوانه زدن خواست «دموكراسي واقعي و محتوايي» است، اما اين كه اين حركت هاي اعتراضي به كجا خواهد انجاميد، بايد صبور بود و منتظر شد.
اين تحليل در پايان تاكيد مي كند: در 30 سال گذشته، حضيض مقاومت مردمي در غرب ديده مي شد. پس از اين دوره ما شاهد اگرهاي مقاومت هستيم كه از مقاومت براي بقا آغاز مي شود و بازي تازه آغاز شده است.
حزب منحله مشارکت: موسوی و کروبی را آزاد کنید تا مردم با شما آشتی کنند!!!
حزب منحله مشارکت طی بیانیه ای با حمایت از شروط خاتمی، تحقق این شروط به خصوص آزادی سران فتنه را عاملی برای آشتی مردم با نظام خواندند!
سایت رادیو فردا، 10 اکتبر(18 مهر) نوشت: «جبهه مشارکت ایران اسلامی در بیانیه ای که روز دوشنبه منتشر شد، با تشریح موضع خود در قبال انتخابات مجلس نهم از شرایط اعلام شده از سوی محمد خاتمی حمایت کرده و گفته است که آزادی میرحسین موسوی و مهدی کروبی می تواند گامی در جهت برگزاری انتخابات آزاد باشد.»
بنابراین گزارش، حزب منحله شده مشارکت در این بیانیه آورده است: «کودتای سال 88 ضربه بزرگی بر اعتماد مردم به نهاد انتخابات بود به صورتی که امروز متاسفانه برای اکثریت مردم عدم شرکت در انتخابات اصل شده است مگر آنکه خلاف آن یعنی سلامت انتخابات تضمین شود.»
این حزب که به خاطر خیانت به کشور و نقش فعال در فتنه 88 منحل شد، در ادامه به حمایت از سران فتنه پرداخته و مدعی شد: «هنوز اراده کافی و لازم در حاکمیت دیده نمی شود که خواستار تلطیف فضای سیاسی و تضمین حداقل های یک انتخابات آزاد و عادلانه باشد. تداوم حبس زندانیان سیاسی و حصر عزیزان، آقایان موسوی و کروبی که آزادی آنها می تواند طلیعه ای از باز شدن فضای سیاسی و گامی در جهت برگزاری انتخابات آزاد باشد، به منزله چرخیدن در بر همان پاشنه سابق است که هیچ گره ای از کار اقتدارگرایان باز نخواهد کرد.»
در ادامه این بیانیه، در حمایت از شرط های خاتمی آمده است: « در حالی که به نظر می رسد تنها راه نجات کشور از بحران های فراگیر و رو به رشد داخلی و خارجی، برگزاری یک انتخابات آزاد و سپردن امور به دست منتخبین واقعی ملت باشد، شاهد تداوم سیاست های کودتایی دو سال گذشته و حتی در مواردی تشدید آنها هستیم. شرایط حداقلی محمد خاتمی، گشودن راهی پیش پای حاکمیت برای اصلاح سیاست ها و آشتی با ملت[!] و پیشنهادی به مردم برای گذشت و مسئولیت پذیری بیشتر بود که با واکنش مثبت حاکمیت روبرو نشد.»
البته اعضای این حزب منحله در بیانیه خود توضیح نداده اند از کجا متوجه شده اند که ملت با حاکمیت قهر است که حالا شروط آقای خاتمی موجب آشتی آنها می شود؟!شاید از راهپیمایی 9 دی 88 و یا راهپیمایی های 22 بهمن 88 و89 و یا شاید از حضور گسترده مردم در راهپیمایی های روز قدس متوجه قهر مردم با نظام شده اند؟!
گفتنی است فتنه گران که ابتدا تصور می کردند با شرط گذاری برای نظام می توانند از جمهوری اسلامی امتیاز بگیرند، بعد از آنکه با قاطعیت مسئولان مواجه شده اند، تلاش دارند با مطرح کردن ادعاهای واهی همچون قهر مردم با نظام و یا عدم حضور مردم در انتخابات در صورت رد صلاحیت فتنه گران، راه را برای حضور خود در انتخابات مجلس نهم باز کنند، راهی که با شرط گذاری خاتمی بر روی خود بستند.
رشوههای کلان منافقین در جیب سیاستمدار برجسته آمریکایی
شبکه خبری فاکس نیوز در خبری با عنوان دریافت پول نقد توسط یک سیاستمدار برجسته آمریکایی از گروهک تروریستی منافقین، از روابط پنهانی او با این گروهک پرده برداشت.

درخواست تاج زاده از احمدی نژاد برای افشای اسناد
مصطفی تاجزاده در یادداشتی که به ادعای ارگان میرحسین موسوی از زندان ارسال کرده، با اشاره به اسناد ادعایی روزنامه ایران، خواستار افشای این اسناد از سوی دکتر احمدی نژاد شده است.
ارگان رسمی دولت اواخر شهریور ماه در قالب شعری کوتاه از ۱۴۰ هزار سندی سخن گفت که محمود احمدینژاد از ۳۱۴ مقام در کشور دارد و در زمان مقتضی نسبت به انتشار آن اقدام خواهد کرد!
تاج زاده در این باره نوشته است: نمی دانم این موضوع هم لاف است و یکی دیگر از دروغ های معجزه هزاره سوم سابق و عامل سحره و جن گیرها در حال حاضر است یا او واقعاً این اسناد را در اختیار دارد. در هر حال نباید از این مسئله ساده گذشت.
به گفته این فعال جریان فتنه "لازم است آقای احمدی نژاد مجبور به پاسخ گویی شود که در صورت درست بودن ادعای روزنامه ایران، چرا این اسناد را برای پی گیری در اختیار قوه قضائیه یا رهبری نظام نگذاشته است! اگر هم بر این باور است که ارائه اسناد مذکور به مقام رهبری یا قوه قضائیه بی فایده است، چرا تاکنون آن ها را افشا نکرده است؟"
تاج زاده در بخش دیگری از نامه خود ادعای جالبی را بیان و عنوان کرده است: به باور من دولت مردان کنونی ترکیه، سیاست داخلی و خارجی دولت اصلاحات به پرچم داری آقای خاتمی را تعقیب می کنند. به همین دلیل توانسته اند هم زمان اعتماد و احترام دولت ها و ملت ها را جلب کنند و حتی در ایران با استقبال قشرهای وسیعی از هم وطنان ما مواجه شوند.
دولت ترکیه این روزها به واسطه همراهی با رژیم صهیونیستی و آمریکا در مقابله با سوریه به عنوان یکی از محورهای مقاومت منطقه و دادن اجازه استقرار سپر موشکی غرب در خاک ترکیه در معرض انتقادات افکار عمومی منطقه بویژه ایرانیان قرار دارد.
گفتنی است، تاج زاده که بدلیل نقش آفرینی فعال در ایجاد، برنامه ریزی و هدایت فتنه ۸۸ اکنون در زندان به سر می برد، معاون وزیر کشور دولت اصلاحات بوده است. او در جریان فتنه ۷۸ هم نقش بارزی در تحریک و هدایت اغتشاشات ۱۸ تیر ۷۸ داشت.
دانشجویان دانشگاههای استان کرمانشاه با حضور در میدان آزادی به استقبال از رهبر انقلاب آمدهاند و برای دیدار با ایشان لحظهشماری میکنند.

دانشجویان دانشگاههای استان کرمانشاه با حضور در مسیر حرکت مقام معظم رهبری همراه با دیگر مردم این استان به استقبال از رهبر معظم انقلاب آمدهاند.
دانشجویان دانشگاههای استان کرمانشاه از شب گذشته با حضور در میدان آزادی شهر کرمانشاه با نصب پلاکاردها و تصاویر متفاوت شور و اشتیاق خود از حضور ایشان در این استان را اعلام کردهاند.
تعداد زیادی از این دانشجویان نماز صبح خود را در خیابانهای اطراف و در میدان آزادی اقامه کرده و هماکنون با در دست داشتن تصاویر زیادی از رهبر انقلاب به انتظار حضور ایشان نشستهاند.
رهبر معظم انقلاب اسلامی لحظاتی قبل در میان استقبال گسترده مردم ولایتمدار کرمانشاه وارد این شهر شدند.
معظمله پس از طی کردن مسیر دیدار با مردم و استقبال در ورزشگاه آزادی شهر کرمانشاه، در جمع مردم این شهر سخنرانی خواهند داشت.
رهبر انقلاب در جریان سفر خود دیدار ویژهای با دانشگاهیان استان کرمانشاه خواهند داشت و در جریان این دیدار دانشجویان نقطهنظرات و دیدگاههای خود را درخصوص مسائل دانشگاهی، کشور، منطقه و جهان اعلام میکنند.
محمد کرمی راد نماینده کرمانشاه در مجلس که بعد از جلسه روز سه شنبه مجلس عازم کرمانشاه شد، در بدو ورود به استان صحنه های جالبی را از شور و شوق مردم برای استقبال از مقام معظم رهبری مشاهده کرد که در تماس خبرنگار ما آنها را بیان داشت:

وی با اشاره به وضعیت شهر، اشتیاق و لحظه شماری مردم کرمانشاه، گفت: مردم استان تصمیم گرفتند تا برای سلامتی مقام معظم رهبری 20 هزار ختم قران در طول سفر ایشان به استان انجام شود که در همین راستا در یک کار فرهنگی هماهنگ ختم قرآن را بین اقشار مختلف استان از جمله نخبگان، دانشجویان، دانشگاهیان، روحانیون و... تقسیم کردند.

وی افزود : یکی از اهالی استان با مراجعه به اینجانب اعلام کرد که به مناسبت سفر مقام معظم رهبری، نذر کرده تا امشب (سه شنبه شب) با حضور در استادیوم آزادی کرمانشاه، محل اجتماع مرد برای دیدار صبح چهارشنبه با رهبری، به دعا و نیایش مشغول شود و فردا را روزه بگیرد. این فرد از من می خواست تا برایش هماهنگی کنم تا بتواند به استادیوم راه یابد و مسئولین اجازه ورود به وی دهند.
کرمی راد همچنین با اشاره به فعالیت های خودجوش مردم ادامه داد: بسیاری از جوانان با بودجه خود ایستگاههای صلواتی دایر کرده و به مردم شربت و شیرینی می دهند و فقط در یک پایگاه و ایستگاه صلواتی در میدان آزادی کرمانشاه، هشت هزار «نان ساجی و نان شیرینی بژی» که از نان های پرطرفدار محلی است، پخت و بین مردم توزیع کردند.

گفتنی است، از سوی دیگر مديرکل تبليغات اسلامي و رييس کميته تبليغات استقبال از رهبر معظم انقلاب در استان کرمانشاه، برخي برنامهها و ديدارهاي معظمله در سفر به کرمانشاه را تشريح کرد.
حجتالاسلام والمسلمين اسماعيل قبادي اظهار كرد: رهبر معظم انقلاب اسلامي پس از ورود به شهر کرمانشاه و برگزاري مراسم استقبال از ايشان، سخنراني عمومي در جمع اقشار مختلف مردم کرمانشاه خواهند داشت.
وي افزود: مراسم استقبال مردمي از ميدان آزادي شروع و به سمت ورزشگاه آزادي كرمانشاه ادامه دارد. همچنين سخنراني رهبر انقلاب در ورزشگاه آزادي کرمانشاه برگزار خواهد شد.

وي گفت: نشست با روحانيون و علماي استان، جلسه با مديران ادارات و سازمانها، نشست مشترک با نخبگان حوزوي و دانشگاهي، جلسه با خانواده شهدا و جانبازان و نشست با بسيجيان از جمله ديدارهاي رهبر فرزانه انقلاب در کرمانشاه است.
قبادي افزود: رهبر انقلاب همچنين در اين سفر پرخير و برکت در شهرستانهاي كنگاور، پاوه و گيلانغرب شخصاً حضور مييابند و نمايندگان ايشان از مابقي شهرستانها بازديد بعمل ميآورند.

وي همچنين اضافه کرد: طبعا ويژگي بارز اين سفر انتظار 23 ساله آحاد مردم براي ديدار با مولا و مقتداي خويش است.
قبادي تأکيد کرد: بي شک ملاقات نزديک آحاد مردم با رهبر انقلاب و ارايه گزارش از سير تحولات در حضور معظمله و کسب رهنمودهاي ايشان در رشد و بالندگي استان نقش بسيار مهم و تعيين کنندهاي دارد.
گروه استانها – کرمانشاه: اگر هر دیاری به خصلتی از اهالی آن توصیف میشود بی شک مهمان نوازی شاخص برجسته کرمانشاه است.
نقل است که اهالی این دیار در پذیرایی از زائران کربلای معلا با هم رقابت داشتند تا آنجا که هیاتهای مذهبی به صف مینشستند تا آنگاه که نوبتشان رسید 10 کیلومتر بیرون از شهر رفته و از آنجا آیین استقبال از کاروان زائران عتبات عالیات را اجرایی کنند و بعد از چند روز پذیرایی کامل درحسینیههای خود، با سلام و صلوات آنها را به سمت کربلا بدرقه کنند و در برگشت زائران نیز همین منوال در میان اهالی کرمانشاه مرسوم بوده است.
این خصلت مهماننوازی اگرچه با پذیرایی از زائران قبر امام حسین (ع) بر تارک دیار غیورمردان کرد درخشان شده است اما با اندک معاشرتی میتوان عمق مهمان دوستی را در زندگی اهالی کرمانشاه دید.
زاگرس نشينان حالا که منتظر مهمانی عزیز کرده اند ديگر توان پنهان كردن شور و شوق وصف ناشدنی خود را ندارند. شايد 23 سال انتظار بر اين شور و شعف افزوده باشد اما فلسفه اين جوش و خروش كرمانشاهيان را كه به شهادت تاريخ سازان اين خطه بعد از انقلاب بي نظير است، بايد جاي ديگري جست.
آنجا كه تنها خبر آمدن آقا كافي بود تا بسياري از اهالي اين شهر با لباس هاي محلي صبحگاهان پيش از آغاز فعاليت روزانه، خود را به فرودگاه رسانده و با آب و جارو كردن مسير منتظر مهمان خود هستند.
يا آن رانندگاني كه به يمن قدوم آقا با خط درشت پشت شيشه ماشين هاي خود نوشته اند كه از ولادت امام رضا(ع) تا سفر آقا صلواتياند.
يا آن 700 نفر از اهالي صحنه كه راضي نشدند تا آسوده امام خود را زيارت كنند كه با پاي پياده خود را به موعد ديدار برسانند.
گزارش خبرنگاران محلي از حال و هواي اين ديار خواندني است. اقدامات خودجوش مردم ولایتمدار استان کرمانشاه در استقبال از مقام معظم رهبری به حدی فراتر از انتظار است که تعجب هر بینندهای را بر ميانگيزد. به حدی که به جرأت می توان گفت هر خانه و هر اتومبیلی که در شهر میبینید یک ستاد استقبال مردمی از حضرت آقا شده است و در عمل مسوولان سياسي و اجتماعي شهرستانها را به محاق كشانده و نقش و حضور آنان را در اين برنامه ريزيها كمرنگ كرده است.
کرمانشاهی های ميهمان نواز در فاصله كمتر از يك روز مانده به سفر مقام عظماي ولايت به اين استان و در آستانه پايان چشم براهي، مهياي استقبال از رهبر خود حضرت آيت الله خامنهاي (مدظله العالي) شدهاند و اين شوق سراسر استان را فرا گرفته است.
کرمانشاه كه مفتخر به زيارت ولي امر مسلمين در دقايق نخست سفر معظم له است از روز يكشنبه پذيراي هزاران نفر از مردم ساير شهرستانهاي استان است كه به شوق زيارت رهبر ترك خانه و كاشانه كرده اند.
ستادهاي استقبال مردمي از مقام عظماي ولايت در شهرستان هاي استان نيز به شدت سرگرم تدارك استقبال باشكوه از رهبر انقلاب اسلامي هستند و در حال آذين بندي شهرها. حضور خودجوش و گسترده مردم در تدارك برنامههاي ويژه استقبال به حدي است كه در عمل مسئولان سياسي و اجتماعي شهرستانها را به محاق كشانده و نقش و حضور آنان را در اين برنامه ريزيها كمرنگ كرده است.
شوق مردم در شهرستانهاي پاوه، گیلان غرب، و کنگاور كه قرار است پس از کرمانشاه مفتخر به ميزباني مقام عظماي ولايت باشند در عمل اين شهرها را به عرصهاي براي نمايش ارادت قلبي يكايك مردم اين شهرستانها به انقلاب اسلامي و رهبر معظم تبديل كرده است.
شهر مرزي گیلانغرب كه در دوران دفاع مقدس دومین شهر مقاوم نامیده ميشود، در روزهاي اخير و در شوق ميزباني از رهبر انقلاب اسلامي يكپارچه شور و شعف و شادمان است.
مرزنشينان غيور پاوه با آذين بندي و نصب پارچه نوشتههايي كه مضامين آنها برآمده از مكنونات قلبي آنهاست خود را آماده استقبال از رهبر فرزانه كرده اند. روحانيون اهل سنت شهرستان پاوه در اين شهرستان طلايهداران مردم براي استقبال از ولي امر مسلمين در سفر ايشان به اين شهرستان محسوب ميشوند كه حضورشان در آيينهاي تدارك ديده شده براي استقبال از رهبر شور وصف ناپذيري به جامعه پاوه ای بخشيده است.
مردمان شهر کنگاور که به دارالمومنین معروف است نيز در روزهاي اخير و در اشتياق زيارت رهبر و مقتداي خود لحظه شماري ميكنند و از دل و جان مهياي استقبال از رهبر معظم رهبر انقلاب اسلامي هستند.
شهر کنگاور از روزهاي پيش يكپارچه شور و شوق است، مردم اين شهر با آذين بندي خيابانها و نصب پرچمهاي جمهوري اسلامي و تصاوير بزرگ رهبر معظم انقلاب اسلامي در تدارك استقبال با شكوه از معظم له هستند.
مردمان خوب اين شهرستان هم قرار است مفتخر به ميزباني از مقتداي خود، در سفر مقام معظم رهبري به استان کرمانشاه باشند.
شبکه خبری فاکس نیوز در خبری با عنوان دریافت پول نقد توسط یک سیاستمدار برجسته آمریکایی از گروهک تروریستی مخالف ایران، از روابط پنهانی وی با گروهک منافقین پرده برداشت.
این شبکه با عنوان اینکه در حال حاضر "هاوارد دین" رئیس سابق کمیته ملی دموکراتهای آمریکا، یکی از مشهورترین افرادی است که در اجتماعات منافقین حاضر شده و به سخنرانی در حمایت از آنان میپردازد، یادآور شد که منافقین یک گروه نظامی تروریستی عجیب و بحث برانگیز هستند که برای خروج از لیست سازمانهای تروریستی، به شدت در حال لابی گری در دولت اوباما است.
فاکس نیوز ضمن تکرار گزارش رسانهها مبنی بر دریافت مبلغ 20 هزار دلار برای 10 دقیقه سخنرانی از سوی سیاستمداران آمریکایی، افزود که هاوارد دین و بسیاری از دیگر سیاستمداران سرشناس از طیفهای مختلف سیاسی در آمریکا، مبالغ هنگفتی پول از این گروهک دریافت کردهاند تا برای فشار به دولت اوباما برای خروج منافقین از لیست سازمانهای تروریستی در تجمعات آنان حضور پیدا کنند.
فاکس نیوز در پایان به این نکته اشاره کرد که هاوارد دین، خود به دریافت پول برای حضور در این تجمعات و سخنرانیها اعتراف کرده اما مبلغ آن را فاش نکرده است.
هاوارد دین یکی از رهبران حزب دموکرات آمریکا و فرماندار سابق ایالت ورمونت است که در سال 2004 نامزد ریاست جمهوری آمریکا نیز بوده است.
برخی برنامههای سفر رهبر معظم انقلاب به کرمانشاه
مدیرکل تبلیغات اسلامی و رییس کمیته تبلیغات استقبال از رهبر معظم انقلاب در استان کرمانشاه، برخی برنامهها و دیدارهای معظمله در سفر به کرمانشاه را تشریح کرد.
حجتالاسلام والمسلمین اسماعیل قبادی اظهار کرد: رهبر معظم انقلاب اسلامی پس از ورود به شهر کرمانشاه و برگزاری مراسم استقبال از ایشان، سخنرانی عمومی در جمع اقشار مختلف مردم کرمانشاه خواهند داشت.
وی افزود: مراسم استقبال مردمی از میدان آزادی شروع و به سمت ورزشگاه آزادی کرمانشاه ادامه دارد. همچنین سخنرانی رهبر انقلاب در ورزشگاه آزادی کرمانشاه برگزار خواهد شد.
وی گفت: نشست با روحانیون و علمای استان، جلسه با مدیران ادارات و سازمانها، نشست مشترک با نخبگان حوزوی و دانشگاهی، جلسه با خانواده شهدا و جانبازان و نشست با بسیجیان از جمله دیدارهای رهبر فرزانه انقلاب در کرمانشاه است.
قبادی افزود: رهبر انقلاب همچنین در این سفر پرخیر و برکت در شهرستانهای کنگاور، پاوه و گیلانغرب شخصاً حضور مییابند و نمایندگان ایشان از مابقی شهرستانها بازدید بعمل میآورند.
مدیر کل تبلیغات اسلامی استان کرمانشاه در ادامه با اشاره به اینکه «زمان دقیق سفر معظمله به کرمانشاه هنوز بطور قطع مشخص نیست» اظهار کرد: این سفر به احتمال بسیار قوی در اواخر هفته انجام میشود.
وی همچنین اضافه کرد: طبعا ویژگی بارز این سفر انتظار ۲۳ ساله آحاد مردم برای دیدار با مولا و مقتدای خویش است.
قبادی تأکید کرد: بی شک ملاقات نزدیک آحاد مردم با رهبر انقلاب و ارایه گزارش از سیر تحولات در حضور معظمله و کسب رهنمودهای ایشان در رشد و بالندگی استان نقش بسیار مهم و تعیین کنندهای دارد.
مدیرکل تبلیغات اسلامی استان کرمانشاه با بیان اینکه «حضور رهبر معظم انقلاب در هر شهر و دیاری باعث بروز خیر و برکت و پیشرفت و نشاط میگردد» گفت: ایشان با تجویز نسخههای بومی برای هر استان در حقیقت باعث ترسیم خط مشیهای استان میگردند.
سفر رهبری رحمت الهی بر دیار زاگرسنشینان

حجتالاسلام محمد حجتی هرسینی در کرمانشاه در آستانه سفر رهبری به استان افزود: سفر مقام معظم رهبری به استانهای مختلف همواره با خیر و برکت همراه بوده است و قطعا سفر ایشان حیات تازهای به مردم کرمانشاه میبخشد.
وی ادامه داد: کرمانشاهیان مدتهاست که منتظر سفر ولی فقیه به استان هستند و خانوادههای جانبازان و ایثارگران بیش از همه از حضور رهبر امت خرسند هستند.
حجتی هرسینی با اشاره به اینکه مقام معظم رهبری به امور فرهنگی و تاریخی استان کرمانشاه به خوبی واقفند، تصریح کرد: سفر رهبری به کرمانشاه باعث ایجاد تحولاتی مهم در همه زمینهها خواهد شد.
وی ادامه داد: از مسئولان استان میخواهیم که نیازها و مشکلات مردم استان را به اطلاع مقام معظم رهبری برسانند.
حجتی هرسینی در پایان گفت: مردم استان کرمانشاه خوشحال چشم انتظار تشریففرمایی قدوم مبارک ولی فقیه هستند و از هماکنون خود را برای استقبال از مهمان عزیزشان آماده کردهاند.
استفتاء رهبرانقلاب درباره فیس بوک

دوست من در همین راستا استفتائی از دفتر مقام معظم رهبری داشته است که نتیجه را در این جا قرار می دهم:
موضوع: مسائل متفرقه
شماره استفتاء: 160275
بسمه تعالی
سلام علیکم و رحمة الله و برکاته
بهطور کلی اگر مستلزم مفسده (مانند ترویج فساد، نشر اکاذیب و مطالب باطل) بوده و یا خوف ارتکاب گناه باشد و یا موجب تقویت دشمنان اسلام و مسلمین شود، جایز نیست و الا مانعى ندارد.
موفق و مؤید باشید
متن سوال:
بسم الله الرحمن الرحیم
حضرت آیت العظمی خامنه ای
با سلام و احترام
با توجه به این که وب سایت فیس بوک در ایران فیلتر شده است آیا ورود به چنین سایتی صرفا برای ارتباط با دوستان و بدون هیچ فعالیت سوء علیه منافع ملی جمهوری اسلامی اشکال دارد؟
با تشکر
توضیح: حکم بالا در شکل فتوا بیان شده است یعنی تشخیص مصداق به عهده ی مکلف گذاشته شده است و تنها به بیان حکم کلی بیان شده است. تشخیص این که آیا این شرایط در مورد فعالیت در فیس بوک صادق می باشد یا خیر به عهده ی مکلفین گذاشته شده است.
نکته ای که در حکم بالا مشخص است این است که در صورتی که این فعالیت موجب تقویت دشمنان اسلام و مسلمین شود جایز نیست در حالی که ماهیت شبکه های مجازی بر پایه ی جمع آوری اطلاعات می باشد و هر چه استفاده کنندگان آن بیشتر باشند و در استفاده از آن محدودیت کمتری برای خویش قائل باشند اطلاعات بیشتری را برای این شبکه های اطلاعاتی فراهم می کنند و در نتیجه منجر به تقویت دشمنان می شود.
به نظر می آید این حکم نه حرام بودن مطلق فعالیت در این سایت را می رساند و نه جایز بودن آن را اثبات می کند بلکه به نوعی فیمابین است. به هر حال تشخیص مصداق این حکم به عهده ی خود شماست.
واکنش "مسیح علی نژاد"به کشف حجاب!
چندی پیش پایگاه خبری عصرامروز گزارشی را با عنوان "زنانی که تنها به فکر ارضای شخصی خود هستند" منتشر کرد و در آن به واکاوی دلایل کشف حجاب زنانی پرداخته بود که قبل از فرار از کشور تحت قوانین اسلامی به فعالیت هایی از قبیل خبرنگاری ،بازیگری سینما و تلوزیون، نمایندگی مجلس ،مجری برنامه های تلوزیونی مشغول بودن و اکنون با فرار به خارج از کشور فرهنگ برهنگی انتخاب و با افتخار به کشف حجاب پرداختند.
یکی از این زنان که گزارش عصر امروز به آن پرداخته
بود معصومه قمی یا همان مسح علی نژاد خبرنگار فراری روزنامه اصلاح طلب بود که اکنون به عنوان یکی از دون پایه گان اپوزوسیون در رسانه های ضد انقلاب مطرح است.
|
خیانت های بنی صدر در جنگ تحمیلی

همچنین آقای محسن رشید از اعضای دفتر سیاسی سپاه پاسداران در دوره دفاع مقدس – در روزهای اخیر در مصاحبه با یکی از رسانه ها در مورد خیانت بنی صدر اینگونه نظر داده است: "اگر اندکی دقیقتر به موضعگیریها و سخنان مسوولان در تابستان ۵۹ نگاه کنیم هیچ موضع جدی و رسمی مبنی بر محکومیت تجاوزات عراق به کشور وجود ندارد. به عبارتی دستگاه سیاسی و دیپلماسی کشور در همان ماههای ابتدایی تجاوز به مرزها هیچ تحرکی در راستای محکوم کردن و ممانعت از وقوع جنگ از خود نشان نمیدهد، جز بنیصدر که در ۲۴ مرداد ۵۹ و آن هم بعد از حملات پیاپی عراق به مناطق مرزی ایران میگوید: «به نیروهای مسلح دستور داده شد تا به عراق مجال ندهند» ما دیگر هیچ اظهارنظری از هیچ یک از مقامات مسوول نمیبینیم.
محسن رشید در ادامه می افزاید:"بدون تردید بنیصدر میخواست ما در جنگ پیروز شویم، اما روشهای او روشهای درستی نبود. در مورد اینکه آیا بنیصدر خائن بود یا نه، نگاه افرادی که او را خائن بالفطره میدانند یک نگاه افراطی است. به نظر من از وقتی که بنیصدر در حوزه سیاست داخلی با سازمان مجاهدین خلق علیه حاکمیت پیوندبرقرار کرد عمل او خیانتکارانه است. میخواهم بگویم که خیانت بنیصدر در حوزه داخلی است نه در حوزه جنگ. هر چند که در حوزه جنگ مدیریت مقبولی نداشت. حالا بعضیها این عدم مقبولیت روشها را دال بر خیانت او میدانند که به نظر من این طور نبود. بنیصدری که در جبهه جنگ ترک (پشت) موتور مینشست و به خطوط مقدم سر میزد نمیتواند خائن باشد. من یقین دارم که بنیصدر میخواست در جنگ پیروز شویم، ولیکن میخواست از پیروزی در جنگ، برای پیروزی جناح خود در داخل حاکمیت بهره بگیرد. دوست داشت در جنگ پیروز شود تا در تهران حرف اول را بزند و رقبای خود را منزوی کند. خوب این اسمش خیانت جنگی نیست .
اين اتفاقات نشان می دهد كه عليرغم گذشت بيش از 30سال از پيروزي انقلاب اسلامي، در بين دوستداران نظام اطلاع و تحليل يكساني در مورد وقايع و تحولات اين برهه از تاريخ معاصر ايران وجود ندارد و اين دشواري كار متوليان تاريخ را در تبيين درست رويدادهاي انقلاب اسلامي براي نسل سومي كه تنها به واسطه شنيدهها و نوشتهها با انقلاب ارتباط برقرار كردهاند، دو چندان ميكند .
اما در مجموع می توان عملکرد بنی صدر را در دوران ریاست جمهوری به دو بخش تقسیم نمود: 1- عملکرد بنی صدر در امور داخلی به عنوان رئیس قوه مجریه 2- عملکرد بنی صدر در مسائل جنگ به عنوان فرمانده کل قوا (البته در مقطعی کوتاه) و بر این اساس در مورد او به قضاوت نشست .
الف) عملکرد بنی صدر در امور داخلی به عنوان رئیس جمهور
در مورد خیانت بنی صدر در این حیطه کاری می توان به قطعیت سخن به میان آورد، بنی صدر در آن روزها با صراحت تمام دست در دست منافقین (مجاهدین خلق) نهاد و همواره در تجمعاتی که او به عنوان سخنران حضور داشت، بیشترین طرفداران او از اعضای منافقین بودند. در حادثه 14 اسفند این همکاری سازمان یافته تا حدودی آشکارتر شد و به میزان گسترش یافتن تأثیرگذاری سازمان بر بنیصدر فاصله وی با امام بیشتر میشد نکته قابل تأمل اینکه تا قبل از این ائتلاف، سازمان مجاهدین خلق از طریق یک گروه دست ساخته و هدایت شده به حذف فیزیکی شخصیت های فکری نائل میآمد و در ظاهر هرگونه اعمال تروریستی را محکوم میساخت. اما با رسمیت یافتن پیوند آقای بنیصدر و این سازمان، مسئولیت اقدامات تروریستی رسماً به عهده گرفته میشد و آقای بنیصدر هم هرگز از آن تبری نمیجست .
او هشدار امام راحل را در مورد پرهیز از دنیادوستی و غرور کاذب و کیش شخصیت جدی نگرفت و رفته رفته بر اساس اعتقاد و غروری که نسبت به قدرتش داشت بر انحرافش از مسیر انقلاب و شعارهای انقلابی و اصول اولیه انقلاب افزوده شد.
یکی از ماموران سیا در گزارش خود در مورد توصیف شخصیت بنی صدر می نویسد: « اگرچه او به (امام)خميني(ره) احترام ميگذارد، اما او را مصون از خطا نميداند... او جاهطلبي سياسي دارد...». همراهی بنی صدر با منافقین و فرار بنی صدر با رهبر سازمان تروریستی منافقین به فرانسه در همان زمان مهر تاییدی بر نهایت خیانت او بود .
ب) عملکرد بنی صدر در مسائل جنگ به عنوان فرمانده کل قوا
متاسفانه تشکیک در خیانت بنی صدر در همین حیطه کاری او قرار گرفته است؛ گروهی از فرماندهان جنگ(مانند دریابان شمخانی،و...) بر این باورند که عمل بنی صدر در مدیریت جنگ را نمی توان خیانت خواند بلکه تصمیمات و اعمال در حوزه نظامی تنها نشان از سوء مدیریت، نادانی و بدفهمی او از مسایل نظامی دارد. اما گروه دوم (افرادی مانند سعیدقاسمی و...) عملکرد بنی صدر را خیانتی عالمانه و برنامه ریزی شده به حساب می آورند .
در مورد استدلال این گروه باید اذعان داشت: بر اساس مستندات و تحلیل های ارائه شده گزارش کامل اوضاع ایران که یک ماه و نیم پیش از جنگ تحمیلی عراق در طائف تقدیم صدام شد هیچگاه نمی تواند بدون همکاری بنی صدر و عوامل لیبرال وی در ارتش تهیه شده باشد .
مجله ژون آفریک در این باره می نویسد :
در پنجم اوت 1980 ( 15 مرداد 1359 ) زمامداران عربستان در جریان بر پایی اجلاس طائف و هنگام استقبال از صدام درست یک ماه و نیم مانده به آغاز جنگ هدیه شاهانه ای به وی دادند، این هدیه گزارش تهیه شده از سوی سرویس های اطلاعاتی آمریکا بود که در آن به تفصیل اوضاع اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و نظامی ایران تشریح شده بود .
حتی بیش از این، در این اسناد واقعیات دقیقی درباره وضعیت ارتش ایران، تعداد نفرات آن، مواضع و تجهیزات آن که هنوز قابل بهره برداری است و نیز اطلاعات متنوع دیگری که بسیار حساس و محرمانه بود به صدام حسین هدیه شد
ژون آفریک، 9 ژوئن 1982، مقاله زنگ ها برای که به صدا در می آید؟
معصومه ابتكار از دانشجويان تسخيركننده لانه جاسوسي در كتاب " تسخير " مي نويسد: "يكي از اين اسناد در مورد فردي بود كه سازمان سيا از او با عنوان.... نام مي برد. در دي ماه 1358، در گاو صندوق اتاق رئيس پايگاه سيا در تهران، هفت سند درباره اين فرد پيدا كرديم. نخستين سند به تاريخ 27 جولاي 1979 به گزارش هاي فردي به نام.... كه بعدها معلوم شد قشقايي است، مربوط مي شد. وي مقامات سيا را به تماس با شخص ديگري با عنوان.... ترغيب مي كرد. در اين سند شماره تلفن او ذكر شده بود. با كنترل اين شماره تلفن متوجه شديم متعلق به منزل جناب بني صدر است!
سند ديگر از او به عنوان يك منبع اطلاعاتي و بالقوه نام مي برد. یكي از مأموران سيا با اسم رمز گاي رادرفورد در پاريس تحت پوشش يك تاجر به او نزديك شده بود و ... موافقت كرد كه دوباره در تهران با او ملاقات كند
لازم بذکر است از میان هزاران سندی که توسط جاسوسان آمریکایی در لانه جاسوسی امریکا از بین رفت در خصوص بنی صدر اسنادی باقی ماند که دال بر همکاری او با سازمان سیا بود و البته به ظاهر وی اطلاع نداشته اما بر اساس تحلیلی بسیار ساده این حقیقت بدست می آید که بنی صدر غیر ممکن است از این ارتباط سازماندهی شده بی خبر بوده باشد و مسلما اسناد مهمتری وجود داشته که از بین رفته اما عملکردهای وی همه دال بر وابستگی به برنامه های دشمنان نظام دارد .
بر اساس سندی که در اسناد لانهي جاسوسي بدست آمده بود بنيصدر با اسم رمز.... خطاب شدهاست.سازمان سيا براي نزديك شدن به بنيصدر، به ظاهر از پوشش مسايل اقتصادي استفاده كرد و مأموري با اسم رمز راتر فورد ـ با اسم حقيقي ورنون كاسين ـ را كه در مسايل اقتصاديتبحر داشت به عنوان يك تاجر مهم آمريكايي به وي معرفي نمود و بنيصدر درملاقاتهاي اوليه، خواستار تداوم اين ديدارها شد. اين اقدامات يك ماه قبل ازپيروزي انقلاب اسلامي و در پاريس صورت گرفت .
اعتراف یک گروگان آمریکایی
بنابر اعترافات يكي از گروگانها به نام تام آهرن ـ رئيس قرارگاه سيا در تهران ـ يكي ازجاسوسان سيا كه خود را نمايندهي يك كمپاني تجاري معرفي كرده بود، در حوالي 29مرداد 1358، به تهران آمد و بين 3 تا 5 بار با بنيصدر ملاقات ميكند. در آخرين جلسه، بنيصدر با پيشنهاد دريافت حقوق ماهيانه هزار دلار، به عنوان مشاور اقتصادي شركتتجاري تحت پوشش سيا موافقت ميكند .
آهرن در پاسخ به اين سؤال دانشجويان كه آيا بنيصدر ميدانست طرف مقابل وي يك مأمور سيا است ميگويد: "قرار نبوده كه به بنيصدر در اين مرحله گفته شود، كه طرف مقابل سيا ميباشد،لذا به وي گفته نشده بود؛ اما يك مسأله بود كه ميتواند به وي اين برداشت راداده باشد كه عبارت است از: نحوهي پيشنهاد ماهيانه (دريافت) هزار دلار كهبدون انجام ترتيبات معمولي تجاري مورد پيشنهاد و توافق قرار گرفت وميتوانست بيانگر آن باشد كه مسأله به اين سادگيها نيست .
سیستم های جاسوسی :
لازم بذکر است در سیستم های جاسوسی و جاسوس پروری و نفوذ آنها در میان انقلابیون، روش های مختلفی صورت می گرفت و مسلم است در میان اسناد لانه جاسوسی که توسط جاسوسان امریکایی با دقت از بین رفت اسناد مهمی می توانست وجود داشته باشد که روش ها و عوامل و اهداف دشمنان را برای نابودی انقلاب مشخص کند، سند فوق می تواند سند بسیار کوچکی از وابستگی تشکیلاتی بنی صدر به سازمان سیا باشد اما عملکرد و تصمیمات متعدد او و همراهی او با دشمنان نظام همه دال بر خیانت کار بودن او بوده و چه در مسوولیت جنگ و چه درمسئولیت ریاست جمهوری، به نظر سیا توجه داشته است.
علاوه بر دو دلیل ذکر شده، بعضی از تصمیم ها و عملکردهای بنی صدر بسیار مشکوک بود؛ برای مثال پس از حادثه طبس او دستور امحاء بقایای ادوات نظامی آمریکایی ها را صادر می نماید که این عمل او چیزی فراتر از یک بدفهمی از مسائل نظامی به نظر می رسد. صفارهرندي در مورد نقش بني صدر در ماجراي طبس می گوید: "هنوز پرونده ماجراي طبس در اين زمينه گشوده نشده است. اقدامات مشكوكي در اين حادثه رخ داد كه مسووليت آن متوجه بني صدر بوده و بايد اين پرونده گشوده شود و مورد بررسي قرار گيرد .
در ماجرای دیگری شهيد «محمد تقي ابراهيمي»(از همرزمان شهید چمران) چنین می گوید:" اوايل جنگ وقتي بنيصدر براي بازديد به منطقه رفته بود، من متوجه مكالمه تلفني او با عراقيها شدم و اين مسئله را به دكتر چمران گزارش دادم كه باعث مشاجره شهيد چمران با بنيصدر شد.
تحریم تسلیحاتی سپاه
یکی دیگر از سرداران سپاه درباره تحریم تسلیحاتی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی می گوید: بچه های سپاه در جبهه با هماهنگی ارتش، مقداری سلاح و مهمات تحویل گرفتند، تا این که بنی صدر خائن متوجه این قضیه شد، او که نمی توانست وحدت سپاهی و ارتشی را تحمل کند بعد از گذشت سه ماه از شروع جنگ تحمیلی با ابلاغ دستوری به ارتش فرمان داد که حتی یک فشنگ هم به سپاه تحویل داده نشود.
در انتهای افق، زندگی نامه سردار حاج احمد متوسلیان، حسین بهزاد، ص 125
زمانی که دانشجویان در یک عملیات هماهنگ با ارتش به پیش تاختند، ناگهان دستور عقب نشینی ارتش را صادر کرد و دانشجویان پیرو خط امام قتل عام شدند.
وی که پس از رأی عدم کفایت سیاسی مجلس از کار برکنار شد و به فرانسه گریخت ، دوازده سال پس از تهاجم ارتش عراق یعنی سال 1371 در جلسه پرسش و پاسخی که در محل خانه فرهنگ ملت ها در شهر برلین آلمان ترتیب یافته بود به برخی مسائل اعتراف کرد و صریحاً گفت در سال 59 این من بودم که به نیروهای کرد به کوموله و دموکرات پیغام دادم که اسلحه را بر زمین نگذارند.
هفته نامه کیهان هوایی، 9 دی 71، به نقل از نشریه ضد انقلابی کار، شماره 45، ص 10
سرانجام با این اعتراف چهره منافقانه این لیبرال برای مردم روشن شد که خون ده ها هزار شهید و خسارت های سنگین جنگ بر گردن چه کسانی است و با خیانت چه کسانی این خسارت ها به کشور اسلامی وارد شد.
نتیجه گیری:
به هرحال به نظر می رسد با توجه به دلایل یاد شده، پیرامون خیانت عالمانه بنی صدر، تعدادی از نیروهای رزمنده در دوران دفاع مقدس که سعید قاسمی و دیگران گروهی از آنها هستند قائل به خیانت بنی صدر هستند.
با توجه به صدها دلیل مبنی بر همراهی نکردن بنی صدر با سپاه و نیروهای مردمی و ارائه استراتژی هایی که منجر به عقب نشینی ارتش از خطوط درگیری مستقیم شده بود، خیانت او برای ما به اثبات رسیده است و اعتقاد ما بر خلاف دریابان شمخانی و آقای محسن رشید و .... است.
به نظر این عده از رزمندگان، بنی صدر یک خائن بوده و با برنامه ریزی دقیق در جریان انقلاب نفوذ کرده بود و در صورتی که هدایت های امام خمینی (ره) و نظارت دقیق و رهبری عالی ایشان نبود شاید امروز از انقلاب و ایران مقتدر و جمهوری اسلامی خبری نبود، پس بهتر است به جای بحث های انحرافی در خصوص مرده های سیاسی ضمن ولایت مداری با بصیرت کامل در خط انقلاب و ولایت فقیه در جهت مقابله با جریانات فتنه گر و انحرافی حرکت کنیممشاور موسوي: كيهان نبايد رابطه ما را با منافقين فاش مي كرد!

اخيرا شبكه ضدانقلابي بالاترين كه طي 2 سال گذشته حمايت كاملي از فتنه سبز انجام داده، به نقل از سايت «آفتابكاران» از ملاقات اميرارجمند با مقامات آمريكايي خبر داده بود. كلمه در واكنش به اين خبر، كيهان را متهم به همدستي و ائتلاف با منافقين عليه اصلاح طلبان و جنبش سبز كرد. سايت مذكور همچنين منافقين را همدستان صدام معرفي كرده و از كيهان پرسيده كه چرا به خبرهاي آنها اعتماد مي كند. اين پايگاه اينترنتي وابسته به اميرارجمند همچنين مدعي است: جنبش سبز نسبت به آمريكا استقلال كامل دارد و سلطه خارجي را نفي مي كند.
ظاهرا گردانندگان سايت كلمه فراموش كرده اند كه در همايش تبليغاتي موج سومي ها در برج ميلاد - با حضور خاتمي و موسوي- در سال 88، از سرود «آفتابكاران»! استفاده كردند و كسي هم در آن هياهو و غوغا نپرسيد كه اين آفتابكاران، مال منافقين است و اخ است و... از اين حرف ها!
نكته دوم اين است كه برخي دستگير شدگان در آشوب هاي خياباني سال 88، دست بر قضا سبزهاي شاخه منافقين بودند و امثال آقاي اميرارجمند- كه باز هم به طور تصادفي- ارتباط نسبي و خانوادگي با سازمان منافقين دارند!- نه تنها متعرض اين ميدان داري گروهك هاي نفاق نشدند بلكه آنها را مردمان خداجو هم خواندند و آن روز نگفتند كه اينها همدستان صدام بوده اند و سوم اينكه احتمالا اجنه سبز بودند كه مورد تمجيدهاي مكرر رئيس جمهور و وزير خارجه و وزير دفاع و رئيس سازمان جاسوسي آمريكا و انگليس و اسرائيل قرار گرفتند و الهام بخش توصيف شدند و احتمالا قصد شياطين روزگار از اين ستايش ها، نفي سلطه بر ايران و صرفا براي رضاي خدا بوده است!
همچنين بايد پرسيد آيا تلاش براي جمع كردن سلطنت طلب ها و بهايي ها و ماركسيست هاي سرگردان و ملي-مذهبي ها و انواع طيف هاي نفاق در خارج كشور، براي زدن زيرآب جريان هاي نفاق است يا در راستاي خدمت به دشمن؟ مگر اينكه گمانه مطرح در محافل ضدانقلاب درباره شخص اميرارجمند را بپذيريم كه او نفوذي و خبرچين وزارت اطلاعات است؛ در اين صورت حمله او به كيهان قابل درك است!
شیرین عبادی و مهر انگیز کار زنان موفق و مادران فداکار!
شبکه امید ایران 7 اکتبر (15 مهر) در برنامه ای که برای معرفی زنان موفق و مادران فداکار! پخش کرد، تصاویری برجسته از شیرین عبادی و مهرانگیز کار را در پشت سر مجری به نمایش گذاشت.
گرچه این دو دارای تحصیلات عالی هستند، اما باور اینکه آنها مادران فداکار یا زنان موفقی هستند جای بسی تامل است. خوب است شرح حال زندگی خانوادگی آنان را از زبان خود یا نزدیکانشان جویا شویم.در آغاز به سراغ "توسلیان همسر شیرین عبادی" می رویم، وی ابتدا از درگیری هائی می گوید که گاه و بیگاه با وی داشته است: «زن من با همه ادعاهای حقوق بشری در خانه نتوانست آن را برای اعضا رعایت کند مثلا به من می گفت چرا اخم کرده ای؟ و به این بهانه شروع به دعوا و پرتاب کفش می کرد، هنوز عینکم را که سی و اندی سال از مچاله کردن آن می گذرد دارم، بعضا حمله می کرد، کتک می زد، در سفری که به پاریس داشتیم، بسیار تلاش کردم که آن سفر زهرمان نشود.»
توسلیان افزود: «زندگی ما خوب نبود، یک طرفه بود، بنده شده بودم آقای عبادی! بچه ها می گفتند تو شوهر کرده ای.»
شیرین عبادی برای آنکه با همسرش ادامه زندگی دهد از وی تعهدی رسمی می گیرد تا همه حقوق زناشوئی را یک طرفه به سود خود تمام کند، خود او در این باره می گوید: «جالب است روزی که من و همسرم به دفتر خانه می رفتیم تا قرار داد را امضا کنیم، مرد دفترخانه دار خطاب به شوهرم گفت "تو مگر دیوانه شده ای که می خواهی چنین قرار دادی را امضا کنی" و شوهرم گفت که من برای نجات زندگی خانوادگی ام! بایستی این کار را بکنم.»
برنده جایزه صلح نوبل با اشاره به عقده های روانی خود در ادامه افزود: «از آن روز به بعد من واقعا احساس کردم که چون مساوی با همسرم هستم می توانم این زندگی را تحمل کنم و ادامه دهم.»
اما درباره مهرانگیز کار، چندی پیش یکی از مجریان همین شبکه امید ایران از او با عنوان" لات" یاد کرد.
همچنین مهر انگیز در مصاحبه ای که بعد از خودکشی همسرش سیامک پور زند با رادیو فردا داشت، در کنار پرداختن به مساله کنفرانس ننگین برلین(سال 1379) که خود او هم یکی از مسافران آن بود، بطور کاملا غیر محسوس از رابطه بد زناشوئی با همسرش چنین پرده برداشت: «سیامک پورزند کمترین نقشی در کنفرانس برلین نداشت و شاید شما باور نکنید که به لحاظ مسائل خصوصی که در زندگی زناشویی ما در آن دوران به وجود آمده بود، سیامک پورزند اساسا اطلاع نداشت که من دارم میروم برلین برای شرکت در کنفرانس.»
وی ادامه می دهد: «سیامک پورزند اطلاع نداشت که من میروم برلین. بنابراین کمترین نقشی نداشت. ما دو تا خط جداگانه را هر کداممان دنبال میکردیم و شاید با همدیگر بسیا